2,084 views
عنوان :
تعداد صفحات :۲۲۵
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
نظامی از شاعرانی است که بی شک باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلّم این زبان دانست و وی از آن سخن گویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد یا تکمیل سبک وروش خاصی توفیق یابد . اگر چه داستان سرایی در زبان فارسی بو سیله ی نظامی شروع نشده ، چنانکه دیدهایم
از آغاز ادب فارسی سابقه داشته است ، لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانست این نوع از شعریعنی شعر تمثیلی را در زبان فارسی به حد اعلای تکامل برساند نظامی است . وی درانتخاب الفاظ و کلمات مناسب ، ایجادتر کیبات خاص تازه و ابداعی ، اختراع معانی و مضامین نو و دلپسنـد در هر مورد ، تصویر جزئیات و نیروی تخیّل،دقت در وصف و ایجاد مناظر و ریزه کاری در توصیف طبیعت و اشخاص واحوالو بکاربردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است . شعر نظامی آیینه تمام نمای اوضاع و احوال مردم و اجتماع روزگار خود است و هر کس درآن بنگرد تصویر فرهنگ و آداب و رسوم عصر نظامی را در آن میبیند.همین اشتراک اجتماعی و حالات معنوی خواننده و شنونده را عاشق آثار نظامی کرده است .
نظامی بزرگ سخنور بزم سرای زبان فارسی در رزم سرایی نیز مهارتی خاصّ و بی نظیر دارد و آلات رزم و بزم را همزمان به بهترین نحو یاد نموده است و صدای آلات رزم راچنان در اسکندر نامه به تصویر کشانده است که هرخواننده ای با خواندن آن بر سر ذوق میآید .از آنجا که نظامی یک هنرمند و آفرینشگر مضامین بزم است در اشعار حماسی نیز از هنر بزم به بهترین وجه استفاده برده است.
هدف اصلی این پژوهش شناسایی و بیان آلات رزم و بزم اعم از انواع سلاح و جنگ افزار، سازهای موسیقی رزمی و بزمی ، آشنایی بیشتر با ویژگیهای این ابزار و آلات ( جنس ، ساختمان ،شکل و …) رده_ بندی و دسته بندی این ابزار بر اساس منابع معتبر و ذکر و شرح ابیاتی که نظامی در اسکندر نامه از این آلات رزمی و بزمی بهره برده است و بیان ابیات و عباراتی از شاعران برجستهی ادب فارسی که در نوشتههای خود از این آلات و ابزار استفاده نمودهاند از اهداف دیگر نگارنده پایان نامه است .
روش تحقیق به صورت نظری بوده و بر پایه کتابخانهای و فیش برداری صورت گرفته است و تصاویر این پایان نامه از سایتهای اینترنتی گرفته شده است.
نتیجه ای که از این پژوهش میتوان به دست آورد این است که هر چند حکیم گنجه سلاح و سازهای رزمی را در اسکندر نامه که یک مثنوی حماسی و فلسفی است به تصویر کشانده امّا این هنرمند قرن ششم در این اثر حماسی از آلات و اسباب و سازهای موسیقی بزمی به طور مکرّر بهره برده است وبرتری هنربزم وی بر رزم اومشهود و نمایان است .
درفصل اول به کلیَات پژوهش(مقدّمه ، طرح مسئله، اهمّیّت موضوع، اهداف ، سؤالات ، فرضیه و روش تحقیق ) پرداختهایم و در فصل دوم به شرح حال،زبان و سبک شعری نظامی و محتوای اسکندر نامه پرداخته و نظر اجمالی نگارنده در مورد اسکندر نامه ضبط شده است.
در فصول سوم تا هفتم چگونگی پیدایش موسیقی ،پیوند موسیقی و ادبیّات ، پیشینه موسیقی ، پیدایش انواع سلاحهای سرد و سازها ،چگونگی ترتیب و تشکیل سپاه در ادوار مختلف تاریخی کشور و غیره که پیش زمینهای برای ورود به بحث اصلی میباشند مطالب و سخنانی را با استفاده از منابع معتبر داخلی و ترجمههای آثار خارجی یاد آور شدهایم که امیدواریم مورد پسند مخاطبین و خوانندگان عزیز واقع شود .
مطالب و اهداف اساسی نگارندهی پژوهش در فصول هشتم ونهم آمده است بدین گونه که ابتدا بر بنیاد ساز شناسی،سازهای رزمی و بزمی اسکندر نامه را بعد از شناسایی به سه دستهی بادیها،کوبهای و سازهای زهی (سیمی) طبقه بندی کرده و ویژگی هر کدام از سازها را بازگو کردهایم و در فصل نهم نیز جنگ افزارها و سلاحها را بر اساس نظریهی نویسندهی زین ابزار به دو دستهی سلاحهای یورشی و حفاظتی ـ دفاعی تقسیم کرده و ویژگی هر دسته را شرح نمودهایم.
بعد از دسته بندی سازها و جنگ افزارها ابتدا نام ابزار رزمی یا بزمی را ذکر کرده و حتّی الامکان سعی بر آن شده که تصویر ساز و یا هر ابزار دیگر را نیز ثبت کرده و توضیحاتی در مورد آنها اعمّ از (جنس ،شکل ،ساختمان و . . .) داده شود و قصد بر آن بوده که نمونه بیت یا عبارتی از شاعران یا نویسندگان برجسته ادب فارسی را بیاورد که در کلام خود این آلات را به کار گرفتهاند .
بعد از این مراحل ، ابیاتی را که نظامی در آنها این ابزار آلات رزمی و بزمی را به کار گرفته شناسایی
کرده و در این قسمت پژوهش خود آوردهایم و نکات مبهم و معنا و مفهوم هر بیت را با استفاده از نظر مصحّحین و نظامی شناسان ذکر نمودهایم .و در پایان هر قسمت شماره تمامی بیتهایی که آلت مورد نظر در آنها استفاده شده است ، ثبت و ضبط کردهایم .
. در فصل پایانی ابیاتی را که در آنها آرایه ادبی وجود داشته و مرتبط با آلات رزمی یا بزمی باشد را آوردهایم.در پایان فصول هشتم تا دهم نیز با استفاده از نمودار به داوری در به اره ی انواع سازها و جنگ افزارهای اسکندرنامه پرداختهایم .
واژگان کلیدی: نظامی،سازهای موسیقی رزمی ، سازهای موسیقی بزمی، اسلحه و جنگ ، اسباب و مقدّمات بزم
چکیده ۱
فصل اول
کلیات پژوهش . ۲
۱ـ۱٫ مقدمه … ۳
۱ـ۲٫طرح مسئله ۷
۱ـ۳ .ضرورت و اهمیت موضوع .. ۷
۱ـ۴٫پیشینه ی پژوهش ۷
۱ـ۵٫اهداف ۷
۱ـ۶٫سئوالات ۷
۱ـ. ۷ .فرضیه ۷
۱ـ۸٫ روش تحقیق .. ۸
فصل دوم
حکیم نظامی و اسکندر نامه در یک نگاه … ۲ـ۱٫
مروری بر زندگی نامه ، زبان و سبک شعری نظامی . ۱۱
۲ـ۲٫ مروری بر اسکندر نامه … ۱۲
۲ـ۲ـ۱٫ اسکندر نامه .. ۱۲
۲ـ۲ـ۲٫ محتوای شرفنامه ی خسروان ۱۳
۲ـ۲ـ۳٫اقبال نامه .. ۱۵
۳٫۲٫نظر اجمالی نگارنده در مورد اسکندر نامه ۱۶
فصل سوم
خاستگاه شعر و موسیقی و شعر .. ۱۷
۳ـ۱ . چگونگی پیدایش موسیقی . ۱۸
۳ـ۲ . خاستگاه شعر و موسیقی .. ۲۰
۳ـ۲ـ۱٫موسیقی و شعر .. ۲۱
۳ـ۲ـ۲٫پیوند موسیقی و ادبیات ۲۲
فصل چهارم
پیشینه ی موسیقی … ۲۵
۴ـ۱٫ تاریخچه ی موسیقی .. ۲۶
۴ـ۲٫ نگاهی مختصر بر موسیقی ایران ۲۶
۴ـ۳٫ موسیقی در زمان ساسانیان … ۲۷
۴ـ۴٫ موسیقی پس از ساسانیان تا زمان عباسیان . ۲۹
۴ـ۵٫موسیقی در زمان عباسیان ۳۰
فصل پنجم
موسیقی رزمی … ۳۲
۵ـ۱٫ موسیقی رزمی . ۳۲
۵ـ۱ـ۱٫موسیقی نظامی قبل از اسلام ۳۴
۵ـ۱ـ۲٫ موسیقی نظامی بعد از اسلام … ۳۴
فصل ششم
موسیقی بزمی و پیدایش سازها . ۳۶
۶ـ۱٫ پیدایش سازها . ۳۷
۶ـ۲٫ موسیقی بزم ۳۸
۶ـ۳٫ خنیاگری و موسیقی ایرانی … ۳۸
فصل هفتم
جنگ و اسلحه .. ۴۱
۷ـ۱ . تاریخچه جنگ و اسلحه … ۴۲
۷ـ۱ـ۱٫ جنگ و اسلحه در دوری دیرینه سنگی ۴۲
۷ـ۱ـ۲٫ سپاه و اسلحه دردوره آشوریان … ۴۲
۷ـ۱ـ۳٫ سپاه و اسلحه دردوره پارسیان ۴۳
۷ـ۱ـ۴٫ سپاه و اسلحه دردوره ساسانیان .. ۴۳
۷ـ۲٫ ابزارهای رزمی در آثار فارسی ۴۴
۷ـ۲ـ۱٫ جنگ و ابزار ایرانیان در تاریخ طبری .. ۴۴
۷ـ۲ـ۲٫ اوستا و شاهنامه زرّاد خانه های پر ارج . ۴۴
۷ـ۲ـ۳٫ ابزار های جنگی در اشعار فارسی ۴۵
فصل هشتم
سازشناسی اسکندر نامه . ۴۷
۸ـ۱٫سازهای بادی … ۴۸
۸ـ۱ـ۱٫سازهای رزمی بادی … ۴۹
۸ـ۱ـ۱ـ۱٫ بوق . ۴۹
۸ـ۱ـ۱ـ۲٫ شیپور .. ۵۰
۸ـ۱ـ۱ـ۳٫ کرنای .. ۵۲
۸ـ۱ـ۱ـ۴٫ گاو دم ۵۳
۸ـ۱ـ۱ـ۵٫ نای رزم . ۵۵
۸ـ۱ـ۲ ساز های بزمی بادی . ۵۸
۸ـ۱ـ۲ـ۱٫ ار غنون … ۵۸
۸ـ۱ـ۲ـ۲٫ شبابه . ۶۰
۸ـ۱ـ۲ـ۳٫ نای بزم … ۶۰
۸ـ۲ـ۱ ساز های رزمی کوبه ای (ضربی) . ۶۱
۸ـ۲ـ۱ـ۱٫ آیینه پیل ۶۲
۸ـ۲ـ۱ـ۲٫ تاس ـ کاس ـ کاسه … ۶۵
۸ـ۲ـ۱ـ۳٫ تبیر (تبیره) ۶۶
۸ـ۲ـ۱ـ۴٫ جرس ( ساز پاس) .. ۶۹
۸ـ۲ـ۱ـ۵٫ جلاجل ۷۲
۸ـ۲ـ۱ـ۶٫ خرمهره ۷۳
۸ـ۲ـ۱ـ۷٫ خمّک (تنبک) .. ۷۵
۸ـ۲ـ۱ـ۸٫ درای ۷۵
۸ـ۲ـ۱ـ۹٫ دف . ۷۸
۸ـ۲ـ۱ـ۱۰٫ دهل … ۷۹
۸ـ۲ـ۱ـ۱۱٫ رویینه خم ۸۳
۸ـ۲ـ۱ـ۱۲٫ زنگ . ۸۵
۸ـ۲ـ۱ـ۱۳٫ طبل ۸۶
۸ـ۲ـ۱ـ۱۴٫ کوس … ۹۱
۸ـ۳ـ۱٫ سازهای سیمی (زهی) . ۹۷
۸ـ۳ـ۱ـ۱٫ بربط .. ۹۷
۸ـ۳ـ۱ـ۲٫ چنگ … ۹۹
۸ـ۳ـ۱ـ۳٫ رباب .. ۱۰۳
۸ـ۳ـ۱ـ۴٫ رود . ۱۰۵ ۱۰۷۸ـ۳ـ۱ـ۵٫
شهرود … ۱۰۹
ابزار و اسباب رزم . ۱۱۲
۹ـ۱ . جنگ افزار ها .. ۱۱۳
۹ـ۱ـ۱٫ جنگ افزار های دفاعی و حفاظتی .. ۱۱۳
۹ـ۱ـ۱ـ۱٫ برگستوان . ۱۱۳
۹ـ۱ـ۱ـ۲٫ ترس ۱۱۴
۹ـ۱ـ۱ـ۳٫ترک . ۱۱۵
۹ـ۱ـ۱ـ۴٫ تنوره .. ۱۱۸
۹ـ۱ـ۱ـ۵٫ جوشن … ۱۱۸
۹ـ۱ـ۱ـ۶٫ خفتان … ۱۲۱
۹ـ۱ـ۱ـ۷٫خود … ۱۲۳
۹ـ۱ـ۱ـ۸٫ درع … ۱۲۳
۹ـ۱ـ۱ـ۹٫ زره … ۱۲۶
۹ـ۱ـ۱ـ۱۰٫ سپر ۱۲۸
۹ـ۱ـ۱ـ۱۱٫ درق ۱۳۰
۹ـ۲ـ۱ .سلاحها .. ۱۳۱
۹ـ۲ـ۱ـ۱٫بلارگ . ۱۳۱
۹ـ۲ـ۱ـ۲٫بید برگ .. ۱۳۲
۹ـ۲ـ۱ـ۳٫بیلک .. ۱۳۳
۹ـ۲ـ۱ـ۴٫تیر … ۱۳۴
۹ـ۲ـ۱ـ۵٫تیغ . ۱۳۹
۹ـ۲ـ۱ـ۶٫حربه … ۱۴۵
۹ـ۲ـ۱ـ۷٫ خشت ۱۴۷
۹ـ۲ـ۱ـ۹٫ خنجر .. ۱۴۹
۹ـ۲ـ۱ـ۱۰٫ دشنه . ۱۵۰
۹ـ۲ـ۱ـ۱۱٫ دور باش … ۱۵۱
۹ـ۲ـ۱ـ۱۲٫ دهره ۱۵۲
۹ـ۲ـ۱ـ۱۳٫ زنبوره … ۱۵۲
۹ـ۲ـ۱ـ۱۴٫ زوبین .. ۱۵۳
۹ـ۲ـ۱ـ۱۵٫ سنان ۱۵۴
۹ـ۲ـ۱ـ۱۶٫ شانه .. ۱۵۷
۹ـ۲ـ۱ـ۱۷٫ شمشیر .. ۱۵۸
۹ـ۲ـ۱ـ۱۸٫ قاروره … ۱۶۴
۹ـ۲ـ۱ـ۱۹٫ کمان . ۱۶۵
۹ـ۲ـ۱ـ۲۰٫ کمند . ۱۶۹
۹ـ۲ـ۱ـ۲۱٫ کوپال .. ۱۷۲
۹ـ۲ـ۱ـ۲۲٫ گرز .. ۱۷۴
۹ـ۲ـ۱ـ۲۳٫ لخت .. ۱۷۷
۹ـ۲ـ۱ـ۲۴٫ منجنیق .. ۱۷۸
۹ـ۲ـ۱ـ۲۵٫ ناچخ … ۱۸۰
۹ـ۲ـ۱ـ۲۶٫ نیزه ۱۸۲
۹ـ۲ـ۱ـ۲۷٫ یکزخم ۱۸۴
فصل دهم
اسباب و مقدّمات بزم … ۱۸۶
۱۰ـ۱٫ ظروف … ۱۸۷
۱۰ـ۱ـ۱٫جام ۱۸۷
۱۰ـ۱ـ۲٫ساغر ۱۹۰
۱۰ـ۱ـ۳٫صراحی . ۱۹۲
۱۰ـ۱ـ۴٫قدح .. ۱۹۴
۱۰ـ۲٫ شربیات بزم .. ۱۹۶
۱۰ـ۲ـ۱٫باده ۱۹۶
۱۰ـ۲ـ۲٫شراب ۱۹۹
۱۰ـ۲ـ۳٫می ۲۰۰
فصل یاز دهم
آلات رزم و بزم اسکندر نامه و آرایه های ادبی . ۲۰۶
نتیجه گیری ۲۱۵
منابع و مآخذ . ۲۱۷
۱-اسدی ،ا . ۱۳۵۴ ،گرشاسب نامه ،به کوشش حبیب یغمایی ، تهران ،چاپ افست مروی ، چاپ دوم.
۲- بلعمی، ا .۱۳۸۰، تاریخ نامه طبری ،تهران ، انتشارات سروش(انتشارات صدا و سیما ) ،نوبت چاپ؟
۳- بیهقی ،ا. ۱۳۵۰، تاریخ بیهقی ، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد ، نوبت چاپ؟
۴- پلودن ، ل . ۱۳۵۲، جنگ اسلحه ،ترجمه محمد نژاد ،تهران انتشارات پدیده ،نوبت چاپ؟
۵- پورداوود ،ا . ۱۳۸۲، زین ابزار ، تهران، انتشارات اساطیر ،چاپ اوّل.
۶- پورمندان،م.۱۳۷۹، دایره المعارف موسیقی کهن ایران،تهران انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی،چاپ اوّل.
۷- تجبّر،ن. ۱۳۸۸، بررسی موسیقی رزمی و بزمی شاهنامه،تهران ،مؤسسهی انتشارات آگاه ،چاپ اوّل .
۸- ثروتیان ، ب. ۱۳۸۰، هنر و اندیشهی نظامی گنجهای ،زیر نظر علیرضا مختار پور ، تهران ،انتشارات همشهری ،چاپ اوّل .
۹- حافظ ،ش . ۱۳۷۴، دیوان حافظ ،انتشارات پیری ، چاپ اوّل.
۱۰- خجندی،ک. ۱۳۷۴، دیوان شیخ کمال ، به اهتمام ایرج گل سرخی ، تهران،انتشارات سروش،چاپ اوّل .
۱۱- خلف تبریزی، م. ۱۳۸۰، فرهنگ فارسی برهان قاطع ، تهران ،انتشارات نیما ،چاپ اوّل.
۱۲- درویشی ، م. ۱۳۸۰، دایره المعارف سازهای ایران ، تهران ، انتشارات ماهور ،چاپ اوّل .
۱۳- دورانت ،و . ۱۳۷۸، تاریخ تمدّن ،ج اوّل و دوم،احمد آرام ، تهران ، انتشارات علمی فرهنگی ، نوبت چاپ؟
۱۴- دهخدا ، ع. ۱۳۸۵، فرهنگ دهخدا ، دانشگاه تهران ،موسسهی انتشارات لغت نامهی دهخدا
۱۵-راهگانی ، ر. ۱۳۷۷، تاریخ موسیقی ایران ، تهران ،انتشارات پیشرو ،چاپ اوّل .
۱۶-رودکی سمرقندی،ا. ۱۳۶۸،کلیّات دیوان رودکی،زیر نظر براگنیسکی،انتشارات فخررازی،نوبت چاپ سوم.
۱۷- زاکانی ،ع . ۱۳۷۹،کلیّات عبید زاکانی ، به تصحیح پرویز اتا بکی،تهران ،انتشارات زوّار،چاپ اوّل.
۱۸- زند باف ، ح. ۱۳۸۰، جامعهی شناسی هنر موسیقی ، تهران ، گنجینهی فرهنگ ، چاپ اوّل .
۱۹- سپنتا ، س . ۱۳۷۷، سر گذشت موسیقی ایران ،جلد سوم ، روح الله خالقی ، تهران ،انتشارات ماهور ، چاپ اوّل .
۲۰- سعد سلمان ، م. ۱۳۴۸، برگزیدهی اشعارمسعود سعد سلمان ، به کوشش اسماعیل حاکمی ،تهران ، انشتارات امیر کبیر ،چاپ ا وّل.
۲۱- سعدی ،م. ۱۳۷۰، بوستان سعدی، با مقدمهی عبّاس اقبال ،تهران ،انتشارات اقبال ، چاپ سوم.
۲۲- سعدی ،م. ۱۳۷۰،کلیّات سعدی ، انتشارات اقبال ،نوبت چاپ سوم .
۲۳- شمس ،ب. ۱۳۸۳ ،موسیقی در عهد باستان، تهران، موسسهی تحقیقاتی و انتشاراتی نور،چاپ اوّل.
۲۴- صفا ، ذ. ۱۳۷۱، تاریخ ادبیّات در ایران ،تهران ، انتشارات فردوس چاپ ۱۱٫
۲۵- صفی زاده ، ص. ۱۳۷۷، تاریخ موسیقی کردی ، تهران ، انتشارات بهنام ،چاپ اوّل.
۲۶ ـ طهماسبی ، ط. ۱۳۸۰، موسیقی در ادبیات ،تهران ، انتشارات رهام ، چاپ اوّل.
۲۷- فردوسی،ا.۱۳۸۰، شاهنامه بر پایهی چاپ مسکو ، جلد اوّل، مهری بهفر، انتشارات هیرمند ، چاپ اوّل .
۲۸- فردوسی ،ا . ۱۳۷۵، شاهنامهی فردوسی به کوشش سعید حمیدیان ، انتشارات قطره ، چاپ سوم .
۲۹- فرهت، ه،۱۳۸۰،دستگاه در موسیقی ایرانی،ترجمهی مهدی پورمحمّد،تهران،انتشارات پارت،چاپ اوّل .
۳۰- کاتب ارّجانی ، ف. ۱۳۸۸، سمک عیّار ، به بازآفرینی سودابه مبشّر،انتشارات راستی نو،چاپ اوّل .
۳۱- کریستن سن ،آ. ۱۳۷۸، ایران درزمان ساسانیان ،رشید یاسمی ،انتشارات صدای معاصر،چاپ اوّل .
۳۲- کیمین ، ر. ۱۳۷۷ ، درک و دریافت موسیقی ، ترجمهی حسین یاسینی ،تهران ، انتشارات نشر سرچشمه ،چاپ اوّل .
۳۳- مشحون ، ح. ۱۳۸۰،تاریخ موسیقی ایران ،تهران ،انتشارات نشر نو ، چاپ اوّل .
۳۴- معلوف ، ل. ۱۳۷۹، المنجد ، تهران ،انتشارت اسلام ،چاپ اوّل .
۳۵- معین ،م . ۱۳۷۵، فرهنگ فارسی معین ،تهران ، موسسهی انتشاراتی امیر کبیر ، چاپ نهم و دهم .
۳۶- ملّاح ، ح. ۱۳۵۴ ،تاریخ موسیقی نظامی ایران ، تهران ، مجلّه هنر و مردم ،چاپ اوّل .
۳۷- ملّاح ، ح . ۱۳۵۰،حافظ و موسیقی ، تهران ، انتشارات وزارت فرهنگ وهنر ،چاپ ؟
۳۸- منوچهری ، ۱۳۷۴، تصویرها و شادیها ( گزیدهی اشعار منوچهری )، به کوشش سید محمّد دبیر سیاقی ، انتشارات سخن ، چاپ دوم .
۳۹-نظامی ،ا . ۱۳۶۸شرفنامه ،به تصحیح بهروز ثروتیان ، تهران ، انتشارات توس ،چاپ اوّل .
۴۰- نظامی ،ا. ۱۳۸۹، تصحیح بهروز ثروتیان ، تهران ، انتشارات امیر کبیر ، چاپ دوم .
۴۱- نظامی ،ا . ۱۳۸۶،اقبالنامه به تصحیح حسن دستگردی ،تهران ، انتشارات زوّار ،چاپ اوّل .
۴۲- نظامی ،ا. ۱۳۸۸،شرفنامه به تصحیح حسن دستگردی ،انتشارات زوّار ،چاپ دوم .
۴۳- نظامی ،ا. ۱۳۸۰، شرفنامه ،به تصحیح برات زنجانی ، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ،چاپ اوّل .
۴۴- نظامی ،ا . ۱۳۸۱، اقبالنامه ،به تصحیح برات زنجانی ،تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ اوّل .
۴۵- نفری ، ب. ۱۳۸۲، اطّلاعات جامع موسیقی ،تهران ، انتشارات مارلیک ،چاپ ششم .
۴۶- همایی،ج. ۱۳۷۴، معانی و بیان، به کوشش ماهدخت بانوهمایی،تهران ،موسسهی نشر هما، چاپ سوم.
۴۷- همایی ،ج :۱۳۶۳:فنون بلاغت و صناعات ادبی ،ج دوم ،تهران ،انتشارات توس،چاپ دوم.
۴۸- هوشمند ویژه ،م. ۱۳۸۰،دریچهای به جهان شگفت انگیز موسیقی ، تهران ،انتشارات بهجت،چاپ اوّل .
۴۹- یزدانی ،ز. ۱۳۸۰،نظامی (مشاهیر ایرانی )تهران ، انتشارت تیرگان ،چاپ اوّل.
۵۰- یزدی،ع. ۱۳۸۱، سندباد نامهی منظوم ،به تصحیح محمّد جعفرمحجوب ،انتشارات توس،چاپ اوّل.
بی شک اسکندر نامه یکی از آثار حماسی و فلسفی ادب فارسی است که نظامی در قسمت اوّل مثنوی یعنی در شرفنامه از فتوحات و جنگهای اسکندر در خشکیها و در اقبالنامه سیر و سفر اوکه در دریا بوده است سخن به میان آورده است .
نظامی در اسکندر نامه از جنگها و مبارزات پهلوانان سخن گفته و شاید هدف نظامی این بود که نشان دهد وی در سرودن حماسه نیز دستی توانا دارد.اگر اشعار رزمی نظامی رابه دقّت مطالعه کنیم رنگ بزمی را در میان آن اشعار مشاهده خواهیم کرد.
در ابیات زیر که از شرفنامه انتخاب شده است ، بیانگر این است که این شاعر توانا توانسته بزم و رزم را در هم بیامیزد و رنگ بزمی و هنررقص و موسیقی خود رادرعرصه گاه نبرد نیز نشان دهد .
زمــوزونی ضــرب هـای سـنان بــه رقص آمـده اسب زیر عنان
(شر،۱۳۵۳/۶۶)
تبیره چنان شــد در آن خــرّمی که آید به رقص آسمان بر زمی
(همان،۶۰۳۲/۲۱۵)
و یا در جنگ بزرگ اسکندر با قوم روس که بیشترین بخش شرفنامه را در بر میگیرد نظامی بت نقابدار چینی را به میدان جنگ میفرستند و صحنههایی میآراید که اسکندر و سرداران هر دوطرف انگشت به دهان میمانند و اینک در حالی که اجساد کشتهها از هر دو طرف در میدان نبرد افتادهاند و غنایم با شتر بارها به سوی خیمههای اسکندر روانه میشوند ، شاه جهانجو به بزم مینشیند و در شبی روشنتر از روز به یاد لب دوست،لب جام را حلقه در گوش میسازد و با دلی شاد از پیروزی، خیمه را از نامحرمان خالی میسازد و به پری پیکرنازک اندام دستور میدهد که چنگ را بنوازد و نغمه بسراید .
به عقیدهی نگارنده با توجه به قسمت ذکر شدهی بالا و دیگر آثار نظامی این حقیقت بر ما روشن است که نظامی آشنایی کامل با انواع سازهای بزمی ، رزمی و آلات جنگی داشته است و آثار حماسی پیش از خود را مطالعه نموده و از آنها بهرهی کافی را برده است .
نظامی در سرایش داستانهای بزمی مهارتی تام داشته و از آلات بزمی وموسیقی به نحو احسن استفاده
نموده است که ابیاتی جهت نمونه در این مورد ذکر میشود .
زرود خـــوش و بــادهی خــوشگـوار درآمـد بـه بخشـش چــو ابـر بـهار
(شر،۶۲۷۵/۲۲۳)
وگـر زاهـــدی باشد از خــاره سنــگ درآرم به رقصش بـه یک بانگ چنگ
(همان،۶۴۰۲/۲۲۷)
بزرگ سخنور بزم سرای زبان فارسی در رزم سرایی و استفاده از آلات رزمی دستی توانا دارد و حتّی بانگ و غوغای این آلات را به تصویر کشانده است .
ترنـگ کمان رفته در مغــــز کــوه فشافش کنـــان تیر بـر هر گــروه
(همان،۶۱۸۶/۲۲۰)
سنــان در سپـــر کـوکب افـروخته سپـر در سپـــر کــوکبه دوخـــته
(همان،۶۱۹۲/۲۲۰)
زفــریاد خـــرمـــهره و گــــاو دم علی الله بــر آمــد ز روییــنه خم
(همان،۵۹۶۰/۲۱۳)
به نظر نگارنده و با استفاده از ابیات زیر میتوان ادّعا کرد که نظامی در به کارگیری سازهای همراه (سازهایی که به اهم نواخته میشوند) نیز مهارتی داشته است .
تبـــیره هــم آواز شـــد بــا درای چــو صــور قیــامت دمیدند نـای
(همان،۵۹۵۸/۲۱۳)
بغـرّیــد کـــــوس از در شهریــار جهــان شـدز بانگ جرس بی قرار
(همان،۱۱۵۰/۶۰)
امّا بی تردید شاهنامهی فردوسی در اسکندر نامهی نظامی اثر گذاشته و ابیاتی در اسکندر نامه به چشم می خوردکه رنگ تأثیر آن را در بعضی از ابیات میبینیم .
فردوسی در جنگ رستم و اشکبوس گفته :
بــزد بــر بـر و سینهی اشـکبـوس سپهر آن زمـان دست او داد بوس
(فردوسی، ج چهار،۱۹۶۶: ۱۹۷)
و نظامی نیز سروده است :
به گردن در افتــــاد بدخــــواه را زمین بــوسـه داد آسمان شــاه را
(شر،۶۰۲۶/۲۱۵)
و یا یک مصراع از ابیات فردوسی را در اشعار نظامی مییابیم .
نظامی سروده است :
بغرّید کــای شـــیر صید آزمـــای هـماوردت آمـــد مشو بـاز جـای
(شر،۱۳۷۷/۶۷)
و فردوسی نیز مصراع دوم را در جنگ رستم و اشکبوس آورده بود
خروشید کـای مــرد رزم آزمــــای همــاوردت آمــد مشو بـاز جـای
(فردوسی،ج چهار،۱۹۶۶: ۱۹۵)
هر چند نظامی در ابیات زیر بر فردوسی ایراد گرفته است :
بجــایـی کـــه نـاراستــی یـــافتم بــــر او زیــور راســتی بـــافتم
غلط گفته را تـازه کردم طــراز بدین عذر گفتم دگــر به اره بــاز
(شر،۹-۴۸/۸)
امّا در نهایت از او حمایت کرده و او را دانای طوس و دانای پیر نامیده است .
سخنگوی پیشنه ی دانای طوس که آراست روی سخن چون عروس
همان پارسی گوی دانــای پیر چنین گفت و شد گفت او دلپذیر
(همان،۸-۱۱۷/۸)
نظامی به دلیل سبک ادبی خاصّی که داشت مورد توجّه بسیاری قرار گرفته است.ازجمله شاعرانی که ازآثار نظامی تقلید کردهاند ،امیرخسرودهلوی ،وحشی ،عرفی،آذربیگدلی،جامی وهلالی جغتایی است که درحدّ خود قابل احترام هستند ،امّا به پای سخن نظامی نمیرسند.
دراینجا به خمسه دو تن از شاعرانی که از نظامی تقلید نمودهاند اشاره مینماییم:
الف)جامی از شاعران قرن نهم که هفت اورنگ را دقیقاً دربرابر خمسه نظامی سرود که مثنویهای زیر را شامل میشود.
سلسله الذهب،سلامان وابسال،تحفه الاحرار،سبحه الابرار،یوسف و زلیخا ولیلی ومجنون.
ب)امیر خسرو نیز به تقلید از پنج گنج نظامی ،آثار زیر را سروده است که خمسهی وی تقریباً موفقتر از جامی است وشامل پنج کتاب زیر است:
مطلع انوار ،شیرین و خسرو،مجنون و لیلی ، آیینهی اسکندری و هشت بهشت.
حکیم نظامی از چه آلات رزمی و بزمی در توصیف میدانهای نبرد و صحنههای عیش و بزم در اسکندر نامه بهره برده است ؟
چون اسکندر نامه نظامی یک اثر حماسی ـ تاریخی ـ فلسفی و در نوع خود یک شاهکار ادبی است لذا با مطالعهی دقیق ابیات این اثر گران قدر آلات رزمـی و بزمی را شـناسایی و معرفی کرده تا منبع خوبی برای علاقمندان جهت آشنایی به آلات رزمی و بزمی در این منظومه باشد .
تا جایی که بنده اطّلاع دارم در زمینهی شناسایی و معرفی آلات رزم در شاهنامه فردوسی پایان نامهای تهیّه و تدوین شده است ، امّا در زمینه معرفی و بررسی آلات رزم و بزم در اسکندر نامه نظامی پایان نامه و تحقیقی تهیّه و تدوین نشده است وشاید این اوّلین پایان نامهای باشد که در این خصوص انجام گرفته است
هدف اصلی نگارنده از ارائهی این پایان نامه شناسایی و بیان آلات رزم و بزم موجـود در اسکندر نامه، آشنایی با ویژگیهای این آلات رزم وبزم و بسامد هریک از آنها و همچنین رده بنـدی و دسته بندی این آلات بر اساس منابع معتبر و ذکر ابیاتی که نظامی در آنها این آلات رزمی و بزمی را به کار برده است .
پرسشهای اصلی رسالهی حاضر این است :
۱- نظامی از چه آلات رزمی و بزمی در اسکندر نامه بهره برده است ؟
۲- آیا نظامی با موسیقیهای رزمی و بزمی و سازهای آن آشنایی کافی داشته است ؟
۳- آیا هنر بزم نظامی بر رزم او برتری دارد؟
نگارنده این فرضیه را مطرح میسازد که نظامی توانایی و قدرت آن را دارد که آلات و اسباب بزم را
در میادین رزم وارد کرده و هنر بزمی خود را حتّی در عرصه گاه نبرد نشان دهد .
پژوهش خود را با خواندن و مطالعه همه اسکندرنامه آغاز نمودم سپس با کتاب شناسی که در این پژوهش یاری گر ما بوده است به ژرف نگری بیشتر برای چگونگی نگارش برآمدیم و به طور کلّی روش تحقیق ما به صورت نظری و بر پایهی کتابخانهای و فیش برداری از منابعی که راجع به موضوع پایان نامه بوده ،صورت گرفته است.
درفصل اول به کلیَات پژوهش(مقدّمه ، طرح مسئله، اهمّیّت موضوع، اهداف ، سؤالات ، فرضیه و روش تحقیق ) پرداختهایم و در فصل دوم به شرح حال،زبان و سبک شعری نظامی و محتوای اسکندر نامه پرداخته و نظر اجمالی نگارنده در مورد اسکندر نامه ضبط شده است.
در فصول سوم تا هفتم چگونگی پیدایش موسیقی ،پیوند موسیقی و ادبیّات ، پیشینه موسیقی ، پیدایش انواع سلاحهای سرد و سازها ،چگونگی ترتیب و تشکیل سپاه در ادوار مختلف تاریخی کشور و غیره که پیش زمینهای برای ورود به بحث اصلی میباشند مطالب و سخنانی را با استفاده از منابع معتبر داخلی و ترجمههای آثار خارجی یاد آور شدهایم که امیدواریم مورد پسند مخاطبین و خوانندگان عزیز واقع شود .
مطالب و اهداف اساسی نگارندهی پژوهش در فصول هشتم ونهم آمده است بدین گونه که ابتدا بر بنیاد ساز شناسی،سازهای رزمی و بزمی اسکندر نامه را بعد از شناسایی به سه دستهی بادیها،کوبهای و سازهای زهی (سیمی) طبقه بندی کرده و ویژگی هر کدام از سازها را بازگو کردهایم و در فصل نهم نیز جنگ افزارها و سلاحها را بر اساس نظریهی نویسندهی زین ابزار به دو دستهی سلاحهای یورشی و حفاظتی ـ دفاعی تقسیم کرده و ویژگی هر دسته را شرح نمودهایم.
بعد از دسته بندی سازها و جنگ افزارها ابتدا نام ابزار رزمی یا بزمی را ذکر کرده و حتّی الامکان سعی بر آن شده که تصویر ساز و یا هر ابزار دیگر را نیز ثبت کرده و توضیحاتی در مورد آنها اعمّ از (جنس ،شکل ،ساختمان و . . .) داده شود و قصد بر آن بوده که نمونه بیت یا عبارتی از شاعران یا نویسندگان برجسته ادب فارسی را بیاورد که در کلام خود این آلات را به کار گرفتهاند .
بعد از این مراحل ، ابیاتی را که نظامی در آنها این ابزار آلات رزمی و بزمی را به کار گرفته شناسایی کرده و در این قسمت پژوهش خود آوردهایم و نکات مبهم و معنا و مفهوم هر بیت را با استفاده از نظر مصحّحین و نظامی شناسان ذکر نمودهایم .و در پایان هر قسمت شماره تمامی بیتهایی که آلت مورد نظر در آنها استفاده شده است ، ثبت و ضبط کردهایم .
مأخذ و شمارهی ابیات منتخب اسکندرنامهی این پژوهش بر اسـاس شرفنامه و اقبالنامه ی دکتر برات زنجانی بوده است وعلامت (شر،اق عدد/عدد) «شر» معادل شرفنامه و« اق» معادل اقبالنامه است وعدد سمت راست شماره بیت و عدد سمت چپ شماره صفحهی آن بیت است: مثال(شر۱۲/۳۰۱)یعنی بیت ۱۲صفحه ی۳۰۱ شرفنامه میباشد.
در فصل پایانی ابیاتی را که در آنها آرایه ادبی وجود داشته و مرتبط با آلات رزمی یا بزمی باشد را آوردهایم.در پایان فصول هشتم تا دهم نیز با استفاده از نمودار به داوری در به اره ی انواع سازها و جنگ افزارهای اسکندرنامه پرداختهایم .
«حکیم جمال الدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید نظامی گنجه یی از استادان بزرگ و ازارکان شعر فارسی است . نام و نسب او را در کتب مآخذ قدیم مشوّش نوشتهاند .عـوفی او را « الحکیم ـنظامی الگنجه » نوشته و شرحی دیگر از اسم و نسب او ندادهاند .او خود نام و نسـب خویش را در بعضی از ابیات آورده و بنابرآن اشارات نام او الیاس و اسم پدرش یوسف بن زکی بـن مؤید بوده است و امّا کنیه ابومحمد را تذکره نویسان برای او نوشتهاند .
مولد شاعر را همه تذکره نویسان گنجه دانستهاند و او خود نیز در اشعار خویش نسبت خود را به گنجه تصریح کرده است ولی بعضی از تذکره نویسان اصل او را از قهستان قم دانستهاند .
بهرحال نظامی از گنجه بیرون نرفته و همهی عمر را دراین شهر گذرانده است،مگر سفرکوتـاهی که به دعوت قزل ارسلان با نهایت اعزاز و اکرام پذیرفته شد.تاریخ ولادت او معلوم نیسـت لیکن با دقّت دربعضی بعضی از اشعار او میتوان آن را درحدود ۵۳۰یا اندکی بعد از آن دانست.تاریخ وفات نظامی هم به صورتهای گوناگون ذکر شده است .با تحقیقی که در به اره ی سـال ختم اقبال نامه وتقدیم آن رادرآخرین بار به ملک القاهرعزّالدین ابوالفتح مسعود بن نور الدین صاحب موصل(۶۰۷- ۶۱۵) در کتاب حماسه سرایی در ایران کردهایم تاریخ ۶۱۹ را برای سال فوت نظامی صحیحتر دانستهایم لیکن در اینجا با ولادت نظامی حدود سال ۵۳۰ و قبول ۸۴ سال عمر برای او باید سال ۶۱۴ را انتخاب کرد .
نظامی از شاعرانی است که بی شک باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلّم این زبان دانست و وی از آن سخن گویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد یا تکمیل سبک وروش خاصی توفیق یابد . اگر چه داستان سرایی در زبان فارسی بو سیله ی نظامی شروع نشده ، چنانکه دیدهایم از آغاز ادب فارسی سابقه داشته است ، لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانست این نوع از شعر یعنی شعر تمثیلی را در زبان فارسی به حد اعلای تکامل برساند نظامی است . وی درانتخاب الفاظ و کلمات مناسب ، ایجادتر کیبات خاص تازه و ابداعی ، اختراع معانی و مضامین نو و دلپسنـد در هر مورد ، تصویر جزئیات و نیروی تخیّل،دقت در وصف و ایجاد مناظر و ریزه کاری در توصیف طبیعت و اشخاص واحوال و بکاربردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است .
عیبی که بر سخن او میگیرند آن است که به خاطر یافتن معانی و مضامین جدید گاه چنان در اوهام و خیالات غرق شده و یا برای ابداع ترکیبات جدید گاه چندان با کلمات بازی کرده است که خوانندهی آثار او باید به زحمت و بااشکال بعضی از ابیات وی را که اتفاقاً عدهی آنها کم نیست ، درک کند . ضمناً بنابر عادت اهل زمان از آوردن اصطلاحات علمی و لغات و ترکیبات عربی وافر و بسیاری از افکار فلاسفه و اصول و مبانی فلسفه و علوم به هیچ روی کوتاهی نکرده و به همین سبب آثار او حکم دایره المعارفی از علوم و اطلاعات مختلف وی گرفته ودر بعضی از موارد چنان دشوار شده است که با شرح و توضیح قابل فهم نیست . لیکن حق در آن است که بگوییم این شاعر سلیم الفطره ی دقیق النّظر در عین مبالغه در استفاده از اطلاعات ادبی و علمی خود یا افراط در تخیّل و مبالغه در ایجادتر کیبات نو ملاحتی در سخن و لطافتی در بیان علوی در معنی دارد که این نقص و نقایصی از آن قبیل را به کلی از نظر خواننده پنهان میسازد .
(صفا ،۱۳۷۱،ج دوم :تلخیص ۸۰۹- ۷۹۸)
« پنجمین مثنوی از پنج گنج نظامی اسکندرنامه است . این کتاب مجمو عاً در۱۰۵۰۰بیت و شامل دو قسمت است که نظامی قسمت نخستین را « شرفنامه » و دومین را « اقبال نامه »نامیده است.کتاب شرفنامه را نظامی به نام نصره الدین ابوبکربن محمّد جهان پهلوان از اتابکان آذر بایجان در آورده و بدو تقدیم کرده است .در بعضی از نسخ اسکندرنامه، قسمت اقبال نامه مصدّر[۱] است بنام الملک القاهرعزّالدین ابوالفتح مسعود پسر نور الدین ارسلان و بلا فاصله بعد از این ابیات نام یکی دیگر از امرا یعنی نصره الدین ابوبکر بیشکین برادرزادهی قزل ارسلان که بعد از وفات او در سال ۵۸۷ جای عمّ را در آذربایجان گرفته بود.
از این اسامی سه گانه چنین مستفاد میشود که اسکندر نامه دو سه بار به نام دوسه تن از امرا درآمده و این اسامی و ابیات درنسخ بعدی به هم مخلوط شده و مایهی اشتباه اسامی به یک دیگر گردیده است ودرپایان اقبال نامه ابیاتی هست که دلالت بر اهداء آن به عزّالدین مسعود میکند. (صفا، ج دوم،۸۰۴:۱۳۷۱)
چو نام شهش فـال مسعود باد و زین داستان شـاه محمود بـاد »
(اق،۳۶۵۸/۱۳۰)
«اسکندر نامه دربحر متقارب مثمّن ازاصل « فعولن» هشت بار سروده شده است که دردو وزن تقطیع میشود.
الف) بحر متقارب مثمن مقصور،بر وزن « فعولن فعو لن فعولن فعول »
خدایــا جهان پادشاهی تو راست ز ما خدمت آید خدایی تو راست
(شر،۱/۱)
ب) بحر متقارب مثمن محذوف ،بر وزن « فعولن فعو لن فعولن فعل »
پنـــاه بلنــدی و پســتی تـویی همــه نیستند هرچــه هستی تویی
(اق،۱/۱)
(ثروتیان ،۱۳۸۸ : ۸۲)
«موضوع شرفنامه تاریخ جنگهای افسانهای اسکندر مقـدونی است و میتوان گفت یک مـثنوی خردمندانه و ضد حماسی است . یعنی اگر حماسه را داستانهای رزمی و پهلوا نی برای حفظ و حراست از مرزها و آیینها و دین و حکو مت یک ملّت بدانیم در شرفنامه شاعر رمزگوی گنجه درست در جهت عکس آن به جهان برادری و جهان برابری میاندیشد و اسکندر را به عنوان رهایی بخش ملتها از چنگ حکومتهای خود کامه میستاید و او را با شخصیت ذوالقرنین در قرآن یکی دانسته بسیاری تفاسیر قرآنی را در سفرهای اسکندر بی هیچ تغییری توضیح میدهد.
هدف اصلی نظامی از سرودن این مثنوی خردمندانه، در نظر اوّل شرح و گزارش افسانهای تاریخ اسکندر مقدونی است و در نگاه دیگر شاعر رمزگو بهانهای ساخته است تا شرفنامه را در برابر شاهنامه قرار بدهد و بجای کشوری محدود و معیّن از همهی جهان و مردم زندهی جهان سخن بگوید و این نظرشاعر گنجه است که با سخـنی پـوشیـده به فـردوسی حماسه سرای جهان آوازهی ایران زمین میگوید:
به نام شاهان سکّه مزن که میشکنی .
چو بر سکهی شاه زر مــیزنی چنان زن که گر بشکند نشکنی
جهودی مسی را زر اندود کـرد جهان غارتیدن بدان سود کــرد
(شر،۱-۴۸۰/۳۸)
نظامی خود بسیاری از طرحها و موضوعات داستانی را از استاد توس گرفته و لیکن ظاهراً فرصت دقّت نظر و تأمّل در جنبههای ملّی و میهنی شاهنامه را نداشتـه و به عظمـت این اثر گران قدر جاودانه پی نبرده است که وصف شاهان منظور نظر حکیم فردوسی نبـوده است بلکه او در صدد ضبط شناسنامهی تاریخی ملّتی بوده است ،درهرحال نظامی دویست سال پس از فردوسی به جهان اسلام وبرابری اسلامی میاندیشد و امّا از نظر هر پژوهش گری هر دو حکیم و شاعر، در زنده نگه داشتن فرهنگ و زبان ملّتی بزرگ سهمی بیش از حدّ تصوّر داشتهاند و قدری گران دارند .
ز یک چشمه رویا شده دانهشـان دو چشمه شده آسیـا خانهشان
( شر،۶۷۷۰/۲۳۵)
نظامی در شرفنامه میکوشد تا جغرافیای تاریخی جهان را در قرن سوم پیـش از میلاد با فرهنگهای گوناگون آن اعصار واسطوره های باستانی به نظم بیاورد .طبیعی است که تاریخ و فرهنگ ایران زمین تا قرن ششم هجری نیز درحد آگاهیهای شاعر حکیـم در ایـن اثر بدیع و راز ناک راه مییابد و ماندگار میگردد.
نظامی در پیگیری هدفهای خویش عجایب و غرایب جهان را آن چنان که شنیده و خوانده درجای ـ جای کتاب شرف نامه بازگو کرده است و در این سیر و سفر به بهانهی جنگهای اسکندر این جهانگیر را به آبادانیهای جهان میبرد لیکن در اقبال نامه ، اسکندر را به دشت و کوه هدایت کرده او را با صفت – پیامبری معرفی میکند.» (صفا، ج دوم،:۱۳۷۱/۴-۱۷۳)
«در اقبال نامه اسکندر فرمان روایی است که نگاه فیلسوفانه ای به جهان هستی دارد و بیشتر عمرش را به جهان گردی وسیاحت میگذراند و در مورد خرد و خرد نامههای فیلسوفان یونانـی تحقیقاتی انجام می ـ دهد در این دوره اسکندر سعی دارد که به نشر دانش بـپردازد و به دانشمندان فرمان میدهد تمام متنهایی راکه به زبانهای دیگر نوشته شده ترجمه نمایند . او مرتبهی دانـش و هنـر را برترین مرتـبه میداند . برای بیشتر اهل یونان در آن دوره به علم و دانش وهنر روی آورده و بعدها درتمام نقاط جهان به دانش اندوزی مشهور گشتند .
کم کم اسکندر خلوت خانههایی برای عبادت و ذکر دعا ساخـت و خود نیز بیشتر اوقـاتش را به اعتکاف میگذراند همین امر منجر شد که او دعوی پیغمبری نماید و به دعوت مردم درراه حقیقت بپردازد.
قبل از این که برای دعوت مردم به خدا تـمام جهان را زیر پا بگذارد پسرش اسکندرروس را ولیعهد خود کرد و حکومت و تمام جاه و مقام و خود را در راه رسـالتی که به عـهدهی او گذاشته بودند وا گذار کرد.
در پایان ، نظامی از اسکندری سخن به میان میآورد که دیگر به فکر تسخیر سرزمیـنهای بیگانه و کشت و کشتارهای بی اندازه نیست . اسکندر به مقام پیامبری دست مییابد و سختیهای سـفر را به جان میخرد
و به هدایت انسانها میپردازد . سر انجام به سر زمینی می رسدکه مردمش درصلـح و آرامش زندگی می ـ کنند و هیچ دل به مادّیات و قید بندهای زندگی نسپرده اند . در واقع نظامی در پایـان داستان اسکندر نامه مدینهی فاضله یی در پیش روی اسـکندر قرار میدهد تا بداند که ایـن همه جنگ و خونریزی و تصاحب مال وجاه بی نتیجه خواهد بود، اگر انسان به چنین سرزمین ایده آل وخالی ازهر گونه ظلم و ستم دست یابد.» (یزدانی ،۱۳۸۰: ۹-۱۰۸)
نظامی در بیشتر بیتها از تشبیه ، مجاز ، استعاره ، کنایه و رمز استفاده کرده است و مخاطبین و خوانندگان را دریافتن معانی جدید به شکّ میاندازد و دچــار ابهـام مـیکند و از آنجا که وی در به کار بردن لغات عربی اصطلاحات علمی و فلسفی بیشتر استفـاده مـیکند برای یافتن معانی دقیق آن به تفسیر دقیق نیاز است و خودش معترف اسـت که در سـرودن آثـار خـود از زبـان رمز بیشتر بهره برده است بنابراین برای دریافت معنا و مفهوم ابیات نظامی باید بینـشی عـمیق داشـت تا از معـانی پـر نــغز آن بهره برد.
به نظر نگارنده حکیم گنجه دراسکندر نامه اثری جدّی ازمیهن گرایی وپرداختن به جنبههای ملّی،میهنی و تعصّبات کشـوری مثل فردوسـی در شـاهنامه نشـان نداده است و حتّی در شـرفنامه در جنگ ایران و روم به جای اینکه از دارا حمایت کند در بعضی ابیات به او و لشـکرش لقب (بیگانه) میدهد .
بـه ارمن در آمـــد چو دریـای تند صبا را شــد از گرد او پــای کند
علف در زمین گشت چون گنج گم زنعــل ستــوران بیگانــه ســم
( شر،۵-۱۳۴/۱۸۵)
امّا هدف نظامی از سرودن اسکندر نامـه آن است که به جای کشور محدود از همهی جهان و مردم زنده جهان سخن بگوید و دنیا آرمان شهری باشد که همه در آن به صلح و آرامش برسند و ما نیز امیدواریم عاقبت زندگی بشردر مدینه فاضلهای باشد که هیچ کس دل به مادیّات و قید بنـدهای زندگی نبندند.این امر ممکن نخواهد شد مگر با ظهور صاحب الزّمان(عج تعالی) .
۱- مصدّر: مقدم داشته شدن، در صدر قراردادن کسی
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .