956 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۱۴۶
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در این تحقیق بررسی میکنیم که به غیر از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … عامل دیگری به نام عامل زیستی نیز در سوء مصرف مواد نقش دارد. این تحقیق نشان میدهد که احتمالاً یک بخش ژنتیکی و ارثی برای سوء استفاده از مواد مخدر و سوءمصرف مواد وجود دارد و ابزاری هم در تشخیص ژنهای ویژهای که اعمال سلولهای گوناگون و بیوشیمیایی را کنترل میکنند.
پدیده سوء مصرف مواد جدا از هزینۀ سرسامآوری که بر جامعه تحمیل میکند (بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار در سال) و درصد جمعیتی که مصرف یک یا چند ماده غیرقانونی را در طول عمر خود گزارش کردهاند (حدود ۴۰ درصد)، برای پژوهش در مورد مغز و روانپزشکی بالینی مفاهیم ضمنی فراوانی دارد. به عبارت ساده برخی مواد میتوانند هم بر حالات روانی دریافتی درونی (مثل خلق) تأثیر بگذارند و هم بر فعالیتهای مشهود بیرونی (یعنی رفتار). مواد میتوانند نشانههای روانی- عصبی بوجود آورند. که از نشانههای اختلالات روانی شایع بدون علت معلوم (مانند اسکیزوفرنی و اختلالات خلقی) غیرقابل تفکیک است، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اختلالات روانی اولیه و اختلالات مربوط به مصرف مواد احتمالاً با هم ارتباط دارند. اگر نشانههای افسردگی در فردی که مواد مؤثر بر مغز مصرف نکرده از نشانههای افسردگی در فردی که این مواد را مصرف کرده است غیرقابل تفکیک باشد، احتمال دارد یک وجه مشترک مربوط به مغز بین رفتار مصرف مواد و افسردگی وجود داشته باشد. صرف این واقعیت که مواد مؤثر بر مغز وجود دارد که یک سرنخ اساسی برای درک نحوه کار مغز در حالت بهنجار و نابهنجار است.
پژوهش حاضر به بررسی عوامل زیستی مؤثر در بروز سوء مصرف مواد پرداخته است. به همین منظور در کنار سؤال اصلی مبنی بر «مقایسه تأثیر عوامل زیستی مؤثر در بروز رفتار سوء مصرف مواد در بین افراد معتاد و غیرمعتاد»، یک سؤال دیگر با توجه به متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، وضعیت تأهل در افراد معتاد تهیه و مورد بررسی قرار گرفت.
روش پژوهش توصیفی از نوع علمی، مقایسهای وجامعه آماری شامل کلیه افراد معتاد مستقر در زندان مرکزی اصفهان و همچنین دانشجویان به عنوان گروه شاهد بوده است. نمونه پژوهش شامل ۶۰ نفر از معتادین و ۶۰ نفر از افراد عادی بوده که گروه معتادین به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و گروه غیرمعتاد به وسیله روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. ابزار اندازهگیری پرسشنامه ۶۰ سؤالی گری و ویلسون بوده است که از روایی و پایایی مناسبی در تحقیقات قبلی برخوردار بوده است. دادهها با استفاده از روشهای آزمون T و آزمون F مورد بررسی قرار گرفت که عمدهترین نتایج آن به شرح زیر میباشد:
– تفاوت معناداری بین عوامل زیستی گرایش به سوءمصرف مواد در افراد معتاد و غیرمعتاد وجود دارد.
– بین عوامل مؤثر بر سوءمصرف مواد مخدر در افراد معتاد و غیرمعتاد بر اساس متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، وضعیت تأهل تفاوت معناداری وجود داشت.
واژه های کلیدی: عوامل زیستی ، سوء مصرف مواد، معتاد
فصل اول کلیات پژوهش
۱-۱ مقدمه ۱۴
۲-۱ بیان مساله ۱۶
۳-۱ اهمیت و ضرورت مساله ۱۸
۴-۱ اهداف پژوهش ۲۰
۵-۱ فرضیههای پژوهش ۲۱
۶-۱ تعریف اصطلاحات ۲۱
الف: تعریف نظری ۲۱
ب: تعریف عملیاتی ۲۱
فصل دوم: پیشینه پژوهش
– مقدمه ۲۵
۱-۲ مباحث نظری ۲۵
۲-۲ سوء مصرف مواد یک بیماری مغزی است ۲۶
۳-۲ سوء مصرف مواد فقط یک بیماری مغزی نیست ۲۷
۴-۲ اصطلاح شناسی ۲۹
۵-۲ سوء مصرف و وابستگی به مواد ۳۰
۶-۲ اعتیاد ۳۰
۱-۶-۲ همهگیری شناسی ۳۱
۲-۶-۲ سبب شناسی ۳۲
۳-۶-۲ عامل سایکو دینامیک ۳۲
۴-۶-۲ نظریات رفتاری ۳۳
۵-۶-۲ وراثت چیست؟ ۳۴
۶-۶-۲ عوامل ژنتیک ۳۶
۷-۶-۲ عوامل عصبی- شیمیایی ۳۶
۸-۶-۲ ابتلای همزمان ۳۷
۹-۶-۲ اختلالات شخصیت ضد اجتماعی ۳۸
۱۰-۶-۲ افسردگی و خودکشی ۳۸
۷-۲ اختلالات وابسته به الکل ۳۹
۱-۷-۲ همهگیری شناسی ۴۰
۲-۷-۲ فعالیتهای الکتروفیزیولوژیکی ۴۰
۳-۷-۲ شیمی حیاتی یا زیست شیمی ۴۲
۴-۷-۲ آسیبپذیری زیستی نسبت به الکلیسم ۴۳
۵-۷-۲ عوامل شخصیتی و روان شناختی ۴۷
۶-۷-۲ درمان و بازپروری ۴۹
۸-۲ اختلالات وابسته به آمفتامین (یا شبه آمفتامین) ۵۰
۱-۸-۲ همه گیری شناسی ۵۱
۲-۸-۲ نوروفارماکولوژی ۵۱
۳-۸-۲ اختلال سایکوتیک ناشی از آمفتامین ۵۲
۴-۸-۲ درمان و بازتوانی ۵۳
۹-۲ اختلالات وابسته به کافئین ۵۴
۱-۹-۲ همه گیری شناسی ۵۵
۲-۹-۲ نوروفارماکولوژی ۵۵
۳-۹-۲ ژنتیک و مصرف کافئین ۵۶
۴-۹-۲ کافئین به عنوان یک ماده مورد سوء مصرف ۵۶
۵-۹-۲ عوارض نامطلوب ۵۷
۶-۹-۲ درمان ۵۸
۱۰-۲ اختلالات وابسته به حشیش ۵۹
۱-۱۰-۲ همه گیری شناسی ۶۰
۱-۱-۱۰-۲ شیوع و روندهای اخیر ۶۰
۲-۱-۱۰-۲ نوروفارماکولوژی ۶۱
۳-۱۰-۲ اختلال سایکوتیک ناشی از حشیش ۶۲
۴-۱۰-۲ اختلال اضطرابی ناشی از حشیش ۶۳
۵-۱۰-۲ درمان و بازتوانی ۶۳
۱۱-۲ اختلال وابسته به کوکائین ۶۶
۱-۱۱-۲ همه گیری شناسی ۶۶
۲-۱۱-۲ هم ابتلائی ۶۷
۳-۱۱-۲ سبب شناسی ۶۷
۱-۳-۱۱-۲ عوامل ژنتیک ۶۷
۲-۳-۱۱-۲ عوامل اجتماعی و فرهنگی ۶۸
۳-۳-۱۱-۲ یادگیری و شرطی شدن ۶۸
۴-۳-۱۱-۲ عوامل دارویی ۶۹
۴-۱۱-۲ نوروفارماکولوژی ۶۹
۵-۱۱-۲ سوء مصرف کوکائین و وابستگی بر آن ۷۱
۶-۱۱-۲ اختلال سایکوتیک ناشی از کوکائین ۷۱
۷-۱۱-۲ اختلال خلقی ناشی از کوکائین ۷۲
۸-۱۱-۲ اختلال اضطرابی ناشی از کوکائین ۷۲
۹-۱۱-۲ اثرات نامطلوب ۷۲
۱-۹-۱۱-۲ اثرات بر عروق مغزی ۷۳
۲-۹-۱۱-۲ اثرات قلبی ۷۳
۳-۹-۱۱-۲ حملات تشنجی ۷۴
۱۰-۱۱-۲ درمان و بازتوانی ۷۴
۱۲-۲ اختلالات وابسته به مواد توهم زا ۷۶
۱-۱۲-۲ نوروفارماکولوژی ۷۷
۲-۱۲-۲ مصرف داروهای توهم زا ۷۷
۳-۱۲-۲ آثار روان شناختی ۷۸
۴-۱۲-۲ مکانیزمهای نوروفیزیولوژیکی ۷۹
۵-۱۲-۲ اختلالات سایکوتیک ناشی از مواد توهم زا ۸۰
۶-۱۲-۲ اختلال خلقی ناشی از مواد توهم زا ۸۱
۷-۱۲-۲ درمان ۸۱
۱۳-۲ اختلالات مربوط به مواد استنشاقی ۸۲
۱-۱۳-۲ نوروفارماکولوژی ۸۳
۲-۱۳-۲ اثرات نامطلوب ۸۴
۳-۱۳-۲ درمان ۸۵
۱۴-۲ اختلالات مربوط به نیکوتین ۸۵
۱-۱۴-۲ همه گیری شناسی ۸۷
۲-۱۴-۲ بیماران روانی ۸۸
۳-۱۴-۲ نوروفارماکولوژی ۸۸
۴-۱۴-۲ سبب یابی وابستگی به نیکوتین ۸۹
۵-۱۴-۲ اثرات نامطلوب ۹۰
۶-۱۴-۲ مزایای بهداشتی ترک سیگار ۹۰
۷-۱۴-۲ درمان ۹۱
۱-۷-۱۴-۲ درمانهای روان شناختی ۹۱
۲-۷-۱۴-۲ درمانهای روانی- دارویی ۹۲
۱۵-۲ اختلالات مربوط به مواد شبه افیونی (اپیوتید) ۹۳
۱-۱۵-۲ همه گیری شناسی ۹۵
۲-۱۵-۲ نوروفارماکولوژی ۹۶
۳-۱۵-۲ هم ابتلائی ۹۷
۴-۱۵-۲ سبب شناسی ۹۸
۱-۴-۱۵-۲ عوامل روانی- اجتماعی ۹۸
۲-۴-۱۵-۲ عوامل ژنتیک و زیستی ۹۸
۳-۴-۱۵-۲ نظریه روانپویشی ۹۹
۱۶-۲ اختلالات مربوط به فن سیکلیدین (یا شبه فن سیکلیدین) ۱۰۰
۱-۱۶-۲ همه گیری شناسی ۱۰۰
۲-۱۶-۲ نورفارماکولوژی ۱۰۰
۳-۱۶-۲ اختلال خلقی ناشی از فن سیکلیدین ۱۰۱
۴-۱۶-۲ اختلالات اضطرابی ناشی از فن سیکلیدین ۱۰۱
۵-۱۶-۲ درمان ۱۰۱
۲-۲ پیشینه تحقیق ۱۰۲
فصل سوم: روش تحقیق
مقدمه ۱۰۵
۱-۳ روش تحقیق ۱۰۵
۲-۳ جامعه آماری تحقیق ۱۰۵
۳-۳ ابزار اندازه گیری ۱۰۵
۴-۳ تعیین حجم نمونه ۱۰۶
۵-۳ روشهای تجزیه و تحلیل دادهها ۱۰۶
۶-۳ تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه ۱۰۷
۷-۳ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ۱۰۸
فصل چهارم: یافته های پژوهش
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری ۱۲۱
۱-۵ چه کسی مسئول پیشگیری از اعتیاد است؟ ۱۲۱
۲-۵ محدودیت های پژوهش ۱۲۴
۳-۵ پیشنهادهای پژوهش ۱۲۴
پیشنهادهایی به والدین ۱۲۴
پیشنهادهایی به مسوولین ۱۲۵
۴-۵ محدود کردن دسترسی به دارو ۱۲۷
۵-۵ آموزش و پیشگیری ۱۲۸
۶-۵ بهبود درمان و پژوهش ۱۲۹
۷-۵ توصیه های محافظت کننده ۱۳۰
۸-۵ فهرست منابع: ۱۳۳
منابع فارسی ۱۳۴
منابع خارجی ۱۳۵
ضمیمه ۱۳۶
۱- اسعدی، سید حسن( ۱۳۷۴). تحقیقی کاربردی درباره پیشگیری از مصرف نابجای مواد مخدر، روانگردان، الکل توتون. تهران: انجمن اولیا مربیان.
۲- اسحاقیان، مهدی (۱۳۷۹). میخواهم پژوهشگر شوم. جزوه آموزشی دوره اقدام پژوهش مرکز آموزش نیروی انسانی اصفهان.
۳- ایزدی، افسانه (۱۳۸۰). اعتیاد و جوانان، پایان نامه کارشناسی رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور زرین شهر.
۴- بنجامین جی سادوک، ویرجینیا، ای سادوک. خلاصه روانپزشکی، علوم رفتاری/ روانپزشکی بالینی: ترجمه حسن رفیعی، فرزین رضاعی، ۱۳۸۲٫ تهران: ارجمند.
۵- دلاور، علی (۱۳۷۶). مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی. تهران: رشد.
۶- روزنهان، دیوید ال. سیلکمن، مارتین ای.پی. روانشناسی نابهنجاری آسیبشناسی روانی، ترجمه یحیی سید (۱۳۸۰). تهران: ساوالان.
۷- رئوفی، مریم، رضوی، ماریا (۱۳۷۸). راهنمای پیشگیری اعتیاد، تهران: مولفین.
۸- رمضانی، فرزانه. بررسی عوامل زیستی سوء مصرف مواد در معتادین مرد استان اصفهان، پایان نامه کارشناسی رشته روانشناسی، دانشگاه پیام نور زرین شهر.
۱- Alan.leshner.(1997). Addiction is a Brain Disease and it matters national in statute of justice journal U.S.A
۲- Cloninger. (1988). Heterogeneity and the Classification of Alcholism advances in Alcohol and substance Albuse. U.S.A.
در این تحقیق برآنیم که سوءمصرف[۱] مواد را از دریچه دیگر عوامل که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مورد بررسی قرار دهم. در این تحقیق بررسی میکنیم که به غیر از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و … عامل دیگری به نام عامل زیستی نیز در سوء مصرف مواد نقش دارد. این تحقیق نشان میدهد که احتمالاً یک بخش ژنتیکی و ارثی برای سوء استفاده از مواد مخدر و سوءمصرف مواد وجود دارد و ابزاری هم در تشخیص ژنهای ویژهای که اعمال سلولهای گوناگون و بیوشیمیایی را کنترل میکنند. (آی لیشنر[۲]، آلن، ۱۹۹۷) همچنین در این تحقیق به مطالعه و بررسی دوقلوها و فرزندخواندهها پرداخته، این مطالعات نشان میدهد که آیا استعداد و آمادگی داشتن خانواده به یک بینظمی و اختلال تأثیری در درگیرشدن به آن بینظمی و اختلال را خواهد داشت یا خیر. همچنان که میزان شرب الکل در دوقلوهای همسان ۵۴% و در دوقلوهای غیرهمسان ۲۸% بوده است (کلونینگر[۳]، ۱۹۸۸). تنها عامل اجتماعی و … منجر به سوء مصرف مواد نمیشود بلکه عامل زیستی هم در این میان سهم بسزایی دارد درک این نکته که سوءمصرف مواد پیامد یک تغییرات اساسی در عملکرد پیشانی مغز است. بدین معنا است که یک هدف اصلی درمان باید در برعکس کردن و یا جبران نمودن آن تغییرات در مغز مؤثر باشد. این مورد را میتوان از طریق مداوا یا درمانهای رفتاری انجام داد و درمانهای رفتاری عملکرد مغز را در اختلالات روانی دیگر تغییر میدهند. اما باید خاطرنشان کرد که سوءمصرف مواد آنقدرها هم ساده نیست. سوءمصرف مواد فقط یک بیماری مغزی نیست بلکه یک بیماری مغزی است که محیطهای اجتماعی در آن دخالت دارند (آی لیشنر، آلن، ۱۹۷۷). پدیده اعتیاد در جهان امروز به صورت یک معضل خانمانسوز باعث از هم پاشیدهشدن بسیاری از خانوادهها، به انحراف کشیدهشدن نوجوانان و جوانان، شیوع و گسترش بیماریها و ضررهای فراوان اقتصادی و مرگ و میر گردیده است. در واقع اعتیاد به عنوان یک مشکل همهجانه دامنگیر اجتماع انسانی است. اعتیاد در لغت به معنی خود را به عادتی نکوهیده وقف کردن است. به عبارت دیگر، ابتلای اسارتآمیز به ماده مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیانآور شمرده میشود، اعتیاد نام دارد. که اعتیاد مهمترین آسیب اجتماعی است که ریشه در عوامل اجتماعی روانی دارد و متقابلاً بر روان فرد و بر اجتماع اثر میگذارد. به عبارت دیگر رابطهای سه جانبه بین اعتیاد، اجتماع و روان وجود دارد و عمق فاجعه آنگاه ظهور بیشتری پیدا میکند که بدانیم بلای مذکور نقش مؤثر خود را بر روی نیروی فعال جامعه یعنی جوانان ایفا میکند. همچنین براساس مطالعات انجام شده در مناطق مورد بررسی کشور، بیش از ۱۸% زنان مطلقه علت جدایی و طلاق را اعتیاد همسرانشان به مواد مخدر به خصوص الکل ذکر نمودهاند که میزان فوق در برخی استانها تا مرز ۳۰% نیز گزارش شده است. (رئوفی و رضوی، ۱۳۷۸).
اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک مشکل اجتماعی پدیدهایست استعماری که علاوه بر زمینههای ناسالم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی زمینههای شخصیتی، روانی و تربیتی نیز در چگونگی ابتلاء به آن از اهمیت زیادی برخوردار است امروزه وسعت این مشکل در جهان چنان گسترده است که لودوینگ سمشناس معروف گفته است: اگر غذا را مستثنی کنیم هیچ مادهای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدر این چنین آسان وارد زندگی ملتها شده باشد.
در سالهای اخیر مطالعات زیادی در مورد سببیابی وابستگی به مواد انجام شده است محققین اخیراً در مطالعه مورد مصرف مواد و وابستگی از روش پلی مورفسیم طولی قطعات محدود شده “RFLP”[4] استفاده کردهاند و گزارشهایی از روابط RFLP منتشر کردهاند.
برای اکثر مواد سوءمصرف، به استثنای الکل، محققین ناقلهای عصبی با گیرندههای عصبی شناسایی کردهاند که مواد از طریق آنها اثرات خود را اعمال میکنند. برخی پژوهشگران در مطالعات خود این فرضیه را دنبال میکنند. که مواد افیونی بر گیرندههای مواد افیونی اثر میکنند بنابراین در کسی که فعالیت افیونی درونزا کم است و مثلاً غلظت آندروفینها در بدنش کم است یا فعالیت آنتاگونیستی افیونی درون را خیلی بالا است ممکن است در معرض خطر ابتلا به وابستگی به مواد افیونی (ترکیبات تریاک) قرار داشته باشد. حتی در کسی که کارکرد گیرنده درونزا در او کاملاً طبیعی و غفلت ناقلهای عصبی بهنجار است، مصرف طولانی مدت یک ماده مورد سوء مصرف ممکن است نهایتاً سیستمهای گیرنده را در مغز تغییر دهد. بطوریکه مغز برای حفظ تعادل نیازمند ماده برونزا باشد. چنین فرآیندی در سطح گیرنده ممکن است مکانیسم پیدایش تحمل در دستگاه عصبی مرکزی (CNS) باشد. با این حال اثبات تغییر میزان آزاد شدن ناقل عصبی در کارکرد گیرنده ناقل عصبی دشوار بوده و تحقیقات جدید بر اثرات مواد بر سیستم پیام برنده دوم و تنظیم ژن متمرکز است (کاپلان و سادوک، ترجمه رضاعی و رفیعی، ۱۳۸۲).
بررسی الگوهای «موج نمای الکتریک مغز» در بزهکاران یکی دیگر از راهبردهایی است که در چند دهه اخیر مورد نظر بوده است. نابهنجاری الگوی فعالیت الکتریکی مغز در این افراد به دو صورت مشاهده شده است. یکی از نابهنجاریها وجود امواج «آهسته مغزی» است. چنانچه میتوان گفت که امواج مغزی آنها شبیه امواج مغزی کودکان و بیانگر رشد نایافتگی مغزی است. دومین ناهنجاری، وجود «خیزکهایی» در امواج مغزی بزهکاران است. وجود این خیزکها با رفتار پرخاشگرانه و «زود انگیخته» ارتباط دارد، به نحوی که در اغلب افرادی که مرتکب اعمال پرخاشگرانه میشوند، این خیزکها مشهود بوده به طور کلی وجود خیزکها در الگوی موج نمای الکتریکی مغز نشان دهنده «نارساکنش وری» «دستگاه کناری» مغز میباشد (آی لیشنر، آلن، ۱۹۹۷).
در تحقیقی که رمضانی (۱۳۸۱) در این زمینه انجام دادهاند با هدف بررسی بنیادهای زیستی تعیینکننده گرایش خودمصرف مواد سعی در ارائه مستند مربوط به یافتههای این موضوع نموده که در پژوهش حاضر نیز سعی شده است با بسط و بررسی هر چه بیشتر موضوع مطرح شده و با انجام تحقیقات وسیعتر در این زمینه این عامل مهم را به طور کاملتر مورد توجه قرار دهیم.
از جمله چیزهایی که انسانیت را نه تنها نابود میسازد بلکه از بعد حیوانیش هم او را میاندازد وانسان را از جماد هم بدتر میکند. مساله اعتیاد است. اعتیاد نه تنها قدرت اندیشیدن را که از خصایص انسان است. از آدمی سلب مینماید و نیروی عرفان و شناخت او را از بین میبرد بلکه قوای حیوانی را هم از انسانی میگیرد و انسان را تبدیل به موجودی میکند که از هر جهت از تمام منافع و استعدادها دور افتاده است.
یکی از اهداف مشترک تمامی تمدنهای انسانی دستیابی به توسعه همه جانبه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است از این رو شناخت موانع موجود بر سر راه رسیدن به این هدف از اهمیت ویژهای برخوردار است و سلامت اجتماعی، صرفنظر از مبنی بودن هنجارها در جوامع مختلف بشری، همواره مدنظر تمام فرهنگها و نژادها بوده است و تمام متفکران و اندیشمندان و مصلحت خواهان جامعه را بر آن داشته تا برای حفظ جامعه خود از آسیبها و عوارض اجتماعی به هم اندیشی بپردازد و علل و عوامل مختلف این معضل خانمانسوز را بررسی کنند. پیشرفتهای چشمگیر دو دهۀ گذشته در زمینۀ علوم عصبی و علوم رفتاری، درک ما را از استعمال مواد مخدر و سوءمصرف مواد تا حد زیادی بالا برده است. برخی مدلهای رفتاری دربارۀ سوءمصرف مواد بیشتر بر رفتار مواد جوئی تاکید کردهاند تا نشانههای وابستگی جسمی. بنابراین ما باید با این افراد گرفتار در منجلاب سوءمصرف مانند یک بیمار محتاج برخورد کنیم. همانطور که به درمان افسردگی میپردازیم به درمان این افراد نیز همت گماشته و آنها را به مثابه یک بیماری بنگریم که نیاز به مراقبت ویژه دارند.
این پدیده مخرب که در کمین محو و نابودی گرانمایهترین و باارزشترین سرمایه جوامع انسانی یعنی جوانان نشسته و آنان را در چنگال عوارض سوء خود گرفتار میکند نه تنها جنبۀ شخصی و فردی ندارد بلکه یک آسیب اجتماعی محسوب میشود که علاوه بر تهدید سلامت جسم و روان افراد بر روی جنبههای اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی جامعه نیز اثرات زیانآور و غیرقابل جبرانی وارد میسازد. همچنین در طی سالهای اخیر ورود انواع مواد مخدر بازار دائمی پیدا کرده که جای پای محکمی در بطن جامعه و خانوادهها برای خود باز کرده است. لذا وظیفۀ خود میدانم تا با استفاده از رهآوردهای علمی و آموزش خانوادهها و جوانان با این پدیدۀ شوم به مبارزه برخاسته و با چارهاندیشیهای به موقع و دادن آگاهی و بصیرت اثرات آنها را تعدیل کرد. اخذ هر تصمیم و چارهاندیشی هم نمیتواند بدون زمینه سنجیهای قبلی و کسب اطلاعات اولیه صورت گیرد.
همانطور که گسترش اعتیاد بین جوانان و عواقب اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی آن موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت بیخیالی و سستی جوانان نسبت به این موضوع ویرانی و تباهی را به رگهای جامعه جاری میسازد. گذشتۀ ویتنام و چین و حال برمه، لائوس و … نمونههایی از عواقب شوم همگانی و گسترده اعتیاد است. گسترش اعتیاد در بین جوانان واقعاً زنگ خطری است برای تمام جوامع که برای مقابله و مبارزه با آن از هیچ کوششی نباید فروگذاری کنند.
به دلیل اهمیت زیاد این موضوع بر آن شده تا به یکی از ابعاد اعتیاد که کمتر مورد توجه و حتی میتوان گفت مورد غفلت واقع شده پرداخته و به این موضوع پرداخته که اعتیاد هم میتواند به عنوان یک بیماری مغزی مورد مطالعه قرار گیرد که محیطهای اجتماعی در آن دخالت دارند. باید بدانیم عوامل زیادی در بروز این پدیده شوم دخالت دارد از جمله بیماریهای عصبی، سرخوردگیها و مشکلات روانی و حالت ناشی از آنها نظیر اضطراب همچنین مسائل روانی و واکنشهای نابهنجار مباحثی همچون رفتار پسیکوزها- نوروزها و … ناسازگاریهای عصبی و بطور کلی اختلالات رفتاری همچنین اختلالات شخصیتی (قربان حسینی، ۱۳۷۰)
– بررسی عوامل زیستی مؤثر در بروز رفتار سوء مصرف مواد در معتادین.
– بررسی تأثیر عوامل زیستی در سوء مصرف مواد در معتادین بر اساس سن.
– بررسی تأثیر عوامل زیستی در سوء مصرف مواد بر اساس سن و وضعیت تأهل.
– بررسی تأثیر عوامل زیستی در سوء مصرف مواد بر اساس شغل و میزان تحصیلات.
فرضیه اول: بین عوامل زیستی مؤثر بر گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین عوامل مؤثر بر گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در افراد معتاد بر اساس متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل؛ وضعیت تأهل تفاوت معناداری وجود دارد.
اعتیاد (سوء مصرف مواد): عبارتست از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرار مصرف آنها با کم و کیف مشخص و در زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری مینماید، تا نوسانات حیاتی و احساس روشنبینی را بیش از پیش از میان برده، بتی را که از پیکر خود ساخته و پرداخته و در عین حال تاب و تحمل ندارد و در وادی زمان و مکان گم کند و بر جای آن، برداشتهای معین از مسایل حیاتی درون و برون را در قالب خیالبافی و انحرافی که برای او ردیابی شیرین و سرابی دلنشین مینماید در خود محدود کند و بوجود آورد (ایزدی، ۱۳۸۰).
تعریف سازمان بهداشت جهانی “WTO”[5] نیز مشکل تعریف سوء مصرف دارو را از نقطهنظر خط مشی بهداشت عمومی مورد توجه قرار داده است. الگوی سازمان بهداشت جهانی در تدوین مفهوم «نشانگان وابستگی»، که بهتدریج جایگزین اصطلاحات «اعتیاد به دارو و سوء مصرف شده»، مؤثر بوده است. در سال ۱۹۸۱ کمیتۀ سازمان بهداشت جهانی، نشانگان وابستگی را به این صورت تعریف کرد.
«مجموعهای از پدیدههای فیزیولوژیکی، رفتاری، و شناختی که طی آن مصرف یک ماده یا طبقهای از مواد برای یک فرد معین اولویت بسیار بیشتری از رفتارهای دیگری مییابد که زمان ارزش والاتری داشتند. ویژگی توصیفی مهم نشانگان وابستگی عبارت است از میل به مصرف داروها، الکل، یا توتون (که اغلب نیرومند، و گاهی اوقات مغلوبکننده است) (روزنهان و سلیگمن، ترجمۀ یحیی سیدمحمدی، ۱۳۸۰).
عوامل زیستی، متغیریست که به وسیلۀ پرسشنامۀ ۶۰ سؤالی شخصیتی گری و ویلسون سنجش قرار گرفته که شش مؤلفه شامل روی آورد، اجتناب فعال، اجتناب فعلپذیر، گریز، ترس و خاموشی با طیف ۳ گزینهای (بلی، خیر و نمیدانم) استفاده شده است.
[۱] – Drugabuse
[۲] – Ilishner.Alen
[۳] – Cloniengere
[۴] – Restriction Fragment Length Polymorphism
[۵] – World Health Organization
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .