2,043 views
عنوان :
تعداد صفحات :۳۰۱
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
زبان ابزار بیان و انتقال مفاهیم و اندیشه های افراد بشر است. هر چقدر این ابزار، غنی تر و منظمتر باشد، مفاهیم و اندیشه ها صحیحتر و آسانتر منتقل میشوند. زبان، این پدیدهٴ اجتماعی ِ بدیهی و در عین حال پیچیده، همراه با دیگر تحولات جامعه دچار تغییر میشود. در دنیای امروز با گسترش تکنولوژی و پیشرفت و تحول علوم مختلف، برای بیان و توصیف مفاهیم نیاز به ساختن و پرداختن واژه ها بیش از پیش احساس میشود. در چنین موقعیتی بهتر مینماید که هر زبانی به جای وام گیری و جایگزینی واژه های بیگانه و تأثیر پذیری از زبانهای دیگر و در نتیجه آن فراموشی واژه های بومی، استعدادهای درونی خود را بروز دهد و با به کارگیری علم ساختواژه ،از طبیعی ترین فرایندهای ساخت و پرداخت واژه ها در زبان خود، یعنی اشتقاق (وندافزایی اشتقاقی )و تصریف (وندافزایی تصریفی) سود بجوید. مادهٴ اصلی اشتقاق و تصریف در اکثر زبانها ستاکهای فعلی اند که با افزودن وندهای مختلف به آنها می توان مقولات و مفاهیم جدیدی ساخت. هر چقدر از تعداد ستاکهای فعلی و وندهای کمتری استفاده شود، از دو فرایند اشتقاق و تصریف سود کمتری میتوان برد. خوشبختانه در زبان فارسی از لحاظ تعداد افعال و وندها مشکلی نداریم اما از فرایند اشتقاق به خوبی استفاده نکرده ایم و فرایند تصریف نیز به خوبی معرفی نشده است. با این حال برای حفظ و غنای زبان فارسی میتوان ساختار آن را در قالب قواعد و اصولی منظم تدوین نمود تا از آفتهای مختلف دور نگه داشته شود.
این پژوهش سعی دارد در چارچوب ” نظریه حاکمیت و مرجع گزینی ” و به طور اخص طبق نظریه “نحوایکس تیره” ،وندهای اشتقاقی و تصریفی و چگونگی افزودن آنها به ستاکهای ساده فعلی در زبان فارسی نوشتاری و گفتاری معیار را بررسی نماید.
این پژوهش به جز فصل اول که در آن کلیات پژوهش مطرح شده بود، شامل چهار فصل دیگر است.
در فصل دوم، با مروری بر دیدگاه ساختگرایان و زایشیان در زمینهٴ ساختواژه، به بررسی آثار زبانشناسان غیر ایرانی و ایرانی که فرایند وند افزایی را تحت عناوینی از جمله اشتقاق، واژهسازی، تصریف یا واژهپردازی مطالعه کردهاند، پرداخته میشود. مطالعات ایرانیان در دو بخش پژوهشهای سنتی و نوین بررسی شده و مطالبی نیز درباره اشتقاق در زبان عربی و تاثیر آن بر دیدگاه دستور نویسان سنتی ایرانی مطرح خواهد شد.
در فصل سوم پس از معرفی برخی مفاهیم مربوط به فرایند وندافزایی، فهرست ستاکهای سادهٴ فعلی در زبان فارسی نوشتاری و گفتاری معیار همراه با صورتهای تصریفی و اشتقاقی آنها ذکر خواهد شد.
در فصل چهارم پژوهش با ارائهٴ نمودار کلی وندافزایی در زبان فارسی معیار، در دو بخش جداگانه به معرفی انواع وندافزایی پرداخته میشود. در بخش اول ِ فصل چهارم که وند افزایی تصریفی نام دارد، پس از معرفی تمام وندهای تصریفی که به ستاکهای فعلی میپیوندند، ویژگیها و تغییرات آوایی، معنایی، ساختواژی و نحوی حاصل از وند افزایی تصریفی و محدودیتهای این فرایند ذکر خواهند شد. و در بخش دوِم ِ فصل چهارم نیز که وند افزایی اشتقاقی نام دارد، به همان ترتیب عمل خواهد شد. علاوه بر آن سعی میشود در انتهای هر بخش به تفاوتهای دو گونهٴ نوشتاری و گفتاری معیار که در نتیجهٴ اعمال وند افزایی ایجاد میشوند، نیز اشاره شود.
فصل پنجم به ارائهٴ یافتهها ٬پیامدها و پیشنهادهایی برای پژوهشهای بعدی اختصاص دارد.
در پایان٬ واژهنامهٴ فارسی- انگلیسی و انگلیسی- فارسی و همچنین فهرست منابع مورد استفاده در این پژوهش در قالب کتابنامهٴ فارسی و انگلیسی ارائه خواهند شد. پیوستی از فهرست افعال سادهٴ پر بسامد، ریشههای فعلی که شامل دوستاک گذشتهاند، صورتهای سببی، ستاکهای گونهٴ گفتاری و اسامی خاص مشتق نیز در انتها آورده می شوند.
واژه های کلیدی: زبان فارسی، وندافزایی، ستاک فعلی، زبان فارسی معیار
فصل اول: کلیات پژوهش
۱-۱- پیش گفتار ۲
۱-۲- تعریف موضوع ۳-۲
۱-۳- ضرورت و سابقه پژوهش ۴-۳
۱-۴- هدفهای پژوهش ۴
۱-۵- پرسشهای اصلی پژوهش ۴
۱-۶- فرضیه ها ۵-۴
۱-۷- روش انجام پژوهش ۵
۱-۸- چارچوب نظری ۵
۱-۸-۱- نظریه حاکمیت و مرجع گزینی ۹-۶
۱-۸-۱-۱- نظریه ایکس تیره ۱۰
۱-۸-۱-۱-۱- برخی از مزایای نحو ایکس تیره ۱۰
۱-۸-۱-۱-۲- قواعد نظریه ایکس تیره ۱۲-۱۰
۱-۸-۲- گروه تصریفی ۱۹-۱۰
۱-۹- تعریف اصطلاحات ۱۹
۱-۹-۱- وند ۲۰
۱-۹-۲- وند افزایی ۲۰
۱-۹-۳- ستاک فعلی ۲۰
۱-۹-۴- زبان فارسی معیار ۲۰
۱-۹-۴-۱- زبان فارسی نوشتاری معیار ۲۰
۱-۹-۴-۲- زبان فارسی گفتاری معیار ۲۱
۱-۱۰- ساختار پژوهش ۲۲-۲۱
فصل دوم: پیشینه پژوهش
۲-۱- پیش گفتار ۲۴
۲-۲- تاریخ مباحث ساختواژی در غرب ۲۵-۲۴
۲-۲-۱- ساختواژه در مکتب ساختگرایی ۲۶-۲۵
۲-۲-۲-ساختواژه در مکتب زایشی ۲۷-۲۶
۲-۲-۲-۱- ساختواژه در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی ۲۸-۲۷
۲-۳- مطالعات زبانشناسان غیر ایرانی در زمینه ساختواژه ۲۸
۲-۳-۱- چامسکی (۱۹۷۰) ۲۹-۲۸
۲-۳-۲-هله (۱۹۷۳) ۳۰-۲۹
۲-۳-۳-لیبر (۱۹۸۰) ۳۱-۳۰
۲-۳-۴-ویلیامز (۱۹۸۱) ۳۱
۲-۳-۵-کیپارسکی (۱۹۸۲) ۳۱
۲-۳-۶-سلکرک (۱۹۸۲) ۳۴-۳۲
۲-۳-۷-بائر (۱۹۸۳) ۳۵-۳۴
۲-۳-۸-متیوس (۱۹۹۱) ۳۶-۳۵
۲-۳-۹-کریستال (۱۹۹۲) ۳۶
۲-۳-۱۰-کاتامبا (۱۹۹۳) ۳۷-۳۶
۲-۳-۱۱-کریستال (۱۹۹۷) ۳۷
۲-۴- مطالعات ایرانیان در زمینه ساختواژه ۳۷
۲-۴-۱- پژوهشهای سنتی ۳۷
۲-۴-۱-۱- ابن سینا (قرن چهارم) ۳۸-۳۷
۲-۴-۱-۲- شمس قیس رازی (قرن هفتم) ۳۸
۲-۴-۱-۳- میرزاحبیب اصفهانی (اوایل قرن چهاردهم) ۳۸
۲-۴-۱-۴- پنج استاد (۱۳۶۳) ۳۸
۲-۴-۱-۵- خانلری (۱۳۶۳) ۳۹
۲-۴-۱-۶- انوری و گیوی (۱۳۶۳) ۳۹
۲-۴-۱-۷- خلیلی (۱۳۷۱) ۳۹
۲-۴-۱-۸- نوبهار (۱۳۷۲) ۴۰-۳۹
۲-۴-۱-۹- میرزایی (۱۳۷۲) ۴۰
۲-۴-۱-۱۰- مقربی (۱۳۷۲) ۴۰
۲-۴-۱-۱۱- شریعت (۱۳۷۵) ۴۱-۴۰
۲-۴-۲- پژوهشهای نوین ۴۱
۲-۴-۲-۱- پیرشفیعی (۱۳۶۱) ۴۱
۲-۴-۲-۲- فری (۱۳۷۰) ۴۲
۲-۴-۲-۳- صادقی (۷۲-۱۳۷۰) ۴۲
۲-۴-۲-۴- کشانی (۱۳۷۱) ۴۳-۴۲
