3,937 views
عنوان :
تعداد صفحات :۱۲۹
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
دینعقاید و دستورهای عملی و اخلاقی است که پیغمبران از طرف خدا برای راهنمایی و هدایت بشر آوردهاند.
دانستن این عقاید و انجام این دستورها سبب خوشبختی انسان در دو جهان است. اگر ما دیندار باشیم و از دستورهای خدا و پیغمبر اطاعت کنیم در این دنیای گذرا خوشبخت و در زندگی جاوید و بی پایان جهان دیگر هم سعادتمند خواهیم بود. انسان برای اینکه به معنا و مفهومی در زندگی برسد باید پشتوانهای داشته باشد تا به او بفهماند که کار و تلاش او بی فایده نیست. تحقیقات نشان میدهد که با وجود گسترش وسایل مادی هنوز انسانها با یک بحران روحی روبرو هستند.
در این بین تنها چیزی که میتواند به مدد انسانها بیاید و آنها را نجات دهد دین است. پژوهش حاضر با عنوان «بررسی رابطه دینداری با طلاق بین زنان شهر تهران» با هدف بررسی تاثیر برخی عوامل بر طلاق صورت گرفت.
طرح پژوهش در این تحقیق توصیف نمیباشد. جامعه آماری متشکل از ۶۰ زن شهر تهران میباشد و به روش تصادفی، با در نظر گرفتن تمایل آزمودنیها برای شرکت در آزمون انتخاب گردیدهاند.
ابزار پژوهش شامل پرسشنامه معبد میباشد. پرسشنامه معبد دارای ۲۵ سوال است که عمل (نه اعتقاد و نگرش) به باورهای دینی را اندازهگیری میکند. مواد آزمون در چهار حوزه عمل به واجبات، عمل به مستحبات، فعالیتهای دینی (عضویت در گروههای دینی و……) و در نظر گرفتن دین در تصمیم گیریها و انتخابهای زندگی قرار دارد.
جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند راهه (Anoua) استفاده شد، تحلیل نتایج نشان داد: میان دینداری و میزان طلاق رابطه معنا داری وجود دارد.
کلید واژه: جهت گیری دینی، طلاق، دین، پرسشنامه معبد
چکیده ۱
فصل اول ۲
مقدمه ۳
بیان مسئله ۵
اهمیت و ضرورت پژوهش ۷
فرضیه پژوهش ۹
فصل دوم ۱۱
تعریف دین ۱۲
دو معنی برای دین در تاریخ ادیان ۱۳
مشکلات مربوط به ارائه تعریف جامع از دین ۱۶
تاریخچه دینداری ۲۱
ضرورت دینداری و خدا پرستی ۲۳
ارزش زنگی دینی ۲۳
آثار دین در زندگی ۲۴
فواید دینداری در حیطه روان شناختی ۲۵
نقش روانی دین ۲۷
دین و جامعه ۳۰
نقش اجتماعی دین ۳۱
روشهای اندازه گیری دینداری ۳۴
تاریخچه روان شناسی دین ۳۵
دیدگاههای نظری در مورد دین ۴۱
امام محمد غزالی ۵۸
علامه طباطبایی ۵۸
طلاق و تعریف آن ۵۹
معنای لغوی طلاق ۵۹
قانون مدنی ۵۹
حقوق تطبیقی ۶۰
تاریخچه طلاق در جوامع قدیم ۶۱
بابل ۶۱
یونان باستان ۶۳
هند قدیم ۶۴
مصر قدیم ۶۴
ایران باستان ۶۵
عصر جاهلیت ۶۵
طلاق در ادیان ۶۷
طلاق در دین یهود ۶۷
طلاق در مسیحیت ۶۸
طلاق در دین زرتشت ۷۰
طلاق در کشورهای مختلف ۷۱
کشورهای شوروی سابق ۷۱
تبت ۷۲
چین ۷۲
کشورهای اروپایی و آمریکایی ۷۳
ایالات متحده آمریکا ۷۳
کشور فرانسه ۷۴
نظر اسلام پیرامون طلاق ۷۴
مشکلات ناشی از طلاق ۷۹
علل و عوامل طلاق ۸۰
شبکه منحصر به فرد عوامل: ۸۱
عوامل مکنون: ۸۲
بهانه و عوامل: ۸۳
تعدد ابعاد: ۸۳
ابعاد دیگر طلاق: ۸۶
دیدگاههای نظری پیرامون طلاق ۸۸
نتایج تحقیقات پیشین: ۹۲
فصل سوم ۱۰۴
طرح پژوهشی ۱۰۵
جامعه آماری ۱۰۶
نمونه پژوهش ۱۰۶
روش تحقیق ۱۰۶
ابزار پژوهش ۱۰۷
پرسشنامه معبد ۱۰۷
روش تصحیح و نمره گذاری ۱۰۷
روش کتابخانهای: ۱۰۸
روش میدانی: ۱۰۸
اعتبار یا روایی ۱۰۹
اعتماد یا پایایی ۱۰۹
فصل چهارم ۱۱۰
تجزیه و تحلیل دادهها ۱۱۱
فصل پنجم ۱۱۲
خلاصه نتایج پژوهش ۱۱۳
محدودیتهای پژوهش ۱۱۳
پیشنهادات: ۱۱۴
منابع و ماخذ: ۱۱۶
پیوست ۱۲۰
۱٫ قرآن کریم.
۲٫ آرین، خدیجه (۱۳۷۸)، بررسی رابطه دینداری و روان درستی ایرانیان مقیم کانادا. پایان نامه دکتری، دانشگاه علامه طباطبایی.
۳٫ دلاور، علی. (۱۳۷۶). روشهای تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی.
۴٫ دراژ، (۱۳۷۶). اسلام و تعلیم و تربیت. (حجتی، محمد باقر، مترجم) تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
۵٫ طباطبایی، محمد حسین. (۱۳۷۶) تفسیر المیزان، جلد یک.
۶٫ نیکویی، مریم (۱۳۸۳). بررسیرابطه دینداریبا رضایتمندی زناشویی بین زوجهای شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد.
۷٫ ابراهیمی آقچای، راحله (۱۳۸۶) بررسی رابطه دینداری با میزان عزت نفس بین دانشجویان دانشگاه پیام نور ورامین، پایان نامه کارشناسی.
۸٫ مطهری، مرتضی (۱۳۶۱). انسان و ایمان. قم، انتشارات: صدرا.
۹٫ مطهری، مرتضی (۱۳۶۶). مقدمهای بر جهان بینی اسلامی. انسان و ایمان، قم، انتشارات: صدرا.
۱۰٫ گلزاری، محمود (۱۳۸۰). درآمدی بر روش شناسی اسلامی. تهران، دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۱٫ گلزاری، محمود (۱۳۸۰) مقیاسعمل به باورهای دینی. خلاصهمقاله دینو بهداشت روان.
۱۲٫ قربانی، نیما (۱۳۷۷)، روان شناسی دین یک روی آورد علمی چند بقاری فصلنامه قسبات، سال سوم شماره ۲ و ۳٫
۱۳٫ جمالی، فریبا (۱۳۸۱) بررسی رابطه نگرشهای مذهبی، احساس معنا بخش بودن زندگی وسلامت روان در دانشجویان دانشگاههای تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد.
۱۴٫ آذربایجانی، مسعود (۱۳۶۶). روان شناسی شخصیت از دیدگاه اسلام.
۱۵٫ ناظمیان، رضا (۱۳۶۹). انسان و دین. تالیف موسسه نهج البلاغه، سازمان تبلیغات اسلامی.
۱۶٫ عمران نسب، محمد (۱۳۷۷) بررسی رابطه بین اعتقادات دینی و سلامت روان در دانشجویان سال آخر کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی. پایان نامه کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی. پایان نامه کارشناسی ارشد.
۱۷٫ بهشتی، احمد (۱۳۵۰). انسان و مذهب. تهران، انتشارات صدرا.
۱۸٫ نسابه، سید محمد حسن (۱۳۸۴) بررسی نقش باورها و اعمال مذهبی در سلامت روان. پایان نامه کارشناسی ارشد.
۱۹٫ خداپناهی محمد کریم و خاکسار بلواچی، محمد کریم. (۱۳۸۴) رابطه بین جهت گیری مذهبی و سازگاری روان شناختی در دانشجویان، مجله روان شناسی.
۲۰٫ پارسی، ساسان (۱۳۸۳). نظریههای روان شناختی و مقیاسهای دینداری. نشریه: فرهنگ و پژوهش.
۲۱٫ شستی، فاطمه (۱۳۸۶) علل و عوامل موثر در میزان افزایش طلاق در شهرستان ری. پایان نامه کارشناسی.
۲۲٫ ورزی، مجید ( ) بررسی مساله طلاق در اسلام و موارد تطبیقی آن. پایان نامه کارشناسی ارشد.
۲۳٫ ام. وولف، دیوید (۱۳۸۶) روان شناسی دین مترجم: دکتر محمد دهقانی. تهران انتشارات رشد، چاپ اول.
۲۴٫ توسلی، غلامعباس (۱۳۸۰) جامع شناسی دین، تهران انتشارات سخن.
۲۵٫ الیاده میرچاد (۱۳۷۵). دینپژوهی مترجم: بهاءالدین خرمشاهی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. جلد اول.
۲۶٫ مالکوم، نومن (۱۳۸۳). دیدگاه دینی وینگنشتاین. مترجم علی زاهد، نقد و بررسی پیز رینچ. تهران، انتشارات گام نو، چاپ اول.
۲۷٫ نصری، عبدالله (۱۳۷۹). انتظار بشر از دین. بررسی دیدگاهها در دین شناسی معاصر. تهران، انتشارات معاصر، چاپ دوم.
۲۸٫ ذاکر، صدیقه (۱۳۸۴). نگاهی به نظریه فرانکل در روانشناسی، منبع اینترنتی: سایت IR. SIP
۲۹٫ سالاری فر، محمدرضا و آذربایجانی. مسعود، رحیمی نژاد، عباس (۱۳۸۴) مبانی نظری مقیاسهای دینی. تهران، انتشارات دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول.
۳۰٫ عطاری، یوسف علی، شکر کن، حسین، رستمی، مسعود (۱۳۸۲) مقایسه شباهت ارزشها و نگرشها در زوجهای عادی و متقاضی طلاق شهر اهواز، مجله علوم تربیتی و روانشناسی سال ۱۰، شماره ۱ و ۲٫
۳۱٫ سیف، سوسن (۱۳۸۴). بررسی رابطه دینداری با رضایتمندی زناشویی، نشریه تازهها و پژوهشهای مشاوره سال ۴ شماره ۱۳٫
۳۲٫ خدایاری فرد، محمد، شهابی، روح اله، اکبری زرد خانه، سعید (۱۳۸۶) رابطه نگرش مذهبی با رضایتمندیزناشویی در دانشجویان متاهل، فصلنامه خانواده پژوهی سال ۳ شماره ۱۰٫
۳۳٫ احمدی، خدابخش، فتحی آشتیانی، علی، عرب نیا، علیرضا (۱۳۸۵) بررسی رابطه بین تقیدات مذهبی و سازگاری زناشویی، فصلنامه خانواده پژوهی سال دوم شماره ۵٫
۳۴٫ عطاری، یوسف علی، عباسی سرچشمه، ابوالفضل، مهرابی زاده هنرمند، مهناز (۱۳۸۵) در بررسی روابط ساده و چند گانه نگرش مذهبی، خوش بینی و سبکهای دلبستگی با رضایت زناشویی در دانشجویان مرد متاهل دانشگاه شهید چمران اهواز، مجله علوم تربیتی و روانشناسی سال ۱۳ شماره ۱٫
۳۵٫ دانش، عصمت (۱۳۸۳) تاثیر خود شناسی اسلامی در افزایش میزان سازگاری زناشویی، نشریه تازهها و پژوهشهای مشاوره، سال ۳ شماره ۱۱٫
نقش دین در رابطه با بهداشت و شفا از قرون بسیار دور شناخته شده است. در طول هزاران سال دین و پزشکی در مداوا و کاهش رنجهای انسان شریک یکدیگر بودهاند (ساچمن و ماتیوز، ۱۹۹۸) متخصصان بهداشت روانی نیاز دارند که از اثرات مثبت دین آگاه شوند. تئوریهای آسیب شناختی و روان درمانی سکولار هستند و به دین به عنوان عاملی برای سلامت نپرداختهاند. در حقیقت در سالهای ابتدایی دین را به عنوان یک عامل ضدبهداشتی معرفی کردند. در حالیکه فقط دین بیرونی است که با جنبههای ناسالم زندگی ارتباط دارد ولی دین درونی شده و اعتقادات قلبی و واقعی به طور موثر و مثبتی بر بهداشت روان اثر میگذارد (نیکویی، ۱۳۸۳)
طلاق را از مهمترین پدیدههای حیات انسانی تلقی میکنند. این پدیده دارای اضلاعی به تعداد تمامی جوانب و اضلاع جامعه انسانی است. نخست یک پدیده روانی است زیرا بر تعادل نهتنها انسانها- بلکه فرزندان، بستگان، دوستانو نزدیکان آنان اثر میگذارد. درثانی پدیدهای است اقتصادی «چه» به گسست خانواده به عنوان یک واحد اقتصادی میانجامد و ایجاد تعادل روانی انسانها، موجبات بروز اثراتی سهمگین در حیات اقتصادی آنان نیز فراهم میسازد. گذشته از این، طلاق پدیدهایست موثر بر تمامی جوانب جمیعت در یک جامعه، زیرا از طرفی بر کمیت جمعیت اثر مینهد. چون تنها واحد مشروع و اساسی تولید مثل یعنی خانواده را از هم میپاشد، از طرف دیگر بر کیفیت جمعیت اثر دارد. چون موجب میشود فرزندانی ؟؟؟؟؟؟ از منتهای خانواده تحویلجامعه گردند، که به احتمال زیاد فاقد شرایط لازم در راه احراز مقام شهروندی یک جامعهاند. (ساروخانی، ۱۳۷۲).
طلاق همان گونه که یک پدیده اجتماعی است و در راه شناخت آن به علل و عوامل اجتماعی باید پرداخت یک پدیده روانشناختی یا بهتر (روانشناختی- جامعه شناختی) نیزهست. باید از طریق آموزش، حساسسازی انسانها، آگاه سازی آنان و در نهایت ایجاد همدلی چنان کرد که حتی نام طلاق، زشت باشد انسان را ناخوش آید و دل را آزار دهد.
حراست از میثاق مقدس زوجیت، هدفی پاک و بزرگ است، چه برای سعادت انسانها، چه برای جامعه، در کشاکش گردونه زندگی، آنانی باقی میمانند که رشتههای پیوند خانوادگی آنان مستکمتر است. در سختیهای زندگی تنها خانواده پیام آور جاودان محبت و حمایت است و آنان که به دیگر نهادها دل خوش کنند، با شکست روبرو میشوند (ساروخانی، ۱۳۷۴).
در بین تمام نهادها، سازمانها و موسسات اجتماعی خانواده نقش و اهمیتی خاص دارد، تمامی آنان که در باب سازمان جامعه اندیشیدهاند، همه مصلحین و اندیشمندان بر خانواده و اهمیت حیاتی آن بر جامعه، تاکید ورزیدهاند. بدرستی هیچ جامعهای نمیتواند ادعای سلامت کند چنانچه از خانوادههای سالم برخوردار نباشد، باز بی هیچ شبهه هیچ یک از آسیبهای اجتماعی نیست که فارغ از تاثیر خانواده پدید آمده باشد (ساروخانی، ۱۳۷۰) با توجه به اهمیتی که جوامع امروزی برای تداوم و بقاء خانواده و سلامت بهداشت روانی افراد جامعه قائل است بررسی مشکلات و عواملی که منجر به زوال خانواده و سرانجام ریشه دار شدن این مشکلات که منجر به جدایی میگردد ضروری بنظر میرسد.
تحقیقات انجام شده در خصوص خانواده تا سال ۱۹۷۰ حول محور طلاق و اثرات روانی و اجتماعی آن بر روی اعضای خانواده بوده است و در این میان نقش دین به عنوان یک عامل مهمقابل توجه است. تا سالهای اخیر معمولا نقش دین در بررسیهای مربوط به خانواده و رضایتمندی زناشویی نادیده گرفته شده است. (غباری بناب، ۱۳۸۰) (به نقل از نیکویی).
گیلن[۱] و پوز (۱۹۸۸) هم چنان اسپروسگی[۲] و هاگستون[۳] (۱۹۷۸) نشان دادهاند افرادی که برای مدت طولانی با هم زندگی میکنند دین را به عنوان مهمترین عامل رضایت مندی در زندگیتلقی میکنند. جریگان[۴] وناک بعد ازبررسی تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که دین مهمترین عامل ثابت و پایداری در ازدواج است (همان منبع).
کیم و دیگران (۲۰۰۴) به این نتیجه رسیدند دین با هیجانات مثبت مثل خوش خلقی، مهربانی، اعتماد به نفس، توجه و آرامش رابطه مثبت دارد.
شرکات (۲۰۰۴) بعد از بررسی تحقیقات خود به این نتیجه رسید که اختلاف دینی در خانوادهها موجب بروز مشکلات برای ازدواج میشود که منجر به کاهش رضایت مندی و افزایش تعارضات زناشویی و طلاق میشود.
اهمیت باورها و نهادهای دینی بر انسان و زندگی فردی و اجتماعی او کاملا آشکار است. این به شکلهای مختلف در هر فرهنگ شناخت شدهای وجود دارد معمولا نقش اصلی واغلب محوری رادر زندگی افراد آنبازی میکند. بسیاری از مردم دنیا امروزه خود رادیندار میدانند وانگیزههای دینی، در شکل گیری حرکتهای اجتماعی و سیاسی معاصر مشهود است. (آرین، ۱۳۷۸).
اخیرا پژوهشهای متعددی در مورد اثر دین بر سلامت روان انجام شده است، نتایج تحقیقات نشان دهنده اثر مثبت بر سازگاری و بهداشت روانی و اثر کاهنده دین بر علائم بیماری بوده است (گری و همکاران، ۱۹۹۰) آلن برگین (۱۹۹۲) یکی دیگر از محققین است که طی پژوهشهای ده ساله (۱۹۹۱- ۱۹۸۰) با عنوان کردن نقش ارزشها در رواندرمانی وارتباط آنبا بهداشتروانی شخصابه ضرورتبکارگیری موضوعات ارزشی و دینی در آموزشهای بالینی و آموزش بیماران مشخصا تاکید میکند. او در سال ۱۹۸۰ چنین ادعا کرد که به عنوان یک روان شناس نمیخواهد از مذاهب متعارف و سازمان یافته بعنوان فرآیند کلی حمایت کند ولی از تئوریهایی که بخشی از زندگی دینی هستند و دارای بیشترین منابع بهداشتی میباشند حمایت مینماید. او همچنین میگوید: اعتقاد دینی که مبنیبر علوم روان شناختی هستند دارای تاثیراتی بر ساختار اجتماعی میباشند. (برمر، آبریگو، شوسترم، ۱۹۹۳) خانواده اساسا کانون کمک، تسکین، التیام و شفا بخشی است، کانونی است که باید فشارهای روانی وارد شده بر اعضاخود را تخفیفدهد و راه رشد و شکوفایی آنها را هموار کند، اگر خانواده محیط سالم وسازندهای برای اعضا خود باشد و نیازهای جسمانی و روانی آنها را برآورده کند کمتر ممکن است به نهادهای درمانی خارج از خانواده احتیاج پیدا کند. (ثنایی، ۱۳۷۵)
معمولا خانواده سالم افراد سالم را تحویل اجتماعی میدهد و خانواده ناسالم موجب بروز مسائل فراوانی در سطح جامعه خواهد شد و اگر سعی در بهبود و پیشرفت خانواده نشود، مشکلات اجتماعی روز به روز بیشتر خواهد شد. (ستیر، ۱۳۷۳)
نگاهی به آمار فزاینده طلاق در جوامع مختلف و بویژه در کشور ما در سالها اخیر لزوم توجه بیش از حد به عوامل زمینه ساز طلاق و نحوه مقابله موثر با پدیده شوم طلاق را آشکارتر میسازد.
طلاق، آفتی اجتماعی است و هیچ جامعهای نمیتواند نسبت به آن بی توجه بماند: هیچ جامعهای نمیتواند ادعای سلامت کند. اگر از خانوادههایی استوار برخوردار نباشد. هرگز هدف این نیست که قوانین در حذف طلاق وضع شود، طلاق هست. همانگونه که جامعه هست و ارتباطات انسانی هست. هرگز نمیتوان تصور کرد که تمامی ارتباطات انسانیبرجا میماند وهرگز هیچارتباطی آسیب نبیند، اما جامعه باید در اندیشه کاستن از تعداد طلاق باشد. بیان زیبای پیامبر اکرم (ص) را به یاد آوریم: «انعبض الاشیاء عندی الطلاق» «بدترین امور برای من طلاق است.»
اگر جامعهای به سوی افزایش طلاق رود، بی هیچ شبهه، در آستانه بحران قرار دارد. بدین سان به درستی میتوان گفت: میزان طلاق، نشانه دقیق سلامت یا بیماری جامعه است. (ساروخانی، ۱۳۷۴).
از حیث نظری یا عملی بحث و تحقیق کند. بلکه فقط میخواهد راهبردی عملی جهت کشف و درک رابطه دینداری با میزان طلاق افراد مذهبی در مقایسه با افرادی که از این نظر در سطح پایین قرار دارند، ارائه نماید. (ابراهیمی، ۱۳۸۶)
در این پژوهش فرض بر این است که بین دینداری و میزان طلاق زنان رابطه وجود دارد.
متغیر مستقل
متغیری است که توسط پژوهشگر دستکاری یا انتخاب میشود تا تایید و رابطه آن با متغیر دیگری اندازه گیری شود. (دلاور، ۱۳۷۶)
در پژوهش حاضر متغیر مستقل دینداری میباشد.
تغییر وابسته
متغیری که مشاهده یا اندازه گیری میشود تا تاثیر متغیر مستقل بر آن معلوم گردد. (دلاور، ۱۳۷۶) در پژوهش حاضر میزان طلاق متغیر وابسته میباشد.
تغییر کنترل
گاهی اوقات در یک پژوهش آزمایشی متغیرهایی دریافت میشود که تاثیر برخی از آنها در تعیین رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته باید خنثی یا ثابت نگه داشته شوند. این متغیرها که تاثیر آنها باید خنثی یا حذف شود متغیر کنترل نامیده میشود. (دلاور، ۱۳۷۶)
در این پژوهش متغیر کنترل عبارتند از:
سن: کلیه آزمودنیها در مقطع سنی ۲۰ الی ۳۵ سال قرار دارند.
تحصیلات: کلیه آزمودنیها دارای تحصیلات سیکل تا فوق لیسانس میباشند.
تعریف عملیاتی دینداری
میزان شدت یا ضعف ارتباط معنوی انسان با قدرت ماوراء الطبیعه (در عمل) که در این پژوهش از طریق پرسشنامه معبد گلزاری سنجیده شده است.
تعریف عملیاتی طلاق
دینعقاید و دستورهای عملی و اخلاقی است که پیغمبران از طرف خدا برای راهنمایی و هدایت بشر آوردهاند. (طباطبایی، ۱۳۷۰)
دانستن این عقاید و انجام این دستورها سبب خوشبختی انسان در دو جهان است. (طباطبایی، ۱۳۷۰) اگر ما دیندار باشیم و از دستورهای خدا و پیغمبر اطاعت کنیم در این دنیای گذرا خوشبخت و در زندگی جاوید و بی پایان جهان دیگر هم سعادتمند خواهیم بود. (طباطبایی، ۱۳۷۰)
«ان الذین آمنوا والذین هادوالصائبین و النصاری من آمن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم.» (سوره بقره، آیه ۶۲)
از میان کسانی که مسلمان یا یهودی یا نصرانی نامیده میشوند، آنان که براستی به خدا و روز حیات ایمان آوردهاند و عمل شایسته دارند پیش خدا دارای پاداش نیک خواهند بود.
تعریف واژه دین در فرهنگ آکسفورد یک دید کلی میدهد و بیشتر تعریف دقیقی از دینخود کامه است در فرهنگ یاد شده این عبارت است از شناسایی یک قدرت نامرئی برتر که برسرنوشت انسان تسلط داشته و واجب الاحترام و اطاعت میباشد. (جمالی، ۱۳۸۱ به نقل از فروم).
سید قطب میگوید: دین به معنای راه است راهی که به سوی سعادت و هدف نهایی انسان همان رسیدن به سعادت است. (جمالی، ۱۳۸۱ به نقل از طباطبایی)
ویلیام جیمز در کتاب دین و روان، دین را عبارت از نظم نامرئی موجود در جهان میداند که وظیفهی انسان هماهنگی با این نظم است. او در بررسیهای خود چیزی مشترک رادر ادیانمختلف یافت که آن رهایی از ناراحتی و دست یابی به آرامش بود.
به نظر یونگ دین به میزان قابل ملاحظهای جنبهی روان شناختی دارد. یونگ دین را با توجه ریشهی لاتینی آن عبارت از تفکر از روی وجدان میداند (جمالی، ۱۳۸۱)
کلمه دین در زبان عربی اشاره دارد به علاقه و ارتباط میان دو طرف که یکی از دو طرف، طرف مقابل را بزرگ میدارد و طرف دیگر در برابر طرف مقابل خاضع است. اگر طرف اول به کلمه «دین» وصف گردد: «دین» عبارت از خضوع و انقیاد میباشد و اگر طرف دوم به کلمه دین وصف شود، دین به مفهوم فرمان و سلطه و حکم و الزام خواهد بود و چنانچه رشته ارتباط، یعنی وجه جامع میان هر دو طرف بوسیله کلمه دین در نظر باشد، دین عبارت است از قانونی که این علاقه و ارتباط را سازمان میدهد و یا عبارت از مظهر و نموداری است که بیانگر علاقه و ارتباط باشد. (محمد راز، ۱۳۷۶)
واژهدین درلغت به معناهای گوناگوناز جمله: اجزاء اطاعت، قهرو غلبه، انقیاد، خضوع، پیروی و مانند آنها آمده است. در قرآن کریم نیز آیاتی وجود دارد که از آنها معنای جزا، شریعت، قانون و طاعت و بندگی استنباط میشود. (علیزاده، ۱۳۷۱)
کلمه دین که در تاریخ ادیان به کار میرود فقط دارای دو معنا است:
۱٫ همان حالت روانی[۵] که ما از آن به تدین[۶] تعبیر میکنیم.
۲٫ همان حقیقت و واقعیت عینی[۷] که میتوان در عادات معمولی، یا آثار جاوید و به جای مانده مراجعه کرد و آن عبارت از مجموعهای از اصول و مبانی است که هر امتی در اعتقاد و عمل بدانها پایبند است.
این معنی بیش از معنای نخست در مفهوم دین دارای کاربرد میباشد. (محمد راز، ۱۳۷۶).
در هر صورت در مورد دین دامنهای از تعاریف متفاوت داریم:
مرحوم علامه طباطبایی دین را اینگونه تعریف میکند: دین مجموعه از معارف مربوط به حقیقت انسان و جهان و مقدرات متناسب با آن است که در سیر زندگی مورد عمل قرار میگیرد. در این مجموعه بایدهای فقهی و اخلاقی قرار دارد که انسان متدین و تسلیم در برابر آنها، که این تسلیم زاییدهی اعتقاد پاک و شناخت حقیقت انسان و جهان است، الزامها و بایدهای یاد شده را در میان خود و افعال اختیاریش واسطه قرار میدهد تا با این وسیله به کمال شایسته خود راه یابد (طباطبایی، تفسیر المیزان).
هیوم دین را عبارت از آن جنبه تجربیات، افکار، احساسات و فعالیتهای فرد میداند که بوسیله آن تلاش دارد در ارتباط با آنچه که خود مقدس و الهی میشمارد یعنی قدرت بسیار متعالی و با ارزشی که جهان را کنترل کند. (ابراهیمی، ۱۳۸۶)
استاد مطهریدر غالب ایماندینی، دینرا پیوندی دوستانه میان انسان و جهان میداند که در واقع نوعی هماهنگی میان انسان و آرمانهای کلی جهان است. (مطهری، ۱۳۶۶).
حضرت آیت الله جوادی آملی لغت دین را انقیاد، خضوع، پیروی، اطاعت، تسلیم، و جزا دانسته، معنای اصطلاحی آن را مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی میداند که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانها باشد (جوادی آملی، ۱۳۶۹)
دوناهو معتقد بود که تحقیقات بعدی در این زمینه باید به بررسی ساخت شناختی و پیامدهای باور دینی بپردازد. (کرک پاتریک و هود،[۸] ۱۹۹۰)
آلپورت ۱۹۵۰ به جای اینکه یک تعریف جامع از فرد دیندار و غیر دیندار ارائه کند معتقد است که ما باید خود آگاهی دینی را به آنهایی که توانایی و قدرت درک آن را دارند نسبت بدهیم که تنها شامل افرادی میشود که دین را تجربه میکنند. او معتقد است که ریشههای مذهب آنقدر متعدد است و اثر آن در زندگی افراد آنقدر متفاوت است و اشکال تفسیر منطقی آن آنقدر بی نهایت است که رسیدن به یک تعریف واحد را غیر ممکن میسازد. گاه دین را دین فردی تعریف میکند و گاهی دین را یک نهاد اجتماعی. (جمالی، ۱۳۸۱، به نقل از آلپورت)
بدون شک امروزه تعداد بیشتری از این نوع تعاریف را میتوان بدان اضافه نمود در واقعهر تعریفی که از دین ارائه شود به نظر میرسد که فقط برای نویسنده آن راضی کننده است و به عبارت دیگر نمیتوان تعریفی از دین ارائه کرد که همگان را راضی نماید:
در باب تعریف دین دو دسته مشکل عمده وجود دارد:
مشکل اول:
در این تعاریف، حب و بعضهای افراد نسبت به دین به طور اعم و یا یک دین خاص به طور اخص، موجب شده است که بعضی از این تعاریف کاملا دوستانه و برخی کاملا خصمانه باشد.
مشکل دوم:
هویت دین به گونهای است که میتوان سه قسم تعریف از آن داشت:
۱٫ تعاریف ارزشی (تعاریفیاند که دین را آنگونه تعریف میکنند که باید باشند.)
۲٫ تعاریفوصفی یاجوهری (تعریف دین برحسب اعتقادات و اعمال صورت میگیرد.)
۳٫ تعاریف کارکردی (میگویند که دین چه کارکرد ویژهای دارد) (سید قریشی، ۱۳۸۱)
خاستگاه و نقش دین
در سالهای اخیر، توجه به «روان شناسی دین»[۹] و «روانشناسی دینی»[۱۰] در غرب از طریق انجام پژوهشهای تجربی، نشر مقالهها و کتابها و تاسیس انجمنها، برگزاری نشستهای علمی و عضویت در مجامع تخصصی آن چنان زیاد شده است که تازه آشنایان این وادی در حیرت و شگفتی فرو رفتهاند!
کافیست یادآور شویم که اعضاء «انجمن آمریکایی مشاوران مسیحی»[۱۱] دیگر از انجمنهای تخصصی (مانندانجمن مطالعات روانشناختی،[۱۲] جامعه بررسی علمی دین،[۱۳] انجمن پژوهشهای دینی،[۱۴] جامعه مسیحی پزشکان و دندان پزشکان[۱۵] و…..) دست کم سه برابر شدهاند و تقاضا برای شرکت در کنفرانسها و کارگاههای آموزشی روان شناسی دین، رشد چشمگیری داشته است. (گلزاری، ۱۳۸۰ به نقل از ورتنیگتون،[۱۶] کرورسو،[۱۷] مک کولو[۱۸] و سان ویچ).
علاقه شدید روان شناسی معاصر به پژوهش و کار عملی دربارهی این از این رو شگفت انگیز است که در گذشتهای نه چندان دور، از بین همهی دانشمندان علوم، چه علوم پایه و چه علوم انسانی و اجتماعی، این روانشناسان بودهاند که برخوردهای منفی و قهرآمیز با دین داشتهاند و به صراحت از پرداختن به کار در این زمینه اعلان برائت کردهاند!
برای روشن کردن موضوع، به اختصار سیر برخورد روان شناسی و دین را از نظر میگذرانیم: پیروان همهی ادیان، به ویژه مسلمانان عقیده دارند که علت برپایی و ماندگاری دین، این است که هم جزو خواستههای فطری و عاطفی بشر است (قرآن کریم، روم، ۳۰/ نهج البلاغه خطبه اول) و هم بعضی نیازهای اساسی انسان را به صورت منحصر به فرد تامین میکند. (گلزاری، ۱۳۸۰ به نقل از مطهری)
دینحوادث عادی زندگی را، از تولد و زناشویی و مرگ، تا حد شعائر دینی بالا میبرد و این امور معمولی را به وقایع مقدسی بدل میسازد و آن را از راه احساس، عمیق کرده به صورت همز درمیآورد. این نمایش غم انگیز و نحیف زندگی را به سفر مقدس شاعرانهای که به سویی شریف است بدل کرده است، زندگی بدون دین ملال انگیز وپست مانند جسدی بی روح است (دورانت، ۱۹۹۲) ویل انت از قول «موفونیگ» میگوید: دین، حفظ ارزشهاست بدون ضمانت دینی اخلاق فقط حسابگری است.
ویل دورانت در لذات فلسفه مینویسد: «دین را یک قرن زیر فشار بگذار و بعد فشار را کم کن و ببین که چگونه دوباره در طی سال سر بر میزند!»
و تصریح میکند: دین از میان نمیرود ما باید به دنبال چیزی برویم که از ما بزرگتر است تا بتوانیم او را پرستش کنیم. مردم جستجوی خود را بر روی تفسیر و تعبیر بهتر و استوارتری از این عالم دنبال خواهند کرد که این تاویل و تفسیر را با احساس و عاطفه و حیات نشاط بخشد که همان دین است. (نیکویی، ۱۳۸۳)
میسیاک (به نقل از الستون و همکاران، ۱۳۷۶) در مورد ارزش دین اظهار میدارد:
۱٫ دین، انسانرا بهفلسفه حیاتمسلح میکند وبه عقل وی روشنگری لازم را میبخشد دین برای فرد، نقشی ایفا میکند که قطب نما برای یک کشتی، یعنی در دریای زندگی جهت و راهنمایی در اختیار او قرار میدهد.
۲٫ دین بر اراده انسان تاکید کرده و آن را تقویت مینماید و به فرد کمک میکند تا به فرمان عقل گردن نهد.
۳٫ دین نیازهای اساسی روح، بویژه نیاز به عشق و جاودانگی را تحقق میبخشد.
اینجا پرسشهای جدیدی پیش میآید که اگر دین پدیدهای فطری است و این همه آثار مفید وسازنده دارد، چرا متفکران بزرگی در غرب علیه دین قیام میکنند و گاه با لحنی آرام ومستدل وگاه با کلامی گزنده و تند، پایهها و مایههای آن را به مسخره میگیرند و منکر میشوند؟
فیلسوفهای روشنگر قرنهجدهم ودر عصر روشنگری، از جمله ولتر، دین را ساخته و پرداخته روحانیون زیرک، برای حفظ اقتدار بر تودههای بیسواد و نادان، به مدد دستکاری و هراسها و خرافات آنان میدانستند. (خرمشاهی، ۱۳۷۲)
«آگوست کنت» فیلسوف فرانسوی که پدر جامعه شناسی نام گرفته است، دین را مربوط بهمرحله کودکی اجتماع میداند و فریدریش نیچه، در پایان قرن نوزدهم اعلام داشت که «خدا مرده است!»
زندگی در دنیای بدون خدا، به معنای آن است که ارزشهای خودمان را، خود خلق کنیم و بر آنچه (نیچه) تنهایی وجود مینامید عادت نماییم. (گلزاری، ۱۳۸۰ به نقل از گیدنز).
در روانشناسی، فروید اظهار کرد: دینفریب یاپنداری است که تسلیبخشی فریبندهاش در مرحله کمال کنونی سیر و سلوک بشری فراموش شده است و اعمال و عقاید دینی علائم فرضی روان پریشانهای است که از تثبیتهای روانی لاینحل کودکانه نشات میگیرد. (خرمشاهی، ۱۳۷۲) «واستون» دین را یک اسطوره، «فرلو» آن را به عنوان یک نکته منفی تاریخ بشر، «الیس» مصداقی از تفکر غیر منتطقی و «آلبی» آن را دارای ماهیتی تبعیض آمیز و پدرسالارانه که دشمن پیشرفت بشر است معرفی کردند. (قربانی، ۱۳۷۷)
در جامعه شناسی «کارل مارکس» دین را نشان دهندهی از خود بیگانگی انسان و افیون تودهها دانست و «دورکهایم» بیان کرد که با توسعه جوامع امروز دین، نفوذ دین رو به زوال میگذارد، تفکر علمی بیش از پیش جایگزین تبیین دینی میشود و اعمال تشریفاتی و شعائر تنها بخش کوچکی از زندگی افراد را اشغال میکند و «ماکس وبر» بر مطالعه وسیعی درباره ادیان سراسر جهان پرداخت و با آن که به ظاهر نظرات مثبت درباره دین دانست، بر تاثیر مختل کننده و اغلب انقلابی آرمانهای دینی بر نظامهای اجتماعی مستقر تاکید کرد. (ابراهیمی، ۱۳۸۶)
[۱] . Glenn
[۲] . Sparawski
[۳] . Hovghston
[۴] . Jerrigan
[۵] . Etat subjectifi
[۶] . Religiosite
[۷] . Fait Objectif
[۸] . Krick Patrick & Hood
[۹] . Psychology of Relligion
[۱۰] . Religious Psychology
[۱۱] . American Association of Christian counselors (AACC)
[۱۲] . Christian Association for Psychological studies
[۱۳] . Society for the scientific study of religion
[۱۴] . Religen Research Association
[۱۵] . Chirstian medical and pental society
[۱۶] . Worthington
[۱۷] . Kurursu
[۱۸] . Mac Cuilough
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .