پایان نامه بررسی افکار و احوالات امین الدوله

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

پایان نامه بررسی افکار و احوالات امین الدوله

تعداد صفحات :۲۰۶

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

پایان نامه حاضر به بررسی افکار و احوالات امین الدوله درقالب ۴ بخش می باشد. بخش اول – زندگی نامه امین الدوله ، بخش دوم– اقدامات امین الدوله ، بخش سوم– رابطه امین الدوله با رجال ، بخش

چهارم– افکار و عقاید امین الدوله  را بیان می کند.

بررسی و پژوهش سیر تحولات و دگرگونیهای تاریخ معاصر ایران و حوادث حاکم بر آن و شناخت شخصیتهای صحنه های مختلف و بازیگران این عرصه از تاریخ ایران و تسلط آنان بر  پهنه سرنوشت ایرانیان جدا از سرشت اندیشه و جهانی بینی آن دور نبوده است و ظهور شخصیتهای حاکم بر جامعه را محصول همه عوامل و اسباب سیاسی – فرهنگی و اجتماعی – اخلاقی – دینی و حتی تربیتی است که همه دست به یکدیگر داده اند و چهره ای را بنام شاه یا حاکم پروردند .

شاه در واقع برآیند ساختاری جامعه و اجتماع آن روز است. و نقش حامیان که منافع و خواسته های آنها در گروه حمایت و بقدرت رساندن حاکم است هر چند گاهی نقشهای متعارفی هم در میان داشته است.

بررسی این دوره از تاریخ ایران و ایرانیان در سیاست و از بعد جهانی و کشوری حائز اهمیت است چرا که وارسی زندگی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ……. ایرانیان در این مقطع از تاریخ دچار دگرگونیهای بنیادی شده و سبب ظهور شخصیتها در این عرصه گشته است، که همه ارزشها- را تحت الشعاع خویش قرار می دهد. ارزشهای ساختگی و نوظهور بجای ارزشها واقعی می نشیند به عبارت دیگر رابطه افراد با شاه نشان از وفاداری – چاکرمنشی – چاپلوسی و جان نثاری و قربان صدقه رفتن است در این اجزا حاکم است که حقوق زیردستان فدای ارزشهای ساختی است و در جهت حفظ مقام و موفقیت خویش است به هر اقدام برای حفظ وضعیت حاکم خویش می زند. گزینش وزیر بویژه وزیر اعظم تابع قوانین خاصی نیست چرا که قانون در میان نبوده است ورود ایران به عرصه جهانی و آشنایی با پیشرفت صنعت نقش های نوینی در تاریخ ایران چهره می بندد که سبب ظهور شخصیتهای لایق در این عرصه می گردد.

با روی کار آمدن صدر اعظم های چون امیر کبیر این عنصر لایق و تلاشگر موثری در پیشبرد جامع ایران داشته است و مادامی که صدر اعظم های مصلح گر در راس هرم قدرت قرار می گیرند و در جهت اصلاح جامعه گام بر می دارد. گروهی که منفعتشان در خطر می افتد به مقابله با این امر می‌پردازند و به هر خدعه و نیرنگ متوسل می شوند تا مانع از هرگونه اقدام در تغییر وضعیت باشد چرا که محافظه کاران منافعشان در حفظ موقعیت بدست می آید.

این گروه محافظه کار متشکل از درباریان – روحانیون- کسبه- شاهزادگان – حاکمان و گاها شاه و کسانیکه به نحوی در مسیر حفظ جایگاه خود تلاش می کنند است هنگامی که این گروه از حمایت مشخص شاه برخوردار باشند اصولاً راه پیشرفت و ترقی و اصلاح جامعه بسته و یا کند خواهد بود و عرصه فعالیت بر صدراعظم تنگ و نهایتاً قربانی این  اصلاح خواهد شد با ورود ایران و ایرانیان این دوره از ویژگیهای خاصی برخوردار است. بویژه آنکه بررسی عملکرد و زندگی، اجتماع، سیاسی و فرهنگی ………..ایرانیان در این مقطع تاریخ دچار دگرگونیهای فراوان می شود و با اقدام شخصیتهای چون عباس میرزا – قائم مقام- امیرکبیر- سپهسالار – و امین الدوله پدیده های گوناگون صورت می‌گیرد .

با اعزام اولین گروه برای تحصیل به خارج و آشنایی با پیشرفت غرب نقش های تازه ای در تاریخ ایران چهره می بندد. در این میان سه گروه وجود دارد گروهی از پیشرفت علم و دانش صنعت و نظام حکومت – قانون ارتش و … آشنا شده اند. برای ایران و ایرانیان فقط توصیف می کنند.

بدون آنکه راهکاری را پیشنهاد نمایند گروه دوم کسانی هستند که از مشاهدات خوب و آشنایی با تکنولوژی و پیشرفت غرب آرزوی این پیشرفت در ایران می نمایند. گروه سوم که خواهان اجرای این پیشرفت و ترقی و آرزومندی آن در ایران هستند چرا که آنان اجرای اصلاحات اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی … و قانون – تفکیک قوا… در گروه اجرای این اهداف می دانند.

با ایجاد تغییر و تحول در زیر ساختهای سنتی و ایجاد ساختارهای نوین علمی با تلاشهای امیرکبیر و ایجاد بسترهای مناسب جهت رشد و ترقی و برداشت اولین گامهای آن شامل ایجاد دارالفنون استخدام مشاوران خارجی … باعث گردید ضمن آشنایی با دستاوردهای علمی و علم و دانش گامهای موثری برداشته می شود با به صدارت رسیدن قائم مقام گامهای دیگری در جهت پیشبرد این اهداف برداشته شد. و با صدارت رسیدن سپهسالار اقدامات اصلاحی زیادی این دوره طی نمود وی موفق شد با ایجاد انگیزه و تشویق ، ناصرالدین شاه را به سفرهای اروپایی ببرد. و از نزدیک ضمن آشنایی با قوانین حاکم بر آنها کشورها از نتایج پیشرفت علمی و ترقیات تکنولوژی – خواهان اجرای آنها در ایران گردد. هر چند این سفرها باعث تغییر و تحولات بنیادی در سیستم حکومتی سنتی ایران گردد. اما ناصرالدین خوب می دانست با هرگونه گام اصلاحی از قدرت حاکم او کم خواهد شد لذا با اقدامات اصلاحی که در جهت حفظ و تقویت های حاکمین خویش گام بر می داشت و تلاش می کرد تا به نحو احسن بتواند استفاده بکنند. موافق بود.

در این دهه از تاریخ نمی توان نقش عوامل وابسته درباری بویژه صدر اعظمهای فاسد و ناسق که منافع شخصی خویش را فدای منافع مملکتی نمی کرد. بدور دانست این عوامل وابسته در واقع مهره های انتخابی بیگانگان بودند ک در ساختار نظام حکومتی ایران رخنه کرده و با پذیرش نقش‌های (مسئولیت) بزرگی که داشتند مانع از هرگونه تلاش اصلاحی می گشتند.

از این دسته می توان به میرزا آقاخان نوری اعتماد الدوله- حاجی میرزا آقاسی – امین السلطان، را یاد کرد. این دستور که از حمایتهای همه جانبه و متقضیات زمانی خود برخوردار بودند.

در این مدخل نو آغاز شده شخصیتهای تلاش می کننند تا راه و پیشینه امیر(امیر کبیر) را مدنظر قرار دهند و یا لااقل دوره اش را مورد امتحان و جا پای وی بگذارند در این عصر که جامعه از آرمانهای وی به نیکوی یاد می کند و مردم خوب دورانش را به یاد دارند. این دوره که دوران بیدار شدن ایرانیان است و در این میان عوامل چون امتیازات اعطایی به بیگانگان جرقه های جهت تسریع در ایجاد همبستگی، اتحاد و رهبری روحانیون و آشنایی مردم با حقوق حق خویش می شود. و باعث می‌شود گامهای دیگر را محکم تر بردارند.

 اگر بخواهیم جدای از عنصرهای وابسته استعماری اوضاع این دوره را مورد بررسی قرار دهیم . این دوره مملو از دگرگونیهای سرنوشت ساز و دوران پرآشوب و آکنده از دخالتهای بیگانگان و اجرای نقشه های خودخواهانه در جهت فنای ایران و ایرانی بدست خود و بیگانه است این دوره ایران را سرکوب و زبون و دست و پا بسته در خدمت و دولتهای در خدمت بیگانه سر سپرده و در جهت خواستهای انگلیس و روس و عاملین آنها در اجرای سیاستهای آنها بود.

وابستگیهای که باعث گردید در جهت خوش خدمتی به بیگانگان نتایج نامطلوبی در تاریخ ایران داشته باشد و میراث ناخوشایندی از خود به یادگار برای گذشتگان بگذارند.

با دخالت بیگانگان و عوامل وابسته مخفی آن – و عوامل اهرمی که بحران مالی را به بار
می آورد. سبب می گردید که تا استعمار فشار اقتصادی و سیاسی خویش را افزایش دهد. و از سوی دیگر حرکتهای اجتماعی در جهت تغییر نظام سیاسی یا ایدئولوژی مشخصی شکل یافت و همه حکومتهای که بر سر کار می آمدند با بحران مالی دست به گریبان بودند. و اعطای امیتازات این وابستگی را بیشتر می کردند.

 استعمارگران (روس و انگلیس) که در رقابت موازی و در صحنه سیاست جهانی معاهدات و قراردادهای اجتماعی را زیر پا می گذاشتند و از تعهدات خویش چشم پوشی می کردند. در صدد بودند به انحای مختلف از دولت ایران امتیاز کسب نمایند در واقع این دوران مساوی است با رقابت امتیازگیری و بهره کشی از دولت حاکم بر جامعه ایران است.

اگر بخواهیم عملکرد و دیدگاه امین الدوله را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم باید از زاویه دستورها و منافع انگلستان نگاه کرد. با توجه به نوسانی که در تاکتیک ها و اتخاذ موضع، که بر‌اساس وضع موجود از جانب انگلستان در برخورد با مسائل ایران و روس برقرار می گردید.

 بایستی به جستجوی انگیزه ها و عوامل آن بود. بویژه باید دقت داشت که چه منفعت و سودی برای انگلستان در مرحله اول و روس در مرحله دوم داشته است. اما از آنجایی که نمی توان همه اقدام ها و عملکرد امین الدوله را محدود به اخذ دستور و فرمان از انگلستان دانست. در نتیجه درست ترین داوری آنست که بدانیم در کلیات امور و دیدگاهها او سود اربابان را مد نظر داشته یا خیر. چنین بنظر می رسد که انگلستان در مجموعه خواهان آن بوده که تا هر زمانی که برای آنان و در جهت منافعشان تلاش و سعی دارد در صدارت باشد و مادامی که بر منافع آنان ضرر و زیان برساند از صدارت معزول نمایند.

این دوران که مصادف است با تشدید عوامل سابق« اختلال در نظم اقتصادی – سیاسی – حراج املاک دولتی تملک و تصاحب املاک خالصه » عواملی که بحران مالی را به بار می آورد و فشارهای اقتصادی و استعماری را افزایش می داد….. و از قدرت معنوی و یاری حکومت در مقابله با دشواریها داخلی و خارجی بی کاست و از طرف دیگر حرکتهای اجتماعی با ایدئولوژی نوین و شخصی شکل یافت در نتیجه همه حکومتهای که در این ده سال حکومت (ناصری و مظفری) بر روی کار آمدند با بحران مالی دست به گریبان بودند. بعضی در جهت ترقیخواهی در پی نوعی اصلاح مالی و سیاسی بود. و عده ای هم در جهت حفظ موقعیت خویش بهر حال مهمترین عامل در تعیین سرنوشت حکومتها بود.

صدارات امین الدوله نوعی جهش سیاسی و مالی بود که در دربار ایران اتفاق افتاد وی که در صدد بیرون آوردن ایران از زیر یوق استعمار از جنبه های مختلف بویژه مالی بود که نمونه آن را می توان استخدام مشاوران بلژیکی در دستگاه مالی بود تا بتواند نوعی رفوم های در این دستگاه ایجاد نماید و نقطه اتکای مالی ایران را از استعمارگران انگلیس و روس بگیرد.

اما از آنجائیکه سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی انگلیس و روس تحت عنوانهای مختلف در دربار و دستگاه حاکم بودند و گروههای که با عناوین مبلغین مذهبی سیاحان و بازرگانان در سراسر ایران در حرکت بود که گزارش روزانه آنها به مرکز مخابره می شد باعث می گردید تا روس و انگلیس نفوذ کامل بر تمام جامعه ایران داشته باشند و متناسب با هر کدام تصمیم لازم را اخذ نمایند.

هر چند دوران صدارت امین الدوله بسیار اندک بود اما با اصلاحاتی که انجام داد بیشتر از چندین بعد مد نظرات منجمله اقدامات مالی و فرهنگی بیشتر مدنظر است.

اقدامات فرهنگی او گامهای موثری بود که بستر فکری انقلاب مشروطیت را تحت تاثیر قرار داد و در ظهور شخصیتهای آگاه و مطلع بسیار حائز اهمیت است. شخصیتهای که ظهور کردند دارای افکار و اندیشه های اصلاح طلبانه و ترقیخواه – در راستای ایجاد قانون – تفکیک قواه، عدالت و مساوات بودند. امین الدوله پی برده بود که پیشرفت و ترقی یک جامعه در گروه تحصیل علم و دانش است.

در نتیجه اقدام به تاثیر مدارس رشدیه و حمایت از کسانی که در این مقطع گام بر می داشتند می‌نمودند، او با تاثیر انجمن معارف را در این فعالیت علمی را رونق بیشتری داد و کسان زیادی را به این جمع افزود. از شخص شاه تا دوستداران این خطه به خدمت گرفت. این بعد از خدمت امین الدوله بدور از تمام مباحث و حاشیه های آن قابل تحسین است.

هر چند وی مباحث فکری خویش را از شخصیتهای چون مونتسکیو و شخصیتهای برجسته اروپائی گرفته و حتی عضو فراماسونری آنان نیز بوده است که این امر فعالیتهای دوران سیاسی اش را زیر سوال برده و خدشه دار نموده است اما نمی بایست غفلت ها یا به عبارتی خیانتهای را نیز بدور ندانست آنجایی که با فروش بنادر و در گروه گذاشتن آن در قبال اخذ وامی که می بایست دولت استعماری انگلستان به ایران می داد گذاشت.

بررسی و نقد این حوادث مستلزم قرار گرفتن در شرایط حاکم و مقتضیات زمانی آن عصر است که بر جامعه ایران حاکم بوده و شخص امین الدوله چنین اقدام را انجام داده است.

میرزا علی خان امین الدوله یکی از رجال ترقیخواه است اگر چه امین الدوله هیچگانه از لحاظ موضع و مقام اجتماعی و تاریخی با امیرکبیر همطراز و هم عرض نبوده و اصولاً مقام مقایسه میتوان گفت که این کار قیاس مع الفارق می باشد که درخشان ترین چهره عصر ناصری بعد از امیرکبیر –سپهسالار- امین الدوله است. امین السلطان صدراعظم – مرد توانا و قدرتمند ایران آدمی دسیسه کار و نیرنگ بار بود هرگز نمی توانست وجود امین الدوله را تحمل نماید. چه این دو که هر یک در جهتی مخالف یکدیگر در سیاست ایران و مصالح کشور حرکت می کردند. امین السلطان برخلاف امین الدوله تنها به قدرت و مقام خود میاندیشید. و در این راه از هرگونه زد و بند با بیگانگان خودداری نمی‌کرد.

بررسی شخصیت امین الدوله نیز از جنبه های دیگر قابل بررسی است منجمله اینکه وی دارای شخصیت علمی و تحولی که در نثر و سبک فارسی بوجود آورد. نثری که پیشین هنرمندان دوستداران و خطاطان قابل احترام و توجه است شیوه نگارش وی قابل تحسین و تامل است.

در پایان چنین می نماید که اگر بخواهیم عملکرد امین الدوله را بیشتر مورد نقد و قضاوت قرار دهیم می بایست اوضاع حاکم بر جامعه ایران آن روز – فزون طلبی استعمارگران (روس و انگلیس) اقتدار و شخصیت صدر اعظم را مورد وارسی قرار دهیم .

امین الدوله با توجه به مطالب فوق توانسته گامهای موثری را در این راه بردارد. چنانچه دوران صدارت بیشتر بود اصلاحات بیشتری را انجام می داد وی از معدود صدر اعظم های است که توانسته است با اقدامات اصلاحی انجام داده، از تیر غیب بدور باشد و جان سالم بدر برد.

 واژه های کلیدی: امین الدوله، زندگی نامه، اقدامات ، افکار و عقاید ، دیدگاه نویسندگان درباره او

فهرست مطالب

چکیده
مقدمه
کتاب شناسی
بخش اول – زندگی نامه امین الدوله
فصل اول – شرح حال میرزا علی خان امین الدوله از تولد تا ورود به دربار
۱- کودکی و نوجوانی میرزا علی خان امین الدوله
۲- مجد الملک پدر امین ادوله
۳- کسانی که القاب امین الدوله کسب نموده اند.
فصل دوم – زندگی سیاسی امین الدوله( اوضاع سیاسی – اجتماعی، اقتصادی )
۱- امین الدوله و واقعه رژی
۲-  سلطنت مظفرالدین شاه
۳- امین الدوله و پیشکاری آذربایجان
۴-وزارت اعظمی امین الدوله
۵- امین الدوله و فراماسونری
فصل سوم– عملکرد سیاسی امین الدوله
۱- سیاست داخلی
۲- امین الدوله و روحانیون
۳- سیاست خارجی
۴-  روس و انگلیس
۵- گروگذاری بنادر جنوب
بخشدوم– اقدامات امین الدوله
فصل اول- اقدامات اقتصادی
۱- اصلاحات مالی و تفکر استقراض
۲- تشکیلات پستی در دوره ناصرالدین شاه
۳- ریاست میرزا علی خان منشی حضور در پست (دوره اول از سال ۱۲۸۸-۱۲۹۰ هجری قمری )
۴- تاریخچه پیدایش  سانسور در پست خانه و کناره گیری میرزا علی خان امین الدوله از‌کار پستخانه
۵-‌دوره‌دوم‌ریاست‌امین‌الملک‌(‌امین الدوله از‌۱۲۹۲-۱۲۹۴هجری قمری )
۶-تاثیر پست خانه در روند اصلاحات جامعه ایران
۷- شرح مختصری از خدمات پست خانه در جنبش مشروطیت
۸- گمرکات
۹-  کارخانه قند
۱۰- پارک امین الدوله
فصل دوم – اقدامات فرهنگی
۱- مدارس رشدیه
۲- نهضت مدارس جدید
۳- تشکیل انجمن ها
۴- ادبیات سیاسی
بخش سوم– رابطه امین الدوله با رجال
فصل اول – امین الدوله و دیگران
۱- رابطه امین الدوله با میرزا ملکم خان
۲-رابطه امین الدوله و مشیر الدوله
۳- رابطه امین الدوله با جعفر قلی میرزا ملک
فصل دوم – دیدگاه نویسندگان درباره امین الدوله
۱- دیدگاه اعتماد السلطنه
۲- دیدگاه حسین قلی خان نظام السطنه مافی خصوص امین الدوله
۳- دیدگاه میرزا مهدی خان ممتحن الدوله
۴- دیدگاه  افضل الملک
۵- دیدگاه ملک الشعرای بهار
۶-دیدگاه عبدالحسین نوایی
فصل سوم– مقایسه ی بین شخصیت امین الدوله وامین السلطان
۱- امین السلطان
۲- امین الدوله
۳-سفرهای امین الدوله و مقایسه آن با امین السلطان
فصل چهارم – عزل
۱-    عزل و فوت امین الدوله
۲-    فوت امین الدوله
فصل پنجم- آثار مکتوب
۱-خاطرات سیاسی میرزا علی خان امین الدوله
۲- سفرنامه مکه
۳-  شیوه نگارش امین الدوله
بخش چها رم– افکار و عقاید امین الدوله
فصل اول – تاریخچه اصلاحات در ایران
۱- اقدامات کلی
۲- سیر نوگرایی در ایران
۳- عباس میرزا
۴- امیر کبیر
۵- میرزا حسین خان سپهسالار
فصل دوم – اندیشه ها واقدامات
۱- تاثیر افکار غرب در اندیشه امین الدوله
۲- زمینه فکری و خصوصیات اخلاقی
۳- دیدگاه امین الدوله در خصوص نظام حکومت
۴- دیدگاه امین الدوله در خصوص راهکارهای نجات ایران
۶- دیدگاه امین الدوله در خصوص امتیازات
۷- دیدگاه امین الدوله در خصوص اصلاحات
۸- دیدگاه امین الدوله در خصوص اقتصاد
۹- دیدگاه امین الدوله در خصوص قشون و ارتش
فصل سوم اخلاف و بازماندگان
۱– فرزندان
۲-میرزا محسن خان امینی ( امین الدوله )
۳- اشرف الملوک فخر الدوله
۴-سرلشکر حسن امینی مجدی
۵- دکتر علی امینی
۶- ابوالقاسم امینی
۷- سرتیپ محمود امینی
نتیجه گیری
منابع و مآخذ

فهرست منابع و مآخذ

–    آبراهامیان: یرواند،ایران بین دو انقلاب، درآمدی بر جامعه شناسی ایران معاصر، ترجمه احمد گل محمدی، مجدابراهیم فتاحی، تهران ،نشر نی، ۱۳۷۸٫

–        آجودانی، ماشاالله: مشروطه ایرانی، تهران،اختران، ۱۳۸۲٫

–    اتحادیه، منصوره: پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت ، (دوره اول و دوم مجلس شورای ملی)، تهران ، نشر گستر، ۱۳۶۱٫

–        آدمیت، فریدون: امیر کبیر و ایران، تهران، امیر کبیر، ، چاپ هشتم، ۱۳۷۸٫

–        آدمیت، فریدون: اندیشه ترقی و حکومت قانون ، عصر سپهسالار، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۶٫

–        آدمیت، فریدون: فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت ، تهران، سخن، ۱۳۴۰٫

–        آرین پور، یحیی: از صبا تا نیما، تهران، ج۱ ،۱۳۵۴٫

–    آوری، پیتر: تاریخ معاصر ایران از تاسیس تا انقراض سلسله قاجاریه ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، نشر عصایی، ج ۳،  ۱۳۶۹٫

–        اسپاروی ، ویلفرید: بچه های دربار… ، ترجمه شاملویی پور، انتشارات انجمن قلم، سال ۱۳۷۹٫

–        احتشام السلطنه،خاطرات احتشام السلطنه یا یادداشت های احتشام السلطنه  به کوشش موسوی ، انتشارات زوار ، سال ۱۳۶۷ .

–        افشاری، پرویز :صدراعظم های سلسله قاجاریه، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۲٫

–        ارفع الدوله : ایران دیروز یا خاطرات پرنس ارفع الدوله، تهران‌چاپخانه‌وزارت‌فرهنگ و‌هنر، ۱۳۴۵ ش.

–    افشاری یزدی، محمود : سیاست اروپا در ایران ترجمه سید ضیاءالدین دهشیری، انتشارات موقوفات دکتر افشار وابسته به دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۵۸٫

–    افضل الملک ، غلامحسین :افضل التواریخ به کوشش منصور، اتحادیه و سرویس سعد وندیان، تهران نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۱٫

–        اقبال آشتیانی ، عباس : میرزا تقی خان امیرکبیر، به کوشش ایرج افشار، تهران ۱۳۴۰ چاپ تابان.

–    الگار، حامد : دین و دولت در ایران نقش علما در دوره قاجار، ترجمه ابوالقاسم ستری، چاپ دوم، انتشارات توس، تهران، ۱۳۶۹٫

–        الموتی، ضیاءالدین: فصولی از تاریخ مبارزات سیاسی و اجتماعی ایران جنبش های چپ ، چاپ بخش،تهران، ۱۳۷۰٫

–        اوکارنر، فردریک: تاریخ معاصر ایران از مشروطه تا جنگ جهانی اولترجمه حسن زنگنه، نشر شیراز، تهران، ۱۳۷۶٫

–        اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: خلسه یا خوابنامه، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، کتابخانه طهوری، ۱۳۴۸ ش.

–        اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: تاریخ منتظم ناصری، تصحیح محمد اسماعیل رضوانی،تهران، دنیای کتاب،جلد ۳،۱۳۶۱٫

–        اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: الماثروالآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، بی نا، ۱۳۶۳٫

–        اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه ، با مقدمه و کوشش ایرج افشار، تهران، امیر کبیر، ۱۳۵۴٫

–    اعتماد السلطنه: محمد حسن خان: مرآت البلدان به تصحیح عبدالحسین نوایی و میر هاشم محدث، تهران، دانشگاه تهران،جلد ۳، ۱۳۶۷٫

– اشرف، احمد: موانع رشد سرمایه داری در ایران، در دوره قاجاریه، انتشارات زمینه تهران، ۱۳۵۱٫

–    امین الدوله ،میرزا علی خان: خاطرات سیاسی امین الدوله به کوشش حافظ فرمانفرمائیان، زیر نظر ایرج افشار، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۰٫

–    امین الدوله ، میرزا علی خان:  سفرنامه امین الدوله با مقدمه علی امینی، و به کوشش کاظم اسلامیه ، انتشارات توس، تهران ۱۳۵۴٫

–        امیرخیزی، حسین: تاریخ آذربایجان، تبریز، فرهنگ، ج ۱، ۱۳۳۲٫

–    امین لشکر ، میرزا قهرمان امین لشکر: روزنامه خاطرات امین لشکر، وقایع سالهای ۱۳۰۶ تا ۲۱۳۰۷ به کوشش ایرج افشار – محمد رسول دریاگشت.

–        اقبال، اسماعیل، نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، انتشارات اطلاعات تهران، ۱۳۵۷٫

–        بامداد، مهدی: شرح حال رجال ایران، بی جا، چابخانه بابک، بازرگانی، ج دوم، ۱۳۴۷٫

–    بنجامین  ، س.ج. و : سفرنامه بنجامین  ،ایران و ایرانیان عصر ناصرالدین شاه، ترجمه محمدحسین کردبچه، انتشارات جاویدان ، چاپ دوم ۱۳۶۹٫

–        بهار، مهدی:«میراث خوار استعماری»، امیرکبیر، تهران ۱۳۵۷٫

–        بهرامی، عبدا…: تاریخ اجتماعی سیاسی ایران ، از زمان ناصرالدین شاه تا آخرین شاه قاجار، انتشارات سنائی ، سال ۱۳۶۲٫

–        براون، ادوارد:انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه مهدی قزوینی، تهران، کویر ۱۳۷۶٫

–        بیانی ،عزیزا… : تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان ،  از ماد تا انقراض سلسله پهلوی، انتشارات امیرکبیر، سال ۱۳۸۴٫

–        بیانی، خان بابا: پنجاه سال تاریخ ایران در دوره ناصری ، انتشارات علمی، ج اول، چاپ اول ۱۳۷۵٫

– زوبر، ب. آ: مسافرت به ارمنستان و ایران ، ترجمه محمود هدایت، تهران ،۱۳۲۳ ش .

–        بهار، محمدتقی ملک الشعرای: سبک شناسی یا تاریخ تطور نثر پارسی، تهران، امیر کبیر ،چاپ ششم،  ۳ جلد ، ۱۳۳۷ ش.

– پولاک یاکوب، ادوارد: سفرنامه پولاک، ایران و ایرانیان ، ترجمه کیکاوس جهانداری، خوارزمی ،تهران، ۱۳۶۱٫

–        تاج، السلطنه: خاطرات تاج السلطنه ،  به کوشش منصوره اتحادیه، سیروس سعدوندیان، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۱ ش.

–        تیموری، ابراهیم: عصر بی خبری یا تاریخ امتیازات در ایران ، انتشارات اقبال، تهران، ۱۳۳۷٫

–        دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی ، تهران،انتشارت  فردوسی،ج ۱، ۱۳۶۲٫

–        دانشور، داریوش: وقایع دارالخلافه ، گوتنبرگ، مشهد ،۱۳۷۲٫

–        دروویل ، گاسپار : سفرنامه دروویل ، ترجمه جواد محبی ، تهران ، گوتنبرگ ، ۱۳۴۸٫

–    دیوان بیگی ،میرزا حسین خان: خاطرات دیوان بیگی ، از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۱۷ قمری به کوشش ایرج افشار ، محمد رسول دریاگشت ،انتشارات اساطیر، چاپ اول، سال ۱۳۸۲٫

– جنگلی ،میرزا، اسماعیل: قیام جنگی، انتشارات جاویدان ،چاپ اول، تهران ۱۳۵۷٫

–    حاج سیاح، خاطرات حاج سیاح یا دوره خوف و وحشت، به کوشش حمید سیاح، به تصحیح سیف الله گلکار ،تهران، انتشارات ابن سینا، ۱۳۴۶ ش.

–    حسینی ، جمال الدین، سلسله تحقیقات قرن اخیر، (رشیدیه و روند تاریخی جنبش تنباکو) ، کتابخانه آستان قدس رضوی، مشهد، بی تا.

–        حائری – عبدالهادی:تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق ، تهران انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم ۱۳۷۴٫

–        خان ملک ساسانی، احمد: سیاستگران دوره قاجار، تهران، چابخانه فردوسی،دو جلد،  ۱۳۴۶٫

–        خورموجی، محمد جعفر: تاریخ قاجار ، حقایق الاخبار ناصری، به کوشش حسین خدیوجم، زوار، تهران، ۱۳۴۴٫

–        چرچیل، جورج. ب: فرهنگ رجال قاجار ، غلامحسین میرزا صالح، انتشارات زرین ۱۳۶۹٫

–        دانشور، داریوش: وقایع دارالخلافه، گوتنبرگ، مشهد، ۱۳۷۲٫

–    دستره،آنت:مستخدمین بلژیکی درخدمت دولت ایران (۱۸۹۱، ۱۹۱۵/۱۳۳۲، ۱۳۱۴)، ترجمه منصوره اتحادیه نظام مافی ، انتشارات نشر تاریخ ایران، چاپ اول زمستان ۱۳۴۳٫

–        رائین، اسماعیل: حقوق بگیران انگلیس در ایران، انتشارات جاویدان، تهران ،۱۳۵۶٫

–        رائین، اسماعیل: فراموشخانه و فراماسونری در ایران، تهران امیر کبیر، سه جلد ، ۱۳۴۷٫

–        رایت، دنیس:انگلیسیان در ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، انتشارات دنیا، تهران، ۱۳۵۷٫

–        رجایی، فرهنگ: مسئله فرهنگ ایرانیان امروز، ایفای نقش در یک عصر تمدن و ضد فرهنگ، تهران، نشر نی ۱۳۸۲٫

–        رشدیه، فخرالدین: زندگینامه، بنیانگذار فرهنگ نوین ایران، تهران، هیرمند، ۱۳۷۰٫

–        رشدیه، شمس الدین : سوانح عمر، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۲٫

–        رنولدز، جرج: بوسه عذرا ، سید حسین صدرالمعالی، تهران، ۱۳۲۶ ق.

–        راوندی ،مرتضی: تاریخ اجتماعی ایران ، طبقات اجتماعی بعد از اسلام ، انتشارات امیر کبیر ،تهران ،جلد سوم ، ۱۳۵۷٫

–        سپهر، عبدالحسین خان: مرآه الوقایع مظفری، تصحیح عبدالحسین نوایی.

–        ستوده، منوچهر: از آستارا تا استرآباد ، تهران، انجمن آثار ملی، ج ۱، ۱۳۶۹٫

–        سیمونیچ، ای، او: خاطرات وزیر مختار، ترجمه یحیی آرین پور، پیام فرانکلین، تهران، ۱۳۵۳٫

–        سمسار، محمد حسن ،یحیی ، ذکاء: «تهران در تصویر»، ج ۲٫

–        سلیمانی ، کریم : انقلاب رجال دوره قاجاریه ، تهران، نشر نی، ۱۳۷۹٫

–        سفری، محمد علی : مشروطه سازان ، انتشارات نشر علمی ، چاپ اول پائیز ۱۳۷۰٫

–    سدیدالسلطنه، محمد علی خان ضیایی بندرعباسی :  خاطرات سدید السلطنه  ، التدقیق فی سیر الطریق ،تصحیح و تشحیر، احمد اقتداری ،انتشارات کهن ،تهران ۱۳۶۲

–        شمیم، علی اصغر: ایران در دوره سلطنت قاجار، بی جا، انتشارات علمی، ۱۳۷۰٫

–        شقاقی، ممتحن الدوله، میرزا مهدی خان، میرزا هاشم: رجال وزارت خارجه ، به کوشش ایرج افشار، اساطیر،تهران، ۱۳۶۵٫

–    شقاقی، ممتحن الدوله:خاطرات ممتحن الدوله ، زندگای نامه میرزا مهدی خان ممتحن الدوله شقاقی، به کوشش حسینقلی خانشقاقی ، انتشارات امیرکبیر ،چاپ اول، ۱۳۵۳٫

–        شیرازی، میرزا صالح :سفرنامه ،اسماعیل رائین، تهران، روزن، ۱۳۴۷٫

– شعبانی، علی : هزار فامیل ، تهران، انتشارات بوعلی، ۱۳۶۶ ش.

–         صفائی، ابراهیم: اسناد نو یافته ، تهران، ۱۳۴۹ ش.

–        صفایی ، ابراهیم: رهبران مشروطه ، میرزا علی خان امین الدوله، چاپ شرق، ۱۳۴۵٫

–        صفایی، ابراهیم: اسناد برگزیده دوران قاجاریه ، انتشارات بابک ، سال۲۵۳۵٫

–        صدر ،  محسن : خاطرات صدرالاشراف، انتشارات وحید ، چاپ اول ،سال ۱۳۶۴٫

–        طاهری، ابوالقاسم: تاریخ روابط بازرگانی و سیاسی ایران و انگلیس ، تهران انجمن آثار ملی، بی تا، ج ۲٫

–    طلوعی ، محمود: هفت پادشاه ، ناگفته هایی از زندگانی و روزگار سلاطین قاجار، چاپ سوم ،انتشارات نشر علمی ، ج دوم ،سال ۱۳۸۱٫

–        عاقلی ،باقر: خاندانهای حکومتگر قاجار و پهلوی، نشر علم و تهران، ۱۳۸۱٫

–        عبدلی فر، فریدون: تاریخ پست ایران، نشر هیرمند، ۱۳۷۵٫

–    عین السلطنه، قهرمان میرزا: روزنامه خاطرات عین السلطنه، به کوشش مسعود میرزا سالور، ایرج افشار، اساطیر، تهران،ج ۲، ۱۳۷۶٫

–        علوی ،سید ابوالحسن: رجال عصر ناصری ، به کوشش حبیب یغمایی، ایرج افشار، انتشارات اساطیره چاپ اول، سال ۱۳۶۳٫

–        علی، رضاقلی: جامعه شناسی نخبه کشی، تهران ۱۳۷۹٫

–    غفاری،محمدعلی: خاطرات واسناد محمدعلی غفاری، به کوشش منصوره اتحادیه، سیروس سعدوندیان، نشر تاریخ ایران، چاپ او.ل، تهران، ۱۳۶۱٫

–    فخاری ،غلامرضا: اختلاف دولتین ایران و افغانستان در مورد هیرمند، موسسه چاپ و انتشارات وزارت خارجه، تهران، ۱۳۷۶٫

–        فراستخواه، مسعود: سرآغاز نواندیشی معاصر، شرکت سهامی انتشارات، تهران، ۱۳۷۷٫

–    فرمان فرما ، عبدالحسین میرزا: زمانه وکارنامه سیاسی و اجتماعی ، کتاب یکم ، منصوره اتحادیه نظام ،انتشارات کتاب سیامک ،سال ۱۳۸۳٫

–        فوارن، جان: مقاومت شکننده تاریخ تحولات اجتماعی ایران از ….، . ترجمه احمد تدین، تهران، رساء، چاپ چهارم، ۱۳۸۲٫

–    فلور ،ویلهم : جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران ،  ، ترجمه ابوالقاسم سری  ، انتشارات طوس، جلد اول ، چاپ اول، ۱۳۶۶٫

–    فوریه: خاطرات فوریه سه سال در ایران ، ترجمه عباس اقبال اشتیانی، به کوشش همایون شهیدی، انتشارات دنیای کتاب ،سال ۱۳۶۳٫

–        قاسمی، ابوالفضل: خاندانهای حکومتگر ایران الیگارشی ، خاندان فیروز.

–        قاسمی پویا: مدارس جدید در دوره قاجاریه با نیان و پیشروان ، تهران، نشر دانشگاهی ، ۱۳۷۷٫

–        قدیانی ،عباس: تاریخ فرهنگ تمدن ایران در دوره قاجاریه ، انتشارات فرهنگ مکتوب، تهران ،۱۳۸۴٫

–    کرزن، جورج.ن: ایران و قضیه ایران ، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی ، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ،تهران ،جلد دوم، چاپ سوم ، ۱۳۶۷٫

–        کاظم زاده : روس و انگلیس در ایران، (۱۹۱۴، ۱۸۴۶) ترجمه منوچهر امیری، بی نا، تهران، ۱۳۵۴٫

–        کاترنزیو، پیر: رقابت روس و انگلیس در ایران و افغانستان ،ترجمه عباس آذرین، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران ۱۳۵۹٫

–        کسروی، احمد: تاریخ مشروطه ایران، تهران،  صدای معاصر،چاپ اول، ۱۳۷۸٫

–     کرمانی، ناظم الاسلام: تاریخ بیداری ایرانیان، به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، نشر پیکان، چاپ پنجم،   ، ج اول وسوم  ،۱۳۷۶٫

–        کاساکوفسکی، کلنل: خاطرات کاساکوفسکی، ترجمه عباسقلی جلی، امیر کبیر، تهران، ۱۳۴۴٫

–    کاشانی،شریف: واقعات اتفاقیه در روزگار، به کوشش منصوره اتحادیه، نظام مانی، سیروس سعدوندیان، نشر تاریخ ایران ،تهران ، ۱۳۶۳٫

–        کارلاسرنا: سفرنامه مادام کارلاسرنا ، آدمها و آیینه ها در ایران،علی اصغر سعیدی، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۶۲

–        کیا، ایرج: مروری بر تاریخ پست ایران، انتشارات نگین، تهران،۱۳۷۶٫

–    کربلائی ، شیخ حسن متولد ۱۳۲۲ :  قرارداد رژی ۱۸۹۰میلادی یا تاریخ انحصار دخانیات در سال ۱۳۰۹ هجری قمری ، انتشارات مبارزان، چاپ دوم، ۱۳۶۱٫

–        کتیرایی ، محمود : فراماسونری در ایران از آغاز تا تشکیل نشر بیداری ، تهران ، انتشارات اقبال – چاپ چهارم سال ۱۳۶۱٫

–        لمبتون، آ.ک.س: ایران عصر قاجار، ترجمه سیمین فصیحی، جاویدان فرد، تهران، ۱۳۷۵٫

–        لمبتون، آن.ک.س: انجمن های سری و انقلاب مشروطیت ایران ، ترجمه  اسماعیل رائین ، تهران، بی نا ۱۳۴۵٫

–        لیتن، ویلهلم: ایران از نفوذ تا تحت الحمایگی، ترجمه مریم میراحمدی، موسسه انتشاراتی معین، تهران، ۱۳۶۷٫

–        موقن، یداله: تاریخچه مفهوم استبداد شرقی، فصلنامه نگاه نو، بهمن ۱۳۷۲٫

–        محمود،محمود: روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن ۱۹، اقبال و شرکاء،تهران بی تا، ج ۳ و ۴٫

–        ملک زاده،مهدی: تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ، اعلمی، تهران، ج ۱، ۱۳۷۳٫

–        ملک زاده، مهدی : زندگانی ملک المتکلمین ، اعلمی ،تهران، ۱۳۲۵٫

–        مستوفی، عبدا… : شرح زندگانی من ، انتشارات کتابفروشی علمی، چاپ اول، ج ۱، ۱۳۲۴٫

–    مستوفی، عبدا… : شرح زندگانی من تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه از سلطنت مظفرالدین شاه تا قرار داد وثوق الدوله با انگلیس ، تهران، زوار گلش، ج ۲، ۱۳۶۵٫

–    مافی، حسین قلی خان(نظام السلطنه) : خاطرات و اسناد نظام السلطنه مافی ، به کوشش معصومه مافی، منصوره اتحادیه، سیروس سعدوندیان، حمید رام پیشه ، تهران، نشر تاریخ ایران، شرکت سهامی خاص، ج ۱، ۱۳۶۱٫

–    متولی حقیقی، یوسف: تاریخچه آموزش و پرورش نوین خراسان از آغاز تا انقلاب اسلامی ،مشهد، نشر مرندیز، چاپ اول ۱۳۸۴٫

–    مجدالملک، محمدخان:کشف الغرایب فی الامور العجایب یا رساله مجدیه ، علی امینی بیست سال بعد از امیر کبیر، متضمن شرح اوضاع ایران و حوادث نیمه اول سلطنت ناصر الدین شاه قاجار در رابطه با مجدالملک وکتاب انتقادی او،با تصحیح ،مقدمه و نوشتجات فضل ا… گرگانی،تهران، اقبال، ۱۳۵۸ ش.

–        مشعوف، حمید: وزارت وزیران اعظم در دوره قاجاریه، بی جا، انتشارات پژوهش توس، ۱۳۸۳٫

–        مراغه ای، زین العابدین: سیاحت نامه ابراهیم بیگ، به‌کوشش‌،‌م.ع ت، میانلو، انتشارات‌اسفا، تهران ۱۳۶۴٫

–    مهدوی ،شیرین: زندگانی حاج محمد حسن کمپانی امین الضرب ،ترجمه منصوره اتحادیه ، فرح ناز امیرخانی ، تهران سال ۱۳۷۹٫

–        محبوبی‌اردکانی،‌حسین:‌تاریخ موسسات‌تمدنی جدید در ایران، تهران،‌دانشگاه‌تهران،ج اول،۱۳۷۰-۱۳۵۳ .

–    معاصر ،حسن: تاریخ استقرار مشروطیت در ایران ، مستخرجه از روی اسناد محرمانه وزارت امور خارجه، ابن سینا، تهران، ۱۳۴۷٫

–    ملک آرا، عباس میرزا: شرح حال عباس میرزا ملک آرا ، به تصحیح و کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، انجمن نشر آثار ایران، ۱۳۲۵ ش.

–        مهمید، محمد علی: تاریخ دیپلماسی ایران ،(قبل از هخامنشیان تا پایان قاجاریه) نشر میترا، تهران، ۱۳۶۱٫

–        مجتهدی ، م : رجال آذربایجان  در عصر مشروطیت، تهران، ۱۳۲۷ ش.

–    مدنی، سید جلال الدین:  تاریخ تحولات سیاسی و روابط خارجی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقراض قاجاریه ، ، انتشارات اسلامی ،ج۲، سال ۱۳۶۳٫

–        معیرالممالک ،دوستعلی خان : رجال عصر ناصری ، انتشارات نشر تاریخ ایران ، سال ۱۳۶۱٫

–        معیرالمالک دوستعلی خان :یادداشتهای از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه ، انتشارات نشر تاریخ ایران ، سال ۱۳۶۲٫

–        نجمی ،ناصر: طهران عصر ناصری ، انتشارات عطار، چاپ اول ، ۱۳۶۴٫

–        نوایی، عبدالحسین: ایران و جهان ، نشر هما، تهران ،ج اول و۳ ، ۱۳۷۵٫

–    نورایی، فرشته: تحقیق در افکار میرزا ملکم خان ، (مجموعه اسناد ملکم – امین الدوله به ملکم) ، کتبهای جیبی، تهران، ۱۳۵۲٫

–        ناصرالدین شاه :  سفرنامه عراق عجم  ، انتشارات تیراژه ، بهار ۱۳۶۲٫

–    وحیدنیا، سیف الله: خاطرات و اسناد (شامل نوشته ها و خاطرات مستند، تاریخی و اسناد و عکسهای معتبر و منحصر وحیدگلکار ، تهران، ۱۳۶۴٫

–        وحدت، فرزین: رویارویی فکری ایرانی با مدرنیت ، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران، ققنوس ۱۳۸۲٫

–        واتسن، رابرت گرانت: تاریخ ایران از ابتدای قرن ۱۹ تا سال ۱۵۸۵ ، ترجمه وحید مازندرانی، سخن، بی‌جا، بی تا.

–    وقایع اتفاقیه ، مجموعه گزارشها خفیه نوسیان انگلیس در ولایات جنوب ایران از سال ۱۲۹۱ تا ۱۳۲۲ قمری به کوشش سعید سیرجانی نشر نور تهران ، ۱۳۶۱٫

–        ورهرام ، غلامرضا، تاریخ سیاسی و سازمانهای اجتماعی ایران در عصر قاجار، انتشارات معین، تهران ۱۳۶۹٫

–        هدایت ، مهدی قلی خان مخبرالسلطنه:« خاطرات و خطرات زوار»، تهران ۱۳۶۳٫

–        هدایت مخبرالسلطنه، مهدی قلی خان : گزارش ایران ، قاجاریه مشروطیت، انتشارات نقره ،تهران، ۱۳۶۳٫

–        همفر، خاطرات همفر، ترجمه محسن مویدی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۱٫

–        هوشنگ مهدوی، عبدالرضا: روزهای افتخار، نشر گفتار، تهران، ۱۳۵۷٫

–        هروی،‌محمد‌یوسف:‌عین الوقایع، به‌کوشش‌محمد‌آصف‌فکرت،‌انتشارات‌آموزش‌انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲٫

–    یارشاطر ، احسان : انقلاب مشروطیت،از سری مقالات دانشنامه ایرنیکا، ترجمه پیمان متین ، با مقدمه ناصر تکمیل همایون ، انتشارات امیرکبیر، تهران ۱۳۸۳٫

 –        مجلات و نشریه ها :

–        روزنامه ایران، ج۲،ش ۲۹۷،۱۴ رمضان ۱۲۹۳٫

–        روزنامه شرافت : نمره دهم ، شهر ذی القعده الحرام ، ۱۳۱۴ هجری قمری .

–        روزنامه شرافت : نمره نوزدهم ، شهر شعبان المعظم ، ۱۳۱۵ هجری قمری .

–        روزنامه شرف : نمره پنجم ، جمادی الاولی ، ۱۳۰۰ هجری قمری .

–        روزنامه ایران : شماره ۱-۲۵-۵۳ ، سال ۱۲۸۸ هجری قمری .

–     مجله یغما ، سال بیست و سوم، شماره ۹، فیروز کاظم زاده

–     مجله یادگار – سال سوم شماره اول

–     مجله گیله وار– شماره ۶۴، سال ۳/۹/۷۹

–    واحد نشر، اسناد وزارت خارج (نهضت، مشروطیت ایران بر پایه اسناد وزارت خارجه) تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی) ۱۳۷۰

–     مجله تعلیم و تربیت ، تاریخچه معارف ایران، در سال ۴ شماره ۶٫

–     همت ، نیکو ، «مجله ارمغان »، امین الدوله ، سال بیست و هفتم ، فروردین ۱۳۳۷٫

–    تکمیل همایون، غلامحسین: «کودتای محمدعلی شاه، کودتای رضاخان، کودتای ۲۸ مرداد» روزنامه اطلاعات، شماره ۲۱۴۱۵، ۳۱/۵/۱۳۷۷٫

فصل اول – شرح حال امین  الدوله از تولد تا ورود به دربار (قبل از صدارت )

۱- کودکی و نوجوانی میرزا علی خان امین الدوله

حاج میرزا علی خان که دارای القابی از قبیل منشی حضور امین الملک و امین الدوله است[۱]، پسر حاج محمدخان سینکی مجدالملک (صاحب رساله مجدیه) می باشد. اجداد امین الدوله اصلاً مازندرانی بوده ولی چون در سینک از قرای لواسان علاقه و ملکی داشته و در آنجا مقیم بودند و از این رو به سینکی هم معروف
می باشند. حاج محمدخان سینکی خواهرزاده میرزا آقاخان نوری دومین صدراعظم ناصرالدین شاه بوده است.[۲]

میرزا آقاخان نوری را که در اصل «میرزا نصرالله خان نوری » نام داشت با حمایت انگلیسی ها بعد از امیر کبیر به مقام صدارت رسید ، وی پیش از آن حکومت با او بود ( از حمایت حکومت برخوردار بود) به تهران طلبیده شد و به اصرار مهد علیا به معاونت اتابک اعظم (امیر کبیر) برگماشت و او را «اعتماد الدوله» لقب داد و به این ترتیب آن عده ای که در انتظار مقام صدارت بودند مایوس و با میرزا تقی خان فراهانی که بعدا امیر کبیر معروف شد دشمن شدند و در راس این دشمنان خونین (میرزا آقاخان نوری-اعتمادالدوله) از جمله حوادث زمان صدارت وی شورش های دیگری از طرف «بابیان»بود که درزمان امیر کبیر شروع شده بود و تا زمان اعتماد الدوله ادامه داشت سرانجام در ۲۵ محرم ۱۲۶۸ هجری قمری ناصرالدین شاه امیر کبیر را ازصدارت عزل و (میرزا آقاخان نوری ) که مورد حمایت مهدعلیا و انگلیسی ها بود مقام صدارت داد.[۳]محمد خان سینکی مجد الملک (۱۸۰۹-۱۹۸۰ م / ۱۲۲۴-۱۲۹۸ هجری قمری) از بستگان دستگاه حاکمه قاجار است.[۴]

 او در سالهای(۹۸-۱۲۶۸ هجری قمری / ۸۰-۱۸۵۱ میلادی ) عهده دار مقامهای بلند و گوناگونی بود مثلا در سال ۱۲۶۸ هجری قمری برای مذاکرات ایران به هشترخان روس رفت و در سال ۱۲۷۵ هجری قمری برای مذاکرات دیپلماسی به ترکیه عثمانی ماموریت یافت. مجد الملک مردی دانشمند بود و نثر فارسی زیبایی داشت ، تنها کتابی که از وی باقی مانده همان کشف الغرایب یا رساله مجدیه است. این کتاب که گزارشی از اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر خویش ، همچنین نوع نگارش ( ادبی ) یا ادبیات نویسنده آن و علاقه مندی فراوان او به نوسازی سیاسی و اجتماعی است. این کتاب که در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی ( ۱۸۷۰ میلادی ) نوشته شده از نظام حکومتی آن روز ایران سخت انتقاد و نتایج بدی برای آن پیش بینی می کند در بحث پیرامون نابسامانی‌های ایران ، مجد الملک همواره کوشش می کرد که آنها را به اسناد و مدارک زنده شالوده ریزد و در این راه از روزنامه های گوناگون نقل قول می کند و بدین وسیله به ناصرالدین شاه می فهماند او دروغ زن نیست و در نقادی خود غرض شخصی ندارد . مجد الملک در سراسر کتاب بر مسئله حکومت قانون که در ایران وجود نداشت تکیه ای ویژه کرده ، این کمبود و کاستی را تنها علت ناهمواری ها و ناکامی های ایران شمرده است .

 او رهبران مذهبی را در این زمینه سرزنش می کند زیرا باور دارد که آنان نه با نظام فاسد کشور مبارزه کرده اند و نه مردم را زیر رهبری درستی قرار داده اند. جدی ترین و شدید ترین انتقاد او متوجه رایزنان و وزیران ناصرالدین شاه است که حکومت قانون را مخالف سود و موقعیت شخصی خود می دیدند و کوشش فراوانی می کردند تا ایران را از قانون دور نگاه دارند . تنها راه حل بی نظمی های دوره قاجار در نظر مجد الملک بنیان گذاری «مجلس بزرگ» بود که «اعضاء رئیسه آن مجلس باشد عقل باشد و غیرت» و باور داشت در نتیجه این مجلس ، نظم و ترقی دولت است . مجد الملک اشاره ی کوتاهی نیز به جدایی قوا در کشور
می کندبی‌آنکه قدرت توضیح پیرامون این تئوری مهم نظام مشروطه داشته باشد .

در این رابطه چنین گفته است : « اگر وقتی به اصرار و میل پادشاه به مطابعت قانونی اقدام کردند ، به اخذ اصول قانونی و تفریق قوه حکمیه از قواه اجرایی حکم نپرداخته اند ، بلکه تمامی حواس خود را مصروف داشته‌اند به تقلید فروعات ‌] دیوانی [ و بی اعتنایی به اصول و اشتباه اصول به فروع تا به پادشاه معلوم کنند که دولت ایران بالطبع از قبول کردن قانون قاصر و اجرای آن عاجز .»[۵]

   رساله کشف الغرایب را نمی توان به عنوان یک اثر برجسته پیرامون تئوری حکومت مشروطه به حساب آورد ولی باید اذعان کرد که نقادی کوبنده نویسنده آن از بافت سیاسی آن روز ایران و حمله سخت او به حکومت استبداد و دور از قانون اندیشه مشروطه گران چند سال پس از مرگ او را تحت تاثیر قرار داد .

پیش از انقلاب مشروطیت و در خلال آن دست نویسه ها ی این کتاب در میان گروهی از خوانندگان دست به دست می گشت و مطالب آن به صدای بلند و با هیجان و ستایش بوسیله میهن پرستان ایرانی خوانده می شد.

میرزا علی خان در سال ۱۲۶۰ ه.ق در تهران متولد گردید. از آنجا که پدرش ،  میرزا علی خان هم صاحب قلم بود و هم در امور دولتی دست داشت، میرزا علی خان از تربیت کافی برخوردار شد. پدر وی از کارمندان عالی رتبه وزارت امور خارجه بود که مدتی در حاج ترخان به ماموریت اشتغال داشت، سپس جهت تصفیه امور متفرقه بین ایران و عثمانی به کارپردازی ایران در بغداد تعیین گردید.[۶] در این هنگام در سال ۱۲۷۵میرزا علی خان که جوانی ۱۵ ساله بود با سمت منشی گری به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و به همراه پدر عازم بغداد شد و در این ماموریت است که سطح تحصیلات و معلومات میرزا علی خان بویژه در زمینه زبان عربی تقویت می شد.[۷]پدرش بعد از بازگشت از بغداد به کارپردازی آذربایجان گماشته شد و میرزا علی خان به همراه پدر به این ناحیه رفت و زبان فرانسه را نیز در این ماموریت از یک معلم ارمنی آموخت.[۸]

   هنگامی که پدر وی از بغداد مراجعت نمود، میرزا علی خان جوانی ۱۸ ساله بود که مورد توجه شاه قرار گرفت و در سال ۱۲۷۸ هجری قمری ناصرالدین شاه دستور داد که وی در سفر و حضر ملتزم رکاب باشد. در سال ۱۲۷۹ ه.ق یعنی در سن ۱۹ سالگی به سمت نیابت اول وزارت امور خارجه تعیین گردیدو در سال ۱۲۸۳ هجری قمری در سن ۲۳ سالگی ضمن داشتن این سمت جزو پیشخدمتان خاصه شاه شد و از این تاریخ تا سال ۱۲۹۰ ه.ق که ملقب به لقب پدرزن خود پاشاخان امین الملک شد، لقبش منشی حضور بود.[۹] پاشاخان (امین الملک) پیش خدمت خاصه دربار قاجار در سال ۱۸۵۶ میلادی / ۱۲۷۳ هجری قمری ملقب به امین سره و در سال ۱۸۵۹ میلادی/۱۲۷۶ هجری قمری  به ریاست دارالشوری کبری منصوب شد و در سال ۱۸۷۶ میلادی / ۱۲۹۳ هجری قمری ملقب به امین الملک گردید و پس از درگذشت میرزا محمد حسن خان سپهسالار اعظم حاکم خراسان شد. در سال ۱۸۶۷ میلادی / ۱۲۸۴ هجری قمری و تعیین سلطان حسین میرزا به حکومت آن ولایت شد و پاشا خان امین الملک عهده دار سمت پیشکاری شاهزاده در تهران گردید و در سال ۱۸۷۱ میلادی / ۱۲۸۸ هجری قمری به ریاست عدلیه منصوب شد.[۱۰]

میرزا علی خان امین الدوله ،محترم الدوله دختر پاشا خان امین الملک را به زنی گرفت و پس از درگذشت پدر زنش در سال ۱۸۷۳ میلادی /۱۲۹۰هجری قمری  به جای آن (مدیریت شورای دولت)٭منصوب شد.[۱۱]

   در سال ۱۲۸۸ ه.ق در سن ۲۸ سالگی مسئولیت چاپارخانه های دولتی (پستخانه) به او سپرده شد و در این سمت با تلاش و جدیت سر و سامانی به اوضاع پست ایران داده، جهدی بلیغ در رساندن سریع پست به شهر انجام داد.[۱۲]

در روز ۲۱ ماه صفر ۱۲۹۰ هجری قمری که ناصرالدین شاه برای اولین بار بود که به اروپا رفت ،این سفر که از تهران شروع و به رشت ، سپس حاجی ترخان حرکت کردند که منچیکف مهماندار روس به رشت آمد و دو کشتی مسافرتی در حاجی ترخان آمده بودند.[۱۳] زمام کشور را به فرهاد میرزا معتمدالدوله سپردند.[۱۴]در سال ۱۲۹۲ هجری قمری سفر مازنداران پیش آمد ، پس از مراجعت ناصرالدین شاه در شورای مشورتی کبری تجدید نظر شد و شاه به شخصه شورای را افتتاح کرد.[۱۵] در همین سال(۱۲۹۲هجری قمری) علاوه بر مجلس شوری ، مجلس تحقیق دایر شد و مخبر الدوله که وزارت تلگراف داشت در این مجلس عضو بود.

میرزا علی خان منشی حضور نیز در این سفر به همراه شاه بود و نظر به مخالفت امین السلطان با وی که در پیش شاه درباره وی سعایت شد ، از سرحد آلمان مرخص شده ، به ایران بازگشت . ناصرالدین شاه اولین پادشاه ایرانی است که به اروپا سفر کرد.[۱۶]

ناصرالدین شاه در ماه رجب همان سال پس از بازگشت و ورود به تهران ، تغییراتی در هیات دولت خود داد ، در این تغییرات میرزا علی خان ، علاوه بر سمت وزیر رسائل (ریاست دفتر دفتر مخصوص شاهنشاهی ) به عضویت و ریاست مجلس شورای وزراء نیز نائل شد[۱۷] تا سال ۱۲۹۲ هجری قمری پست در ایران وضع مرتبی نداشت در این سال دولت یک تن مستشار اتریشی را استخدام کرد که به کمک او پست ایران سر وصورتی گرفت.[۱۸] پس از اینکه به جای میرزا محمد حسین دبیر الملک فراهانی به سمت وزارت رسائل منصوب شد در همین سال ملقب به لقب امین الملک نیز گردید .در همین سال،شاه در اعضای مجلس شورای دولتی خود تجدید نظر نمود امین الملک را علاوه بر سایر مشاغلی که داشت به سمت مدیریت شورای مذبور نیز انتخاب نمود.در سوم ذیقعده همین سال(۱۲۹۲ هجری قمری )سی سال سلطنت ناصرالدین شاه و صد سال سلطنت قاجاریه بود.سپهسالار میرزا حسین خان چند روز جشن شایان وباشکوهی گرفت.[۱۹]مهمترین نوآوری و ره آورد این سفر ایجاد مشورت خانه بزرگ دولتی بود که در آن کلیه امور مملکتی مورد بحث و بررسی قرار
می گرفت ، اعضای مجلس مرکب بودند از وزیران ، و تعدادی از شخصیتهای برجسته که در سازمانهای مختلف هر کدام دارای مقام شامخی بودند ، کلیه اعضاء حق داشتند درباره موضوعات طرح شده عقاید خود را اظهار کنند و با استقلال کامل مسائل را مورد بحث و بررسی قرار دهند. منشور مربوط به تشکیل این شورا ابتکار و انشاء شخص شاه تهیه گردید :

«تشکیل منظم جلسات مشورت خانه ، همانطور که ما اغلب گفته و شنیده ایم یکی از مهمترین و اساسی ترین کارهای حکومت است ، مایل هستیم این مجلس با بهترین وجه تشکیل و اداره گردد ما تصمیم گرفته ایم با اختیارات نامحدود قائل گردیم.شما اوامر آتی ما را که اساسا تشکیل آن مجلس خواهد بود به شرح ذیل به اعضای مجلس ابلاغ نمایند :

نظر به اینکه امور دولتی … رسیدگی به امور سریعا به مرحله اجرا درآید…
اعضای هیئت از آزادی کامل بحث برخوردار خواهند بود …
هر عضوی در هر مقام و منزلی می تواند طرح هایی را که برای بهبود وضع وضع سودمند است و تشخیص می دهد به مجلس پیشنهاد کند
کلیه حکام ایالات و مسئولان عالی مقام دولتی از طریق این شورا انتخاب و منصوب خواهند شد .»[۲۰]

در سال ۱۲۹۴ هوق تصدی امور ضرابخانه هم بر مشاغلش افزوده گردید .چرا که در این سال ضرابخانه جدید در تهران تاسیس شد.[۲۱] در همین سال شاه به ترغیب امین الدوله کمیته ای تاسیس کرد که وظیفه آن تدوین قوانین شرع بود ، کمیته که از بلندپایگان حکومت تشکیل شد و هفته ای دو بار در تهران تشکیل جلسه می داد ، لیکن از جلسات این کمیته نتیجه ای حاصل نشد و احتمالا به تعطیلی گرائید که این هم به اصلاح قوانین قضائی بود.[۲۲]

در سال ۱۲۹۵ ه.ق که ویکتور امانوئل پادشاه ایتالیا درگذشت، امین الدوله از طرف دربار ایران به سمت سفارت مخصوص انتخاب و برای عرض تسلیت روانه دربار ایتالیا شد.[۲۳] در این سال نیز پدرش همراه شاه به سفر رفت،دومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا است ، این سفر غیر رسمی به منظور مطالعه بیشتر از اوضاع فرنگ بود ، این سفر خط مسافرت از راه تبریز و جلفاست و در روسیه به رسم معمول پذیرایی کردند[۲۴]،این سفر دستاوردهایی را نیز به همراه داشت ، منجمله ساختن راه آذربایجان به قزوین با سعی امین السلطان ، عیار جدید سکه معروف به امین السلطانی ، تربیت قشون ، بنای موزه بر باغ گلستان ، تشکیل کنگره برلن و حل و فصل مشکلات شرق ، که ملکم  از طرف ایران مامور آن کنگره بود.

وی کفالت کارها دربار و مشاغل پدر را بر عهده داشت. در این سال نیز ایران به عضویت اتحادیه پستی بین المللی درآمد.[۲۵] در سال ۱۲۹۷ه.ق وزارت وظایف و اوقاف نیز به او سپرده شد.[۲۶] وی که یکی از اعضاء شورا سلطنت است که هم مسئول امور روحانیون و اوقاف می باشد و درآمدهای اوقاف را جمع آوری کرده و در هزینه و مسائل و مربوط به اوقاف نظارت می نماید. [۲۷]در سال ۱۲۹۸ خزانه دار ، مخبرالسلطنه هدایت در خاطرات خود راجع به امین الدوله می نویسد :

« در سنه ۱۲۹۸ هجری قمری به وزارت پست نائل شد ، امین الدوله لقب یافت ، حسن اداره او در پست خانه بسی امیدواری می داد ، اخلاق ملایم داشت ، از عبارات اوست که باید کارها را به طبیعت بازگزارد ، تمبر عرایض وضع کرد که مقدمه ثبت اسناد بود ولی دایر نشد [۲۸]

در سال ۱۲۹۹ ه.ق به امین الدوله ملقب شد* و در سال ۱۳۰۴ ه.ق به ریاست مجلس دارالشورای دولتی برگزیده گردید.[۲۹] در دوران تصدی امین الدوله بر دارالشوری نامه های مختلفی به او نوشته می شد از آن جمله نامه ظل السلطان به امین الدوله است ، در این نامه ظل السلطان به وسیله امین الملک (امین الدوله بعدی ) از ناصرالدین شاه درباره کارهای مربوط به حوزه خود کسب تکلیف نموده و شاه نیز در حاشیه آن دستور داده است ، تاریخ نامه ۱۲۹۷ هجری قمری می باشد .[۳۰]در این سال (۱۳۰۴ هجری قمری ) امین الدوله در جهت جلوگیری از حاشا شدن معاملات در فارس تمبری را به آنجا ارسال می کند تا بالای هر تمسکی تمبری بزنند که راس مدت و محل حروف حاشا کردنی نباشد .[۳۱] در تابستان این سال «۱۸۸۷میلادی» کلنل اسمیت وارد تهران شد و با ناصرالدین شاه ، امین السلطان ، مشیر الدوله وزیر امور خارجه ، امین الدوله رئیس دارالشوری و وزیر وظایف و اوقاف ، مخبر الدوله وزیر تلگراف و معادن مذاکره و ملاقاتی داشت ، سپس به اصفهان رفت و با ظل السلطان ملاقات نمود. کلنل اسمیت ابتدا به سراغ امین الدوله رفت درباره طرح پیشنهادی فوائد تاسیس راه آهن در جنوب و کسب اجازه کشتی رانی در رود کارون با او گفتگو کرد ، کلنل اسمیت ابتدا درباره اینکه چرا دولت ایران هنوز پیشنهاد متقابل خود را به کاردار انگلیس تقدیم نکرده و اشکال کار کجاست ، سوالاتی را مطرح کرد. امین الدوله گفت ، شاه با اعطا امتیاز به یک کمپانی انگلیسی موافقت ندارد و کلمه انگلیسی مطلقا نباید باشد. زیرا روسها هم تقاضای خود را عنوان کنند…و سپس راجع مسئله کشتی رانی صحبت کردند ، امین الدوله در پاسخ گفت : مشکلات واقعی مربوط به خرید و غرامت اجباری و اداره گمرک خانه های دست خارجی هاست که شاه هرگز موافقت نخواهد کرد و سپس به راه آهن پرداختند و فواید راه آهن را اسمیت گوشزد می کرد ، امین الدوله در پاسخ سوالش گفت راه آهن فقط برای تجارت تاسیس نمی شود ، بلکه مقاصد نظامی هم دارد … در پایان اسمیت چنین استنباط نمود که وی خواهان اجرای طرح مورد بحث است.[۳۲]

مراسلاتی را که امین الدوله در این سال با دیگر حکمرآنان انجام می دهد به خصوص با حاکم فارس دچار مشکلاتی می شود و بسته های پستی وی از میان می رود و او درخواست غرامت از دولت می کند و مسئله را به ظل السلطان تلگراف می کند و درخواست غرامت تنخواه امانت را کرده اند.[۳۳] در سال ۱۳۰۶ ه.ق به همراه ناصرالدین شاه به اورپا رفت و از مشاهده اوضاع عمومی و نظم اجتماعی اروپا و ترقیات حیرت آور اروپاییان درسهای فراوانی گرفت و به سر پیشرفت اروپا آگاهی یافت و در صدد برآمد تا ایران را به شاهراه ترقی وارد کند. (در سفر اول هم با ناصرالدین شاه به اروپا رفته بود ولی به علت مخالفت و سخن چینی امین السلطان از سر حد آلمان به ایران مراجعه نمود.)[۳۴] در سفر سوم فرنگ ناصرالدین شاه در سال ۱۳۰۶ هجری قمری که از دوازدهم شعبان از عشرت آباد حرکت کردند ، مدیر این مسافرت میرزا علی اصغر خان صدر اعظم ( اتابک ) است ، خط حرکت از تبریز و قفقاز است ، مخبرالسلطنه امین الدوله و ناصرالملک و ابولقاسم خان از راه گیلان می روند که در تفلیس ملحق به رکاب شوند ، امین الدوله از ورشو مرخص شد که به زیارت مکه برود ، در اسلامبول ماند و دختر محسن خان مشیر الدوله را برای پسرش محسن گرفت.[۳۵]

در این سفر برای اولین بار خانم ها را به سفر می بردند ،در این سفر است که ملکم خان امتیاز لاتاری گرفت و چهل هزار لیره فروخت و مشکلاتی که  بعد از این واقعه بوجودآمد[۳۶].

در سفر دوم ناصرالدین شاه همراهان منجمله امین الدوله از طرف دولت بهیه روس به ملتزمین رکاب اعلی حضرت شاهنشاهی از قرار تفضیل ذیل بذل نشانها و امتیازات شد ، امین الدوله میرزا علی خان رئیس دارالشوری و وزیر پست نشان سنت انا درجه اول مکلل به الماس و امین السلطان نشان عقاب سفید گرفت.[۳۷]  « با درگذشت حاجی ملاعلی کنی تولیت مدرسه مروی با توجه به وقف نامه می بایست تولیت در دست عالم ربانی باشد ، توسط امین الدوله رئیس دارالشوری و وزیر وظایف و اوقاف ممالک محروسه صدور یافته ، تولیت مدرسه مروی و تمام موقوفات آنرا به جناب آقای امام جمعه واگذار فرمودند که همه ساله منافع موقوفات به مصارف فرموده مرحوم واقف و مخارج معین مدرسه مزبور برسانند، و یک حلقه انگشتری الماس ممتازین در این مقام مصحوب امین الدوله برای جناب ایشان التفات و ارسال فرمودند.»[۳۸]

از استعفای امین الدوله از مدیریت مجلس شوری مدتی نگذشت که دوباره به ریاست مجلس شورای دولتی انتخاب گردید و ریاستش تا اواسط سال ۱۳۰۳ ق. بطول انجامید لکن در این سال بواسطه عدم تمایل میرزاعلی اصغر خان امین السلطان که همه کاره مملکت شده بود و نظر خوبی به امین الدوله نداشت و او را یگانه رقیب خود فرض می نمود از ریاست شوری معزول و محمدتقی میرزا رکن الدوله برادر ناصرالدین شاه به جای وی تعیین شد لکن ریاست شاهزاده چندان به طول نیانجامید که دوباره خود امین الدوله در همین سال
(۸ رجب ۱۳۰۳ ق) بریاست دارالشوری انتخاب گردید[۳۹] .

بعد از سال ۱۳۰۴ هجری قمری  با تشکیل مجلس دارالشوری به ریاست امین الدوله اعضای آن شامل وزرا و شاهزادگان بود ، اعتماد السلطنه در کتاب الماثر والآثار اینگونه عنوان می کند :

اسامی وزراء اعظام و اعضاء فخام دارالشوری کبری از شاهزادگان معظم و غیره هم از قرار سنوات ماضیه است و تغییر نکرده ، فقط در ظرف سنه ماضیه سیتجان ئیل اشخاصی که تازه به عضویت این مجلس محترم برقرار شدند از قرار ذیل بودند : نواب حشمت الدوله امیر تومان ، نواب احتشام الدوله عبدالعلی میرزا ، جناب شهاب الملک امیر تومان والی مازندران .[۴۰]»

روزنامه ایران در این باره چنین نوشته است:

« سابقا مجلس شورای کبری از اعاظم درباریان تشکیل شد نظر به اینکه به قاعده کلیه معموله بین الدول قوه اجرائیه دولت از مجلس باید صحت باید جدا شود ، چندی قبل مجلس مخصوصی از وزراء و شاهزادگان مقرر شد … یک مجلس دیگر از منتخبین و وزراء و شاهزادگان مشهور به تحقیق مجلس دولتی تشکیل شد و… که فرمان فرما یکی از این اعضاء بود » [۴۱]

و وزارت وظائف و اوقاف نیز به عهده وی واگذار شد و تا سال ۱۳۰۹ ق. در سمت وزارت وظائف باقی بود نهایت در این مدت از طرف خود میرزا تقی خان مجدالملک برادر خود را در راس اداره یا وزارت خانه مزبور گذاشته بود.

در سال ۱۳۰۶ هجری قمری که اولین سفرناصرالدین شاه به اروپاست وامین الدوله همراه وی بود درنامه ای به امین لشکر عنوان می کند که از راه گیلان به فرنگستان می رود و امین السلطان هم روز دوازهم ماه شعبان سال ۱۳۰۶ هجری قمری را روز حرکت اردوی همایونی از تهران اعلام می کند و این موضوع به اطلاع امین الدوله  می رسد.[۴۲] ناصرالدین شاه در جریان سفر سوم خود به فرنگستان و اشنایی با مدارس جدید ظاهرا مایل شد این مدرسه به تبریز منتقل شود ، میرزا حسن رشدیه پس از بازگشت ناصرالدین شاه به تهران در سال ۱۳۰۶ هجری قمری با حمایت میرزا علی خان امین الدوله والی آذربایجان نخستین مدرسه ابتدایی عمومی را در محله ششکلان تبریز تاسیس کرد این مدرسه به علت آنکه پیشنماز محل کمک به آن را حرام شمرده و مردم را وادار به بستن آن نموده و اجاره دادن خانه برای تشکیل مدرسه را ممنوع کرده بود، بعد از یک سال تعطیل شد و موسس آن نیز به مشهد فرار کرد .رشدیه پس از بازگشت مجدد به تبریز مدرسه جدیدی در محله خیابان دایر کرد و این مدرسه تبریز نیز به سرنوشت اول دچار شد ، رشدیه روی هم چهار بار در تبریز دست به تاسیس مدرسه زد و هربار عده ای بر ضد او برخاستند و او را تبعید کردند و وی ناچار به تعطیل مدرسه و ترک تبریز گردید .[۴۳] زمانی هم که او مدرسه ای در مشهد برپا نمود از تبریز شرح رخدادها را به ناآگاهان مشهد رساندند  و در نتیجه آن ، اوباش این مدرسه را هم غارت و رشدیه را با شکستن دستش مصدوم نمودند .[۴۴] تاسیس مدارس و توسعه آموزش نوین در عصر مظفرالدین از شتاب بیشتری برخودار شد در ربیع الاول سال ۱۳۱۵ هجری قمری نخستین مدرسه دخترانه دولت ایران در قریه چال باس کرمان تاسیس شد.[۴۵] با به صدارت رسیدن میرزا علی خان امین الدوله که خود از دولتمردان نو اندیش و از حامیان گشترس اموزش و پرورش نوین بود فرصتی برای علاقمندان به توسعه اموزش و پرورش فراهم شد ، امین الدوله در این راستا میرزا حسن رشدیه را از تبریز به تهران دعوت کرد و او را به تاسیس مدرسه با  حمایت مالی دولت واداشت. [۴۶] رشدیه هم با آن حمایت منزلی واقع در کربلایی عباس علی در منطقه لاله زار را اجاره نمود و دبستان آبرومندی به نام مدرسه رشدیه تاسیس کرد ، رشدیه برای جلب حمایت مردم اقدام به تشکیل انجمن امنای مدرسه رشدیه نمود این دبستان با چهار کلاس در رمضان سال ۱۳۱۵ هجری قمری افتتاح شد.[۴۷]

در این سفر مخبرالدوله و جهانگیر خان وزیر صنایع از راه گیلان به همراه امین الدوله رفتند.[۴۸]

امین الدوله در اواسط سال ۱۳۰۷ ق. به استانداری خراسان تعیین شد لکن آنرا نپذیرفت و شاه از عدم قبولی او زیاد خوشش نیامد. اعتماد السلطنه در یادداشت های روزانه خطی خود (۱۳ رمضان ۱۳۰۷ ق) می‌نویسد:

 «امروز شنیدم امین الدوله حاکم خراسان شدند خیلی جای تعجب داشت، ایلچی انگلیس کار خودش را می کند تمام معاندین امین السلطان را می خواهد دور کند تا چه وقت نوبت به من برسد».[۴۹]

و نیز می نویسد:

«پانزدهم رمضان امین الدوله قبول وزارت خراسان را نکرده بود به این جهت امروز که حضور آمد چندان محل اعتناء نشد[۵۰]

در سال ۱۳۰۹ ق. که قضایای رژی پیش آمد کرد و سرانجام منتهی به الغاء امتیاز مزبور گردید معلوم نیست بچه علت ناصرالدینشاه زیاد نظر خوبی به امین الدوله نداشته باشد.

یکی از خط مشی های سیاسی امین السلطان در دوران صدارت خود دور کردن رقبای خویش از مرکز بود: لذا هنگامی که مظفرالدین شاه به سلطنت نشست امین السلطان در صدد برآمد تا امین الدوله را که رقیب خود به شمار می آمد از تهران دور نماید. امین الدوله به ناچار برخلاف میل خود به دستور شاه و با صواب دید اتابک به پیشکاری و وزارت آذربایجان مامور و حامل فرمان و شمشیر ولیعهدی برای محمدعلی میرزا شد.[۵۱]

   امین الدوله به ناچار به تبریز رفت و علی رغم مشکلات فراوانی که در این شهر وجود داشت، به خدمتگزاری مشغول شد. در این زمان است که نخستین مدرسه جدید در تبریز به نام مدرسه رشدیه به کوشش او افتتاح می شود.[۵۲] هنوز مدتی از سلطنت مظفرالدین شاه سپری نشده بود که به علت نارضایتی داخلی و عدم تمایل انگلیسی ها از ادامه صدارت امین السلطان و احتیاج فراوان شاه به پول و عدم توانایی اتابک در تهیه آن ، شاه امین السلطان را از صدارت معزول و با نظر موافق انگلسیها امین الدوله از آذربایجان به تهران خواست .پس از احضار کردن امین الدوله از تبریز به تهران به وی وزارت داخله ، خزانه و گمرک و ریاست وزرا مرحمت شد ، البته وی دو شرط را هم قرار داد که یکی خلعت نپوشد و دیگری مهر نکند که مورد موافقت قرار گرفت.[۵۳]

نظام السلطنه مافی در کتاب خود راجع به امین الدوله نوشته است :

« در ماه شوال ، با عده ای از رجال از جمله فرمان فرما مشورت کرد و امین الدوله را برای وزارت داخله در نظر گرفتند و همگی تعهدکردند مادامی که فرمان فرما در کار امین الدوله مداخله نکرده ، امین الدوله با فرمان فرما مخالفت نکند [۵۴]

آنها ورقه ای نوشتند و امضاء کردند و روز بعد ، فرمان فرما امین الدوله را که در تبریز پیشکار بود به تهران خواست و بعد از ورود امین الدوله شاه از مخبرالدوله خواست استعفا کند .

به نوشته نظام السلطنه مخبراالدوله هم به حضور شاه رفته و گفته بود :

 « من در این مدت وزیر داخله نبودم و این جوان جلف و مخرب دولت « فرمان فرما » ابدا نگذاشته که من مداخله در کار خودم داشته باشم ، من از دست او استعفای از این خدمت دادم و اگر او باقی باشد ، شما هم باید از سلطنت استعفا بدهید [۵۵]

با عزل امین السلطان و انتصاب امین الدوله که از رجال قدیمی و هم در ایران و هم در نزد خارجی ها دارای شخصیت بود به صدارت منصوب شد اشخاصی برجسته ای که همراه مظفرالدین شاه از آذربایجان به تهران آمدند ، یکی سلطان عبدالمجید میرزا عین الدوله و دیگری عبدالحسین فرمان فرما بود که هر دو داماد مظفرالدین شاه و نواده فتحعلی شاه بودند . فرمان فرما به سبب کفایت لقب رئیس قشون و سالار لشکر به او دادند.[۵۶]

به هر حال در شوال ۱۳۱۴ هجری قمری به امین الدوله پیشنهاد شد وزیر داخله شود ولی او قبول نکرد و مقرر شد رئیس الوزرا باشد.[۵۷] امین الدوله در خاطرات خود می نویسد :

 « فرمانفرما بارها به ملاقات او رفته ، تا راضیش کند وزارت داخله را قبول کند.[۵۸]»

 لیکن امین الدوله نپذیرفت ، و عاقبت او را تهدید کرد.نظر افضل الملک این بود که اگر امین الدوله وزیر جنگ را از وزارت خلع کند می تواند اقتداری به خرج دهد وگر نه دیگر کاری از پیش نخواهد رفت .[۵۹]

 از جمله کسانی که برای تقرب امین الدوله به شاه می کوشیدند ، مخبرالدوله وزیر داخله و مشیر الدوله وزیر خارجه بود.[۶۰] امین الدوله نخست بدون اینکه حکمی درباره او صادرشود به « ریاست مجلس وزرا»  منصوب می شود و اندکی بعد با استفاده مخبرالدوله از وزارت داخله این وزارتخانه را نیز بر عهده می گیرد و سپس در رمضان ۱۳۱۴ هوق وزیر اعظم و پس از ۵ ماه به صدر اعظمی انتخاب نمود وی تا شانزدهم صفر سال ۱۳۱۶ هوق و به روایتی تا پانزده محرم در این سمت مشغول انجام وظایف بود .

بعد از آنکه امین السلطان از صدارت عزل شد ، آن هم بواسطه بی حالی مظفرالدین شاه و دسیسه های عبدالحسین میرزا فرمان فرما برای عزلش تا خودش مدتی فرمانروایی کند ، تا اینکه به  افتضاح خودش و دولت معزول شد ، وی شخص اول و وزیر جنگ بود ، برای اینکه او را نفی بلد کنند و تبعید کرده باشند به حکومت کرمان فرستاند ولی وی به قم رفت و درکمال بی شرمی آنقدر در قم نزد امین السلطان ماند تا از وی عذر خواهی کند و آخر الامر اتابک وی را بخشید و از تقصیرش گذشت . [۶۱]

آنچه مسلم است روسها از برکناری امین السلطان و روی کار آمدن امین الدوله خوشحال نبوده اند زیرا به هنگام صدارت امین الدوله سفیر روسیه به نزد شاه رفته ، به او گفته بود امپراطور می فرماید، امین السلطان را سرجای خودش برگردانید .[۶۲] در این دوران یعنی بعد از صدارت امین الدوله ، رفتار وی با امین السلطان قابل توجه است وی که به اتابک ، حکومت کرمان را پیشنهاد نموده بود قبول نکرد و به قم رفت .

امین الدوله  به وی حکومت کرمانشاهان و کردستان را تصویب کرد و نوشت :

« نمی دانم حضرت اشرف چه اصراری دارید در آن هوای بد قم به سر برید و قرض کنید در آنجا به مصرف برسانید.»[۶۳]

امین السلطان که در دوران اقامت در قم تحت نظر حکومت مرکزی بود به ناچار به بازیهای کودکانه و اوقات خویش را به تفریح و سیاحت و شکار می گذراند ولی این امر هم نیز از طرف حکومت مرکزی برای وی قدغن و ممنوع شد ، حتی وی نمی توانست ملاقات با کسی از علماء و دیگران داشته باشد.

علاوه بر خود امین الدوله ، بعضی از همکاران و وزرای امین الدوله هم مانند خود او به نزدیکی به دولت انگلستان معروف بودند و ابوالقاسم ناصرالملک که از جمله عده انگشت شمار از تحصیل کردگان در انگلستان به شمار می رفت ، در راس آن قرار داشت.

میرزا علی خان امین الدوله صدر اعظم محض استحکام صدارتش دختر مظفر الدین شاه را برای پسرش گرفت و به حسب ظاهر خصوصیت می کرد.[۶۴]

یکی از عواملی که باعث گردید امین الدوله به صدارت برسد اوضاع اجتماعی حاکم بر جامعه آن روز بود در آن زمان وضع چنان بود که رفته رفته بر اثر رسوخ افکار آزادی خواهی و استقلال طلبی میان طبقات مختلف ، مخصوصا روحانیون و کسبه ، همه لزوم یک رشته اصلاحات عمیق و اساسی را در ارکان و شئون مختلف کشور احساس می کردند و امید چنان داشتند که امین الدوله خود مردی روشن فکر و علاقمند به اصلاحات بود اقداماتی در زمینه تحقیق آمال ملی انجام دهد ولی بزودی امید آنان مبدل به یاس شد زیرا درباریان سودجوی قاجار که همراه مظفرالدین شاه قاجار به تهران امده بودند ، چنان بر روح و جسم خسته و علیل پادشاه مسلط بودند که شاه را وادار کردند تا امین الدوله را که تازه شروع به تاسیس چند کارخانه و مدرسه کرده بود خلع کند[۶۵].

شرایط مالی ، که در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه بحرانی بود ، آنقدر وخیم شد که ناچار شدند اموال نفیس موزه و خزانه را بفروشند که بیش از سیصد هزار تومان نشد.[۶۶]یکی از علل بحران مالی ، تنظیم ارزش بین المللی نقره بود.[۶۷] که موجب تورم می شد و دولت قادر به چاره آن نبود و منجر به خروج نقره و طلا از ایران می شد. از طرفی عیار پول نیز کسر شد و به مرور از مقدار نقره کاسته شد وبه جایش مقدار مس افزایش یافت و به پول سیاه معروف شد. مسئولیت این کار بر عهده امین الضرب سرپرست ضرابخانه بود.[۶۸] او را به جرم ثروت افسانه ای اش در رجب ۱۳۱۴ هجری قمری در منزل مخبرالدوله کردند.[۶۹]

امین الدوله مشکل عمده کشور را در بدو صدارت خود اصلاح امور مالی می دانست و برای برطرف کردن این مشکل دست به اقداماتی زد در سال ۱۳۱۴ از جمله ناصرالملک را به وزارت مالیه منصوب نمود و به او اختیارات تام داد و همین امر موجب امیدواری جمعی شد که یگانه وسیله بهبود امور را سپردن کارها به دست افراد مطلع و تحصیل کرده می دانستند.[۷۰] از سوی دیگر برای اصلاح وضع مالیه کشور سه نفر از اتباع بلژیک به ریاست مسیو نوز بلژیکی را به استخدام درآورد؛ وی برای اینکه رقابت شدید روس ها و انگلیسی ها در امور ایران اسباب ازدیاد زحمت نشود، این افراد را از بلژیک استخدام نمود.[۷۱]

باری چون امین الدوله در سیاست داخلی به علت عدم پذیرش اطلاحات و مخالفت درباریان و عده ای از علمای تهران با شیوه صدارت وی، دشمنی اتابک و مشیرالدوله با او و در سیاست خارجی به علت عدم همکاری انگلیسی ها و روس ها، با شکست روبه رو گردید و از سوی دیگر بنا به نوشته خودش می خواست دروغ نگوید و می گفت باید کارها در منهج حق باشد خود را مرد میدان صدارت ندید و قبل از اینکه عزل شود، استعفا داد.[۷۲] (محرم ۱۳۱۶ ه.ق) با استعفای او ناصرالملک هم برکنار شد.[۷۳]

پس از سرکار آمدن امین السلطان چون طرفداران امین الدوله علیه اتابک اقداماتی می کردند اتابک «امین السلطان » به شاه گفت که ماندن امین الدوله در تهران ، مخل کار دولت است و بعد از اینکه شاه توانست با کمک امین السلطان قرضه ای تهیه و عازم اروپا شود، امین الدوله نامه انتقاد آمیزی در این رابطه به شاه نوشت، به گونه ای که مظفرالدین شاه پس از بازگشت از اروپا به امین الدوله پیغام داد « اگر مسافرتی بکنید بهتراست » امین الدوله هم برای اینکه از جنجال سیاسی تهران بدور باشد با فرزندش به لشت نشای گیلان رفت و در آنجا سکونت نمود ، پس از چندی باز هم شاه برای او پیغام فرستاد که از ایران خارج شود ، امین الدوله که مریض احوال و زندگیش سخت بود ، بدون آنکه جهت بپرسد با ایال و نواده های صغیر و شیرخوار خود نخست به حجاز و سپس به داغستان قفقاز نزد عبدالرحیم طالب اف که با او دوستی داشت ، از طرفی آب و هوای داغستان در تابستان خوب بود ، رفت . طالب اف منتهای مهربانی و پذیرایی را مرعی داشت.پس از یک ماه چون حال مزاجی امین الدوله رو به خطر رفت با صلاحدید طالب اف به تنهایی به وین پایتخت اتریش رفت[۷۴] و برای معالجه خود به اطباء آنجا مراجعه و بستری گردید٭ ولی متاسفانه معالجات موثر واقع نشد . خبر به پسرش معین الملک رسید ، او به وین رفت و پس از مذاکره با طبیب معالج او داشت ، که کار مزاج پدر ، امید بخش نیست . در این موقع شاه هم بعد از عزل اتابک از صدارت طی تلگرافی از امین الدوله تفقد کرد و به وی اجازه داد که به ایران بازگردد، پیر مرد علیل با فامیل در اواخر سال ۱۳۲۱ هوق به گیلان بازگشت و مقیم لشت نشاء که در آنجا ملک و املاکی داشت،گردید.

امین الدوله پس از اقامت در لشت نشای گیلان مکاتباتی با دیگر رجال داشته منجمله نامه های وی با حسین قلی خان نظام السلطنه مافی ، نامه هایی که جز اندکی بی تاریخند و در آن فقط به ذکر  روز یا ماه و یا سال اکتفا شده است . در این نامه  از شرح حال و اوضاع احوال حاکم سخن رانده و همچنین بر نحوه و نوع قلم زدنش سبک و سیاق نگارش وی کاملا آشکار است بیشتر این نامه ها مربوط به سالهای ۱۳۱۷ و ۱۳۱۸ هجری قمری است که حسین قلی خان پیشکار آذربایجان بوده است و دیگر نامه هایی هستند که به مقصد تهران ارسال گشته اند و مربوط به سالهای ۱۳۱۷ و ۱۳۲۲ هجری قمری ، هنگام وفات امین الدوله که حسین قلی خان بیکار و در تهران بوده است  . نمونه ای از نامه های امین الدوله به حسین قلی خان در آذربایجان چنین است :

«شنبه ۱۱ محرم ۱۳۱۹ قمری

هو فدایت شوم ، مژده استخلاص حضرت عالی را بیش از اصول رقیمه کریمه شنیده ، شکر ان را گفته بودم و همین بهتر که نگذاشته اند در قزوین تابع مسلک بنده شوی و مذهب معتزله پیش گیری « تو را زکنگره عرش نمی‌زنند صغیری »  مثل ، بنده بیکاره ، بی مصرف ، خسته و مائوس نیستید ، … از اختیارات جناب اقبال الملک برای مصاحبت مجلس تعجب فرموده ، عادات ایشان را شرح داده بودید ،…. احساسات و حدسیات بنده این عود را احمد و سفر را عاقبت بخیر می بیند ، و همه از روی خوش خیالی و خیر اندیشی نیست ، نمی دانم این جواب واصل انامل فیض می شود . بیشتر تصدیع نمی دهم ، اقبال پاینده باد »[۷۵]

استاد علامه، مرحوم محمد قزوینی در مقاله « وفیات معاصرین» چنین نوشته اند:

« امین الدوله  ۱۲۵۹ – ۱۳۲۲ قمری، حاجی میرزا علی خان سینکی پسر مرحوم حاجی میرزا محمد خان مجد الملک متولد هشتم ماه ذیقعده از سال ۱۲۵۹ قمری در تهران به آزادیخواهی و معارف دوستی و اصلاح طلبی که بعهد مظفر الدین شاه یعنی در سال ۱۳۱۶ به مقام وزارت نیز رسید وی خط ملیحی می نوشت که به اسم او به سبک امین الدوله معروف شده بود و بسیار کسان تقلید خط و انشاء او را که آن نیز انشاء‌موجز و شیرینی بود می نمود. وفاتش به مرض کلیه در شب جمعه بیست ششم صفر سنه ی هزار و سیصد و بیست و دو قمری در لشته نشای گیلان که بعد از صدارت و روی کار آمدن میزا علی اصغرخان امین السلطان به آنجا تبعید شده بود اتفاق افتاد به سن شصت و سه».[۷۶]

و سرانجام امین الدوله در بیست و دوم صفر سال ۱۳۲۲ هوق در همانجا فوت نمود .

۲- مجد الملک پدر امین الدوله

امین الدوله از خویشاوندان نزدیک میرزا نصرا… خان معروف به میرزا آقاخان نوری اعتماد الدوله بود . نوری نخستین صدر اعظم پس از قتل امیرکبیر که از دسیسه بازان و توطئه گران قتل وی بود و بعد از او بر مسند صدارت تکیه زد.[۷۷] میرزا آقاخان پس از تسلط به مسند امیر کبیر شروع به تصفیه دستگاه از عناصر مومن و وفادار به آرمانهای امیر کبیر می کند از جمله این عناصر میرزا محمد خان مجدالملک بوده است که به تهران برای مدتی احزار شد.[۷۸]

از حوادث اوایل صدارت میرزا آقاخان نوری توطئه سوء قصد به ناصرالدین شاه است[۷۹] .

تا اینکه میرزا آقاخان در بیستم محرم ۱۲۷۵ از صدارت عزل شد. خود و کسانش به یزد تبعید شدند وی پس از شش سال اقامت دریزدپس اصفهان و نهایتاً قم منتقل گردیدوعاقبت روزدوازدهم شوال۱۲۸۱فوت کرد.[۸۰]

حاج میرزا محمدخان لواسانی ملقب به مجدالملک. پدر میرزا علی خان امین الدوله و میرزا تقی خان مجد الملک و نیای خاندان امینی، مجدی و سینکی بوده است.

مجدالملک خواهرزاده میرزا آقاخان نوری (اعتماد الدوله) صدر اعظم ایران و نخست به حاج میرزا محمد خان سینکی معروف بود. وی در سال ۱۲۲۴ متولد گردید و در ۱۱ ذیحجه ۱۲۹۸ در سن ۷۴ سالگی در تهران در گذشت و در شاه عبدالعظیم دفن گردید.

میرزا محمدخان در سن چهل دو سالگی‌از طرف امیرکبیر انتخاب و به روسیه (قفقاز)اعزام و به کنسولگری حاج طرخان منصوب گردید.[۸۱]

مجدالملک که از جمله رجال مقرب به دربار محمد شاه بود و سمت پیشکاری مادر محمد شاه را داشت، در دوره ناصری نیز همچنان مقرب ماند و به مقامات عالیه دولتی دست یافت که از جمله آنها وزارت در دارا شورای دولت بود.

در خاطرات سیاسی امین الدوله چنین آمده است :

 « تصدی مشاغل عدیده از نایب اولی وزارت دولت خارجه تا مقام وزارت وظایف و اوقاف و در فاصله این دو مقام مأموریتهای ویژه اش در روسیه، عثمانی و عراق موجب گشوده شدن افق اندیشه سیاسی مجد الملک گردید و او را به تألیف رساله معروف (مجدیه) کشاند.[۸۲]»

مجدالملک یکی از مشهورترین خطاطان و نویسندگان ایران که در اول سلطنت ناصرالدین شاه است وی صاحب رساله مجدیه است که اهمیت آن از لحاظ ادبی به اندازه ای است که با کمال جرأت می توان آنرا بزرگترین شاهکار نثر فارسی در قرن سیزدهم هجری است؛ اهمیت دیگر آن – از لحاظ تاریخی به اندازه ای است که از این روشن تر آیئنه برای نشان دادن عصر و زمانه ای که این کتاب معرف آن است نمی توان یافت و از هر حیث باید آنرا معتبر ترین سند وقایع و اوضاع آن روزگار دانست[۸۳] .

رساله مجدیه که در نهایت سادگی و روانی نگارش یافته و درکی از دستگاه حکومتی و اوضاع پریشان و آشفته زمان خوش شدیداً انتقال کرده و با قلم موشکاف خود رد مسائل اجتماعی و سیاسی اظهار نظر کرده که قرائت آن خواننده را با افکار عالی نگارنده آن واقف می سازد.[۸۴]

مجد الملک در خطاطی صاحب شیوه خاصی از شکسته نستعلیق است که دو پسر نامدارش امین الدوله و میرزا تقی خان مجدالملک نیز بدان معروف بوده اند این خط به سبک امین الدوله معروف و متداول گردیده است .

از مجد الملک دو پسر ماند،میرزاعلی خان امین الدوله و میرزا تقی خان مجدالملک و پنج دختر باقی ماند.[۸۵]

۳-کسانیکه القاب امین الدوله را کسب نموده اند

کسانی که در دوره ناصری و مظفری توانستند لقب امین الدوله را کسب نمایند و این لقب به اشخاص ذیل داده شده است.

   أ‌-   حاج محمد حسین خان- امین الدوله، حاج محمد حسین خان ، صدر اصفهانی امین الدوله، بیگلر بیگی اصفهان در زمان آقاخان در زمان فتحعلیشاه لقب امین الدوله گرفت .

      ب‌-       ابوطالب فرخ خان- امین الدوله ، فرزند میرزا مهدی از غلام بچگان فتحعلی شاه بود.[۸۶]

      ت‌-        میرزا علی خان- امین الدوله ، [۸۷]

  ث‌-    محسن خان- امین الدوله، فرزند حاج میرزا علی خان امین الدوله صدر اعظم (۱۳۲۹-۱۲۹۳ هجری ) بیشتر به پیشکاری پدرش مشغول بود ، ریاست اداره پستخانه در ۱۳۱۴ هجری ، وزیر گمرک و پست گردید ، داماد مشیر الدوله بود و لی بعدا داماد مظفرالدین شاه شد .[۸۸]

      ج‌-        عبدا… خان- امین الدوله [۸۹]  .

  ح‌-    محمد صادق خان- امین الدوله ، فرزند میرزا هدایت الله مستوفی ، وزیر داخله در دستگاه عباس میرزا نائب السلطنه بود که خدمت می کرد .[۹۰]

      خ‌-         امین خلوت-  امین الدوله [۹۱]

بعد از فوت امین الدوله لقب امین الدوله به حسین خلوت مرحمت شد. میرزا محمدخان تفنگدار باشی ولدامین خلوت ملقب به امین خلوت گردید.

در سال ۱۲۲۱ در پی اصلاح با تحولی که فتحعلیشاه در بر اقواری ، چهار وزارت خانه ایجاد کرد؛ حاج محمد حسین خان اصفهان وزارت استیفاء یافت و لقب امین الدوله گرفت.[۹۲]

فصل دوم- زندگی سیاسی امین الدوله (اوضاع سیاسی- اجتماعی، اقتصادی)


[۱] سلیمانی ، کریم ، القاب رجال دوره قاجاریه ، (تهران ، نشر نی ، ۱۳۷۹)، ص ۴۳٫

[۲] شعبانی، علی قلی هزار فامیل، (تهران، انتشارات بوعلی ۱۳۶۶۰ ش). ص ۱۲۵٫ همچنین خاطرات احتشام السلطنه ، به کوشش سید مهدی موسوی ، انتشارات زوار،۱۳۶۷، ص۲۸۳٫ممتحن الدوله شقاقی، مهدی و میرزا هاشم ، رجال وزارت خارجه ، به کوشش ایرج افشار ، (تهران،انتشارات اساطیر،۱۳۶۵)،ص۲۵٫معتمد الدوله،شرح حال فرهاد میرزا،اسماعیل نواب صفا،(تهران،انتشارات زوار،سال ۱۳۶۶ )، ص۳۴۴٫

[۳] قدیانی ، عباس ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در دوره قاجاریه ،(تهران،  انتشارات فرهنگ مکتوب ،۱۳۸۴)،صص ۷۷-۸۰٫

[۴] بامداد ، مهدی ، شرح حال رجال ایران ، (تهران ،بی جا ، چاپخانه بابک ، بازرگانی ، ۱۳۴۷)،ج ۳ ، صص ۱۸۶و۲۸۶٫

[۵] مجدالملک ،محمد خان ، کشف الغرایب فی الامور العجایب یا رساله مجدیه ، علی امینی ، با تصحیح و مقدمه فضل الله گرگانی ، (تهران ، اقبال ، ۱۳۵۸)، ص ۸٫

[۶] اقبال آشتیانی ، عباس ، میرزا تقی خان امیر کبیر ، به کوشش ایرج افشار ، (تهران ،چاپ تابان  ، ۱۳۴۰ )، ص ۸۵٫

[۷] ابراهیم صفائی رهبران مشروطه میرزا علی خان امین الدوله،(تهران ،چاپ شرق ، ۱۳۴۵ )، ص۵٫

[۸] همان، ص ۶٫

[۹] بامداد ،مهدی ، شرح حال رجال ایران، ،(تهران ، بی جا ، چاپخانه بابک ، بازرگانی ، ۱۳۴۷)، ج دوم ،ص ۳۵۵ .

[۱۰] چرچیل ، جرج .ب ، فرهنگ رجال قاجار ، ترجمه غلامحسین میرزا صالح ،(تهران ،  انتشارات زرین ، ۱۳۶۹ )، ص ۷۶٫

٭ ترتیب شورای دولت ( شورای دولت = مجلس شورای دولتی = مجلس دارالشورای کبری = مجلس دارالشورای وزرا = مجلس دربار اعظم )

[۱۱] همان ، ص ۱۴۳٫ ٭ ترتیب شورای دولت ( شورای دولت = مجلس شورای دولتی = مجلس دارالشورای کبری = مجلس دارالشورای وزرا = مجلس دربار اعظم )

 [۱۲] ناظم الاسلام کرمانی،تاریخ بیداری ایرانیان،به اهتمام علی اکبرسعیدی سیرجانی،(تهران،نشرپیکان ، چاپ پنجم ، ۱۳۷۶) ، ج اول، ص ۱۲۲

[۱۳] هدایت ، مخبرالسلطنه ، مهدی قلی خان ، گزارش ایران ،قاجاریه  مشروطیت ،( تهران ، انتشارات نقره ، ۱۳۶۳ )، ص ۹۹٫  قدیانی ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در دوره قاجاریه ،ص۸۱٫

[۱۴] معیرالممالک ، دوست علی خان ، رجال عصر ناصری ،(تهران، انتشارات تاریخ ایران ، سال ۱۳۶۱)، ص ۷۰٫

[۱۵] قدیانی ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در دوره قاجاریه ،ص۸۹٫٫

[۱۶] اسپاروی ، ویلفرد ، بچه های دربار ، ترجمه شاملویی پور ،(تهران، انتشارات انجمن قلم ، سال ۱۳۷۹ )، ص ۱۶۳٫

[۱۷] ممتحن الدوله ، شقاقی ، رجال وزارت خارجه ، ص ۲۵٫

[۱۸] بیات ، عزیزالله ، تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان ،از مادتا انقراض سلسله پهلوی،(تهران ،انتشارات امیر کبیر،۱۳۸۴)،  ص ۵۱۴٫

[۱۹] قدیانی ، عباس ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در دوره قاجاریه ، انتشارات فرهنگ مکتوب ، تهران ،۱۳۸۴،ص۸۹٫

[۲۰] کارلا سرنا ، سفرنامه مادام کارلاسرنا ،( آدم ها و آئینه ها در ایران ) ، ترجمع علی اصغر سعیدی ، (تهران ، انتشارات زوار ، سال ۱۳۶۲)، ص ۱۵۶٫

[۲۱] بیات ، تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان ، ص ۵۱۴٫

[۲۲] ورهرام ، غلامرضا ، تاریخ سیاسی و سازمانهای اجتماعی ایران در عصر قاجار ،(تهران ، انتشارات معین ، ۱۳۶۹)، ص ۷۴٫

[۲۳] چرچیل ، فرهنگ رجال قاجار ، ص ۴۳٫امیری ، مهراب ، زندگانی سیاسی اتابک اعظم ، چاپ شرق ، بی تا ، ص ۷۸٫افضل الملک ،غلامحسین ، « افضل التواریخ »،به کوشش منصور اتحادیه و سیروس سعدوندیان ،( تهران ، نشر تاریخ ایران ، ۱۳۶۱)، ص ۲۳۱٫

[۲۴] هدایت ، مخبرالسلطنه ، گزارش ایران ، ص ۹۹٫

[۲۵] بیات ، تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان ، ص ۵۱۴٫

[۲۶] چرچیل ، ، فرهنگ رجال قاجار ، ص ۴۲٫

[۲۷] بنجامین . س . ج . و ، سفرنامه بنجامین (ایران و ایرانیان عصر ناصرالدین شاه ) ترجمه محمد حسین کرد بچه ،(تهران ،  انتشارات جاویدان ، چاپ دوم ، ۱۳۶۹ )، ص ۱۷۳٫ممتحن الدوله شقاقی ، خاطرات ممتحن الدوله ، ( زندگانی نامه میرزا مهدی خان ممتحن الدوله شقاقی ) ، به کوشش حسن قلی خان شقاقی ،(تهران ، انتشارات امیر کبیر ، چاپ اول ، ۱۳۵۳)، ص ۲۸۳٫ اعتماد السلطنه ، محمد حسن خان ، الماثر و الآثار ، باب چهارم ، ص ۱۷٫

[۲۸] هدایت ، مخبرالسلطنه ، گزارش ایران ، ص ۱۵۵٫

٭ در سال ۱۲۹۹ هجری قمری امین الدوله از جمله کسانی است که نشان تمثال همیون را حامل و مشرف و شان این نشان نائل گردید.
( اعتماد السلطنه ، الماثر و الاثار ، باب چهارم ،ص ۲۲۷).میرزا علی خان امین الدوله ازجمله کسانی است که لقب ازشخص شاه گرفته است.
( اعتماد السلطنه ، الماثر و الاثار ، باب دوازدهم ، ص ۲۳۰).

۵- روزنامه شرف ، نمره پنجم ، جمادی الاول هزار و سیصد هجری قمری، ص ۲٫مهراب امیری زندگی سیاسی اتابک اعظم ص ۷۸ پانوشت . افضل الملک، افضل التواریخ ،  ص ۲۳۸٫

[۳۰] صفائی ، ابراهیم ، اسناد برگزیده دوره قاجاریه ،(تهران ، انتشارات بابک ،سال۲۵۳۵ )،ص ۸۶٫

[۳۱] وقایع اتفاقیه ، ( مجموعه گزارش های خفیه نویسان انگلیس در ولایات جنوبی ایران ، از سال ۱۲۹۱ تا ۱۳۲۲ هجری قمری ) به کوشش سعید سیرجانی،( تهران ، نشر نو ، ۱۳۶۱ )، ص ۲۸۱ .

[۳۲] بیانی ، خان بابا ، پنجاه سال تاریخ ایران در دوره ناصری ، (انتشارات علمی ، چاپ اول ، سال ۱۳۷۵ )،جلد اول ، صص ۲۵۴ تا ۲۵۷٫

[۳۳] وقایع اتفاقیه ،  به کوشش سعید سیرجانی ، (تهران ، نشر نو ، ۱۳۶۱ )،  ص ۲۷۹٫

[۳۴] مهدی بادمداد پیشین، ج دوم، ص ۳۶۱

[۳۵] معیرالممالک ، دوست علی خان ، رجال عصر ناصری ،( انتشارات تاریخ ایران ، سال ۱۳۶۱)، ص ۷۰

[۳۶] هدایت ، مخبرالسلطنه ، مهدی قلی خان ، گزارش ایران ، ص ۱۳۹٫ قدیانی ، عباس ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در دوره قاجاریه ، ص۹۵٫

[۳۷] روزنامه ایران ، یک شنبه ، شهر ذی القعده الحرام ۱۳۰۶ هجری قمری ، نمره ۶۸۹، ص چهارم .

[۳۸] روزنامه ایران،پنج  شنبه،دوازدهم شهرصفر المظفر  ۱۳۰۶ هجری قمری ،هجدهم اکتبر ۱۸۸۸،  نمره ۶۸۷، ص سیم .

[۳۹]  نجمی ، ناصر ، نهران، عصر ناصری ،( انتشارات عطار ، چاپ اول ، سال ۱۳۶۴)، ص ۳۲۹٫

[۴۰] اعتماد السلطنه ، الماثر و الآثار ، ص ۶٫

[۴۱] روزنامه ایران ، جلد دوم ، شماره ۲۹۷، ۱۴ رمضان ۱۲۹۳٫

[۴۲] روزنامه خاطرات امین لشکر ، (میرزا قهرمان امین لشکر ، وقایع سالهای ۱۳۰۶-۱۳۰۷ هجری قمری ) به کوشش ایرج افشار و محمد رسول دریاگشت ، ص ۶٫٫

[۴۳] دولت آبادی ، یحیی ،حیات یحیی،(تهران ، انتشارات فردوسی ،۱۳۶۲)، جلد اول ، ص ۱۸۹٫فخرالدین رشدیه ، تاریخ مدارس نوین در ایران ،(تهران ،هیرمند ۱۳۷۰ )،ص ۱۹۲٫

[۴۴] قاسمی ، پویا ، مدارس جدید در دوره قاجاریه ، بابیان و پیشروان ،( تهران ، نشر دانشگاهی ، ۱۳۷۷)، ص ۱۹۳٫

[۴۵] « تاریخچه معارف ایران » ، مجله تعلیم و تربیت ، سال ۴ ، شماره ۶ ، صص ۳۶۱-۳۶۳٫ محبوبی  اردکانی ،حسین ، تاریخ نخستین موسسات تمدنی ایران ، جلد اول ، ص ۳۶۹٫

[۴۶] متولی حقیقی،یوسف،تاریخچه آموزش وپرورش نوین خراسان ازآغاز تا انقلاب اسلامی،(مشهد نشر مرندیز ، چاپ اول ، ۱۳۸۴)، ص ۴۳٫

[۴۷] دولت آبادی ،حیات یحیی ، جلد اول ، ص ۱۸۹٫

[۴۸] روزنامه خاطرات امین لشکر ، به کوشش ایرج افشار و محمد رسول دریاگشت ، ص ۷۶٫

[۴۹] در این تاریخ روابط امین السلطان با انگلیس ها بسیار حسنه بوده و وی از خدمتگزاران انگلستان به شمار می آمده است.

[۵۰] روزنامه خاطرات امین لشکر ، به کوشش ایرج افشار و محمد رسول دریاگشت ، ص ۷۶٫

[۵۱] خاطرات سیاسی امین الدوله ،ص ۴۲۴٫ وقایع اتفاقیه ،  به کوشش سعید سیرجانی ،( تهران ،نشر نو ، ۱۳۶۱ )،  ص ۵۰۷٫ خاطرات احتشام السلطنه ، به کوشش سید محمد مهدی موسوی ،(انتشارات زوار، چاپ دوم ، ۱۳۶۷) ، ص ۴۷٫همت ، نیکو، مجله ارمغان ،( امین الدوله )، سال بیست و هفت ، فروردین ۱۳۳۷، صص ۴۵-۴۰٫

[۵۲] صفایی، ابراهیم ،رهبران مشروطه ،(امین الدوله )،(تهران ، چاپشرق ،۱۳۴۵)، ص ۵ ، خاطرات سیاسی میرزا علی خان امین الدوله، ص ۱۷٫ دولت آبادی ،حیات یحیی ، جلد اول ، ص ۱۸۸٫

[۵۳] عین السلطنه ، قهرمان میرزا ، خاطرات عین السلطنه، به کوشش مسعمود میرزا سالور ، ایرج افشار ،(تهران،انتشارات اساطیر ،  ۱۳۷۶)، ج ۲  ص ۱۱۳۷٫

[۵۴] مافی ، حسین قلی خان ، « نظام السلطنه» ، خاطرات و اسناد نظام السلطنه مافی ، به کوشش معصومه مافی ، منصوره اتحادیه ، سیروس سعدوندیان ، حمید رام پیشه ،( تهران ، نشر تاریخ ایران ، شرکت سهامی خاص ،۱۳۶۱) جلد یک ،  ص ۲۰۶٫

[۵۵] همان ، ص ۲۱۱٫

[۵۶] صدر ، محسن ، خاطرات صدر الاشراف ،( انتشارات وحید ، چاپ اول ، سال ۱۳۶۴ )، ص ۹۴٫

[۵۷] افضل الملک ، غلامحسین ، افضل التواریخ ، ص ۶۵٫

[۵۸] خاطرات سیاسی امین الدوله ،ص ۲۳۵٫

[۵۹] افضل الملک ، غلامحسین ، افضل التواریخ ،  ص ۶۵٫ و همچنین خاطرات عین السلطنه ، جلد دوم ، ص ۱۱۳۷٫ وقایع اتفاقیه ، سعیدی سیرجانی ، ص ۵۰۷٫

[۶۰] طلوعی ، محمود ، هفت پادشاه ،(ناکفتههایی اززندگانی وروزگار سلاطین قاجار )،انتشارات نشر علمی ،چاپ سوم ، ۱۳۸۱) ، صص ۲۲۳-۲۲۲٫

[۶۱] دیوان بیگی ، میرزا حسین خان ، خاطرات دیوان بیگی ، «از سال ۱۲۷۵تا ۱۳۱۷ هجری قمری »، به کوشش ایرج افشار ، محمد رسول دریاگشت ،(تهران ، انتشارات اساطیر ، چاپ اول ، سال ۱۳۸۲)، صص ۲۲۰-۲۲۱٫

[۶۲] خان ملک ساسانی ، سیاستگران دوره قاجار ، (تهران ، چاپخانه فردوسی ، ۱۳۴۶)، جلد دوم ، ص ۲۹۷٫کسروی ، احمد ، تاریخ مشروطه ، ایران ، (تهران انتشارات صدای معاصر ، چاپ اول ، ۱۳۷۸)، ص ۲۲٫ مجله یادگار ، سال سوم ، ص ۳۷ . طلوعی ، محمود ، هفت پادشاه ، ( ناگفته هایی از زندگانی و روزگار سلاطین قاجار) ، جلد دوم ، چاپ سوم ، انتشارات نشر علمی ، سال ۱۳۸۱، صص ۷-۶۵۳٫

[۶۳] دیوان بیگی ، میرزا حسین خان ، خاطرات ، به کوشش ایرج افشار ، محمد رسول دریاگشت ، ص ۲۲۱٫

[۶۴] همان ، ص ۲۲۱٫

[۶۵] قدیانی ، تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در دوره قاجاریه ، ص ۱۲۵٫

[۶۶] خاطرات نظام السلطنه مافی ،  جلد اول ، صص ۹-۲۰۸٫

[۶۷] مهدوی ، شیرین ، زندگی حاج محمد حسن کمپانی (امین الضرب ) ، ترجمه منصوره اتحادیه ، فرح ناز امیر خانی ، ( تهران ، سال ۱۳۷۹)، صص۲۷۰-۲۶۹٫

[۶۸] همان، ص ۲۵۵٫

[۶۹] عبدالحسن میرزا فرمان فرما ، (زمانه و کارنامه سیاسی و اجتماعی ) ، کتاب یکم ، منصوره اتحادیه نظام مافی ،(تهران ،  انتشارات کتاب سیامک ، سال ۱۳۸۳)، ص ۱۳۷٫

[۷۰] خواجه نوری ، محمود ، تاریخ دیپلماسی ایران ص ۲۴۴٫

[۷۱] یار شاطر ، احسان ، (انقلاب مشروطیت ، از سری مقالات دانشنامه ایرانیکا ) ، ترجمه پیمان متین ، با مقدمه ناصر تکمیل همایون  ، (تهران، انتشارات امیر کبیر ، ۱۳۸۳)، ص ۶۷٫

[۷۲] خاطرات سیاسی امین الدوله، ص ۲۳۸٫ عبدالحسن میرزا فرمان فرما ، (زمانه و کارنامه سیاسی و اجتماعی ) ، کتاب یکم ،  ص ۱۷۲٫ بیات ، عزیزالله ، تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان ، ص ۵۳۷٫ ورهرام ، غلامرضا ، تاریخ سیاسی و سازمانهای اجتماعی ایران در عصر قاجار ، (تهران ، انتشارات معین ، ۱۳۶۹)، ص ۱۷۲٫

[۷۳] صفائی، ابراهیم ، رهبران مشروطه ، ص ۵ . و خاطرات امین الدوله ص ۲۴٫

[۷۴] خاطرات عین السلطنه ، ص ۱۶۰۸٫مخبرالسلطنه ، هدایت ، گزارش ایران ، ص ۱۵۵٫

٭ میرزا علی خان امین الدوله نیز طبیب شخصی داشت ، به نام مسیو بکمز ، همان طبیب است که به واسطه خیاناتی که کرد مسلمان شد و نام میرزا حسن خان عماد الاطبا را بر خود علم کرد و طبیب مخصوص امین الدوله شد .( خاطرات ممتحن الدوله شقاقی ، ص ۲۵۴).

[۷۵] خاطرات نظام السلطنه مافی ،  جلد اول ، ص ۵۶۳٫

[۷۶] به نقل از سفرنامه مکه ، امین الدوله ، ص ۱۲ . مقدمه . به نقل : محمد قزوینی  «وفیات معاصرین » ، مجله یادگار ، شماره ۳ ، سال سوم ، صص ۳۷-۳۸٫

[۷۷]  مجد الملک ، رسالیه مجدیه ، دکتر علی امینی ،( تهران ، انتشارات اقبال ، ۱۳۵۸)، ص ۸

[۷۸] خاطرات نظام السلطنه مافی ،  جلد اول ، ص۱۰

[۷۹] همان ، ص ۱۷٫

[۸۰] همان ، ص ۲۷٫

[۸۱] همان ، ص ۷ .

[۸۲] خاطرات سیاسی امین الدوله بکوشش حافظ فرمان فرمائیان زیر نظر ایرج افشار انتشارات امیر کبیر تهران ۱۳۷۰ صص ۹-۸٫

[۸۳] رساله مجدیه ، ص ۸۲٫

[۸۴] ارمغان ، سال بیست و هفتم، فروردین ۱۳۳۷ نیکو همت- امین الدوله-صص ۴۰-۴۵٫

[۸۵] رساله مجدیه ، ص ۸۳ .

[۸۶] بامداد ، تاریخ رجال ایران ، جلد ۳ ، ص ۸۶٫ .مستوفی جلد یک ص ۹۱٫ صدر التواریخ ، ص ۸۳٫٫ اعتماد السلطنه ، الماثر و الآثار، ص‌۳۰۶٫سدید السلطنه ، خاطرات ، ص ۹۸٫

[۸۷] بامداد ، تاریخ رجال ایران ، جلد ۲ ، صص۶۶ و ۳۵۴٫مستوفی جلد یک ص ۱۴۹٫ اعتماد السلطنه ، الماثر و الآثار، صص ۱۱و ۳۰۶٫
سدید السلطنه ، خاطرات ، ص ۱۳۲٫ سلیمانی ، کریم ، القاب رجال دوره قاجاریه ،(تهران، نشر نی ، چاپ اول ، ۱۳۷۹)، ص ۴۳٫

[۸۸] بامداد، تاریخ رجال ایران، جلد ۳، ص ۸۶ . مستوفی جلد ۱، ص ۹۱٫ صدر التواریخ ص ۸۳ اعتماد السلطنه، الماثر و الاثار، ص ۳۰۶، سدید السلطنه، خاطرات، ص۹۸٫

[۸۹] وزارت و وزیران ، مشعوف،  عبدالله خان ، پسر محمد حسین خان بعد از پدر این لقب را می گیرد، در دوره فتحعلیشاه بعد از اینکه پدرش لقب نظام الدوله اعطا گردید. بامداد ، تاریخ رجال ایران ، جلد ۲ ، ص ۲۷۸٫ صدر التواریخ ، ص ۸۳٫ عضدی ، صص ۶۰و۲۳۶٫ مستوفی ، جلد یک ، ص ۲۶٫

[۹۰] شعبانی ، علی ، هزار فامیل ، (تهران ، انتشارات بوعلی ، سال ۱۳۶۶) ، ص ۵۰٫ بامداد ، تاریخ رجال ایران ، جلد ۲ ، صص ۱۷و۱۶۸٫ .مستوفی جلد یک ص ۸۱٫ صدر الاشراف ، ص ۲۴۰٫٫ اعتماد السلطنه ، الماثر و الآثار، ص ۳۰۶٫

[۹۱] روزنامه ایران، به تاریخ سه شنبه بیست و پنجم صفر، نمره سیزدهم، ص اول.

[۹۲] صدرالتواریخ، ص ۷۷، و ده سفرنامه ص ۲۵۶- ۲۵۵ و فهرست التواریخ ص ۳۷۸ به نقل از وزارت و وزیران اعظم در دوره قاجار- مشعوف، حمید.

120,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.