۲-۴-۲-۵- سامعی (۱۳۷۵) ۴۴-۴۳
۲-۴-۲-۶- اسحاقی (۱۳۷۵) ۴۴
۲-۴-۲-۷- طباطبایی (۱۳۷۶) ۴۵-۴۴
۲-۴-۲-۸- هاجری (۱۳۷۷) ۴۵
۲-۴-۲-۹- مدرس خیابانی (۱۳۷۸) ۴۵
۲-۴-۲-۱۰- کمالی نفر (۱۳۷۸) ۴۶-۴۵
۲-۴-۲-۱۱- قطره (۱۳۷۹) ۴۶
۲-۴-۲-۱۲- کلباسی (۱۳۸۰) ۴۷-۴۶
۲-۴-۲-۱۳- شریف (۱۳۸۱) ۴۷
۲-۴-۲-۱۴- طباطبایی (۱۳۸۲) ۴۷
۲-۵- معایب دستورهای سنتی ۴۸
۲-۶- اشتقاق در زبان عربی ۴۸
۲-۷- اشتقاق در زبان فارسی از دیدگاه سنتی ۵۰-۴۸
فصل سوم: فهرست افعال ساده و مشتقات
۳-۱- پیش گفتار ۵۲
۳-۲- واژه ۵۲
۳-۲-۱-واژه از نظر آوایی ۵۳
۳-۲-۲-واژه از نظر ساختواژی ۵۳
۳-۲-۳- واژه از نظر معنایی ۵۳
۳-۳- انواع واژه از نظر ساخت درونی ۵۳
۳-۳-۱- واژه بسیط ۵۳
۳-۳-۲-واژه غیربسیط ۵۴
۳-۳-۲-۱-واژه مرکب ۵۴
۳-۳-۲-۲- واژه مشتق ۵۴
۳-۳-۲-۳- واژه مشتق – مرکب / مرکب – مشتق ۵۴
۳-۴- تکواژ ۵۵
۳-۵- گونه تکواژ ۵۵
۳-۶- تکواژ گونه ۵۵
۳-۷- انواع تکواژ در زبان فارسی ۵۶
۳-۷-۱- انواع تکواژ از لحاظ توزیع ۵۶
۳-۷-۱-۱-تکواژ آزاد ۵۷
۳-۷-۱-۲- تکواژ وابسته ۵۷
۳-۷-۲-انواع تکواژ آزاد و وابسته از لحاظ معنایی ۵۷
۳-۷-۲-۱-تکواژ آزاد واژگانی (قاموسی) ۵۷
۳-۷-۲-۲-تکواژ آزاد دستوری (نقشی) ۵۷
۳-۷-۲-۳- تکواژ وابسته واژگانی ۵۸
۳-۷-۲-۴-تکواژ وابسته دستوری ۵۸
۳-۷-۳-انواع تکواژهای وابسته دستوری از لحاظ نقش ۵۸
۳-۷-۳-۱- وندهای تصریفی ۵۹-۵۸
۳-۷-۳-۲-وندهای اشتقاقی ۵۹
۳-۷-۳-۳- واژه بستها ۶۰-۵۹
۳-۷-۳-۳-۱- واژه بستهای زبان فارسی ۶۱-۶۰
۳-۷-۴- انواع وندها از لحاظ جایگاه ۶۱
۳-۷-۴-۱- پیشوند ۶۱
۳-۷-۴-۲-پسوند ۶۱
۳-۷-۴-۳-میانوند ۶۲-۶۱
۳-۷-۴-۴-پیراوند ۶۲
۳-۷-۵- انواع وند از لحاظ میزان زایایی ۶۲
۳-۷-۵-۱- وندهای مرده ۶۲
۳-۷-۵-۲- وندهای سترون ۶۲
۳-۷-۵-۳-وندهای زایا ۶۲
۳-۸- وندافزایی ۶۳
۳-۸-۱- وندافزایی تصریفی ۶۳
۳-۸-۲- وندافزایی اشتقاقی ۶۴
۳-۹- انواع فعل در زبان فارسی از لحاظ ساختمان ۶۴
۳-۹-۱- افعال بسیط ۶۵
۳-۹-۲- افعال غیربسیط ۶۵
۳-۹-۲-۱- افعال مرکب ۶۵
۳-۹-۳-۲- افعال پیشوندی ۶۵
۳-۱۰- وند به چه افزوده می شود ۶۵
۳-۱۰-۱- ریشه ۶۵
۳-۱۰-۲- ستاک ۶۶
۳-۱۰-۳- پایه ۶۶
۳-۱۱- تفاوت ریشه و پایه ۶۶
۳-۱۲- مبنای اشتقاق و تصریف ۶۷-۶۶
۳-۱۳- ریشه فعل ۶۷
۳-۱۴- نکاتی درباره فهرست افعال ساده ۶۸
– فهرست افعال ساده
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱- پیش گفتار ۱۲۵
۴-۲- وندافزایی در زبان فارسی معیار ۱۲۶-۱۲۵
۴-۲-۱- وندافزایی آشکار ۱۲۸
۴-۲-۱-۱- پیشوندافزایی ۱۲۸
۴-۲-۱-۲- پسوند افزایی ۱۲۸
۴-۲-۲-وندافزایی غیر آشکار ۱۲۹-۱۲۸
۴-۳-وندافزایی تصریفی و اشتقاقی در زبان فارسی معیار ۱۲۹
بخش اول: وندافزایی تصریفی
۴-۴- وندافزایی تصریفی در زبان فارسی معیار ۱۳۱
۴-۴-۱- وندافزایی غیرآشکار تصریفی ۱۳۲-۱۳۱
۴-۴-۲-وندافزایی آشکار تصریفی ۱۳۲
۴-۴-۲-۱-پیشوند افزایی تصریفی ۱۳۲
۴-۴-۲-۲-پسوند افزایی تصریفی ۱۳۳
۴-۵- وندهای تصریفی زبان فارسی معیار که به ستاکهای ساده فعلی می پیوندند ۱۳۳
۴-۵-۱-پیشوندهای تصریفی زبان فارسی معیار که به ستاکهای ساده فعلی
می پیوندند ۱۳۳
۴-۵-۱-۱- /na-/ پیشوند تصریفی منفی ساز ۱۳۴
۴-۵-۱-۲- /be-/ پیشوند تصریفی وجه ساز ۱۳۵
۴-۵-۱-۳- /mi-/ پیشوند تصریفی وجه ساز ۱۳۶
۴-۵-۱-۳-۱- استفاده از افعال کمکی برای بیان وجه ۱۳۷
۴-۵-۱-۴- /mi-/ پیشوند تصریفی نمود ساز ۱۳۸-۱۳۷
۴-۵-۲- پسوندهای تصریفی زبان فارسی معیار که به ستاکهای ساده فعلی
می پیوندند ۱۳۸
۴-۵-۲-۱- /-e/ پسوند تصریفی نمود ساز ۱۳۹
۴-۵-۲-۲-/-ân/ پسوند تصریفی سببی ساز ۱۴۲-۱۴۰
۴-۵-۲-۳-/-id/ پسوند تصریفی گذشته ساز ۱۴۳-۱۴۲
۴-۵-۲-۴-پسوندهای تصریفی مطابقت ۱۴۵-۱۴۳
۴-۶- پسوندهای تصریفی زبان فارسی که به پایه های غیرفعلی می پیوندند ۱۴۶-۱۴۵
۴-۶-۱- /-ân , -hâ/ پسوندهای تصریفی جمع ساز ۱۴۶
۴-۶-۲-/-tar/ پسوند تصریفی صفت تفضیلی ۱۴۶
۴-۶-۳-/-om/ پسوند تصریفی اعداد ۱۴۶
۴-۷- ستاکهای حال بدون صورت تصریفی ۱۴۸-۱۴۶
۴-۸- جدول وندهای تصریفی ستاکهای ساده فعلی ۱۴۸
۴-۹- تلفیق انواع وندافزایی تصریفی و ستاکهای ساده فعلی ۱۴۹-۱۴۸
۴-۱۰- ویژگیها و تغییرات حاصل از وندافزایی تصریفی ۱۴۹
۴-۱۰-۱- ویژگیهای آوایی وندافزایی تصریفی ۱۵۰
۴-۱۰-۱-۱-تکواژ گونگی ۱۵۰
۴-۱۰-۱-۲-توزیع تکمیلی ۱۵۰
۴-۱۰-۱-۳-همگونی ۱۵۱
۴-۱۰-۱-۴-درج همخوان ۱۵۱
۴-۱۰-۱-۵- حذف ۱۵۲
۴-۱۰-۱-۵-۱-حذف آخرین همخوان پسوند مطابقت ۱۵۲
۴-۱۰-۱-۵-۲-حذف بخشی از ستاک فعلی ۱۵۲
۴-۱۰-۱-۵-۳-حذف همخوان میانجی ۱۵۲
۴-۱۰-۱-۵-۴-حذف واکه و همخوان ستاک ۱۵۳
۴-۱۰-۱-۶- تغییر همخوان ۱۵۳
۴-۱۰-۱-۶-۱- تغییر همخوان پسوند تصریفی مطابقت ۱۵۳
۴-۱۰-۱-۶-۲- تغییر همخوان ستاک ۱۵۳
۴-۱۰-۱-۷- تغییر جایگاه تکیه ستاک ۱۵۳
۴-۱۰-۲-ویژگیهای معنایی وندافزایی تصریفی ۱۵۴
۴-۱۰-۲-۱- معنی قاعده مند و پیش بینی پذیر ۱۵۴
۴-۱۰-۲-۲-نشانداری معنایی ۱۵۵-۱۵۴
۴-۱۰-۳-ویژگیهای ساختواژی وندافزایی تصریفی ۱۵۵
۴-۱۰-۳-۱- زایایی ۱۵۵
۴-۱۰-۳-۲-نبودن خلاء اتفاقی ۱۵۶
۴-۱۰-۳-۳-قاعده مندی ۱۵۷
۴-۱۰-۳-۴-عدم قابلیت جایگزینی ۱۵۷
۴-۱۰-۳-۵-وند آرایی ۱۵۸-۱۵۷
۴-۱۰-۳-۶- وندافزایی چندگانه ۱۵۸
۴-۱۰-۳-۷- همنشینی و جانشینی وندها ۱۵۹-۱۵۸
۴-۱۰-۳-۸- افزایش تعداد مدخلهای واژگانی ۱۵۹
۴-۱۰-۴- ویژگیهای نحوی وندافزایی تصریفی ۱۶۰
۴-۱۰-۴-۱-وند به عنوان هسته نحوی و تراوش ویژگی آن ۱۶۲-۱۶۰
۴-۱۰-۴-۲-ساخت موضوعی ۱۶۵-۱۶۲
۴-۱۰-۴-۳- هسته گروه فعلی ۱۶۶-۱۶۵
۴-۱۰-۴-۴-عنصر تصریفی INFL ۱۶۸-۱۶۶
۴-۱۰-۴-۴-۱-اتصال وندهای زمان و مطابقت ۱۶۸
۴-۱۰-۴-۴-۲-اتصال پیشوند منفی ساز ۱۷۰-۱۶۹
۴-۱۰-۴-۵- وندهای تصریفی وجه ساز، نمود ساز و سببی ساز ۱۷۰
۴-۱۰-۴-۶- جایگاه افعال کمکی ۱۷۱
۴-۱۱- محدودیتهای وندافزایی تصریفی ۱۷۱
۴-۱۱-۱- محدودیتهای آوایی ۱۷۱
۴-۱۱-۲- محدودیتهای معنایی ۱۷۲
۴-۱۱-۳- محدودیتهای ساختواژی ۱۷۲
۴-۱۱-۳-۱- ممانعت ۱۷۲
۴-۱۱-۳-۲- نوع ستاک فعلی ۱۷۳-۱۷۲
۴-۱۱-۴- محدودیتهای نحوی ۱۷۳
بخش دوم: وندافزایی اشتقاقی
۴-۱۲- وندافزایی اشتقاقی در زبان فارسی معیار ۱۷۵
۴-۱۳- وندافزایی غیر آشکار اشتقاقی ۱۷۵
۴-۱۳-۱- تبدیل ستاک فعلی به اسم ۱۷۶
۴-۱۳-۱-۱- تبدیل ستاک حال به اسم ۱۷۶
۴-۱۳-۱-۲-تبدیل ستاک گذشته به اسم ۱۷۶
۴-۱۳-۲- تبدیل اسم به ریشه فعلی ۱۷۶
۴-۱۳-۳-تبدیل فعل تصریف شده به پایه غیرفعلی ۱۷۷
۴-۱۳-۳-۱- تبدل فعل مضارع به اسم ۱۷۷
۴-۱۳-۳-۲- تبدیل فعل ماضی به اسم ۱۷۸
۴-۱۳-۳-۳- تبدیل فعل امر به مقوله غیر فعلی ۱۷۸
۴-۱۳-۳-۴-تبدیل فعل نهی به مقوله غیر فعلی ۱۷۸
۴-۱۳-۴-تبدیل صفت به اسم ۱۷۹-۱۷۸
۴-۱۴- اهمیت وندافزایی غیر آشکار اشتقاقی ۱۸۰-۱۷۹
۴-۱۵- پیشوندهای اشتقاقی زبان فارسی معیار که به ستاکهای ساده فعلی می پیوندند ۱۸۰
۴-۱۵-۱- پیشوند اشتقاقی نفی /na-, nâ-/ ۱۸۱-۱۸۰
۴-۱۵-۲- پیشوندهای فعلی ۱۸۳-۱۸۱
– تفاوت فعلهای مرکب و پیشوندی ۱۸۳
تفاوت قیدها و پیشوندهای فعلی ۱۸۳
۴-۱۵-۲-۱- باز – /bâz-/ ۱۸۴
۴-۱۵-۲-۲- سر – /sar-/ ۱۸۴
۴-۱۵-۲-۳- پیش – /piš-/ ۱۸۴
۴-۱۵-۲-۴- بر – /bar-/ ۱۸۵
۴-۱۵-۲-۵- در – /dar-/ ۱۸۵
۴-۱۵-۲-۶- وا- /vâ-/ ۱۸۵
۴-۱۵-۲-۷- پس – /pas-/ ۱۸۵
۴-۱۵-۲-۸- فرا- /farâ-/ ۱۸۶
۴-۱۵-۲-۹- فرو- /foru-/ ۱۸۶
۴-۱۵-۲-۱۰- ور – /var-/ ۱۸۶
۴-۱۶- فهرست مشتقات حاصل از پیوند پیشوندهای فعلی با ستاکهای فعلی ۱۸۸-۱۸۶
۴-۱۷- جدول بسامدی پیشوندهای فعلی ۱۸۸
۴-۱۸- پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی معیار که به ستاکهای فعلی می پیوندند ۱۸۹
۴-۱۸-۱- پسوندهای اشتقاقی ستاک حال ۱۸۹
۴-۱۸-۱-۱- -َنده /-ande/ ۱۹۰-۱۸۹
۴-۱۸-۱-۱-۱- ستاکهیا حال بدون پسوند /-ande/ ۱۹۱-۱۹۰
۴-۱۸-۱-۲- -ِش /-eš/ ۱۹۱
۴-۱۸-۱-۳- تکواژ صفر / / ۱۹۱
۴-۱۸-۱-۴- -ه، ـه /-e/ ۱۹۲-۱۹۱
۴-۱۸-۱-۵- -ان /-ân/ ۱۹۲
۴-۱۸-۱-۶- -ا /-â/ ۱۹۲
۴-۱۸-۱-۷- -َک /-ak/ ۱۹۲
۴-۱۸-۱-۸- مان /-mân/ ۱۹۲
۴-۱۸-۱-۹- -َند /-and/ ۱۹۳
۴-۱۸-۱-۱۰- ناک /-nâk/ ۱۹۳
۴-۱۸-۱-۱۱- گار/-gâr/ ۱۹۳
۴-۱۸-۱-۱۲- – و /-u/ ۱۹۳
۴-۱۸-۱-۱۳- – انه /-âne/ ۱۹۳
۴-۱۸-۱-۱۴- اک /-âk/ ۱۹۳
۴-۱۸-۱-۱۵- – ون /-un/ ۱۹۴
۴-۱۸-۱-۱۶- – ال /-âl/ ۱۹۴
۴-۱۸-۱-۱۷- گاه /-gâh/ ۱۹۴
۴-۱۸-۱-۱۸-چه /-če/ ۱۹۴
۴-۱۸-۱-۱۹—ار /-âr/ ۱۹۴
۴-۱۸-۲- پسوندهای اشتقاقی ستاک گذشته ۱۹۴
۴-۱۸-۲-۱- -َن /-an/ ۱۹۵-۱۹۴
۴-۱۸-۲-۲- -ه، ـه /-e/ ۱۹۵
۴-۱۸-۲-۲-۱- ستاکهای گذشته بدون پسوند اشتقاقی /-e/ ۱۹۶-۱۹۵
۴-۱۸-۲-۳-تکواژ صفر / /- ۱۹۶
۴-۱۸-۲-۴- -ار /-âr/ ۱۹۶
۴-۱۸-۲-۵-گار /-gâr/ ۱۹۶
۴-۱۸-۲-۶-مان /-mân/ ۱۹۷
۴-۱۹- ستاکهای حال بدون مشتق ۱۹۷
۴-۲۰- نکته ای درباره پسوندهای /-i, -gar, -gâh, -kâr/ ۱۹۸-۱۹۷
۴-۲۱- جدول بسامدی پسوندهای ستاک حال ۱۹۹-۱۹۸
۴-۲۲-جدول بسامدی پسوندهای ستاک گذشته ۲۰۰-۱۹۹
۴-۲۳- تعداد وندهای اشتقاقی زبان فارسی که معیار که به ستاکهای ساده فعلی می پیوندند ۲۰۰
۴-۲۴- تعداد مشتقات وندهای اشتقاقی زبان فارسی معیار که به ستاکهای ساده فعلی می پیوندند ۲۰۱
۴-۲۵- تلفیق انواع وندافزایی اشتقاقی و ستاکهای ساده فعلی ۲۰۲
۴-۲۶- ویژگیها و تغییرات حاصل از وندافزایی اشتقاقی ۲۰۲
۴-۲۶-۱- ویژگیهای آوایی وندافزایی اشتقاقی ۲۰۳
۴-۲۶-۱-۱-درج واکه ۲۰۴
۴-۲۶-۱-۲-حذف واکه ۲۰۴
۴-۲۶-۱-۳-تغییر جایگاه تکیه ۲۰۵
۴-۲۶-۱-۴-هم آوایی ۲۰۶-۲۰۵
۴-۲۶-۲-ویژگیهای معنایی وندافزایی اشتقاقی ۲۰۶
۴-۲۶-۲-۱-تغییر معنا ۲۰۶
۴-۲۶-۲-۲-هسته معنایی ۲۰۷-۲۰۶
۴-۲۶-۲-۳-بی قاعدگی و پیش بینی ناپذیر بودن معنا ۲۰۷
۴-۲۶-۲-۴-چندمعنایی ۲۰۷
۴-۲۶-۲-۵- نشانداری معنایی ۲۰۸-۲۰۷
۴-۲۶-۳- ویژگیهای ساختواژی وندافزایی اشتقاقی ۲۰۸
۴-۲۶-۳-۱- زایایی ۲۰۸
۴-۲۶-۳-۱-۱- زایایی فرایند ۲۰۹-۲۰۸
۴-۲۶-۳-۱-۲- زایایی وند ۲۰۹
۴-۲۶-۳-۱-۳- زایایی بر حسب نوع پایه ۲۱۰-۲۰۹
۴-۲۶-۳-۲- واژگانی شدگی ۲۱۰
۴-۲۶-۳-۳-شفافیت و تیرگی ۲۱۱-۲۱۰
۴-۲۶-۳-۴-ممانعت ۲۱۲-۲۱۱
۴-۲۶-۳-۵-خلاء اتفاقی ۲۱۲
۴-۲۶-۳-۶-بی قاعدگی ۲۱۳
۴-۲۶-۳-۷-انحصار ۲۱۴-۲۱۳
۴-۲۶-۳-۸-قابلیت جایگزینی ۲۱۴
۴-۲۶-۳-۹-وندافزایی چندگانه ۲۱۶-۲۱۵
۴-۲۶-۳-۱۰-جانشینی وندها ۲۱۶
۴-۲۶-۳-۱۱-وندآرایی ۲۱۷-۲۱۶
۴-۲۶-۴- ویژگیهای نحوی وندافزایی اشتقاقی ۲۱۸
۴-۲۶-۴-۱-تعبیر مقوله پایه ۲۱۸
۴-۲۶-۴-۲-وند به عنوان هسته نحوی و تراوش ویژگی آن ۲۲۱-۲۱۸
۴-۲۶-۴-۳- جایگاه وند اشتقاقی ۲۲۲
۴-۲۶-۴-۴- چارچوب زیر مقوله ای وند ۲۲۳-۲۲۲
۴-۲۶-۴-۵- ساخت موضوعی ۲۲۳
۴-۲۷- محدودیتهای وندافزایی اشتقاقی ۲۲۴
۴-۲۷-۱- محدودیتهای دستوری ۲۲۴
۴-۲۷-۱-۱-محدودیتهای آوایی ۲۲۵-۲۲۴
۴-۲۷-۱-۲- محدودیتهای معنایی ۲۲۵
۴-۲۷-۱-۲-۱-ابهام معنایی ۲۲۵
۴-۲۷-۱-۲-۲-نشانداری معنایی ۲۲۵
۴-۲۷-۱-۳- محدودیتهای ساختواژی ۲۲۵
۴-۲۷-۱-۳-۱-ممانعت ۲۲۶
۴-۲۷-۱-۳-۲-عدم تناسب گونه ای وند و ستاک فعلی ۲۲۶
۴-۲۷-۱-۳-۳-تعداد وندهای اشتقاقی ۲۲۷-۲۲۶
۴-۲۷-۱-۳-۴-زایا نبودن وند ۲۲۷
۴-۲۷-۱-۴–محدودیتهای نحوی ۲۲۷
۴-۲۷-۱-۴-۱-واژه بست ۲۲۷
۴-۲۷-۱-۴-۲-پسوند تصریفی مطابقت ۲۲۸
۴-۲۷-۲- محدودیتهای غیر دستوری ۲۲۸
۴-۲۷-۲-۱- محدودیتهای زیباشناختی ۲۲۸
فصل پنجم: یافته ها و پیامدها
۵-۱- پیش گفتار ۲۳۰
۵-۲- یافته های پژوهش ۲۳۰
۵-۲-۱- زبان فارسی معیار از چه وندها و ستاکهای ساده فعلی در وند افزایی استفاده می کند؟ ۲۳۲-۲۳۰
۵-۲-۲-ویژگیهای انواع مختلف وندافزایی چیست؟ ۲۳۲
۵-۲-۳- تغییرات حاصل از انواع وندافزایی چیست؟ ۲۳۲
۵-۲-۴-وندافزایی تابع چه محدودیتهایی است؟ ۲۳۲
۵-۲-۵-چه تفاوتهایی در نتیجه وندافزایی در گونه های مختلف زبان فارسی معیار دیده می شود؟ ۲۳۴-۲۳۳
۵-۳- پیامدهای نظری و کاربردی پژوهش ۲۳۴
۵-۳-۱-وندهای تصریفی ۲۳۵
۵-۳-۲- وندهای اشتقاقی ۲۳۶-۲۳۵
۵-۳-۳- ستاکها ۲۳۷-۲۳۶
۵-۳-۴- فرایندها ۲۳۸-۲۳۷
۵-۴- پیشنهادهایی برای پژوهشهای بیشتر ۲۳۸
– واژه نامه
واژه نامه فارسی – انگلیسی ۲۴۸-۲۴۰
واژه نامهٴ انگلیسی – فارسی ۲۵۷-۲۴۹
– کتابنامه
– کتابنامه فارسی ۲۶۳-۲۵۹
– کتابنامه انگلیسی ۲۶۵-۲۶۴
چکیده انگلیسی ۲۶۷-۲۶۵
– پیوست
پیوست ۱: افعال ساده پربسامد
پیوست ۲: ریشه های فعلی با دو ستاک گذشته
پیوست ۳: صورتهای سببی
پیوست ۴: ستاکهای گونه گفتاری
پیوست ۵: اسامی خاص مشتق
– ابوالقاسمی ، محسن (۱۳۷۷) دستور تاریخی مختصر زبان فارسی، تهران: انتشارات سمت.
– احمدی گیوی، حسن (۱۳۸۰) دستور تاریخی فعل، دو جلدی، تهران: قطره
– اسحاقی، حمید (۱۳۷۵) وندهای تصریفی در زبان فارسی ، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر میرعمادی، دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز
– افراشی ، آزیتا (۱۳۸۱) اندیشه هایی در معنی شناسی (یازده مقاله) ، تهران: انتشارات فرهنگ کاوش
– انوری ، حسن و گیوی، حسن (۱۳۶۳) دستور زبان فارسی، تهران: انتشارات فاطمی
– باطنی، محمدرضا (۱۳۷۸) توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی، تهران: انتشارات امیرکبیر
– بصاری،طلعت (۱۳۵۴) دستور زبان فارسی،تهران:طهوری
– پیرشفیعی، سرور (۱۳۶۱) فرایندهای واژه سازی در زبان فارسی، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر علی محمد حق شناس، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
– حق شناس ، علی محمد (۱۳۷۰) تاریخ مختصر زبانشناسی ، نوشته آر.اچ. روبینز ، تهران: نشر مرکز
– خلیلی، کامیاب (۱۳۷۱) فرهنگ مشتقات مصادر فارسی، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه)
– (۱۳۷۸) فرهنگ مشتقات مصادر فارسی، ده جلدی، تهران: نشر کارنگ
– دبیر مقدم، محمد (۱۳۷۶) فعل مرکب در زبان فارسی ، مجله زبانشناسی ، س ۱۲، ش ۱ و ۲
– (۱۳۷۸) زبانشناسی نظری(پیدایش و تکوین دستور زایشی)،تهران:انتشارات سخن
– رازی، شمس الدین محمدبن قیس، المعجم فی معاییر اشعار العجم، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی (۱۳۳۸)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
– سامعی، حسین (۱۳۷۵) واژه سازی در زبان فارسی، رساله دکتری به راهنمایی دکتر علی محمد حق شناس، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
– شریعت، محمد جواد (۱۳۷۵) دستور زبان فارسی، تهران: انتشارات اساطیر
– شریف، لیلا (۱۳۸۱) بررسی مشتقات گوناگون افعال زبان فارسی مدرن و کاربرد متفاوت آنها در گونه های مختلف معنایی و دستوری ، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر حسین وثوقی، دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکز
– شقاقی ، ویدا (۱۳۷۶) واژه بست چیست؟ آیا در زبان فارسی چنین مفهومی کاربرد دارد؟ مجموعه مقاله های سومین کنفرانس زبانشناسی ، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
– صادقی، علی اشرف / ارژنگ ، غلامرضا (۱۳۵۸) دستور سال دوم، سوم و چهارم آموزش متوسطه عمومی (فرهنگ و ادب)، تهران: وزارت آموزش و پرورش
– (۱۳۶۲) زبان معیار، نشر دانش، سال ۳، ش ۴
– (۷۲-۱۳۷۰) شیوه ها و امکانات واژه سازی در زبان فارسی معاصر، ش ۳، ۴، ۶ و ۹، تهران : نشر دانش
– (۱۳۷۲) درباره فعلهای جعلی در زبان فارسی، مجموعه مقالات سمینار زبان فارسی و زبان علم ، تهران: مرکز نشر دانشگاهی
– صفوی ، کوروش (۱۳۷۹) درآمدی بر معنی شناسی، تهران: حوزه هنری
– صمصامی، سید محمد (۱۳۴۶) کاملترین دستور زبان فارسی درباره پیشوندها و پسوندهای زبان فارسی، اصفهان: مشعل
– طباطبایی، علاءالدین (۱۳۷۶) فعل بسیط فارسی و واژه سازی ، تهران: مرکز نشر
– (۱۳۸۲) اسم و صفت مرکب در زبان فارسی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی
– غلامعلی زاده ، خسرو (۱۳۸۰) ساخت زبان فارسی، تهران: انتشارات احیاء کتاب
– فری ، یحیی (۱۳۷۰) فرایندهای اسم ساز در زبان فارسی ، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر علی محمد حق شناس، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
– قریب، عبدالعظیم و دیگران (۱۳۶۳) دستور زبان پنج استاد، تهران: انتشارات اشرفی
– قطره، فریبا (۱۳۷۹) فرایندهای اسم سازی در زبان فارسی، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر محمد دبیرمقدم، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی
– کشانی، خسرو (۱۳۷۱) اشتقاق پسوندی در زبان فارسی امروز، تهران: مرکز نشر دانشگاهی
– کلباسی ، ایران (۱۳۸۰) ساخت اشتقاقی واژه در فارسی امروز، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
– کمالی نفر، سپیده (۱۳۷۸) بررسی پیشوندها و پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر علی محمد حق شناس، دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز
– محمد ابراهیمی جهرمی، زینب (۱۳۸۲) بررسی ساختار گروه فعلی در زبان فارسی گفتاری معیار در مقایسه با زبان فارسی نوشتاری معیار ، رساله دکتری به راهنمایی دکتر علی محمد حق شناس، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس
– مدرس خیابانی، شهرام (۱۳۷۸) بررسی وندهای زبان فارسی از دیدگاه صرف واژگانی ، پایان نامه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر کوروش صفوی، دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز
– مشکوه الدینی، مهدی (۱۳۷۳) دستور زبان فارسی بر پایه نظریه گشتاری ، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد
– معین، محمد (۱۳۶۴) فرهنگ فارسی، تهران: انتشارات امیرکبیر
– مقربی، مصطفی (۱۳۷۲) ترکیب در زبان فارسی، تهران: انتشارات توس
– میرزایی ، نجفعلی (۱۳۷۲) فرهنگ اصطلاحات دستور زبان فارسی، تهران: انتشارات مدین
– ناتل خانلری، پرویز (۱۳۶۳) تاریخ زبان فارسی، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران
– (۱۳۷۰) دستور زبان فارسی، تهران: انتشارات توس
– (۱۳۷۳) دستور زبان فارسی، تهران: انتشارات توس
– نوبهار، مهرانگیز (۱۳۷۲) دستور کاربردی زبان فارسی ، تهران: انتشارات رهنما
– نیساری، سلیم (۱۳۵۳) گروه بندی افعال فارسی، سومین کنگره تحقیقات ایرانی، تهران
– هاجری، ضیاءالدین (۱۳۷۷) فرهنگ وندهای زبان فارسی (شامل پیشوندها ، پسوندها و میانوندها)، تهران: انتشارات آوای نور
– Bauer, L. (1983) English Word-Formation, Cambridge: Cambridge university Press.
– Carstairs-McCarthy, Andrew (1992) Current Morphology, London: Routledge.
– Chomsky, N. (1981) Lectures on Government and Binding, Dordrecht: Foris Publication.
– Chomsky, N. (1970) Remarks on Nominalization, in R.A.Jacobs and P.S.Rosenbaum, eds., Reading English Transformational Grammar, Ginn, waltham, Massachusetts.
– Crystal, David (1992) An Encyclopedic Dictionary of Language and Languages, USA: Blackwell.
– Di Sciullo, A.M and Williams, E. (1987) on Defining the Word, Cambridge Mass: MIT Press.
– Haegeman, L. (1994) An Introduction to Government and Binding Theory, 2nd Edition, Oxford: Blackwell .
– Haspelmath, M. (2002) Understanding Morphology, London: Arnold Publishers.
– Katamba, Francis (1993) Morphology, Macmillan Press: LTD.
– Kiparsky, P. (1982b) Lexical Morphology and Phonology, in yang, I.S.(ed.) Linguistics in the morning calm (Seoul: Hanshin)
– Lieber, R. (1980) on the Organization of the Lexicon, Cambridge: MIT
– Malmkjar, K. (1991) the Linguistic Encyclopedia, London: Routledge.
– Mathews, P.H. (1991) Morphology, Cambridge university Press .
– Selkirk, E.O. (1982) the Syntax of Words, Cambridge Mass: MIT.
– Spencer, A. (1991) Morphological Theory, an Introduction to Word Structure in Generative Grammer, Oxford: Blackwell .
– Williams, E. (1981a) on the Notion Lexically Related and Head of a Word, Linguistic Inquiry.
– Williams, E. (1981b) Argument, Structure and Morphology, Linguistic Review.
– Yensen, J.T. (1990) Morphology, Word Structure in Generative Grammar, Amsterdom: John Benjamins publishing co.
در میان ابزارهای ارتباطی بشر، زبان به عنوان مؤثرترین و آسانترین ابزار و در عین حال پیچیدهترین پدیدهٴ ارتباطی در قالب قواعد و اصولی خاص به منظور بیان اندیشهها به تلفظ در میآید. واژههای[۱] مختلف با استفاده از قواعد زبانی به یکدیگر می پیوندند و مفاهیم و اندیشهها را منتقل میکنند.
حال اگر برخی از واژههای لازم برای بیان مفاهیم در زبانی موجود نباشند، نمی توان فقط به وامگیری[۲] آنها از زبانهای بیگانه متوسل شد؛ این شیوه زمانی مناسب است که چاره ای جز آن نباشد. در بسیاری از موارد با استفاده از عناصر موجود در زبان، حتی گاهی با احیاء عناصر متروک و مرده میتوان نیاز زبانی را برای انتقال مفاهیم برآورده ساخت و این مهم جز با کسب آگاهی از عناصر موجود در زبان امکانپذیر نمیباشد. علمی که بیش از همه در این زمینه به کار میآید، ساختواژه[۳] است. در چارچوب این علم، طی فرایند وندافزایی[۴]، عناصر زبانی از جمله ستاکهای فعلی با عناصر دیگری که آنها را وند[۵] مینامیم، ترکیب میشوند و واژهای را میسازند و یا میپردازند.
زبان ابزار بیان و انتقال مفاهیم و اندیشه های افراد بشر است. هر چقدر این ابزار، غنی تر و منظمتر باشد، مفاهیم و اندیشه ها صحیحتر و آسانتر منتقل میشوند. زبان، این پدیدهٴ اجتماعی ِ بدیهی و در عین حال پیچیده، همراه با دیگر تحولات جامعه دچار تغییر میشود. در دنیای امروز با گسترش تکنولوژی و پیشرفت و تحول علوم مختلف، برای بیان و توصیف مفاهیم نیاز به ساختن و پرداختن واژه ها بیش از پیش احساس میشود. در چنین موقعیتی بهتر مینماید که هر زبانی به جای وام گیری و جایگزینی واژه های بیگانه و تأثیر پذیری از زبانهای دیگر و در نتیجه آن فراموشی واژه های بومی، استعدادهای درونی خود را بروز دهد و با به کارگیری علم ساختواژه ،از طبیعی ترین فرایندهای ساخت و پرداخت واژه ها در زبان خود، یعنی اشتقاق[۶] (وندافزایی اشتقاقی )و تصریف[۷](وندافزایی تصریفی) سود بجوید. مادهٴ اصلی اشتقاق و تصریف در اکثر زبانها ستاکهای[۸] فعلی اند که با افزودن وندهای مختلف به آنها
می توان مقولات و مفاهیم جدیدی ساخت. هر چقدر از تعداد ستاکهای فعلی و وندهای کمتری استفاده شود، از دو فرایند اشتقاق و تصریف سود کمتری میتوان برد. خوشبختانه در زبان فارسی از لحاظ تعداد افعال و وندها مشکلی نداریم اما از فرایند اشتقاق به خوبی استفاده نکرده ایم و فرایند تصریف نیز به خوبی معرفی نشده است. با این حال برای حفظ و غنای زبان فارسی میتوان ساختار آن را در قالب قواعد و اصولی منظم تدوین نمود تا از آفتهای مختلف دور نگه داشته شود.
این پژوهش سعی دارد در چارچوب ” نظریه حاکمیت و مرجع گزینی “[۹] و به طور اخص طبق نظریه “نحوایکس تیره”[۱۰] ،وندهای اشتقاقی[۱۱] و تصریفی[۱۲] و چگونگی افزودن آنها به ستاکهای ساده فعلی در زبان فارسی نوشتاری و گفتاری معیار را بررسی نماید.
هر زبانی برای بیان و توصیف مفاهیم، نیازمند واژه سازی[۱۳] و واژه پردازی[۱۴] است. این مهم جز با شناخت صحیح و عمیق فرایندهای اشتقاق و تصریف که از طریق وندافزایی صورت می گیرند، میسر نمیگردد. اگرچه تا کنون به این فرایند بسیار پرداخته اند، هنوز به طور اخص به تحلیل انواع وند افزایی در خصوص ستاکهای سادهٴ فعلی در گونههای گفتاری و نوشتاری زبان فارسی معیار، ویژگیها، محدودیتها و تغییرات حاصل از این فرایند پرداخته نشده است. بررسی ستاکهای فعلی و وندهای مختلفی که در وندافزایی به کار میروند، ما را در رسیدن به الگوهای مناسب واژهسازی، واژه پردازی و واژه گزینی یاری میکند و بر استقلال و غنای زبان فارسی میافزاید.
از جمله کسانی که به فرایند وندافزایی تحت عناوین اشتقاق، واژه سازی و تصریف پرداختهاند میتوان به افراد زیر اشاره کرد: لیبر[۱۵](۱۹۸۰)، ویلیامز[۱۶] (۱۹۸۱)، سلکرک[۱۷]، بائر[۱۸](۱۹۸۳)،اسپنسر[۱۹](۱۹۹۱)، صادقی (۷۲-۱۳۷۰)، کلباسی (۱۳۷۰)، کشانی (۱۳۷۱)، سامعی (۱۳۷۵)، اسحاقی(۱۳۷۵) و طباطبایی(۱۳۷۶).
در این پژوهش با بررسی وندها و ستاکهای سادهٴ فعلی که در واژه سازی و واژه پردازی در دو گونهٴ نوشتاری و گفتاری زبان فارسی معیار به کار میروند، اهداف زیر دنبال میشود:
۱- معرفی وندها و ستاکهای سادهٴ فعلی که طی وندافزایی در زبان فارسی معیار از آنها استفاده میشود.
۲- بررسی ویژگیهای انواع مختلف وند افزایی
۳- تغییرات حاصل از انواع وند افزایی
۴- تعیین محدودیتهای انواع وند افزایی
۵- بررسی تفاوتهای دو گونهٴ زبان فارسی معیار در نتیجهٴ وندافزایی
این تحقیق با هدف رسیدن به پاسخهایی برای پرسشهای زیر دنبال میشود:
۱- زبان فارسی معیار از چه وندها و ستاکهای سادهٴ فعلی در وندافزایی استفاده میکند؟
۲- ویژگیهای انواع مختلف وندافزایی چیست؟
۳- تغییرات حاصل از انواع وندافزایی چیست؟
۴- وندافزایی تابع چه محدودیتهایی است؟
۵- چه تفاوتهایی در نتیجهٴ وندافزایی درگونه های زبان فارسی معیار دیده میشود؟
فرضیههای زیر پاسخی است به پرسشهای پژوهش :
۱- در زبان فارسی معیار از پیشوندها[۲۰] و پسوندهای[۲۱] تصریفی و اشتقاقی خاص و ستاکهای سادهٴ فعلی حال و گذشته در وندافزایی استفاده میشود.
۲- انواع مختلف وندافزایی دارای ویژگیهای منحصر به فرد[۲۲] آوایی[۲۳]، معنایی[۲۴]،ساختواژی[۲۵] و نحوی[۲۶] هستند.
۳- در نتیجهٴ وندافزایی تغییرات آوایی، معنایی، ساختواژی و نحوی مختلفی دیده میشود.
۴- وندافزایی تابع برخی محدودیتهای دستوری و غیر دستوری است.
۵- در نتیجهٴ وندافزایی تفاوتی در گونه های زبان فارسی معیار دیده نمی شود.
در این تحقیق که از نوع نظری و کاربردی خواهد بود، برای جمعآوری دادهها به منظور بررسی زبان فارسی گفتاری معیار از برنامههای مختلف صدا و سیما و گفتگوی اشخاص استفاده میشود. برای بررسی زبان فارسی نوشتاری معیار نیز از صفحات اجتماعی، ورزشی، اقتصادی، سیاسی، حوادث و اخبار داخلی روزنامههای همشهری، کیهان، ایران، آفتاب، جام جم و اطلاعات و همچنین برخی متون درسی و فرهنگهای فارسی استفاده میگردد. علاوه بر ضبط و ثبت دادهها، گاه به شم زبانی نیز توجه خواهد شد. روش تحلیل محتوایی نیز برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل به کار گرفته میشود.
این پژوهش در چارچوب نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی صورت میگیرد که امروزه مطرحترین نظریهٴ صورتگرا به شمار میرود. بسیاری از روابط ساختاری نظریهٴ فوق بر اساس نظریهٴ ایکس تیره استوار است که اساس ارتباط نحو و واژگان محسوب میشود. به همین دلیل پس از معرفی نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی، بیش از زیر نظریه های دیگر، به توضیح نظریهٴ ایکس تیره پرداخته خواهد شد.
زبانشناسی ساختگرا[۲۷] مکتب غالب نیمهٴ اول قرن بیستم به شمار میرفت تا اینکه نوام چامسکی[۲۸] در سال ۱۹۵۷ اولین کتاب خود را با عنوان “ساختهای نحوی”[۲۹]منتشر ساخت و انقلاب عظیمی در زبانشناسی به وجود آورد.
چامسکی با ارائهٴ نظریهٴ زایشی[۳۰]، فطری بودن زبان را مورد توجه قرار داد. به اعتقاد او مکانیسم زبان آموزی در انسان به حدی پیچیده است و سرعت زبان آموزی با توجه به داده های محدود و گاه ناقص و حتی خلاف قواعد زبانی به حدی است که نمیتوان آن را نتیجهٴ عادت و تعمیم دانست. کودک در نتیجهٴ خلاقیت و ابتکار، ساختارهایی را تولید میکند و جملاتی را بر زبان میآورد که هیچگاه از کسی نشنیده است. لذا او به هنگام تولد به دانش زبانی[۳۱] ذاتی که حاوی اطلاعات کلی است، مجهز میباشد که پس از قرار گرفتن در معرض زبان ، به سرعت آن را فرا میگیرد. دانش زبانی ذاتی همان دستور جهانی[۳۲] یا همگانی است و منظور از دانش زبانی ِ یک زبان خاص، توانش زبانی[۳۳] گویشور میباشد.
دستور جهانی شامل دو بخش اصول[۳۴]و پارامترها[۳۵] می شود که اولی به مجموعه ای از همگانیهای قطعی اطلاق میشود که بین همهٴ زبانها مشترک است؛ مثل وجود گروه اسمی. پارامترها به مشخصات و خصیصههای ویژهٴ زبانی گفته میشود که ممکن است از زبانی به زبان دیگر تفاوت داشته باشد؛ مثل پارامتر ضمیر انداز[۳۶] که زبانهایی مثل ایتالیائی آن را انتخاب میکنند ولی این پارامتر در زبانهایی مثل انگلیسی و فرانسه دیده نمیشود (چامسکی، ۱۹۸۱، ۲۴۰).
نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی یا نظریهٴ اصول و پارامترها،نظریه ای است در رابطه با دستور جهانی(همان ،۴).این نظریه صورت تحول یافتهٴ دستور زایشی است و در چارچوب کلی” نظریهٴ اصلاح شدهٴ گسترش یافتهٴ معیار”[۳۷] شکل گرفته است. نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی به زبان خاصی محدود نمیشود و علاوه براین به حد کارایی تبیینی[۳۸] نیز رسیده است؛ ” یعنی میتواند دستور همگانی (اصول دستور جهانی و پارامترها)، تجربهٴ لازم برای انتخاب اصول دستور جهانی و دستور کانونی[۳۹](انتخاب و تثبیت پارامترها) را توصیف نماید ” (هگمن[۴۰]، ۱۹۹۴، ۱۷). اگرچه برخی از قسمتهای این نظریه قبلاً مطرح شده بود، چامسکی در سال ۱۹۸۱ آن را در کتاب ” خطابه هایی در حاکمیت و مرجع گزینی”[۴۱] به صورت انسجام یافته منتشر کرد.
در نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی، دستور جهانی شامل زیر مجموعه هایی[۴۲] است که با یکدیگر در تعامل هستند. این زیر مجموعه ها را میتوان از دو دیدگاه ملاحظه کرد: از دیدگاهی زیر بخشهای ” نظام قواعد دستوری[۴۳]” هستند و از دیدگاه دیگر زیر مجموعه های اصول. زیر بخشهای نظام قواعد عبارتند از:
۱- واژگان[۴۴]
۲- نحو[۴۵]
الف ) بخش مقولهای[۴۶]
ب ) بخش گشتاری[۴۷]
۳- بخش صورت آوایی[۴۸]
۴- بخش صورت منطقی[۴۹]
(چامسکی ٬همان، ۵)
واژگان، ساختار انتزاعی ِ واژ – واجی ِ[۵۰] هر مقولهٴ واژگانی و مشخصات نحوی از جمله مشخصههای مقولهای و بافتی آن را مشخص میسازد. قواعد بخش مقولهای ،گونهای از نظریهٴ ایکس تیره هستند. مجموع بخشهای ۱ و ۲ (الف) بخش پایه[۵۱] را به وجود میآورند. قواعد بخش پایه، ژ- ساخت[۵۲]ها را از طریق درج مقولات واژگانی[۵۳] در ساختهایی که ماحصل بخش مقولهایاند، تولید میکنند. ژ- ساخت به وسیلهٴ قاعدهٴ حرکت آلفا[۵۴] به ر- ساخت[۵۵] مرتبط میشود و رد[۵۶]هایی از خود باقی میگذارد که با مرجعشان هم نمایه[۵۷]اند. قاعدهٴ حرکت آلفا به تنهایی بخش گشتاری یعنی ۲- (پ) را تشکیل میدهد و ممکن است در بخشهای صورت آوایی و صورت منطقی نیز ظاهر شود. بنابراین نحو،ر- ساختهایی را تولید میکند که نمودهای صورت آوایی و صورت منطقی به ترتیب توسط بخش ۳و۴ به آنها نسبت داده میشوند (همان).
زیر مجموعه های اصول عبارتند از:
۱- نظریهٴ تحدید[۵۸] که میزان حرکت سازه را مشخص میکند.
۲- نظریهٴ حاکمیت[۵۹] که به رابطهٴ هسته[۶۰] و وابسته ها میپردازد.
۳- نظریهٴ تتا[۶۱] که به تعیین حالتهای معنایی همچون عامل[۶۲]، پذیرنده[۶۳] و مانند آن میپردازد.
۴- نظریهٴ مرجع گزینی[۶۴] که به رابطهٴ مرجعدارها، ضمایر، اسمها و متغیرهای مرجعهای ممکن میپردازد.
۵- نظریهٴ حالت[۶۵] که به نسبت دادن حالت انتزاعی و نمودهای ساختواژی آن مربوط میشود.
۶- نظریهٴ نظارت[۶۶] که امکان ارجاع ضمیر انتزاعی PRO را تعیین میکند (دبیرمقدم، ۱۳۷۸، ۳۷۷) .
حوزهٴ عملکرد هر یک از نظریه ها به صورت زیر است:
ـ نظریهٴ تحدید برگشتار حرکت آلفا٬
ـ نظریهٴ حاکمیت بر بخش واژگان، رـ ساخت، صورت منطقی و نظریهٴ مرجع گزینی عمل میکند.
ـ نظریهٴ تتا بر بخش واژگان و ژ- ساخت٬
ـ نظریهٴ مرجع گزینی بر رـ ساخت و
ـ نظریهٴ نظارت بر بخش صورت منطقی عمل میکند.
با ادغام زیر بخشهای نظام قواعد دستور و زیر مجموعه های اصول میتوان به نمودار زیر رسید:
۱ـ۸ـ۱ـ۱ـ نظریهٴ ایکس تیره
با معرفی دستور همگانی، زبانشناسان در پی عرضهٴ نظریهای نحوی برآمدند که بتواند از عهدهٴ توصیف ساختار گروهی تمام زبانهای طبیعی برآید و تنها در مورد یک یا چند زبان خاص کاربرد نداشته باشد. از این رو سعی کردند با برطرف ساختن ایرادهای “قواعد ساخت گروهی”[۶۷] نظریهای نحوی را مطرح کنند که قادر به توصیف ساخت تمام زبانها باشد.
مقالهٴ ۱۹۷۰ چامسکی با عنوان “ملاحظاتی دربارهٴ فرایند اسم سازی”[۶۸] بسیار بر زبانشناسی تاثیر گذاشت، از جمله اینکه راه را برای گسترش نظریه ای ساختواژی هموار کرد و به منظور نمایش ساختار درونی اسمهای مشتق، در قواعد ساخت گروهی تغییراتی ایجاد کرد که منجر به طرح نظریهٴایکس تیره شد (اسپنسر، ۱۹۹۱، ۷۲).
۱ـ۸ـ۱ـ۱ـ۱ـ برخی از مزایای نحو ایکس تیره
مشکوﺓ الدینی (۱۳۷۳، ۲۴۳) برخی از مزایای نظریهٴ ایکس تیره را چنین بیان میکند که:
۱- در نحو ایکس تیره بر خلاف قواعد ساخت گروهی علاوه بر مقولات واژگانی و مقولات گروهی، مقولات بینا بینی هم وجود دارد.
۲- نحو ایکس تیره نشان میدهد که در هر گروه کدام عنصر ضروری است. این عنصر ضروری همان هستهٴ گروه را تشکیل میدهد که در نتیجهٴ آن میتوان تحلیل درستی از ساختار گروه ارائه داد و ترکیبات ناممکن را رد کرد.
۳- در نحو ایکس تیره امکان استفاده از قاعده های بازگشتی[۶۹] وجود دارد.
۱ـ۸ـ۱ـ۱ـ۲ـ قواعد نظریه ایکس تیره
نظریهٴ ایکس تیره در نتیجه پیشنهادهای چامسکی (۱۹۷۰) شکل گرفته است. این نظریه بر اساس شباهتهای ساختاری گروههای اسمی، فعلی، صفتی و حرف اضافهای، قواعد ساختاری مشترکی را برای تمام این گروهها بیان میدارد. بر اساس قواعد ایکس تیره، همهٴ گروهها یک هسته دارند. هسته در حقیقت مرکز گروه است. به همین دلیل است که همهٴ گروههای زبانی درون مرکز[۷۰] خوانده میشوند. هر گروه، فرافکنی[۷۱] است از یک هسته . این فرافکنی در دو سطح انجام میشود؛ هستهٴ هر گروه، فرافکن ِ صفر[۷۲] xo و گره ای پایانی[۷۳] است که به کلمات زبان تسلط[۷۴] دارد. مجموعهٴ هسته و متمم[۷۵]، فرافکن میانی x را تشکیل میدهند. در مرحلهٴ دوم x’ با افزودهها[۷۶] تشکیل x’ مجددی را میدهد و این عمل قابل تکرار است. در نهایت بالاترین x’ در پیوند با فرافکن بیشینه[۷۷] ، xp را به وجود میآورد (هگمن، همان، ۵ـ۱۰۴).
در این نمودار٬ X معرف تمام مقوله ها اعم از اسم٬فعل ٬صفت و حرف اضافه است و دیگر نیاز به کشیدن چهار نمودار جداگانه برای مقولات فوق نیست.
در نمودار درختی فوق همهٴ انشعابها دو شاخهای است. رسم سه شاخه از گرههای xp و َx در نمودار مذکور به این دلیل است که نشان داده شود ترتیب خطی سازهها در این تحلیل محدود نیست. به عبارت دیگر متمم و افزودهها میتوانند بسته به زبان و نوع گروه در سمت چپ یا راست ِ x یا َx قرار گیرند.
پذیرفتن انشعاب دو شاخهای برای تمام مراحل فرافکنی و برای تمام گروهها این فایده را دارد که زبان آموزی کودک در زمان کوتاه و در سنین پایین قابل توجیه میشود. می توان چنین فرض کرد که کودک در حال فراگیری زبان به ترسیم نمودار سازهای گروهها به عنوان بخشی از دستور زبان خود نیازی ندارد (همان، ۱۰۶)؛ در واقع کودک اصول نظریهٴ ایکس تیره را به صورت درونی با خود دارد. او در برخورد با داده های زبانی باید ترتیب قرارگیری سازهها را در زبان خود بیاموزد و به بیان بهتر محدودیتهای ترتیبی زبان خود را تعیین کند.
۱-۸-۲- گروه تصریفی
گفتیم که تمام گروهها از قواعد کلی نحو ایکس تیره پیروی میکنند. بنابراین جمله که بزرگترین واحد تحلیل نحوی است نیز باید از همین قواعد پیروی کند.
پیش از این، جمله به صورت زیر مورد تحلیل سازهای قرار میگرفت:
S ، comp َS (الف
Vp٬ Aux٬ Np S ( ب
این قواعد توسط برزنن[۷۸] (۱۹۷۰) ارائه شد. اگر َS فرافکنی از S باشد، پس S باید هسته باشد و هستهها معمولاً گرههای پائینی نمودار درختی هستند. در حالی که طبق قاعدهٴ (ب) فوق، گرهٴ S ،خود از سه سازهٴ بلافصل Np، Aux و VP تشکیل شده است که دو تای آنها خود فرافکنهای بیشینه هستند (همان، ۱۰۷). پرسشی که مطرح میشود این است که کدام یک از این سه سازه میتوانند نقش هسته را بازی کنند. بهترین حدس برای پاسخ، گره Aux است. چرا که Aux گرهای پایانی است که فعلهای کمکی در آن ظاهر میشوند. اگر Aux هستهٴ جمله باشد، در مورد جملههایی که فعل کمکی ندارند، چه باید کرد؟ آیا این گره همواره در ساختار جمله وجود دارد؟ هگمن (همان، ۱۰۹) با ذکر مثالهایی مشخص میسازد که جایگاه مشخصههای زمان[۷۹] و مطابقت[۸۰] در جمله، جایی خارج از گروه VP است:
(الفPoirot abandoned the investigation.
(بAbandon the investigation , Poirot did indeed.
(پWhat Poirot did٫ was abandon the investigation.
همانطور که ملاحظه میشود در دو جملهٴ آخر مشخصهٴ زمان (-ed) در جایی خارج از گروه فعلی abandon the investigation ظاهر شده است. بنابراین مشخصهٴ صرفی زمان نمیتواند بخشی از VPباشد و در جایی خارج از آن تولید میشود. با کمی توجه به این جمله ها درمییابیم که مشخصهٴ صرفی زمان به همراه فعل کمکی ظاهر میشود و در حقیقت گرهٴ Aux محلی است که مشخصهٴ زمان در آن تحقق مییابد. این گره را INFL نامیدهاند که اشاره به تصریف دارد. گرهٴ تصریف جایگاه تحقق عنصر تصریفی زمان است. در عین حال در زبان انگلیسی فعلهای کمکی[۸۱] و وجهی[۸۲] نیز در این جایگاه ظاهر میشوند و تحت تأثیر عنصر تصریفی زمان قرار میگیرند یا به عبارت دیگر مشخصههای زمان میپذیرند (همان، ۱۱۰).
Poirot will abandon the investigation.
و اما در صورت عدم ظهور فعل کمکی در جمله باز هم مشخصهٴ زمان ،در هستهٴ تصریف تولید میشود:
Poirot abandoned the investigation.
چنانکه میدانیم تکواژ زمان گذشته (-ed)، تکواژی وابسته است، بنابراین نمیتواند مستقلاً در جمله ظاهر شود و قطعاً باید به تکواژی مستقل بپیوندد و آن هستهٴ فعل در گروه فعلی است (همان).
گرهٴ تصریف گرهی است که شامل تمام ویژگیهای تصریفی فعل است، از جمله شخص[۸۳] و شمار[۸۴] (همان).
پس مشخصهٴ دیگری که در صرف فعل نقش دارد، مشخصهٴ تطابق است که میتواند شامل ویژگیهای شخص (اول شخص، دوم شخص و سوم شخص)، شمار (مفرد، مثنی و جمع) و جنس (مؤنث، مذکر و خنثی) باشد.
تفاوت میان بند[۸۵]های تصریف شده و تصریف نشده، در گرهٴ تصریف نهفته است و با تغییر ارزش دو مشخصهٴ زمان و تطابق تعیین میشود. به عبارت دیگر، نوع جمله بستگی به نوع گروه تصریفی آن دارد. بنابراین میتوان گفت هر جملهٴ معمولی زبان، فرافکن هستهٴ تصریفی است و ساختار آن نیز همانند گروههای دیگر، درون مرکز است. با این تحلیل میتوان جمله را گروهی تصریفی نام نهاد و فاعل را در جایگاه مشخصگر[۸۶] برای فرافکن میانی َI نشاند.
بدین ترتیب َI نیز در نهایت شامل هستهٴ I میشود که گروه فعلی VP متمم آن است:
َI ؛ spec → IP(الف
VP ؛ I → َI (ب
( همان، ۱۱۴)
اکنون با توجه به قواعد سازهای فوق، نمودار جملهٴ زیر را رسم خواهیم کرد:
Poirot will abandon the investigation.
همانطور که پیداست، هستهٴ تصریفی گرهی پایانی است که عناصر صرفی فعل در حوزهٴ حاکمیت آن قرار میگیرند و در زبان انگلیسی شامل پسوندهای صرفی و to مصدری میشود که مقولهٴ واژگانی یا کلمه نیستند. علاوه بر اینها فعلهای کمکی نیز تحت حاکمیت این گره قرار میگیرند که در زبان انگلیسی شامل have ، be ، فعلهای کمکی وجهی یعنی aught ٬ used٬ need٬ dare٬ must shall٬ may ٬ can و will میشوند (همان، ۱۱۵).
در حقیقت گرهٴ تصریف ،” هستهٴ غیر واژگانی”[۸۷] و به عبارت دیگر هستهای نقشی[۸۸] است. هسته های نقشی دارای فرافکنهای نقشی[۸۹] هستند.
علاوه بر جایگاههای مطرح شده، جایگاه دیگری را نیز باید فرض کنیم که عنصر متممساز[۹۰] آن را پر میکند. به عنوان مثال در زبان انگلیسی در جایگاه متمم ساز، چهار عنصر میتوان قرار داد: for٬ that٬ whetherو if. نوع جملهٴ پیرو بستگی به انتخاب یکی از این عناصر برای این جایگاه دارد. در زبان انگلیسی وجود that یا if مستلزم وجود جملهای خود ایستا[۹۱] به دنبال آن است؛ حال آنکه whether هر دو نوع جملهٴ متمم را میپذیرد :
( الف I think [ that [ Poirot * to abandon / abandoned the investigation]].
(ب I expect [for [Poirot * abandon / to abandon the investigation ]].
(پ I wonder [whether [Poirot abandoned the investigation / to abandon the investigation ]] .
(همان، ۱۱۶)
در زیر برای روشنتر بودن بحث، تعریف برخی از اصطلاحات را که در طی پژوهش از آنها بیشتر استفاده خواهد شد، به دست میدهیم :
۱ـ۹ـ۱ـ وند
وند، تکواژ[۹۲] وابستهٴ[۹۳] دستوری است که فقط میتواند همراه با دیگر تکواژهای زبان بیاید و از لحاظ نقش به دو دستهٴ اشتقاقی و تصریفی، از لحاظ جایگاه به پیشوند و پسوند و از لحاظ زایایی به مرده، سترون و زایا تقسیم میشود.
۱ـ۹ـ۲ـ وند افزایی
وند افزایی فرایندی است که طی آن به منظور واژهسازی یا واژهپردازی، اطلاعات واژگانی یا دستوری با استفاده از وندهای اشتقاقی یا تصریفی بطور آشکار یا غیرآشکار به پایه افزوده میشود.
۱-۹-۳- ستاک فعلی
در نتیجهٴ افزودن تکواژ [- گذشته] به ریشهٴ انتزاعی فعل، ستاک فعلی حال بدست میآید و در نتیجهٴ افزودن تکواژ [+ گذشته] به ریشهٴ انتزاعی فعل، ستاک فعلی گذشته حاصل میشود.
۱ـ۹ـ۴ـ زبان فارسی معیار
زبان فارسی معیار زبان رسمی کشور است که به منظور برقراری ارتباط در نوشتن کتابها، سخنرانیها، اخبار، محافل علمی، مکالمات رسمی و حتی ارتباطات روزمرهٴ مردم استفاده میشود و دارای دو گونهٴ نوشتاری و گفتاری است.
۱-۹-۴-۱- زبان فارسی نوشتاری معیار
زبان فارسی نوشتاری معیار به آن گونه از زبان فارسی گفته میشود که در عصر حاضر به عنوان وسیلهٴ ارتباط زبانی در کتابهای درسی، نوشتههای علمی، روزنامهها، نامههای اداری و رسمی و در بعضی از برنامههای رادیو و تلویزیون مانند اخبار و جز آن به کار میرود. این زبان از نظر تاریخی دنبالهٴ فارسی قدیم (کلاسیک) است که فارسی دری نیز نامیده میشده است (صادقی، ۱۳۶۲، ۹).
۱-۹-۴-۲- زبان فارسی گفتاری معیار
زبان فارسی گفتاری معیار به آن گونه از زبان فارسی معیار گفته میشود که در ورای لهجههای رایج محلی و اجتماعی در ایران رواج دارد. این زبان به طور معمول، همان زبان درس خواندگان است که غالباً با زبان نوشتار یکی است. این زبان در گفتار مردم به خصوص در شهر تهران و در برنامههای تلویزیونی اعم از گفتگوها و نشستهای علمی- فرهنگی به کار میرود (همان، ۵).
این پژوهش به جز فصل اول که در آن کلیات پژوهش مطرح شده بود، شامل چهار فصل دیگر است.
در فصل دوم، با مروری بر دیدگاه ساختگرایان و زایشیان در زمینهٴ ساختواژه، به بررسی آثار زبانشناسان غیر ایرانی و ایرانی که فرایند وند افزایی را تحت عناوینی از جمله اشتقاق، واژهسازی، تصریف یا واژهپردازی مطالعه کردهاند، پرداخته میشود. مطالعات ایرانیان در دو بخش پژوهشهای سنتی و نوین بررسی شده و مطالبی نیز درباره اشتقاق در زبان عربی و تاثیر آن بر دیدگاه دستور نویسان سنتی ایرانی مطرح خواهد شد.
در فصل سوم پس از معرفی برخی مفاهیم مربوط به فرایند وندافزایی، فهرست ستاکهای سادهٴ فعلی در زبان فارسی نوشتاری و گفتاری معیار همراه با صورتهای تصریفی و اشتقاقی آنها ذکر خواهد شد.
در فصل چهارم پژوهش با ارائهٴ نمودار کلی وندافزایی در زبان فارسی معیار، در دو بخش جداگانه به معرفی انواع وندافزایی پرداخته میشود. در بخش اول ِ فصل چهارم که وند افزایی تصریفی نام دارد، پس از معرفی تمام وندهای تصریفی که به ستاکهای فعلی میپیوندند، ویژگیها و تغییرات آوایی، معنایی، ساختواژی و نحوی حاصل از وند افزایی تصریفی و محدودیتهای این فرایند ذکر خواهند شد. و در بخش دوِم ِ فصل چهارم نیز که وند افزایی اشتقاقی نام دارد، به همان ترتیب عمل خواهد شد. علاوه بر آن سعی میشود در انتهای هر بخش به تفاوتهای دو گونهٴ نوشتاری و گفتاری معیار که در نتیجهٴ اعمال وند افزایی ایجاد میشوند، نیز اشاره شود.
فصل پنجم به ارائهٴ یافتهها ٬پیامدها و پیشنهادهایی برای پژوهشهای بعدی اختصاص دارد.
در پایان٬ واژهنامهٴ فارسی- انگلیسی و انگلیسی- فارسی و همچنین فهرست منابع مورد استفاده در این پژوهش در قالب کتابنامهٴ فارسی و انگلیسی ارائه خواهند شد. پیوستی از فهرست افعال سادهٴ پر بسامد، ریشههای فعلی که شامل دوستاک گذشتهاند، صورتهای سببی، ستاکهای گونهٴ گفتاری و اسامی خاص مشتق نیز در انتها آورده می شوند.
[۱] – Word
[۲] – Borrowing
[۳] – Morphology
[۴] – Affixation
[۵] – Affix
[۶] – Derivation
[۷] – Inflection
[۸] – Stem
[۹] – Government and Binding theory
[۱۰] – X- bar theory
[۱۱] – Derivational affixes
[۱۲] – Inflectional affixes
[۱۳] – Word formation
[۱۴] – Word processing
[۱۵] – Lieber
[۱۶] – Williams
[۱۷] – Selkirk
[۱۸] – Bauer
[۱۹] -Spencer
[۲۰] – Prefix
[۲۱]– Suffix
[۲۲] – Idiosyncratic
[۲۳] – Phonological
[۲۴] -Semantic
[۲۵] – Morphological
[۲۶] – Syntactic
[۲۷] – Structuralist linguistics
[۲۸] – Noam Chomsky
[۲۹] – Syntactic Structures
[۳۰] – Generative
[۳۱] – Linguistic knowledge
[۳۲] – Universal Grammar = UG
[۳۳] – Linguistic competence
[۳۴] – Principles
[۳۵] – Parameters
[۳۶] – Pro – drop parameter
[۳۷] – Revised Extended Standard Theory = REST
[۳۸] – Explanatory adequacy
[۳۹] – Core grammar
[۴۰] – Haegeman
[۴۱] – Lectures on Government and Binding
[۴۲] – Sub – systems
[۴۳] – The Rule system of grammer
[۴۴] – Lexicon
[۴۵] – Syntax
[۴۶] – Categorial component
[۴۷] – Transformational component
[۴۸] – Phonetic form component
[۴۹] – Logical form component
[۵۰] – Morphophonemics
[۵۱] – Base
[۵۲] – D – structure
[۵۳] – Lexical categories
[۵۴] – Move- α
[۵۵] – S – structure
[۵۶] – Trace
[۵۷] – Co – indexed
[۵۸] – Bounding theory
[۵۹] – Government theory
[۶۰] – Head
[۶۱] – θ – theory ( theta theory )
[۶۲] – Agent
[۶۳] – Patient
[۶۴] – Binding theory
[۶۵] – Case theory
[۶۶] – Control theory
[۶۷] – Phrase structural rules
[۶۸] – Remarks on Naminalization
[۶۹] – Recursive rules
[۷۰] – Endocentric
[۷۱] – Projection
[۷۲] – Zero projection
[۷۳] – Terminal node
[۷۴] – Dominance
[۷۵] – Complement
[۷۶] – Adjunct
[۷۷] – Maximal projection
[۷۸] – Bresnan
[۷۹] – Tense
[۸۰] – Agreement
[۸۱] -Auxiliary
[۸۲] – Modal
[۸۳] – Person
[۸۴] – Number
[۸۵] -Clause
[۸۶] – Specifier
[۸۷] – Non – lexical head
[۸۸] – Functional head
[۸۹] – Functional projection
[۹۰] – Complementizer = comp
[۹۱] – Finite clause
[۹۲] – Morpheme
[۹۳] – Bound
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .