عنوان :
تعداد صفحات : ۷۸
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در این مقاله درباره تاریخچه یهود، صفات یهود، دولت اسرائیل چگونه به وجود آمد؟ و چر ا یهود باید در فلسطین زندگی کنند؟ و نظری به تجاوز اخیر اسرائیل توضیح می دهد.
چرا یهود روح تجاوز دارند؟
جواب آن را آقای (فریدلندر) دکتر اسرائیلی چنین میدهد: (یهودیسم) عنصریست که اتباع آن همیشه حس میکنند چون شاخههای درخت از آن کنده شدهاند و از بقیه عناصر منفصل و متمایز هستند.
این حس دردناک که همیشه نیش آن به قلبهای یهود فرو رفته است، یک عقده حقارتی نسبت به تمام بشر در آنها ایجاد نموده که شاید از بین رفتنی نباشد، زیرا این حس را یهود با شیر مادر به اولاد و فرزندان خود تزریق میکنند، تا بدین وسیله، آنان را بر کار و کوشش وادارند.
البته این حس مخصوص آب و خاک اسرائیل نیست، بلکه در هر کجا که یهودی هست، این عقده بزرگ را هم با خود دارد، ولی چون اسرائیلیها میتوانند به وسیله تجاوزات پی در پی آن را آرامش و تسکین دهند و آنهائی که در غیر اسرائیل زندگی میکنند از این فیض محرومند.
این تجاوزات را همیشه از یهود اسرائیل میبینیم و حتّی یهودیهای به اصطلاح بیدین هم این روح را ازدین خود به ارث بردهاند و به گفته خود آنها: یهودیسم قومیّت یهود است و حتّی اگر یهودی از دین خود خارج شود، باز رابطه ناسیونالیسم او را به روح یهودیسم ارتباط میدهد .
لویس. دی. براندیس قاضی دادگاه عالی آمریکا میگوید: باید اعتراف کرد که ما یک قومیّتی را تشکیل میدهیم که یهودی در هرکجا که هست به آن وابستگی دارد.
آقای (لیون سیمون) یهودی مینویسد: یهودیسم نسبت به یهود ناسیونالیسم آنهاست و آن کسانی که معتقدند یهودیان مثل کاتولیک پروتستان یک طایفه دینی را تشکیل میدهند سخت در اشتباه هستند.
واژه های کلیدی: یهود، صفات یهود، کشتن انبیاءالله، پیمان شکنی، بریتانیا، روح تجاوز یهود
تاریخچه یهود ۱
۱ ـ قساوت و توحش: ۸
۲ ـ کشتن انبیاءالله: ۱۰
۳ ـ دروغ، افتراء، تحریف: ۱۲
۴ ـ مکر و خدعه: ۱۴
۵ ـ مال اندوزی و ثروت پرستی: ۱۵
۶ ـ پیمان شکنی و نقض عهد: ۱۵
۷ ـ فساد اخلاق: ۱۶
۸ ـ ربا خواری: ۱۷
تآتر… و سینما ۳۴
موسیقی… و یهود ۳۵
شراب… و یهود ۳۶
ولی آیا بریتانیا به وعده خود وفا کرد؟ ۴۶
چرا یهود باید در فلسطین زندگی کنند؟ ۵۷
چرا یهود روح تجاوز دارند؟ ۵۹
نظری به تجاوز اخیر اسرائیل ۶۰
دسیسهای بزرگ ۶۴
منابع ۷۴
۱ ـ تذکره عوده، صفحه۱۵۰٫
۲ ـ (الیهودی العالمی)، تألیف هنری فورد، صفحه۶۲٫
۳ ـ (راهنمای صهیونیسم)، صفحه۵٫
۴ ـ صهیونیسم و یهود آمریکا.
۵ ـ (درسهائی در ناسیونالیسم یهودی)، صفحه۳۴٫
۶ ـ روزنامه الاهرام ۲۴/۷/۱۹۶۷٫
۷ ـ از گفتههای محمّد حسنین هیکل، ۲۶/۵/۱۹۶۷٫
۸ ـ مجله الجمهور الجدید، چاپ بیروت ـ شباط۱۹۶۸٫
۹ ـ مجله الحوادث، چاپ بیروت، ۱۵/۹/۱۹۶۷ صفحه۹٫
۱۰ ـ غلوب پاشا در کتاب (ازمه الشرق الاوسط)، صفحه۳٫
۱۱ ـ جنگ شش روزه مصر و اسرائیل، تألیف اندولف س چرچیل وینستون س چرچیل صفحه۷۳٫
۱۲ ـ همان مدرک، صفحه۷۴٫
۱۳ ـ همان مدرک، صفحه۷۵٫
۱۴ ـ مکتب اسلام، شماره ۹، سال۸، ۱۳۸۷هجری قمری، صفحه۲٫
۱۵ ـ الایام الحاسمه قبل معرکه المصیر، تألیف سپهبد محمود شیت خطاب، چاپ بغداد۱۳۸۷ هجری قمری.
۱۶ ـ جرائد و مجلات، رادیوهای آن زمان.
۱۷ ـ ذکریات المعصومین الرسول الاعظم (ص)۱۳۸۷ هجری قمری.
۱۸ ـ مجله مکتب اسلام، شماره ۹، سال۸٫
۱۹ ـ مجله الجمهور الجدید، شماره۷۱۱ ، سال۱۹۶۸، صفحه۲۸٫
۲۰ ـ مجله حضاره الاسلام، شماره ۱۰، سال۸ ، صفحه۹۵ ، نقل از بیانیه انجمن عالی سازمان پناهندگان بینالمللی.
۲۱ ـ مقاله آقای خسروشاهی در مکتب اسلام، شماره ۹، سال۸، صفحه۷۱٫ صفحه۱۱۴
یعقوب فرزند إسحاق، که او را اسرائیل (بنده خدا) میگویند دوازده فرزند داشت که چهارمین فرزند او (یهوذا) بود.
یهوذا و برادرانش با پدر خود یعقوب، در کنعان (فلسطین) سکونت داشتند و پس از واقعه مشهور حضرت یوسف که یهوذا هم در آن شرکت داشت، در سال۱۷۴۰ قبل از میلاد، کنعان را به عزم مصر ترک گفتند.
آن روزها مصر مملکت پر جمعیّت و با ثروتی بود و هرکس بر آن حکومت میکرد، چنان بود که بر جهان حکومت میکند.
هنگامی که برادران یوسف وارد این سرزمین شدند حضرت یوسف پادشاه آن بود، از این جهت آنها زندگی بسیار با شکوهی بهم زدند. و کمکم تعدادشان از هزار تجاوز کرده و قبائل متعددی را تشکیل دادند.
این قبیلهها سالهای درازی را در أمن و أمان بسر بردند، تا آنکه زمان (فرعون) فرا رسید و چون میان او و قبیلههای بنی اسرائیل دشمنی هائی از گذشته بود، آنها را ذلیل کرده و به گفته قرآن (مردهایشان را کشته و زنانشان را به اسیری برد
پیش از آنکه حضرت موسی(ع) به پیامبری مبعوث گردد، بنی اسرائیل سختترین روزهای خود را زیر شکنجههای طاقت فرسا و فشارهای گوناگون فرعون بسر
میبردند.
ولی چون موسی(ع) در حوالی سال۱۲۱۳ قبل از میلاد مبعوث شد، روحهای پژمرده آنها را جوان کرده و به جانهای دربند شده آزادی بخشید.
امّا این پیامبر بزرگ، در برابر این خدمات از آنها چه دید و آنها چه پاداشی باو دادند؟
برای مثال یکی از آن پاداشهای ننگین را تاریخ چنین مینویسد: شبانگاه حضرت موسی(ع) باتفاق بنی اسرائیل، مصر را مخفیانه ترک گفتند و به رود نیل رسیدند، موسی(ع) با عصای خود آبها را فرمان داد تا اینکه در میان رود راهی نمایان شد.
موسی(ع) أمر کرد تا همگی آن راه را در پیش گرفته و از نیل عبور کنند ولی آنها یک صدا گفتند: ما از دوازده قبیلهایم و هر قبیلهای عادات و رسوم خاص خود را دارد، بایداین راه به دوازده قسمت تقسیم شود یعنی برای هریک از قبائل یک راه و یک مسیر خصوصی باشد، تا فرمانت را اجرا کنیم.
موسی(ع) به دریا ندا داد: تا دوازده مسیر باز کند و به فرمان خداوند چنین شد.
ولی آنها یک قدم بجلو نرفتند و عذرشان این بود:
ممکن است که در میان راه ما را با یکدیگر احتیاجی افتد، پس دریا را بگو تا چون پنجرهها سوراخهائی در میان دیوارهای آب باز کند، تا هر قبیلهای بتواند قبائل دیگر را ببیند و با آنها گفتگو کند، و چنین شد.
ولی باز هم برجای خود ایستاده حرکت نکرده و فریاد زدند:
پاهای ما برهنه است و زمین دریا رطوبت دارد و تا امر نکنی زمین خشک شود ما از آنجا عبور نخواهیم کرد.
خداوند امر کرد… زمین خشک شد ولی باز هم برجای خود ایستادند و این بار بیادبی و وقاحت را به منتهی درجه رساندند و با یکدیگر چنین گفتند:
موسی ما را از شهر آواره کرده و اینک میخواهد که در دریا نابودمان کند تا ثروت و اندوختههای ما را بتصرّف خویش در آورد.
موسی(ع) با یک دنیا دهشت، در حالیکه لبخند تلخی بر لبانش نقش بسته بود پا به رود نهاده و پیشاپیش آنها به راه افتاد.
این نخستین تجربه و آزمایش تلخی بود که بنی اسرائیل به موسی(ع) نشان دادند.
باز تاریخ مینویسد: چون بنی اسرائیل، از رود نیل خارج شده و به صحرای سینا رسیدند، به موسی(ع) گفتند: ما را از آشیانه خود بیرون آورده و در صحرائی شن زار، سکونت دادی؟ این چه رفتاری است که با ما میکنی؟ مگر ما سنگ هستیم، مگر ما احتیاج به آب و غذا نداریم؟
خدا امر کرد تا از آسمان برای آنها طعام فرستاده و ابری بر آنها سایه افکند و سنگی را امر فرمود تا به آنها آب دهد.
زمانی به همین منوال گذشت تا آنکه روزی به موسی(ع) گفتند: ما طعامهای آسمانی نمیخواهیم به خدایت بگو، همان پیاز و عدس را برای ما بفرستد زیرا ما آنها را بهتر دوست میداریم.
موسی(ع) گفت: به نزدیکترین قریهها که رسیدید: آنچه میخواهید، خود بکارید و خداوند دیگر برای شما طعامی نخواهد فرستاد.
نافرمانی آنها آنقدر زیاد شد، که خدا عذابی بر آنها نازل کرد و آن این بود که مدّت چهل سال در صحراها و بیابانها سرگردان بودند و آنها که با موسی(ع) از مصر بیرون آمدند، آرزوی شهر را بگور بردند و نوهها و نوادههایشان با یوشع بن نون سال۱۵۰۰ قبل از میلاد وارد شهر کنعان شدند(۲).
نخستین دولت یهودی هنگامی تشکیل شد که (طالوت) یا (شأوول) در بین سالهای ۱۰۹۵ ـ ۱۰۵۵ قبل از میلاد پادشاه گشت، و پایتخت را در سال۱۰۴۹ قبل از میلاد به یبوس (بیتالمقدّس) تغییر داد.
سلیمان فرزند داود، که پس از پدرش به مقام پادشاهی و نبوّت رسید، از بزرگترین پادشاهان آنها شناخته شد، در زمان او همه از آرامش و سعادت برخوردار بودند، میگویند که بنای هیکل سلیمان را او ساخت و مدّت هفت سال مهندسین مصر، الجزیره و فینیقیا در آن ساختمان کار میکردند(۳).
پس از مرگ سلیمان (بین سال۹۳۲ قبل از میلاد) دولت آنها به دو قسمت تقسیم شد، یکی در شمال که پایتختش سامره (نابلس) بود و دیگری در جنوب که پایتختش اورشلیم (بیتالمقدّس) بوده است(۴).
این دو دولت مدّت۲۰۰ سال باهم جنگیدند تا آنکه (سرجون) امپراطور آشوریها ۷۲۲( قبل از میلاد) بر آنها پیروز گشت و فرمان داد تا همه یهود را از آن منطقه خارج سازند(۵).
پس از آنکه نینوی بدست کلدانیها سقوط کرد (۶۱۴ قبل از میلاد) یهود برای بهم زدن میان آنها و مصریها که بر کنعان حکومت داشتند سخت مشغول فعالیّت شدند، در اثر آن جنگ دامنهداری میان آنها واقع شد بالاخره (نبوخذ نصر) پادشاه بابل در سال (۵۶۲ قبل از میلاد) پیروز شد و برای انتقام از یهود اورشلیم را خراب کرد و هیکلها را نابود نمود و همه را دست بسته به بابل حرکت داد (۵۸۶ قبل از میلاد).
مدّت زیادی را در اسیری گذراندند، تا آنکه (کورش) پادشاه ایران، آنها را که به (اُسرای بابل) مشهور بودند، نجات داده و دوباره هیکل را بنا کرد (۵۱۶ قبل از میلاد)(۶).
در ایّام (هیلین) یهود مورد حملههای بسیاری قرار گرفتند و آخرین آنها وقتی بود که رهبر معروف رومانی (قیطس) اورشلیم را خراب کرده، هرچه یهودی بود اسیر کرد و به (رم) فرستاد، این حادثه در سال۷۰ میلادی واقع شد.
و در سال۱۲۵م (ادریانوس) امپراطور رومانی بر آنها حمله کرد اورشلیم را خراب نمود و تعداد پانصد هزار یهودی را کشته و پنجاه هزار نفر از آنها را اسیر کرد(۷).
در عهد (تراجان ـ ۱۰۶م) تعداد زیادی از یهود مخفیانه وارد اورشلیم شده و بنای خرابکاری را گذاردند و چون (ادریانوس) پادشاه روم شد. (۱۱۷ ـ ۱۳۸م) اورشلیم را به تصرف در آورد و انجام دادن مراسم مذهبی را بر یهود آزاد کرد.
یهود به رهبری بارکوخیا (۱۳۵م) شورش کردند، ولی پیروز نشدند، در این واقعه بیش از۵۸۰ هزار یهودی بقتل رسید و آنها که جان سالم بدر بردند، شهر را ترک کرده ادریانوس مجددا اورشلیم را خراب کرده و به جای آن شهر (ایلیا) بنا کرد(۸).
پس از این تاریخ، یهود خرابکاریهای زیادی کردند و بدنبال آن چندین بار قتل عام شدند که خود مسبب همه آنها بودند(۹).
۱ ـ سوره بقره، آیه۴۹٫
۲ ـ (موقف علماء الاسلام منالیهود)، چاپ کربلا، صفحه۱۰٫
۳ ـ مجله العربی چاپ کویت۷، شماره ۱۰۹، سال۱۹۶۷٫
۴ ـ فلسطین والضمیر الانسانی، صفحه۵۴٫
۵ ـ مجله العربی شماره۱۰۹ صفحه۵۴٫
۶ ـ تاریخ الاسرائیلین ـ تألیف شاهین مقاریوس، چاپ المقتطف۱۹۰۴٫
۷ ـ مجله العربی۱۰۹، صفحه۵۵٫
۸ ـ تاریخ القدس، تألیف عارف المعارف، چاپ دارالمعارف۱۹۵۱٫
۹ ـ برای توضیح بیشتر به کتاب (خطرالیهودیه العالمیه)، تألیف عبدالله التل مراجعه شود.
گوستاولوبون فرانسوی میگوید: اگر ما بخواهیم صفات یهود را در چند کلمه خلاصه کنیم، باید بگوئیم: یهود مانند انسانهائی هستند که تازه از جنگل وارد شهر شدهاند و همیشه از صفات انسانی بیبهره بودند، چرا که همچون پستترین مردم روی زمین زندگی میکنند بنی اسرائیل همیشه مردمی وحشی، سفاک و بیغیرت بوده، حتّی در زمانی که خود آنها بر کشورهای خود حکومت میکردند، باز هم از سفاکی خود دست بر نداشتهاند، بیپروا وارد جنگ شده و چون از پای در میآمدند، به یک مشت خیالات غیر انسانی و بیاساس پناه میبردند. خلاصه آنکه هیچ فرقی میان یهود و حیوانات نمیتوان گذاشت(۲).
برجستهترین صفات یهود، چنانچه قرآن بیان میکند از قرار ذیل است.
چنانچه خداوند متعال میفرماید: (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلکْ فَهِی کَالْحِجَارَهِ اَوْ أشَدُّ قَسْوَهً وَ إنَّ مِنَالحِجَارهِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأنْهارُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ اِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ)(۳) پس با این معجزه بزرگ باز چنان سخت دل شدند که دلهایشان چون سنگ یا سختتر از آن شد چه آنکه از پاره سنگها نهرها بجوشد و برخی دیگر سنگها بشکافد و باز آبی از آن بیرون آید و پارهای از ترس خدا فرود آیند (ای سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست. و در جای دیگر میفرماید:
(فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُم قَاسِیَهً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظّا مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلا تَزالُ تَطّلِعُ عَلی خائِنَهٍ مِنْهُمْ اِلاّ قَلیلاً مِنْهُم)(۴) پس چون بنی اسرائیل پیمان شکستند آنان را لعنت کردیم ودلهایشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آنها اثر نکرد) کلمات خدا را از جای خود تغییر میدادند و از بهره آن کلمات که به آنها داده شد در (تورات) نصیب بزرگی را از دست دادند و دائم بر خیانتکاری و نادرستی آن قوم مطّلع میشوی جز قلیلی از آنها که با ایمان و نیکوکارند.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .