پایان نامه امویان

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

پایان نامه امویان

تعداد صفحات : ۱۱۳

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

در این مقاله درباره ساختار حکومت امویان، عصر امویان، فهرست نام خلیفه‌های اموی، وضع مردم مخالف در دوره امویان، سلطه امویان بر ایران ، تشریفات و سرگرمی ها ، اوضاع سیاسى، اجتماعى و فرهنگى در دوره امام باقر(ع) (در زمان حکومت امویان)، می پردازیم. سپس در ادامه هنگامیکه عربان به سوی ایران زمین تاختند بر خلاف اصول اسلام که اوای برابری و برادری سر می‌داد شهرها و قلعه‌های بسیاری را ویران بساختند و دودمانهای زیادی را ازمیان برداشتند . عربان مال و ثروت توانگران و اغنیا را غارت نموده و غنایم وانفال نام نهادند و دختران و زنان ایرانی را در بازارهای حجاز به نامهایی بسان سبایا و اسرا فروختند و از کشاورزان و پیشه وران ایرانی که اسلام را نمی‌پذیرفتند به زور باج گرفته و نام جزیه بر ان نهادند . بدیهی است که تمامی این اعمال در سایه تازیانه و شمشیر انجام می‌پذیرفت . اما ایرانیان نیز که به ویژه پس از تاسیس سلسله موروثی امویان به دست معاویه بن ابوسفیان که پایه‌های حکومت خویش را برپایه برتری نژادی اعراب و تحقیر غیرعربان بنا نهاده بود مورد ستم وازار بیشتری نسبت به دوران حکومت خلفای راشدین قرار گرفته بودند و بسیار پست شمرده می‌شدند و با انان بسان بندگان رفتار می‌گشت و موالی خوانده می‌شدند سکوت اختیار نکرده و از هر فرصتی سود جسته و برای بدست اوردن فر و شکوه پیشین خویش تلاش نموده و برای خلفا دردسر فراهم می‌ساختند .

با توجه به مطالب بیان گشته ؛ در این مقوله سخن وبحث برانست تا دو موضوع مورد بررسی قرار گیرد :

۱- واژه موالی به چه معنا است و جنبش موالی چگونه به وجود امد و عوامل موثر در تکوین و یافت شدن ان چه بود ؟

۲- شیوه‌های مختلف مبارزه موالی با سیاستهانی نژادگرایانه و به دور از تعلیمات اسلامی اعراب چه بود ؟

بدین سبب در ابتدا تعریف مختصری از موالی و اینکه به چه معنی است ارائه گشته و سپس واکنش ایرانیان در برابر اعراب را پیش از برپایی جنبش موالی خلاصه وار شرح داده و انگاه وارد بحث اصلی یعنی درباره شخصیت ابومسلم خراسانی و روزگار او و قیام ابومسلم و همکاری او با حکومت عباسیان  بحث خواهیم کرد .

 واژه های کلیدی: ساختار حکومت امویان، عصر امویان، خلیفه‌های اموی، وضع مردم ، ، تشریفات و سرگرمی ها ، موالی ، اعراب، شخصیت  ابومسلم 

فهرست مطالب

امویان:    ۱
صحنه مرگ معاویه:    ۳
ساختار حکومت امویان:    ۹
مربع حکومت امویان:    ۹
عصر امویان:    ۱۰
فهرست نام خلیفه‌های اموی    ۱۱
امویان و ترویج جبرگرایی:    ۱۳
نخستین مروجان عقیده قدر:    ۱۴
وضع مردم مخالف در دوره امویان:.    ۱۵
مخالفت خوارج    ۲۴
سلطه امویان ( عرب در ایران):    ۲۹
رسوم: غذا و لباس    ۳۰
لباس    ۳۱
تشریفات و سرگرمی ها    ۳۲
ارتش: سازمان و مقررات آن در حکومت اسلامی    ۳۳
اوضاع سیاسى، اجتماعى و فرهنگى در دوره امام باقر(ع) (در زمان حکومت امویان):    ۳۵
موالی واعراب:    ۴۰
وجه تسمیه موالی    ۴۱
واکنش ایرانیان در برابر اعراب پیش از اغاز جنبش موالی:    ۴۲
خلافت امویان و بررسی مبانی مشروعیت آن    ۴۷
۱(توضیحی در معنای مشروعیت)    ۴۸
۲( امویان و مشکل مشروعیت)    ۴۹
۳ (عربیت، مبنای نخست مشروعیت‏خلافت امویان)    ۵۲
تفرقه جهان اسلام و جنگ های صلیبی    ۵۵
فصل اول    ۶۱
ابومسلم کیست؟    ۶۱
اصل و تبار ابومسلم    ۶۱
نام و زادگاه او    ۶۲
ابتدای زندگی    ۶۲
فصل دوم    ۶۵
تصویری از ابومسلم    ۶۵
دورنمایی از روزگار ابومسلم    ۶۸
عرب و موالی    ۷۶
دعوت عباسی    ۸۶
ابومسلم در خراسان    ۹۴
آشفتگی اوضاع خراسان    ۹۴
مأموریت خراسان    ۹۴
دعوت آشکار و قیام ابومسلم    ۹۶
مقدمات لشکرآرایی    ۹۸
هدف ابومسلم چه بود؟    ۱۰۰
آراء و تمایلات ابومسلم    ۱۰۱
خونخواهی ابومسلم    ۱۰۶
منابع    ۱۰۷

منابع

۱- پیروان نجده بن حنفی

E.I1wellhausen,die religigios politischen.opposittrn im  en islam ,p.2a; watt, islam and the integration of society.p.100,London,1966.

 ۲-فرقه ای خارجی که نام خود را از رهبرش نافع بن ازرق گرفته است نظریه او این بود که همه مخالفانش با زنان و فرزندانشان باید کشته شوند.

E,I2(Azariqa),wattaslam and the integration of society ,pp.99-100;idem, islamic political thought,pp.55-6.islamic surveys,6,edinburgh,1968.

۳-پیروا ن صالح بن مسرح که جا ی خود را به شبیبب  بن یزید بن نعیم شیبا نی۰

۴- شا خه ای مهم از خوارج که نا م خود را از پا ی گذارش عبد الله بن  ابا ض مری تصمیم گرفته بود۰

۵- انساب ،ج ۱۱،ص۱۲۶-کامل،ج۴،ص۱۶۵-نویری،ج۱۹،ورق۴۶-عبر،ج۳،ص۳۱۳

۶-انساب؛ج۱۱،ص۸-۱۲۷؛معجم،ج۲۱،ص۴۵۰ و پس از ان؛ کامل، ج۴،ص۱۶۶؛ نویری، ج۱۹، ورق۴۵

۷-طبری؛ج۲،صص۲-۴۰۱( به نقل از ا بو مخنف) ؛ مقالاب،ج۱،صص۹۰-۸۹؛ بغدادی، ص۶۶؛

۸-انساب؛ج۱۱،صص۸-۱۲۷؛ کامل،ج۴،ص۱۶۶؛نویری،ج۱۹،ورق۴۷؛عبر،ج۳،ص۳۱۳ ۰

۹-انساب ،ج۱۱،صص۱-۱۳۰؛مقالات،ج۱ ص۹۰ ،کامل ج ۴ ،ص۱۶۶؛نویری ،ج ۱۹، ورق ۴۷ ؛عبر،ج۳ ص ۳۱۴ .

۱۰- انساب ،ج۱۱،ص۱۳۳؛یعقوبی  ،ج۲ ص۳۲۵ ؛طبری ، ج ۲،ص۷۵۲؛کامل ،ج ۴، صص ۷-۱۶۶؛نویری ،ج ۱۹ ،ورق های ۸-۴۷؛ عبر،ج ۳،ص ۳۱۴،در مورد تاریخ این حادثه نک:

Wellhuusen,die religios politischen oppostitionspartiien in alten islam, p.30.n.2

۱۱- نک فصل ۵ ،ص ۲۱۹ و پس از آن .

امویان:

امویان ….نود سال خلافت

امویان از دودمان‌های تاریخی اسلامی بودند. اینان برای نخستین بار خلافت را تبدیل به سلطنت موروثی کردند. این دودمان از قبیله قریش و از طایفه بنی‌امیه بودند.

نخستین خلیفه اموی معاویه فرزند ابوسفیان و هند مشهور به جگرخوار به دلیل پاره کردن سینه و خوردن جگر حمزه)بود. او در زمان عمر خلیفه دوم فرمانروای شام گشت. در زمان خلافت عثمان که از خویشان او بود، قدرت بسیار زیادی پیدا کرد. با کشته شدن عثمان با علی بیعت نکرد و تا علی زنده بود با او بر سر خلافت مسلمانان جنگید. پس از کشته شدن علی در کوفه، به نبرد با حسن فرزند علی پرداخت و سرانجام خلافت را به چنگ آورد و شهر دمشق را پایتخت خود و خاندانش ساخت. او مردی دانا و آینده نگر بود.از او ویژگیهای خوب و بدی گفته شده؛ برای نمونه از ویژگیهای نیکش شکیباییش بود و از بدیهایش شکمبارگی‌اش. معاویه نخستین کسی بود که سیاست جانشینی پسر به جای پدر را در خلافت به راه انداخت.

معاویه بن ابی سفیان اولین خلیفهٔ امویان است که در سال ۱۵ قبل از هجری متولد شد و در ۶۰ هجری مرد.

وی زمان ابوبکر فرماندهٔ قسمتی از سپاه بود.در زمان خلیفه گری عمر بن خطاب حاکم شام شد،ولی پس از مدتی بنا بر دلایلی(دلایل مربوط به شکمبارگی -صحبت هایی در مورد گرفتن وام های بلا عوض از بیت المال بدون اجازهٔ عمر-تلاش برای نفوذ در سیستم خلافت و بر اندازی عمر به بهانهٔ (دروغین)قتل پنهانی ابو بکر به دست عمر) از طرف عمر بن خطاب از خلافت عزل و شماتت شد.با این وجود در زمان عثمان به حکومت شام منصوب گشت.پس از به خلافت رسیدن علی – علی بن ابی طالب معاویه را به دلیل گرفتن مالیات های سنگین و همچنین اجبار کردن (بعضی از مردم)به طور مخفی برای طلاق زنان زیبای خود و به عقد در اوردن برای معاویه و بعضی مسایل دیگر به معاویه دستور داد از حکومت شام استعفا دهد و به حکم قانونی قصاص ستم هایی را که به مردم روا داشته به گردن نهد. مخالفت آنان دلایل زیادی داشت.معاویه فردی بود خواهان حکومت و خلیفه گری، ولی بدین علت که تجمل گرا و خواهان ثروت و مال زیادی بود و اموال خود را از راه گرفتن مالیات های سنگین و زیادی از مسلمانان بدست آورده بود مورد مخالفت علی قرار گرفت.وی ابتدا با علی در صدد سازش درآمد. ولی به علت مخالفت علی کشته شدن عثمان را بهانه قرار داده و عایشه،طلحه و زبیر بن عوام را که بر علیه علی شورش کرده بودند را در نهان تقویت کرد.پس از آنکه جمل با پیروزی علی پایان یافت خود تصمیم به نبرد با علی گرفت.و این امر به جنگ صفین انجامید. پس از ۱۱۰ روز جنگ سر انجام سرداران سپاه و خود سردار علی که در صف اول جبهه بودند به چند متری چادر فرماندهی معاویه رسیدند اما مشاور زیرکمعاویه عمر و عاص مردم سادهٔ ان زمان را فریب دادند و سرانجام کار به داوری گذاشته شد و عمروعاص و ابوموسی اشعری اعلام کردند(ابوموسی اشعری مرد با ایمانی بود ولی به هر حال ایمان او به قدری نبود که بتواند در برابر سکه‌های معاویه و زن های زیبایش مقاومت کند) معاویه خلیفه مسلمانان است. این امر موجب شورش گروهی از سپاهیان علی شد. علی و یارانش این امر را نپذیرفته و خلافت وی را نپذیرفتند. پس از کشته شدن علی، حسن ابن علی امام دوم شیعیان با معاویه بر طبق شرایطی در سال ۴۱ هجری صلح کرد.از این زمان معاویه به طور رسمی خلیفهٔ مسلمانان گشت (در حالی که در شرایط صلح ذکر شده بود معاویه خود را خلیفه ننامد و نیز برای خود جانشینی انتخاب نکند) ودر سن ۷۵ سالگی در اواسط ۶۰ هجری که سال مرگ اوست مقتدرانه خلیفه گری کرد. . از وی ویژگی های بد وخیلی بدی گفته شده است. مثلاً از از بدیهایش شکمبارگی‌اش و جمع اوری زنان زیبای شامی. وی کسی بود که سیاست جانشینی پسر به جای پدر را بنیان گذاشت

صحنه مرگ معاویه:

می گویند وقتی معاویه در بستر مرگ بود وصیت کرد که یک نیمه از مال وی را به بیت المال دهند، گوئی می خواست با قیمانده را پاکیزه کند.

وضع مزاجی معاویه در این ایم روز به روز بدتر می شد و بیماری سخت گریبان او را گرفته بود.چنانچه حالت مرگ را کم و بیش در خود احساس میکرد و این شرایط او را سخت نسبت به آینده یزید نگران کرده بود،و نمی دانست عاقبت کار  برای او چه خواهد شد .البته واقیت این بود که مشکل را معاویه می دید ولی یزید از عمق آن خبر نداشت،و به همین خاطر در این روزهای آخر زندگی معاویه هم چندان به فکر حوادثی نبودکه احتمالا” در آینده نزدیک او را استقبال می کرد و همچنان با سرگرمی های خود مشغول بود.حتی بنا به روایتی وقتی معاویه خواست وصیت کند دستش به یزید نرسید و به ناچار ضحاک ابن قیس سالار نگهبان خود و مسلم ابن عقبه را پیش خواند و گفت اکنون که یزید نیست و ممکن است پیش از آن که او را ببینم با مرگ در آویزم، می خواهم در باره مهمی با شما وصیت کنم. سپس رو به ضحاک میکند و نامه ای به او میدهد،و می گوید:در این نامه من با خلافت یزید بیعت کرده و مهر نموده ام .تو این نامه را بد از مرگ من بر منبر خواهی خواند و مردم را به آنچه گفته ام آگاه میکنی. دیگر آنکه وصیت مرا هم درباره امر خلافت به یزید برسانید و از او بخواهید به آنچه اکنون می گویم عمل کند.

 به او بگوئید مردم حجاز را بنگر  که ریشه تواند و هر کس از ایشان پیش تو آمد حرمتش بدار و هر که نیامد رعایتش کن . مرم عراق بنگر و اگر از تو خواستند که هر روز عاملشان را معزول کنی

بکن که به نظر من معزول  کرن یک عامل از آن بهتر است  که یک صد هزار شمشیر بر ضد تو

    از نیام در آید. مردم شام را بنگر که خاصان و نزدیکان تو باشند و اگر از دشمن حادثه ای افتاد از آنها یاری بجوی

   و چون دشمن را از پیش برداشتی مردم شام را به دیار خویش باز بر که اگر در دیار دیگری جز دیار خود  اقامت گیرند خوی های دیگری گیرند.از قریشان بیم ندارم مگر از سه کس،عبد الرحمن ابی بکر ،حسین بن علی ،عبدالله ابن زبیر . ابن عمر    را کار دین از پای در آورده و او را دست و پایی برای حرکت نیست . ابن عباس هم بیعت خواهد کرد ،اما عبدالرحمن ابن    ابی بکر ،او کسی است که خود تمایل به کاری ندارد،مگر آنکه ببیند یارانش کاری کرده اند آن وقت او هم چنان می کند.

   و گرنه همه دلبستگی  او زن است و سرگرمی.اما حسین ابن علی،او را مردم عراق رها نمیکنند   تا به قیام وادارش کنند،اگر بر ضد تو قیام کرد بر او ظفر یافتی ، گذشت کن که خویشاوندی نزدیک دارد

 و حقی بزرگ اما کسی که چون شیر آماده جستن است و چون روباه، مکاری می کند و اگر فرصت به دست آرد

 جستن خواهد کرد ابن زبیر است . اگر چنین کرد و به او دست یافتی ،پاره پاره اش  کن(طبری۲۸۸۸:۱۳۵۲) .

 حال معاویه کاملاً” وخیم شده بود ، و حتی در شهر شایع شده بود که مرگ امیر مومنان نزدیک است و امیدی به بهبودش نیست.این حالت را همان طور که گذشت خود معاویه هم حس کرده بود و کاملاً از وحشت مرگ عذاب می برد.چنان با حسرت به اطراف نگاه می کرد که گویی در طلب چیزی است که یکباره فکرش جهش تازه ای کرد و رو کرد به نزدیکان خود و چنین گفت:

 پیغمبر پیراهنی به من داده که نپوشیده ام و یک روز هم ناخنهای خویش را می گرفت که من

 خرده های آن را جمع کردم و آوردم و در ظرفی نهادم ،وقتی مردم آن پیراهن را به تن من کنید و

 خرده ناخن را بکوبید و در چشمانم و دهانم بریزید تا شاید خدا به برکت آن بر من رحمت کند(۲۸۹۱:۱۳۵۲)

 در این هنگام ضحاک وارد شد و گفت ای امیر مومنان جمعی از مردم مدینه برای ملاقات شما آمده اند و صلاح در آن است که وارد شوند ،چون ممکن است شایع مرگ امیر مومنان قوت گیرد و با توجه به اینکه اکنون یزید از شهر بیرون است انتشار بیشتر این شایعه خوشایند نیست. شنیدن این سخنان معاویه را به خود آورد و در هاله این روح تازه ،حرکتی تازه کرد. گفت:بگو بر در باشند تا اجازه دخول دهم،سپس به کسان گفت که چشمان مرا پر از سرمه کنید و سرم ره روغن بزنید،و چون کار روغن مالی تمام شد چهره اش برق افتاده بود . آنگاه برایش جایگاهی آماده ساختند و گفت مرا به آن تکیه دهید . زمانی که در این وضع قرار گرفت دستور داد تا به مردم اجازه دهند تا وارد شوند و از او دیدن کنند،ولی هیچکس نباید بنشیند ،همه ایستاده سلام گویند و بگذرند.

وقتی مردم اجازه یافتند که از امیر امومنان دیدن کنند،به ترتیب بر او وارد می شدند و می دیدند که سرمه کشیده و روغن زده بر جایگاهی تکیه زده است،بر او سلام می کردند او هم آرام جواب می داد و می گذشتند،و چون او را در این حال دیده بودند شنیده می شد که می گفتند :مردم می گویند امیرامومنین در حال مرگ است در حالی که از همه سالمتر است.

آن ،روز بسیاری از مردم بدین نحو از خلیفه دیدن کردند و چون ملاقاتها به پایان رسید به اطراف خود نظری انداخت ،و سپس شعری بدین مضمون خواند:

 ((پیش شما تتکران ،خویشتن داری می کنم۱ ))

((تا ببیند که از حوادث دهر از جای نمی روم))

((اما وقتی مرگ پنجه های خویش را فرو کند))

((معلوم می شود که هیچ آوازه ای سودمند نباشد)).

(طبری ۲۸۹:۱۳۲۵)

معاویه چون لحظه مرگش فرا رسید از سینه اش خون دفع می شد،و در شب هنگام همان روز دنیا را وداع گفت. وقتی معاویه در گذشت، صبح همان شب ضحاک ابن قیس با اندوهی فراوان به مسجد اعظم آمد، و چون به منبر رفت کفن های معاویه را به دست گرفت و بعد از حمد و ثنای خدای متعال گفت:

معاویه شاخص عرب بود، خدای عزوجل به وسیله وی فتنه را از میان برداشت و او را بر بندگان خویش حکومت داد و به وسیله او ولایت ها گشود،اما او بمرد و این کفن های اوست که وی را در آن می پیچیم و در قبرش می نهیم ،و او را با عملش وا می گذاریم ،از آن پس برزخ است تا به روز رستاخیز ،هر که می خواهد بر جنازه او حضور یابد ،هنگام نماز نیمروز بیاید (طبری۱۳۵۲: ۲۸۹۲-۲۸۹۱).

چون ظهر شد جنازه معاویه را به مسجد آوردند ،ضحاک ابن قیس به منبر شد و گفت: ای مردم امیر امومنان وصیتی را به من سپرده که باید به شما ارزانی دارم،او در آخرین روزهای حیاتش با یزید به خلافت بیعت کرد و می خواهم عین متن بیعت را بر شما بخوانم و سپس آماده شویم تا بر امیر مومنان خویش نماز آخرت بگذاریم آنگاه شروع کرد به خواندن متن بیعت معاویه که در زیر خواهیم آورد.

هر کس این عهد نامه را بخواند از یزید که امیر مسلمانان شده باید پیروی کند ،و هر کس که سر باز زند و انکار کند دستور است شمشیر در باره اش به کار برند.

درود بر کسی که این نامه را می خواند و مفاد آن را اجرا می کند.(رهنما ۲۵۹:۱۳۶۰).

به دین ترتیب داستان معاویه به پایان رسید.

 پس از او یزید پسرش خلیفه مسلمانان شد. او دانایی و سیاست پدر را نداشت. از کارهای او نبرد با حسین فرزند علی و رویداد کربلا بود. همچنین تازش به مکه.دیندارترین خلیفه اموی عمر فرزند عبدالعزیز بود.

واپسین خلیفه اموی مروان حمار (مروان خر!) بود که به دست یاران ابومسلم خراسانی کشته شد.

امویان فرمانروایانی بیش از اندازه عربگرا بودند. سختگیریهای آنان بر نژادها و اندیشه و آیینهای گوناگون مردم زیر ستم ایشان را به ستوه آورده بود که سرانجام پایه‌های لرزان فرمانرواییشان را فروریخت.

پس از شهادت حضرت علی بن طالب (‌ع )‌ در رمضان سال ۴۰ هجری و خلافت کوتاه مدت حضرت امام حسن (‌ع‌)‌ و صلح او با معاویه ، خلافت بر معاویه بن ابی سفیان که از خاندن بنی امیه بود مسلم گردید .

معاویه از سالهای پیش ، یعنی تقریبا” از همان اوایل فتح شام و فلسطین از سوی عمر و بعد از سوی عثمان ، والی دمشق بود . وی ،‌ پایه های حکومت خود را در شام استوار ساخته بود . به همین سبب ، توانست پس از قتل عثمان با حضرت علی (‌ع)‌ مخالفت کند و در برابر او بایستد . سرانجام ، پس از جنگ صفین و ضعف قوای کوفه ، حکومت خود را بر مصر نیز مسجل سازد .

پس از آنکه معاویه به خلافت رسید ، تحکیم اساس حکومت بنی امیه را آغاز کرد و برای پسرش یزید ، از بزرگان و اشراف به استثنای چندتن از جمله ، حسین بن علی (‌ع ) و عبداله بن زبیر بیعت گرفت . او در سیاست خارجی هم موفق بود و بر متصرفات مسلمانان در ولایتهای تابع دولت بیزانس افزود . همچنین ، نیروی دریای مهمی نیز در مدیترانه بوجود آورد .

معاویه با جلب افرادی مانند زیادبن ابیه و مغیره بن شعبه و عمرو عاص قدرت بنی امیه را در سرتاسر عالم اسلامی بسط داد .

اگر چه این بسط و استحکام به قیمت زیرپا نهادن بسیاری از اصول اسلامی ، از جمله ارثی ساختن خلافت و تبدیل دستگاه خلافت به سلطنت و پادشاهی و تعیین مبلغان برای تحقیر و توهین خاندان حضرت رسول اکرم (‌ص)‌ و غیر آن تمام شد. معاویه در سال ۶۰ هجری از دنیا رفت و خلافت پسرش یزید با کارهای خلافی ، از قبیل قتل حسین بن علی ( ع ) و محاصره مکه آغاز شد، ولی مدت زیادی به طول نینجامید و سرانجام یزید در سال ۶۴ هجری در گذشت .

ساختار حکومت امویان:

مربع حکومت امویان:

۱- پان عربیسم

۲-میلیتاریسم(ارتش اموی-حاکمیت نظامی)

۳-الیگارشیسم(نخبه پروری)افراد خاص وصمیمی با دستگاه خلافت.

۴-امپریالیسم :توسعه-توسعه ی بی وقفه

امویان از زمانی که پیامبر اسلام رحلت کرد تا زمانی که معاویه به قدرت رسید سعی کردند آنچه را که  نیروهای اسلام با فداکاری بدست آورده بودند را بدست بگیرند.

100,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله قیام امویان
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.