پایان نامه خیارات در مذاهب اسلامی

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

پایان نامه خیارات در مذاهب اسلامی

تعداد صفحات :۲۴۶

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

 چکیده

مقاله حاضر در ۷ فصل بیان شده است. در فصل اول تعریف چند واژه و معنی لغوی و اصطلاحی خیارات در مذاهب اسلامی را بیان می کند. واژه هایی از فبیل عقد، خیار، اقاله، بیع، لزوم حکمی و حقی و …. را تعریف کرده است. در فصل دوم انواع و اقسام خیارات مشترک در مذاهب اسلامی را بیان می کند. در این فصل انواع خیار در مذاهب شیعه و سنی و انواع خیار در مذهب حنفیه و شافعیه و حنبلیه را مشخص می کند. در بین علمای شیعه و اهل سنت خیار به انواع گوناگونی تقسیم شده است :
لمعه و شرح لمعه خیارات را به چهارده قسم تقسیم کردند و آنها عبارتند از :
۱ – خیار مجلس ، ۲ – خیار حیوان ، ۳ – خیار شرط ، ۴ – خیار تأخیر ، ۵ – خیار چیزهایی که در همان روز فاسد می شوند ، ۶ – خیار رؤیت ، ۷ – خیار غبن ، ۸ – خیار عیب ، ۹ – خیاد تدلیس ، ۱۰ – خیار اشتراط ، ۱۱ – خیار شرکت ، ۱۲ – خیار تعذّر تسلیم ، ۱۳ – خیار تبعض صفقه ، ۱۴ – خیار تفلیس .
در فصل سوم به خیار مجلس در مذاهب اسلامی و مذاهب امامیه پرداخته می شود.
در فصل چهارم به خیار شرط در مذاهب اسلامی پرداخته می شود. شرط: عقد مجموعه ای هماهنگ شده است و هر چه در این مجموعه گنجانیده شود جزئی از عقد است . خواه در شمار تعّهد های اصلی باشد یا تبعی . شروط ضمن عقد چیزی جدا و مستقل از مفاد عقد نیست . بنابراین ، چون در حقوق ، شرط به طور معمول به تعهد های فرعی و تبعی گفته می شود به این اعتبار از اصل قرار داد فاصله می گیرد ، خود ، نظریه خاصی را به وجود آورده است .
رابطه عقد و شرط ، به ویژه در جایی که یکی از آن دو فاسد است ، یکی از مباحث پیچیده و مورد اختلاف حقوقی را تشکیل می دهد .
قبل از هر چیز شناخت معنای واژه شرط ضروری می نماید . این کلمه در عرف دو معنا دارد که یکی حدثی و دیگری معنای اسمی محسوب می شود .
خیار شرط در مذهب شافعیه: خیار شرط یکی از اقسام خیار است و در هر عقدی که خیار مجلس جایز باشد خیار شرط نیز جایز است . خیار شرط بدون تعیین مدت و یا از سه روز زیاد تر ، بیع را باطل می کند چون از انس روایت شده است .
« انّ رجلاً اشتری من رجلٍ بعیراً و اشترط الخیار اربعه ایامٍ فابطَلَ رسولُ الله ( ص ) و قال الخیار ثلاثه ایامٍ . »
انس روایت می کند ، شخصی از شخص دیگری ، شتری را خرید و چهار روز را برای پشیمانی شرط کرد حضرت محمد ( ص ) بیع را باطل نمود و گفت خیار شرط تا سه روز است و زیادتر عقد را باطل می کند ، چون اغلب مایحتاج و نواقص بیع در سه روز رفع می گردد .
بنابراین اگر مدت را مطلق یا مدت مجهول یا بیشتر از سه روز قرار دهند خیار باطل است و مدت مشروطه را از زمان شرط احتساب می کنند و خواه شرط در خود عقد باشد و یا در مجلس عقد باشد .

در فصل پنجم خیار عیب در مذاهب اسلامی بررسی می شود. اسقاط در خیار عیب در مذهب حنفی
خیار عیب به چند لحاظ ساقط می گردد :
۱ – اگر مشتری بعد از اطلاع به عیب ؛ با قدرت بر ردّ آن ، آن را نگه داشت و ردّ نکرد ؛ دلیل بر رضایت اوست و خیار ساقط می گردد ؛ مثلاً اگر اطلاع به عیبی در مبیع کرد پس آن را پوشید و یا به خاطر نیاز و حاجتی بر آن سوار شد دلالت بر رضایت مبیع دارد ؛ هر چند سوار شدن به خاطر چگونگی راه رفتن آن باشد و یا پوشیدن لباس به خاطر اینکه ببیند اندازه او است یا خیر ؟ بوسیله خیار عیب نمی تواند ردّ بکند و از این جمله استفاده می شود که رضایت فقط به قول نیست بلکه به عمل نیز است .
۲ – اگر عیب هنگام خرید و فروش یا بعد از آن در دست بایع به وجود آید بر خلاف آنچه قبل از بیع در دست بایع به وجود آید و برطرف گردد و سپس نزد مشتری آن عیب برگردد ، او حق ردّ را ندارد یعنی خیار عیب ساقط شده است .
۳ – اگر مشتری ، مبیع را از ملک خود خارج کند ، یعنی اینکه آن را بفروشد و یا ببخشد و یا اقرار کند که مبیع برای دیگری است ، فرقی ندارد که بعد از رؤیت عیب باشد یا قبل از آن ؛ حق رجوع به نقضان را ندارد ؛ یا اینکه ؛ بعضی از مبیع را تصرف کند و یا تصرف او تصرفی باشد که از ملکش خارج نمی گردد ؛ مثل اجاره دادن یا رهن کردن ؛ بعد از اینکه اجاره یا رهن داد ، حق رجوع به نقضان را ندارد .
۴ – اگر بایع بعضی از مبیع را به مشتری بدهد و یا اینکه مشتری به بعضی از مبیع راضی باشد ، خیار عیب و رؤیت باطل می گردد .
۵ – علم به عیب در زمان بیع و یا وقت قبض ؛ خیار ساقط می گردد .
در فصل ششم خیار رؤیت در مذاهب اسلامی بررسی می شود. خیار رؤیت در مذهب حنفیّه: در تعریف رؤیت آمده است آنچه دلالت علم به مقصود کند .
اگر مشتری چیزی را بخرد در حالی که ندیده باشد بیع جایز است و وقتی که آن را دید برای او خیار است اگر بخواهد با دادن تمام ثمن مبیع را اخذ می کند و یا اینکه آن را رد می کند .
چنانچه بیع عین به عین باشد برای هر دو یعنی هم برای مشتری و هم برای بایع خیار ثابت است . ولی عین به دین باشد فقط برای مشتری خیار ثابت است و اگر دین به دین باشد بیع صرف است و فایده ای ندارد .
چنانچه مشتری چیزی را که ندیده است بخرد بایع حقّ مطالبه ثمن را ندارد ، چون عقد قبل از آن تمام نمی گردد.
خیار رؤیت ، بوسیله قول مشتری ؛ فسخ می گردد ، مانند اینکه مشتری بگوید ، من آن را رد کردم ولیکن در صحت ردّ آن ، باید بایع بدان آگاه باشد . خواه بدان راضی باشد و خواه ناراضی نباشد .
در فصل هفتم به خیار غبن در مذاهب اسلامی بیان می شود. خیار غبن در مذهب مالکیه: خیار غبن خیاری است که ثمن بیشتر و یا کمتر از آن چه عقلاء می گویند باشد و آن دارای دو شرط است :
۱ – جهل مغبون
۲ – غبن بیشتر از ثلث باشد .
مدت استفاده حق رجوع به غبن از فردای حصول علم به غبن تا یکسال خواهد بود .
مبیع به سبب غبن که مخالف عادت است رد نمی گردد مگر اینکه یکی از متبایعین ، تسلیم آن چه که طرف مقابلش به او از جهلش خبر می دهد بشود ؛ مثلاً مشتری بگوید من قیمت این کالا را نمی دانم تو به من این کالا را بفروش ؛ همچنان که تمام مردم می فروشند و بایع بگوید عرف ده درهم می خرند و مشتری کمتر از این مقدار می خرد ؛ و یا برعکس ، بایع بگوید که من قیمت آن را نمی دانم تو از من بخر همچنانکه سایر مردم می خرند و عرف ده درهم باشد و مشتری بیشتر از این مقدار بخرد ، مغبون می تواند مبیع را رد کند .
قابل ذکر است که در مذهب شافعیه خیار غبن مشاهده نشده است .
واژه های کلیدی: خیار مجلس، خیار عیب، خیار رویت، خیار غبن، مذاهب اسلامی، شافعی، حنبلی

 فهرست مطالب

مقدمه- ۱۰ –

تعریف چند واژه و معنی لغوی و اصطلاحی خیارات در مذاهب اسلامی- ۱۳ –

۱ – تعریف چند اصطلاح- ۱۳ –

عقد – ۱۵ –

لزوم حکمی و حقی – ۱۶ –

تعریف لغوی و اصطلاحی خیار- ۱۶ –

تعریف خیار – ۱۶ –

خیار در اصطلاح فقه- ۱۹ –

انواع و اقسام خیارات مشترک در مذاهب اسلامی- ۲۲ –

انواع خیار- ۲۲ –

انواع خیار در مذهب حنفیه- ۲۳ –

انواع خیار در مذهب شافعیه – ۲۴ –

خیار در مذهب حنبلیه به شش قسم تقسیم می شود – ۲۴ –

اقسام خیارات مشترک در مذاهب اسلامی- ۲۴ –

خیار مجلس در مذاهب اسلامی- ۲۶ –

خیار مجلس در مذهب امامیه- ۲۶ –

سند خیار مجلس- ۲۶ –

خیار مجلس در مذهب حنفی- ۲۸ –

ازث و خیار مجلس در مذهب حنیفه- ۲۸ –

خیار مجلس در مذهب شافعیه- ۲۹ –

ارث در خیار مجلس در مذهب شافعی- ۳۰ –

خیار مجلس در مذهب حنبلی- ۳۱ –

خیار مجلس به سه امر ساقط می شود – ۳۳ –

خیار شرط در مذاهب اسلامی- ۳۶ –

شرط- ۳۶ –

معنای اولی  حدثی – الزام و التزام- ۳۶ –

معیوب و هلاکت مبیع در مدت خیار درمذهب امامیه- ۴۱ –

تلف مبیع در خیار شرط مذهب امامیه- ۴۲ –

الف » صورت تلف مبیع در دست مشتری- ۴۲ –

ب – صورت تلف ثمن در دست مشتری- ۴۳ –

۱ – تلف ثمن در دست مشتری ( بعد از رد آن توسط بایع ) – ۴۳ –

۲ – تلف ثمن در دست بایع ( قبل از رد به مشتری ) – ۴۳ –

خیار شرط برای اجنبی در مذهب امامیه- ۴۴ –

اسقاط خیار شرط در مذهب امامیه- ۴۵ –

قول مخالف – ۴۶ –

خیار تخلف شرط در مذهب امامیه- ۴۹ –

۱ – خیار تخلف از شرط صفت – ۵۰ –

خیار تخلف از شرط نتیجه – ۵۰ –

خیار تخلف از شرط فعل – ۵۱ –

احکام مشترک خیار شرط در مذهب حنفیه- ۵۴ –

خیار شرط برای اجنبی در مذهب حنفیه- ۵۶ –

اسقاط خیار شرط در نزد حیفیه- ۵۷ –

الف : سقوط خیار شرط بالضروره- ۵۷ –

ب : اسقاط لفظی به طور صریح- ۵۸ –

ج : اسقاط خیار به صورت دلالی- ۵۸ –

۲ – اسلام – ۵۸ –

فسخ خیار در حضور بایع در مذهب حنفیه- ۵۹ –

خیار شرط در تعدد مشتری و مبیع در مذهب ابو حنیفه- ۶۳ –

وکالت خیار شرط در مذهب ابو حنیفه- ۶۴ –

خیار شرط در مذهب ماملکیه- ۶۵ –

مدت خیار شرط در مذهب مالکیه- ۶۷ –

خیار شرط برای اجنبی در مذهب مالکی- ۶۷ –

اسقاط خیار شرط در مذهب مالکیه- ۶۷ –

خیار شرط در حضور بایع و مشتری در مذهب مالکی- ۶۷ –

وکالت دو خیار شرط در مذهب مالکی- ۶۸ –

تملیک مبیع در زمان خیار شرط در مذهب مالکی- ۶۹ –

تعدد مبیع در خیار شرط در مذهب مالکیه- ۷۲ –

خیار شرط در مذهب شافعیه- ۷۴ –

مدت خیار شرط در مذهب شافعی- ۷۵ –

خیار شرط برای اجنبی در مذهب شافعی- ۷۶ –

ارث در خیار شرط در مذهب شافعی- ۷۸ –

تعدد مبیع و مشتری در مذهب شافعی- ۷۸ –

تلف مبیع در زمان خیار در مذهب شافعی- ۷۹ –

تملیک مبیع در زمان خیار در مذهب شافعی- ۸۰ –

نماء و زیادتی در مبیع در مذهب شافعی- ۸۱ –

خیار شرط در مذهب حنبلی- ۸۱ –

خیار شرط برای اجنبی در مذهب حنبلی- ۸۲ –

ارث در خیار شرط در مذهب حنبل- ۸۳ –

اسقاط در خیار شرط و مذهب حنبل- ۸۳ –

وکالت در خیار شرط در مذهب حنبلی- ۸۴ –

اتلاف مبیع در زمان خیار در مذهب حنبلی- ۸۵ –

نماء و زیادتی در خیار شرط در مذهب حنبلی- ۸۶ –

خیار عیب در مذاهب اسلامی- ۸۷ –

تلف مبیع در نزد بایع و مشتری در مذهب امامیه- ۹۱ –

برائت از عیوب در مذهب امامیه- ۹۲ –

عیب جدید در مذهب امامیه- ۹۲ –

ردّ مبیع معیوب بطور فوری یا تراخی در مذهب امامیه- ۹۴ –

تعدد مبیع و مشتری در مذهب امامیه- ۹۵ –

اختلاف بایع و مشتری در خیار عیب در مذهب امامیه- ۹۷ –

چگونگی ردّ مبیع معیوب در مذهب حنفی- ۱۰۳ –

همزمانی عیب فعلی با عیب اولیه در مذهب حنفی- ۱۰۴ –

نمائات و زیادی در مبیع معیوب در مذهب حنفی- ۱۰۵ –

منفصله دو نوع است – ۱۰۶ –

صورت اول – ۱۰۷ –

صورت دوم – ۱۰۷ –

صورت سوم – ۱۰۷ –

ارث در خیار عیب در مذهب حنفی- ۱۰۸ –

رد مبیع معیوب در مذهب حنفی- ۱۰۸ –

عیوب باطنی در مبیع در مذهب حنفی- ۱۰۹ –

اختلاف بایع و فروشنده در مذهب حنفی- ۱۰۹ –

اسقاط در خیار عیب در مذهب حنفی- ۱۱۱ –

خیار تصریه عیب در مذهب حنفی- ۱۱۳ –

خیار عیب در مذهب مالکیه- ۱۱۴ –

ردّ خیار مبیع عیب در مذهب مالکی- ۱۱۵ –

نماء و زیادتی در خیار عیب در مذهب مالکی- ۱۱۶ –

تعدد مبیع و مشتری در مذهب مالکی- ۱۱۷ –

برائت از عیوب در مذهب مالکی- ۱۱۷ –

اختلاف بایع و مشتری در مذهب مالکی- ۱۱۸ –

اسقاط خیار در مذهب مالکی- ۱۲۱ –

تصریّه در مذهب مالکی- ۱۲۲ –

عیوب باطنی در مذهب مالکی- ۱۲۳ –

خیار عیب در مذهب شافعیه- ۱۲۳ –

عیب جدید در مذهب شافعی- ۱۲۵ –

ردّ مبیع معیوب به طور فوری در مذهب شافعی- ۱۲۶ –

نماء و زیادتی در مبیع در مذهب شافعی- ۱۲۷ –

تعدد مبیع و مشتری در مذهب شافعی- ۱۲۸ –

برائت از عیوب در مذهب شافعی- ۱۲۹ –

قول اول – ۱۲۹ –

قول دوم – ۱۳۱ –

اختلاف بایع و فروشنده در مذهب شافعی- ۱۳۱ –

حالت اول – ۱۳۱ –

حالت دوم – ۱۳۲ –

حالت سوم – ۱۳۲ –

حالت چهارم – ۱۳۳ –

اسقاط خیار عیب از عیوب در مذهب شافعی- ۱۳۴ –

حکم تصریه در مذهب شافعی- ۱۳۴ –

تلف مبیع در مذهب شافعی- ۱۳۵ –

عیوب باطنی در مذهب شافعی- ۱۳۵ –

خیار عیب در مذهب حنبلی- ۱۳۷ –

عیب جدید در مذهب حنبلی- ۱۴۰ –

رد مبیع به طور تراخی و عدم حضور بایع در مذهب حنبلی- ۱۴۲ –

تعدد مبیع معیوب و مشتری در مذهب حنبلی- ۱۴۲ –

نماء و زیادتی در خیار عیب در مذهب حنبلی- ۱۴۴ –

برائت از عیوب در مذهب حنبلی- ۱۴۵ –

اختلاف بایع و خریدار در خیار عیب در مذهب حنبلی- ۱۴۶ –

صورت اول – ۱۴۶ –

صورت دوم – ۱۴۷ –

صورت سوم – ۱۴۷ –

تلف مبیع در مذهب حنبلی- ۱۵۲ –

عیوب باطنی در مذهب حنبلی- ۱۵۳ –

خیار عیب در مذهب حنفیه- ۱۵۳ –

خیار رؤیت در مذاهب اسلامی- ۱۵۵ –

خیار رؤیت در مذهب امامیّه- ۱۵۵ –

فوریت و تراخی در مذهب امامیه- ۱۶۰ –

فسخ خیار رؤیت برای بایع و مشتری در مذهب امامیه- ۱۶۰ –

اسقاط خیار رؤیت در مذهب امامیّه- ۱۶۱ –

خرید لباس نیم دوز با شرط اتمام آن در مذهب امامیه- ۱۶۲ –

اختلاف بین بایع و مشتری در خیار رؤیت در مذهب امامیه- ۱۶۲ –

شرط سقوط خیار رؤیت در عقود مذاهب امامیه- ۱۶۳ –

خیار رؤیت در مذهب مالکیه- ۱۶۴ –

رؤیت مبیع قبل از عقد در مذهب مالکی- ۱۶۶ –

خیار رؤیت در مذهب شافعیه- ۱۶۸ –

۱ – قول اول ( قدیم ) – ۱۶۸ –

۲ – قول دوم ( جدید ) – ۱۶۸ –

رؤیت مبیع قبل از عقد در مذهب شافعی- ۱۶۹ –

نمونه برداری در خیار رؤیت شافعی- ۱۷۱ –

خیار رؤیت در مذهب حنبلی- ۱۷۱ –

نمونه برداری در خیار رؤیت در مذهب حنبلی- ۱۷۵ –

رؤیت قبل از عقد در مذهب حنبلی- ۱۷۵ –

خیار رؤیت در اختلاف بایع و مشتری در مذهب حنبلی- ۱۷۶ –

خیار رؤیت در مذهب حنفیّه- ۱۷۷ –

رؤیت مبیع قبل از عقد در مذهب حنفی- ۱۷۸ –

خیار رؤیت در اختلاف بایع و مشتری در مذهب حنفی- ۱۸۰ –

خیار غبن در مذاهب اسلامی- ۱۸۲ –

خیار غبن در مذهب امامیه- ۱۸۲ –

کاشف شرعی – ۱۸۳ –

کاشف عقلی – ۱۸۳ –

خیار برای مغبون چگونه ثابت می شود ؟ – ۱۸۵ –

خیار غبن در مذهب حنفیه- ۱۸۷ –

خیار غبن در مذهب مالکیه- ۱۸۸ –

خیار غبن در مذهب حنبلی- ۱۸۹ –

خیار تأخیر و تبعض صفقه در مذاهب امامیه و حنفیه- ۱۹۰ –

بیان چند مسأله در مذهب امامیّه- ۱۹۰ –

خیار تأخیر در مذهب امامیه- ۱۹۰ –

خیار نقد ( خیار تأخیر ) درمذهب حنفیه- ۱۹۲ –

خیار تبعض صفقه در مذهب امامیه- ۱۹۴ –

خیار تفریق صفقه در مذهب حنفیّه- ۱۹۷ –

اما خیار مجلس – ۲۰۵ –

اسقاط خیار در مذهب امامیه- ۲۲۰ –

تدلیس ( تصریه ) در مذهب امامیه- ۲۴۳

مقدمه

حمد و سپاس خدای را که ما را به حقانیّت اسلام آشنا کرد وبه صراط مستقیم هدایت نمود ودرود بر حضرت خاتم المرسلین صلی الله علیه و آله که خدای تعالی او را بر امت اسلامی با شریعت یکتاپرستی مبعوث نمود و درود بر آل او مخصوصاً صاحب الزمان ( عج ) منجی عالم بشریت که هادیان و راهنمایان بشر در طول تاریخ هستند و درود بر شهیدان راه حق و امام شهیدان خمینی روح خدا .

اما فقهای نخستین همان محدثان و مفصران و حافظان قرآن بودند که مسائل فقهی را به مردم می آموختند از جمله آنها حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و عبد الله بن مسعود و ………… را می توان نام برد ولی در قرون بعدی ، یعنی در قرن دوم و سوم هجری ، با پیچیده تر شدن مسائل جامعه و رشد فکری جامعه اسلامی پایه های مکاتب کلامی مانند معتزلی و اشعری و همچنین مذاهب فقهی مانند حنفی ، مالکی – شافلی حنبلی به روش معمول و مصطلح آن گذاشته شد و در قرنهای بعدی به سیر خودش ادامه داد .

مسلمین از زمان ، رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله بر سر مسأله امامت اختلاف پیدا کردند  واین اختلافات با گذشت زمان بیشتر و عمیق تر گشت و موجب شد تا امت اسلامی به یکی از مذاهب و مکاتب فقهی و عقلی روی بیاورند و در مقابل مذهب دیگری قرار بدهند و مع الاسف این تضارب آراء و افکار مختلف به جای تقویت جامعه مسلمین شود ، باعث تضعیف مسلمین در مسایل سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام گردید که هنوز هم سوء استفاده های زیادی از جانب استعمارگران از تفرّق ملل اسلامی می برند ؛ بعنوان نمونه شاید بتوان گفت که تأسیس فرق ضالّه مانند و هابیت ، بهائیت و غیره در راستای اهداف پلید مزوّرانه استعمارگران می باشد .

حال با عنایت به مطلب یاد شده اگر بتوان این اختلاف را بررسی کرد و کینه ها و عقده های گذشته را کنار گذاشت و در بین مسلمین با توجه به مصداق آیه شریفه « واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا »   اتحاد برقرار کرد ؛ موجب تقویت مسلمین و در نتیجه استقلال آنها و هویت حقیقی آنها که همان « امت واحده اسلامی » می باشد ، خواهد شد .

به قول حافظ :

زفکر تفرقه باز آی ، تا شوی مجموع                     به حکم آنچه شد اهرمن ، سروش آمد

تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه ، بخصوص در حال حاضر بعد از رحلت امام که تحرک بخشیدن این مرکز بزرگ و حساس را همیشه مد نظر داشتند ، پیدا شدن  طلایه ها وحدت را نوید می دهد .

امید است ، در آتیه نزدیک ، امت اسلامی فارغ از تعصبات درون مذهبی و گرایشات سرشار از محبت و نوع دوستی امّت اسلامی را بدست آورند .

 

فصل اول

تعریف چند واژه و معنی لغوی و اصطلاحی خیارات در مذاهب اسلامی

۱ – تعریف چند اصطلاح

می دانیم که هر علمی مقدمه و موضوع و بخشها و قسمتهای مخصوص و مشخصی را داراست که حیطه آن علم را مشخص می نماید .

علم فقه نیز به تبع این قانون کلی تعاریف و موضوعات گسترده ای را در بر می گیرد که شناخت و فهم آنها برای درک مفاهیم و قوانین کلی و اساسی لازم و ضروری است .

مفاهیم و کلمات مشخصی در متون فقهی معاملاتی وجود دارد که تعاریف مختصری را در اینجا برای هر کدام از مفاهیم ذکر می کنیم .

عقد جایز عقدی است که طرفین معامله یعنی خریدار و فروشنده می توانند معامله را به دلخواه خود فسخ کرده و خود را از مقررات عقد انجام شده معاف کنند از جمله عقد هبه . البته لازم به ذکر است که در بین فقها در مورد جواز یا لزوم بعضی از عقود اختلاف نظر وجود دارد .

لزوم مقررات خاصی را برای عقود ایجاد می کند که به دلخواه خود و بدون عذر شرعی نمی توانند آن عقود را به هم بزنند مثلاً عقد بیع ، عقد لازمی است که تنها در صورت وجود شرایط خاصی ، این لزوم از بین می رود . مثلاً در عقد بیع خیار مجلس وجود دارد که ضروروت و لزوم بیع را تا حدی تحت الشعاع خود قرار می دهد .

اقاله ، به هم زدن معامله و از بین بردن آثار بیع است . مثلاً بعد از انجام عقد ، یکی از طرفین می گوید که عقد را به هم بزنیم و اگر طرف دیگر راضی باشد ، معامله کان لم یکن خواهد بود .

اقاله به معنی لغوی گذشت از خطا و رهائی از ابتلا و به معنی اصطلاحی انصراف متعاملین از معامله و انحلال عقد با رضایت طرفین است . به اقاله تفاسخ و تقایل نیز گویند . همچنانکه عقد با توافق طرفین انعقاد می یابد با تفاسخ آنان نیز از بین می رود . قانون این امر را تجویز کرده است .

فسخ دارای خصوصیات ذیل است :

الف : اثر عقد معین یا ایقاع معین را از بین برده و به حالت زمان حدوث عقد یا ایقاع

( در حدود امکان و قدرت ) بر می گرداند این اختلاف در بین فقها هست که فسخ از حین وقوع عقد مؤثر است یا از حین فسخ به نظر راجح این است که فسخ از حین فسخ مؤثر است .

بیع ، انتقال عینی از شخصی به دیگری است در مقابل عوض مقدّر که از روی رضایت طرفین انجام می شود   .

و به نظر شیخ انصاری انشای تملیک عین به مال است   .

عقد عبارت است از این که یک یا چند نفر در برابر یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد . به تعبیر دیگر عقد از اسباب تملک به شمار می رود زیرا به وسیله عقد می توان مالک عین یک مال یا منافع آن شد .

قانون مدنی در تعریف عقد اکتفا به عقد عهدی کرده که به موجب آن شخص انجام امری را که مورد قبول دیگری است به گردن گیرد و عهده دار آن شود که اگر انجام ندهد قانوناً اجبار و الزام می شود و حال آن که عقد تملیکی هم وجود دارد که عین مال از طرف کسی به دیگری انتقال یابد .

خیارات کلمه عربی است و جمع مؤنث خیار است . در اصطلاح قانون حقوقی حقی است برای متبایعین یا یکی از آنها که می تواند عقل لازم را به هم زند .

عقد :

اجرای معامله است بین خریدار و فروشنده که در گذشته با ذکر الفاظ انجام می شد ولی امروزه لفظ استعمال چندانی ندارد .

لزوم حکمی و حقی :

( فقه – مدنی ) هر گاه طرفین یک عقد لازم نتوانند در آن شرط خیار کنند لزوم آن عقد لزوم حکمی است مانند لزوم عقد نکاح و عقد ضمان . و هر گاه بتوانند در آن عقد ، شرط خیار کنند و به این ترتیب لزوم آن را برای مدتی از بین ببرند لزوم عقد مزبور را لزوم حقی گویند مانند لزوم بیع زیرا در عقد بیع می توان شرط خیار نمود .

۱ – شرط در عرف به معنای رسم و شیوه نیز استعمال می شود.

۲ – شرط در اصطلاح به معنای مطلق عهد است .

۳ – شرط در علم اصول آنچه از عدم آن ، عدم چیزی دیگر لازم آید .

تعریف لغوی و اصطلاحی خیار

تعریف خیار :

برای آشنایی با بحث خیارات و احکام آنها ، لازمست در ابتدا به تعریف خیار بپردازیم :

تعاریف مختلفی برای خیار ارائه شده است . صاحب جواهر فرموده اند : خیار به معنی اختیار و انتخاب یعنی ترجیح یکی از دو شق قضیه است .

اما در اینجا  ، این معنی مورد نظر نیست بلکه به معنای مالکیت و تسلط پیدا کردن بر اقرار به عقد یا از بین بردن آن است ، که بعد از وقوع عقد به مدت معلومی می تواند عقد را به هم بزند ( معنای اول معنای لغوی و دومی اصطلاح فقهی است ) و شکی نیست که خیار ثابت بلکه ضروری است که وجود داشته باشد .

در مکاسب این گونه آمده است : خیار در لغت اسم مصدر است از اختیار . و در نظرات جماعتی از متأخرین به معنای فسخ عقد است . همان گونه که در جایی از الایضاح اشاره شده است که در عقد جائز و فضولی وجود دارد . و در میراث مربوط به زیاده از ثلث می شود .

خیار در کتب حقوقی   به معنای تسلط بر ازاله اثر حاصل از عقد است . در قانون مدنی ، تعریفی از آن نشده است زیرا ماهیت آن تا اندازه ای بدیهی است و تعریف فقهی بالا نیز از مفهوم عرفی خیار گرفته شده است . بنابراین تسلط قانونی شخص در اضمحلال عقد را خیار گویند . خیار ممکن است ناشی از تراضی طرفین باشد (

مانند خیار شرط ) یا ناشی از حکم قانون باشد مانند خیار مجلس ( ماده ۳۹۷ ق . م ) عقد خیاری آنست   که برای طرفین یا یکی از آنها یا برای ثالثی اختیار فسخ باشد . چنانکه می دانیم در عقد لازم می توان با توافق ، آنرا به عقد خیاری تبدیل کرد و اختیار فسخ را نه تنها برای هر یک از طرفین ، حتی برای شخص دیگری که قبلاً از بین طرفین مشخص است تفویض کرد .

به این ترتیب طرفین معامله هر وقت خواستند می توانند با استفاده از اختیار فسخ عقد آن را منحل سازند . می دانیم که عقد اجاره از عقود لازم است و برای مدت معین واقع شده است موجر یا مستأجر برای خود حق فسخ اجاره را مثلاً پس از شش ماه یا فروش یا خرید خانه قائل می شوند که اگر از این حق استفاده کردند عقد انحلال پیدا می کند و اگر استفاده نکردند عقد ادامه می یابد .

شرط فسخ یا اختیار فسخ غیر از حق فسخ است که در قانون در موارد معینی بدون ایجاد شرط فسخ برای احد طرفین یا هر دوی آنها قائل شده است . حق فسخ حق قانونی ولی شرط فسخ شرط قرار دادی است .

فسخ معامله به موجب خسارات که در قانون مدنی ذکر شده است و هر یک از آنها با حصول و وقوع خود حق فسخ ایجاد می کند به حکم قانون برقرار شده است مثل اختیار فسخ معامله به علت معیب بودن مبیع .

اما فسخ عقد به موجب شرط ضمن عقد نتیجه قرار داد و توافق طرفین است مثل این که خریدار خانه در ضمن بیع شرط کند که تا مدت یک ماه حق دارد معامله را فسخ نماید . خیار در اصطلاح عبارت است از ملکیت و تسلط برای فسخ عقد ، به این معنی که صاحب حق خیار ، مالک فسخ عقد باشد یعنی اختیار به هم زدن معامله یا باقی گذاردن آنرا داشته باشد .

شیخ انصاری در تعریف خیار به « ملک فسخ عقد » توضیح داده اند که این تعبیر به خاطر یادآوری این نکته است که خیار از حقوق است نه از احکام ، بنابراین اجازه و ردّ فضولی ، تسلط بر فسخ عقود جائزه که از احکام هستند از تحت تعریف خیار خارج اند .

حق خیار ، مانند ملکیت از امور اعتباری بوده و دارای ارزش و بهایی است و بر آن آثار و احکامی مترتب می باشد .

گاهی خیار را این چنین تعریف کرده اند : مالک بودن کسی اقرار عقد را یا فسخ و ازاله آن را ، و این تعریف متأخیرن است   .

خیار در اصطلاح فقه

خیار در اصطلاح عبارت است از ملک فسخ عقد ، بدین معنی که صاحب حق خیار مالک فسخ عقد باشد یعنی اختیار بهم زدن معامله یا باقی گذاردن آن را داشته باشد   .

محقق شیخ انصاری می گوید ؛ در تعریف خیار که به ملک فسخ عقد تعبیر شده است ، شاید به خاطر تنبیه به این نکته باشد که خیار از حقوق است نه احکام ، بنابراین اجازه ورد عقل فضولی ، تسلط بر فسخ عقود جایزه که از احکام هستند از تحت تعریف خیار خارج هستند ، حق خیار مانند ملکیت از امور اعتباری است و دارای ارزش و بهایی است و برآن آثار و احکامی مترتب است .

و گاهی خیار را این چنین تعریف کرده اند : کسی که اقرار عقد یا فسخ و از اله آن مالک باشد   . و این تعریف در جواهر الکلام نیز آمده است :

« خیار ، تملیک اقرار عقد و ازاله آن بعد از وقوع مدت معلوم است و فی الجمله شیک در ثبوت آن نیست بلکه آن مانند ضروریات است هر چند که اصل در بیع لزوم است یعنی بناء آن بر جواز نیست   .

در بین اهل سنت خیار به معانی زیر تعریف شده است :

خیار اسمی از اختیار است و آن طلب بهترین دو امر در امضاء بیع و یا رد آن است ؟

و خیار به معنی برگزیدن و اختیار دادن به فروشنده و خریدار به صحت بیع یا فسخ آن بعد از دانستن صحت بیع و بطلان آن و شارع مقدس حضرت محمد ( ص ) برای رفع حال متعاقدین در هر عقدیکه در مقابل عوض ، صیغه بیع در آن اجراء گردد خیار تجویز نموده ، لکن در هر چیزی که صیغه بیع در آن اجراء نگردد مانند شفعه ، هبه  ، ابراء ، نکاح ، نذر و صداق و مساقات وامثال اینها خیار نیست   .

خیارات آنچنان رابطه تنگاتنگ با معاملات دارد که کاملاً می توان ادعا نمود از هنگام تشکیل جوامع بشری که انسانها به معامله با یکدیگر پرداخته اند بیگانه با خیار که امری عقلایی است نبوده اند ، اگر چه دو خیار مجلس و حیوان از احکام تأسیس دین مقدس اسلام به شمار می آیند همانطوریکه امام خمینی « ره » فرموده اند « حقیقت خیار یک چیز است و آن حقیقت عرفی است در تمام موارد شرعی بودن و عقلایی نبودن خیار مجلس و حیوان شناخته شده نزد عرف ، شرعاً در این دو مورد قرار داده شده است » بنابراین صرف نظر از دو خیار یاد شده تاریخ خیار در جوامع بشری به دوران ماقبل تاریخ هم می رسد و نمی توان مبدأ معینی برای آن تعیین کرد و از آنجا که امر خیار امر عقلایی است نمی توان هیچ یک از انواع آن را از نظر تاریخی بر دیگری مقدم شمرد .

قوم عرب نیز از این امر مستثنی نیست ، اعراب حتّی رسوم دیگر ملل را پذیرا بودند و در دوران جاهلیت از ایرانیان و رومی ها ، قوانینی را اتّخاذ کرده بودند ، که در امر خرید و فروش آنها را به کار می بردند .

فصل دوم

انواع و اقسام خیارات مشترک در مذاهب اسلامی

انواع خیار

در بین علمای شیعه و اهل سنت خیار به انواع گوناگونی تقسیم شده است :

لمعه و شرح لمعه خیارات را به چهارده قسم تقسیم کردند و آنها عبارتند از :

۱ – خیار مجلس ، ۲ – خیار حیوان ، ۳ – خیار شرط ، ۴ – خیار تأخیر ، ۵ – خیار چیزهایی که در همان روز فاسد می شوند ، ۶ – خیار رؤیت ، ۷ – خیار غبن ، ۸ – خیار عیب ، ۹ – خیاد تدلیس ، ۱۰ – خیار اشتراط ، ۱۱ – خیار شرکت ، ۱۲ – خیار تعذّر تسلیم  ، ۱۳ – خیار تبعض صفقه ، ۱۴ – خیار تفلیس .

و در تحریر الوسیله حضرت امام ( ره ) خیارات به هفت قسم تقسیم شده است :

۱ – خیار مجلس ، ۲ – خیار حیوان ، ۳ – خیار شرط ، ۴ – خیار غبن ، ۵ – خیار تأخیر ، ۶ – خیار رؤیت .

در شرایع الاسلام و شرح آن جواهر الکلام خیارات را به پنج قسم تقسیم کرده اند :

۱ – خیار مجلس ، ۲ – خیار حیوان ، ۳ – خیار شرط ، ۴ – خیار غبن ، ۵ – خیار تأخیر .

انواع خیار در مذهب حنفیه

در مذهب حنفیه و اصحاب او خیار را به دسته های تقسیم می کنند که با توجه به کتب حنفی ها می توان به دسته های زیر نام برد :

۱ – خیار شرط ، خیار رؤیت ، خیار استحقاق ، خیار عیب ، خیار تکشّف و خیار غبن   .

۲ – خیار شرط ، خیار رؤیت ، خیار عیب  ، خیار ملک یا خیار تعیین   .

۳ – خیار در کتاب الدرر به سه باب تقسیم شده است ؛ خیار شرط  ، خیار رؤیت ، خیار عیب   .

۴ – خیارات را به شانزده دسته تقسیم کرده است :

خیار تعیین ، خیار غبن ، خیار نقد ، خیار کمیت ، خیار استحقاق ، خیار تغریر فعلی ؛ خیار کشف ؛ خیار خیانت ؛ خیار وصف و مرغوب فیه ؛ خیار تعویض صفقه ؛ ظهور بیع مستأجره یا مرهونه ؛ خیار شرط ؛ خیار رؤیت ، خیار عیب ؛ خیار مجلس ؛ خیار جس .

انواع خیار در مذهب مالکیه :

خیار در مذهب مالکیه به پنج قسم تقسیم می شود که عبارتند از :

۱ – خیار مجلس ، ۲ – خیار شرط ، ۳ – خیار عیب ، ۴ – خیار رؤیت ، ۵ – خیار غبن .

انواع خیار در مذهب شافعیه :

خیار در مذهب شافعیه در وهله اول به دو قسم تقسیم می شود :

الف – خیار تشیّه ب – خیار نقیصه .

خیار تشیّه سبب آن خیار مجلس و خیار شرط می باشد .

و خیار نقیصه سبب آن ، خلف لفظی ، تغریر فعلی ، قضاء عرفی ، عیب ، تلقی الرکبان ، خیارنجش می باشد .

که مجموعاً با خیار رؤیت نه قسم خیار در مذهب شافعیه می باشد .

انواع خیار در مذهب حنابله

خیار در مذهب حنبلیه به شش قسم تقسیم می شود :

۱ – خیار مجلس ، ۲ – خیار شرط ، ۳ – خیار عیب ، ۴ – خیار تدلیس ، ۵ – خیار رؤیت ، ۶ – خیار غبن .

اقسام خیارات مشترک در مذاهب اسلامی که مورد بررسی قرار گرفته :

۱ – خیار مجلس ، ۲ – خیار شرط ، ۳ – خیار عیب ، ۴ – خیار رؤیت ، ۵ – خیار غبن .

دو قسم از خیارات که در مذهب امامیه و حنفیه مشترک هستند عبارتند از :

۱ – خیار تبغض صفقه

۲ – خیار تأخیر .

 فصل سوم

خیار مجلس در مذاهب اسلامی

120,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

پیوندها

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.