عنوان :
تعداد صفحات : ۱۴۱
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
مقاله حاضر به بررسی جایگاه خانواده در اسلام در چهار بخش می پردازد. در بخش اول به کلیات مقاله ، در بخش دوم به بررسی جایگاه خانواده در اعصار گذشته و ادیان، بخش سوم : میزان تقدس خانواده در اسلام
و بخش چهارم : مبانی حقوق و اخلاقی خانواده در اسلام پرداخته می شود.
خانواده، اصیلترین نهاد اجتماعی است که از سوی ادیان الهی مورد اهتمام واقع شده و بخش قابل توجهی از آموزهها و تعالیم دینی را به خود اختصاص داده است.
خانواده در تفکر اسلامی جایگاهی بسیار رفیع دارد. اگر موضوع خانواده در اسلام را با سایر اموری که مشابه این مقوله است مقایسه کنیم، برجستگی خاصی در مسئله خانواده ملاحظه میکنیم. بعضی امور زندگی مهمند و بعضی اهم. اما اموری وجود دارند که واژه اهم نیز برای آنها کفایت نمیکند و باید به دنبال واژه و ادبیات دیگری برای بیان اهمیت آنها بود. از جمله این موضوعات، موضوع خانواده است.
خانواده یک جامعه کوچک است، ولی مبدأ و منشأ همه زمینههای رشد و انحطاط جوامع به شمار میآید و به همین دلیل مباحث و مسائل آن مورد اهتمام اسلام بوده است.
خانواده مؤثرترین عامل انتقال فرهنگ و رکن بنیادی جامعه است که در شرایط مختلف در تأثیر و تأثر متقابل با فرهنگ و عوامل اجتماعی است. انسانها در خانواده به هویت و رشد شخصیتی دست مییابند و در خانوادههای سالم و رشید به تکامل معنوی و اخلاق نائل میشوند. لذا خانواده عامل کمالبخشی، سکونت، آرامش و بالندگی به اعضای خویش است که در تحولات اساسی جوامع نقش عمدهای ایفا میکند. البته خانواده متأثر از عملکرد مذهب، آموزش و حکومت نیز میباشد و این تأثر به صورت متقابل باعث ایجاد تغییرات اساسی میگردد.
از سوی دیگر، مشکل اساسی خانواده در جهان امروز ناشی از نگرش نادرست نسبت به نحوه ارتباط بین زن و مرد است. اسلام برای حل این مشکل با بهرهگیری از کلام وحی، راه صحیح ازدواج که مایه انس و آرامش دانسته و معتقد است که خداوند ازدواج را موهبتی بالاتر از گرایش غریزی دو جنس مذکر و مؤنث قرار داده است.
طبیعت بشر به گونهایست که به سوی زندگی خانوادگی و تشکیل کانون خانواده و داشتن فرزند گرایش دارد نه اینکه از روی عادت یا تمدن این گرایش ایجاد شده باشد.
در قرآن کریم، احکام اخلاقی و حقوقی، آمیخته با هم بیان شدهاند، به ویژه در مورد روابط خانوادگی و مسائل زناشویی، و تقریباً در همه مواردی که احکام حقوقی بیان شده، احکام اخلاقی هم ذکر شده است. علت این آمیختگی، آن است که از یک سوء احکام حقوقی نمیتوانند به تنهایی سعادت و کمال انسان را تضمین کنند و از سوی دیگر، هدف اصلی قرآن، از بیان احکام حقوقی، تنها وضع قانون به منظور تنظیم روابط اجتماعی نیست، بلکه هدف بالاتری را دنبال میکند و آن، دستیابی انسانها به کمالات معنوی و اخلاقی است؛ بلکه اهداف اخلاقی قرآن به اهداف حقوقیاش حاکم است.
آمیختگی اخلاق و حقوق، در قرآن، ویژگی مثبتی است که تأثیری عمیق در زندگی اجتماعی دارد؛ زیرا اگر مردم تربیت اخلاقی و معنوی نداشته باشند، اجرای قانون خشک حقوقی، کاری دشوار و نیازمند دستگاه اداری وسیعی است که بتواند به همه کارهای مردم رسیدگی کند.
قانون خشک حقوقی نمیتواند حتی نظم را در زندگی مادی و دنیوی انسان تأمین کند. بلکه تنها زمانی میتواند تأثیر مطلوب داشته باشد که نظام اخلاقی پشتوانهی آن باشد. از این رو قرآن کریم معمولاً احکام حقوقی را همراه با احکام اخلاقی میآورد.
کلید واژهها: عیال، أسر، زوج ، خانواده ، حقوق، اخلاق، خانه، اسلام، قرآن،
تقدیم ج
تقدیم و تشکر د
چکیده ه
بخش اول – کلیات
مقدمه ۲
۱-۱- تعریف و تبیین موضوع ۴
الف – تعریف لغوی عیال ۴
ب – تعریف لغوی أسر ۴
ج – تعریف لغوی زوج ۵
د – خانواده در اصطلاح ۱۰
۲-۱- ضرورت و اهداف تحقیق ۱۳
۳-۱- پیشینه موضوع ۱۴
۴-۱- فرضیات اصلی و فرعی ۱۵
۵-۱- روش تحقیق ۱۶
بخش دوم – بررسی جایگاه خانواده در اعصار گذشته و ادیان
۱-۲- خانواده در اعصار گذشته ۱۸
الف – خانواده در اقوام وحشی ۱۸
ب – خانواده در روم قدیم ۱۹
ج – خانواده در یونان قدیم ۲۰
د – خانواده در ایران باستان ۲۱
ه – خانواده در عرب جاهلیت ۲۲
۲-۲- خانواده در ادیان ۲۴
الف – خانواده در زرتشت ۲۴
ب – خانواده در میان مسیحیان و یهودیان ۲۶
ج – خانواده در اسلام ۲۸
* کارگر و جایگاه خانه در قرآن ۳۰
۱- محل تسکین ۳۱
۲- محل ذکر و تلاوت آیات الهی ۳۱
۳- محل رابطه قدسی ۳۲
۴- لزوم حفظ حریم خانه ۳۲
۳-۲- وضعیت خانواده در جهان معاصر ۳۳
۴-۲- ابعاد خانواده در اندیشه نظریه پردازان علوم انسانی ۴۴
الف – تاریخ ۴۴
ب – جامعه شناسی ۴۵
ج – حقوق ۴۶
د- اقتصاد ۴۶
ه – روان شناسی ۴۸
و – علوم سیاسی ۴۹
ز – علوم تربیتی ۵۰
بخش سوم – میزان تقدس خانواده در اسلام
مقدمه ۵۲
۱-۳- ضرورت تشکیل خانواده ۵۴
الف – ازدواج یک سنت الهی ۵۵
ب – ازدواج وسیله حفظ دین است ۵۵
ج – فضیلت عبادت متأهل ۵۶
د – بهترین تجارت، زن شایسته ۵۶
۲-۳- آثار و فواید ازدواج ۶۰
الف – غریزه جنسی ۶۱
۱-زنا ۶۲
۲-عریان گرایی ۶۳
۳-چشم چرانی ۶۴
۴-لواط (همجنس خواهی) ۶۴
۵-خود ارضایی ۶۵
* عوامل ایجاد رفتار جنسی مطلوب در روابط زناشوئی: ۶۷
۱- رضایت زوجین در انتخاب یکدیگر ۶۷
۲- رعایت احترام و محبت متقابل ۶۷
۳- پرهیز از احیاء منفی ۶۷
۴- تفاهم و توافق میان همسران در روابط جنسی ۶۸
۵- رعایت اخلاق جنسی ۶۸
ب – نیاز به آرامش و سکون ۶۸
ج – نیاز به انس دمورت ۷۰
د – میل به تداوم وجود خویش ۷۲
و – پرورش نسل سالم و پاک ۷۳
ه – حفظ عفت و حیای فردی و اجتماعی ۷۴
۳-۳- چارچوب خانواده متعادل و ایده آل در اسلام ۷۶
۱- تعادل نظر و عمل ۷۶
۲- تعادل معنویت و مادیت ۷۷
۳- تعادل سد زمان ۷۷
۴- تعادل منطق و عاطفه ۷۷
۵- تعادل گفتن و شنیدن ۷۷
۶- تعادل سازگاری و انتقادگری ۷۷
۷- تعادل مصالح درونی و مصالح بیرونی ۷۸
۸- تعادل هدف های تربیتی ۷۸
۹- تعامل مدیریت و مشارکت ۷۸
۱۰- تعادل امکانات و انتظارات ۷۸
* فواید متعادل بودن خانواده ۷۸
۴-۳- معیارهای انتخاب همسر ۸۰
الف – ملاک های گزینش همسر از دیدگاه جامعه شناختی خانواده ۸۱
۱- الف – روان شناختی ۸۱
۲- الف – روان شناختی ۸۱
۳-الف – اقتصادی ۸۲
۴-الف – اجتماعی ۸۲
۵-الف – خانوادگی ۸۳
۶- الف – قاعده همسان همسری ۸۳
ب – ملاک های گزینش همسر از دیدگاه اسلام ۸۳
۱-ب- صفات متناسب برای زن ۸۴
۲-ب – ملاک های گزینش مرد ۸۶
۳-ب – اولویت بندی ملاک های مختلف ۸۷
۴-ب – دقت در تطبیق معیارها بر مصداق مورد نظر ۸۸
۱- مشورت با کارشناس ۸۸
۲- تحقیق ۸۹
۳- گفت و گوی مستقیم ۸۹
بخش چهارم – مبانی حقوق و اخلاقی خانواده در اسلام
مقدمه ۹۲
۱-۴- فلسفه خاص اسلام درباره حقوق خانوادگی ۹۳
الف – حقوق مشترک ۹۴
۱-الف – توجه به جایگاه خانواده ۹۴
۲-الف – تثبیت نقشها ۹۶
۳-الف – حفظ شئون فردی ۹۶
۴-الف – آشنایی و پایبندی به تعهدات حقوقی و اخلاقی ۹۶
۵-الف – حسن معاشرت ۹۷
ب – حقوق همسران در قرآن و حدیث ۹۹
۱-ب – وظایف و نسبت به همسرش ۹۹
۱- حقوق مادی و نفقه زن ۹۹
۲- تأمین نیاز جنسی ۱۰۰
۳- نظافت و آراستگی ۱۰۱
۴- پرهیز از سخت گیری ۱۰۲
۵- غیرت دینی ۱۰۲
۲-ب- وظایف زن نسبت به همسرش ۱۰۳
۱- آیا ریاست در خانواده امری ضروریست؟ ۱۰۵
۲- تمکین و تأمین نیاز جنسی ۱۱۰
۳- زینت و آرایش برای شوهر ۱۱۰
۴- پاکدامنی و حجاب زن ۱۱۱
۲-۴- آمیختگی احکام حقوقی و اخلاقی در قرآن ۱۱۲
۳-۴- رفع اختلاف در خانواده در قرآن و حدیث ۱۱۳
الف – اصل تأمین نیازهای عاطفی ۱۱۴
ب – اصل مشاوره ۱۱۴
ج – اصل صلح و سازش ۱۱۵
د – اصل حاکمیت ۱۱۶
ه – طلاق، عرش الهی را می لرزاند ۱۱۷
نتیجه گیری ۱۲۰
فهرست منابع و مأخذ ۱۲۷
الف ) کتب عربی ۱۲۷
ب ) کتب فارسی ۱۲۷
ج) مقالات ۱۳۰
۱-قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی قمشه ای ، انتشارات دهاقانی (اسماعیلیان)، قم، ۱۳۷۶٫
۲-ابن فارس، مقائیس اللغه ، مصر، مکتبه المصطفی البابی المجلسی، ۱۳۸۹ ق. ج ۳٫
۳-البحرانی ، ابومحمد الحسن، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق.
۴-ابن جمعه عروسی حویزی، عبدعلی (علامه حویزی)، تفسیر نور الثقلین، قم، دارالکتب العلمیه، ۱۳۸۲ ق، ج ۴٫
۵-ابن حسن حر عاملی، محمد عاملی، محمد، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت (ع).
۶-رازی، فخر، تفسیر کبیر، بیروت ، دارالحیاء التراث العربی، بی تا، ج ۲۵٫
۷-عبدالحسن غفار ، عبدالرسول ، المرأه المعاصر ، مطبعه القهر، ۱۴۰۴ ق.
۸-مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار ، بیروت – لبنان، مؤسسه الوفاء ، ۱۹۸۳ م، مجلدات ۷ و ۷۵ و ۱۰۰ و ۱۰۳٫
۹- آصفی، آصفه، خانواده و تربیت در ایران، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، بی تا.
۱۰- آیت الله زاده، محمدباقر، ازدواج و طلاق در اسلام و سایر ادیان ، تهران، نشر دکتر مجید حائری؛ بهار ۱۳۶۴٫
۱۱- آذربایجانی، مسعود، دیگران ، روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، پژوهشکده موزه و دانشگاه (سمت)، بی جا، ۱۳۸۲٫
۱۲- اسکندری، محمدحسین ، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی؛ بهار ۱۳۸۳، ج ۲٫
۱۳- انصاریان ،حسین، نظام حیات خانواده در اسلام،قم، انتشارات ام ابیها، زمستان ۱۳۷۷٫
۱۴- استادان طرح آموزش خانواده، جوان و تشکیل خانواده تهران، انتشارات انجمن اولیاءو مربیان، ۱۳۸۰٫
۱۵- اعزازی، شهلا، جامعه شناسی خانواده تهران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، بی تا.
۱۶- ابن فضل ، حسین بن محمد (راغب اصفهانی)، مفردات ، غلامرضا خسروی حسینی، تهران، انتشارات مرتضوی، ۱۳۷۴، چاپ هشتم، ج ۲٫
۱۷- ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۶۹، ج ۱
۱۸- ابن حسین طاهر ذوالمناقب؛ محمد، (سیدرضی) ، نهج البلاغه ، مترجم محمد دشتی ،مؤسسه انتشارات مشهور، قم، ۱۳۸۰٫
۱۹- بندریگی ،محمد، فرهنگ بندریگی، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۷۸، چاپ اول، ج ۱٫
۲۰- بی نا، آسیب شناسی نگاه به زن وخانواده، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، دفتر مطالعات و تحقیقات ، قم، تیر ماه ۱۳۸۵٫
۲۱- بی نا، ارزش ها و نگرش های ایرانیان (موج دوم) ، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۱٫
۲۲- بابازاده، علی اکبر، ازدواج و حقوق اعضاءخانواده ، قم ، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، ۱۳۷۸٫
۲۳- بهشتی، احمد، خانواده در قرآن ، تهران، نشر بوستان کتاب، ۱۳۸۵٫
۲۴- بستان ، حسین، جامعه شناسی خانواده، تهران، بی جا، ۱۳۸۵٫
خانواده از ابتدای تاریخ تاکنون در بین تمامی جوامع بشری، به عنوان اصلیترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و منشأ فرهنگها، تمدنها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدس و بنیادین و حمایت و هدایت آن به جایگاه واقعی و متعالیاش، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه هلاکت و ضلالت بوده است.
اسلام به عنوان مکتبی انسانساز بیشترین عنایت را به تکریم، تنزیه و تعالی خانواده دارد و این نهاد مقدس را کانون تربیت و مهد مودت و رحمت میشمرد و سعادت و شقاوت جامعه انسانی را منوط به صلاح و فساد این بنا میداند و هدف از تشکیل خانواده را تأمین نیازهای مادی، عاطفی و معنوی انسان از جمله دستیابی به سکون و آرامش برمیشمارد. دستیابی به این اهداف والای مکتب اسلام و حفظ و حراست دقیق و مستمر از آن، نیازمند توجه جدی به خانواده و پیاده کردن قوانین مربوط به آن در اسلام است و ضروری است کلیه برنامهریزیها و سیاستگذاریها در تمام سطوح، حقمدارانه و در راستای تعالی و مصالح خانواده باشد.
خانواده براساس اجتماع و به عقیده جامعهشناسان یکی از عوامل مهم ایجاد تمدن است. رشد و پرورش افراد در خانواده پایهگذاری شده و سلامت و سعادت جامعه بشری در گرو تربیت صحیح و استواری است که در خانواده پدید آمده است. وضعی که با تأسف، امروزه با آن مواجهیم، وجود تزلزل در ارکان خانوادههاست. توضیح مسأله اینکه ما امروزه در بسیاری از خانوادها شاهد عدم تفاهم، درگیری و نزاع و حتی متارکه و طلاق هستیم.
بسیاری از فرزندان در محیط نابسامان خانواده رشد یافته و از تربیت درست و آرامش و سکونی که لازمه رشد است، برخوردار نمیباشند. این امر در درازمدت زمینهسازی نابسامانیهای رفتاری و حتی انحراف و لغزش بسیار است.
جرمشناسان یکی از ریشههای جرم و انحراف را در نابسامانی خانواده میدانند و بررسیهایی که در جوامع غربی و حتی در جوامع خودمان به عمل آمده نشان داده است که بسیاری از مجرمان و منحرفان، کسانی هستند که در خانواده نابسامانی پرورش یافتهاند. در مورد سر و سامان دادن به این موضوع نظرات مختلفی عرضه شده است:
۱ـ گروهی تندرو حتی مسأله لغو خانواده را نظر داده بودند که تجربه انقلاب کمونیستی در دنیا و لغو خانواده در آن سامان، آنها را به خطایشان واقف گردانیده است.
۲ـ عدهای ریشه این نابسامانیها را عدم آزادی زن و عدم تساوی حقوق او با مرد دانسته و قائل شدهاند که با تأمین این حق، مشکلات خانوادگی حل میشود.
۳ـ دسته سومی درست خلاف آن را نظر داده و گمان داشتهاند که اگر آزادی را از زنان سلب و آنها را در محیط خانه محبوس سازند، به تربیت نسل درست و استوار قادر شده و میتوانند ریشه همه نابسامانیها را بخشکانند.
۴ـ اسلام در این زمینه رهنمودهایی براساس دریافت از وحی دارد که اجرای آن میتواند نابسامانیهای موجود را از بین برده و بشر را به سوی هدف خلقتش به پیش برد. در بینش اسلامی حیات خانواده مبتنی بر ضوابط ایمان و اخلاق و متکی به حقوق است که دامنه آن در برگیرنده شأن زن، شوهر، فرزندان و والدین است و ما در این بررسی کوتاه سعی داریم به توضیح و تشریح آن بپردازیم. طبیعی است که مستندات ما در این بررسی منابع اصیل اسلامی و تجربه علمای اسلامی در طول مدت چهارده قرن میباشد.
واژه خانواده در لغتنامههای عرب معادل واژههایی همچون اهل البیت، عیال (ع.و.ل)، أسره و زوج میباشد. از این رو به بررسی این کلمات میپردازیم:
عالَه: در معنی بهم نزدیکند. تحویل: اعتماد و اتکال نمودن به دیگری در هر چیزی که دشوار و سنگین است.
عیال: مفردش عیل است، یعنی چیزی سنگین.
عالَه: سنگینی و فشار زندگی را تحمل کرد و از این معنی است سخن پیامبر(ص) که: «أبدأ بنفسک ثم بمن تحوّل ـ هزینه و بخشش را از خویش آغاز کن و از عیال خویش آغاز کن.»
أعال: اهل و عیالش زیاد شد.[۱]
عول: جور و میل از حق. «عال الرجل یعول عولاً و عیالهً ای مال و جار»، عول فرائض از آنست که چون سهام زیاده باشد به آنها نقص و جور داخل شود. «فإن خضتم الا تعدلوا فواحده او ماملکت ایمانکم ذلک اونی الا تعدلوا ـ اگر ترسیدید که در صورت گرفتن زنان بیشتر عدالت نکنید فقط یک زن بگیرید و یا از کنیزان اختیار کنید، آن نزدیکتر است به اینکه ظلم و بیانصافی کنید»[۲] این لفظ یکبار بیشتر در قرآن نیامده است.[۳]
أسر: بستن کسی با زنجیر و طناب چنانکه گویند: أسرت القتب ـ یعنی زین و برگ را به پشت مرکب بستم، اسیر را هم به همین مناسبت اسیر نامیدهاند، که مقید و محدود میشود و سپس به هر چیزی که گرفته شده و مقید است، اسیر گفتهاند، هر چند که با چیزی هم بسته نشود.
جمع أسیر ـ أساری، أساری و أسری ـ است و در آیه «و یتیمناً و اسیرا»[۴] به کار رفته است. بعداً معنی اسیر گسترش یافته و در معانی (اسیر نعمت شدن) استعمال شده و همچنین درباره خانواده که وسیله نیرومندی و تقویت مرد است و اسره الرجل: یعنی خانواده مرد.[۵]
الأسره ج أسر: خانواده، عائله، زره محکم.[۶]
الزوج ج أزواج و زوجه: همنشین، قرین، همسر، جفت انسان، عیال، جفت هر چیز[۷]
زوج به هر یک از دو همسر مرد و زن (نرینه و مادینه) و در حیوانات که با هم جفت هستند و آمیزش جنسی نمودهاند، گفته میشود و همچنین به هر دو جفتی، چه در مزاوجت و یا در غیر آن، مثل جفت کفش و نعلین و نیز به هر دو چیزی که با یکدیگر شبیه یا همانند باشند، خواه شباهتی یکسان و یا ناهمسان باشد باز هم آنها را ـ زوج ـ گویند.
خدای تعالی گوید: «فجعل منه الزوجین الذکر و الأنثی[۸] ….»
«و» قلنا یا آدم اسکن أنت و زوجک الجنه و کلا منها رغداً حیث شئتما و لاتقربا هذه الشجره فتکونا من الظلمین…[۹]»
«ولی واژهی ـ زوجه ـ ناپسند است و به کار نمیرود (در قرآن نیامده است، میگویند: زوج المرئه: شوهر آن زن و زوجه الرجل: زن آن مرد) جمعش زوجات است.
شاعر میگوید: «فبکا نباتی شجوهن و زوجتی ـ همسرم و دخترانم از غم و اندوهشان گریستند.»
جمع زوج ـ ازواج ـ است. در آیه: «هم و ازواجهم» و «احشروا الذین ظلموا و أزواجهم»[۱۰]
أزواجهم ـ یعنی یاران و کسانی که در کردار و رفتار از ستمگران پیروی میکردند (که در دوزخ هم با هم قرینند.)
و آیه: «الی ما متعنا به أزواجاً منهم.»[۱۱] یعنی کسانی که همسان و همگنان و اقران آنهایند. و آیات: «سبحان الذی خلق الأزواج» آگاهی و هشداری به این امر است که اشیاء تمامشان از جوهر و عرض، ماده و صورت ترکیب شدهاند و این که هر چیز ساخته شده و مصنوع از قاعده ترکیب، عاری و مستثنی نیست.
هر مصنوعی به ناچار، اقتضاء صانعی و سازندهای دارد و این امر خود تنبیهی است برای این که خدای تعالی فرد است (چون از حکم مصنوع خارج است ـ کان الله و لم یکن معه شیء … به حکم این آیه قرآن که هو الاول و همچنین ـ لیس کمثله شیء ـ یعنی ذات باریتعالی از حکم و قانون اشیاء که مرکبند، خارج است.
و آیه «خلقنا زوجین»[۱۲] این آیه روشن کرده است که هرچه در عالم است زوج است از جهت این که برای آن چیز، یا ضدی یا چیزی شبیه به آن، یا چیزی در ترکیب آن هست و بلکه به هیچ وجه از ترکیب و مرکب بودن جدا نیست. در آیه اخیر: زوجین را از این جهت بیان کرد تا هشداری باشد برای بر این که: شیء هر چند ضد و مثل و شبهی نداشته باشد اما از ترکیب جوهر و عرض ناگزیر و جدانشدنی است و آن زوجین است.
زوج: جفت ـ صنف. بهر دو قرین از مذکر و مؤنث در حیوانات که ازدواج یافتهاند گفته میشود: زوج. به هر دو قرین در غیر حیوانات نیز زوج اطلاق میشود مثل یک زوج کفش (یک جفت).
زوجه به معنی زن است جمع آن زوجات میباشد.راغب میگوید: آن لغت ردیء است. نگارنده گوید لذا زوجه و زوجات در قرآن نیامده بلکه زوج و ازواج به کار رفته است.
زوج هم به زن اطلاق شده مثل: «و ان اردتم استبدال زوج مکان زوج…[۱۳]» «و اگر اراده کنید تبدیل زنی را به زن دیگر….»
و مثل «یا ادم اسکن انت و زوجک الجنه[۱۴] «ای آدم تو و زنت در بهشت بمانید»
«و هم به مرد مثل «فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجاً غیره[۱۵]» پس اگر بعد از طلاق دوم باز طلاق داد شوهر زن را پس حلال نشود آن زن بر آن شوهر بعد از طلاق شوم تا اینکه به نکاح درآید و شوهر کند آن زن به شوهری غیر از شوهر اول.
«و همچنین» قد سمع الله قول التی تجاد لک فی زوجها….»[۱۶]
به تحقیق شنید خدا سخن آنکه مجادله می کرد تو را در کار شوهر خود ازواج نیز هم در زنان بکار رفته مثل «والذین یتوفون منکم و یذرون ازواجاً ـ [۱۷] و آنهایی که می میرند از شما و وا می گذارند زنهای خود را « و هم در مردان»
مثل «فلا تعضلوهن أن ینکحن أزواجهن إذا ترضوا بینهم بالمعروف ـ [۱۸]پس منع نکنید ایشان را از اینکه به نکاح شوهران خود درآیند در صورتیکه از یکدیگر راضی شده باشند که بخوبی زندگی کنند. «ظاهراً استعمال شدن ازواج در مردان فقط در این آیه است.
زوج و ازواج در گیاهان نیز به کار رفته مثل « انبتت من کل زوجٍ بهیج[۱۹] ـ و بروید از هر گیاهی تازه و نیکو. «درباره حیوانات نیز آمده «قلنا احمل منها من کل زوجین اثنین[۲۰] ـ گفتیم ما نوح را بردار در آن کشتی از هر نر و ماده دو تا»« در زبان عرب زوجین به معنی یک جفت است و لفظ «اثنین» برای بیان آنست.
یکی از اسرار عجیب خلقت نر و مادگی موجودات است. اگر در حیوان و گیاه این واقعیت وجود نداشت هیچ یک چیز، دو چیز نمیشد و جای از بینرفتهها پر نمیگردید و تولید و تکثیر مطلقاً معنایی نداشت ولی خداوند با این وسیله نقص عالم را جبران و آن را پیوسته به سوی کمال میراند. بشر با فکر سادهی خود ابتدا آن را فقط در انسان و حیوان میدانست و در اثر پیشرفت علم احساس کرد که این واقعیت در عالم گیاه نیز حکمفرماست و اگر نباتات به وسیلهی حشرات و بادها تلقیح نگردند میوه بدست نخواهد آمد. از قدیم بوجود نر و مادگی در بعضی درختان مثل خرما پی برده بودند ولی بعدها عمومیت آن روشن گردید.
قرآن کریم پا را از همه فراتر گذاشته و مسئله نر و مادگی را در تمام موجودات اعلان میکند اعم از زنده و غیر زنده، دربارهی حیوان و انسان که روشن است و بعضی از آیات آن گذشت. دربارهی نباتات آمده: «سبحان الذی خلق الأزواج کلها مما تنبت الأرض و من أنفسهم و مما لایعلمون[۲۱] ـ پاک و منزه است خدایی که از روییدنیهای زمین و از شما مردمان جفتها (نر و مادهها) قرار داد و از چیزهایی که نمیدانید نیز جفتها قرار داد.» در گذشته که این واقعیت به ثبوت نرسیده بود، بزرگان ازواج را در آیه اصناف معنی میکردند ولی علم نشان داد که قرآن چه مسئله عجیبی را مطرح میکند در آیه «و من کل الثمرات جعل فیها زوجین اثنین[۲۲] … و همه میوه ها را جفت قرار داد در زمین«گرچه نسبت زوجیت بخود ثمره داده شده ولی ظاهراً منظور تولید شدن آنها در اثر زوجیت است بعضی از بزرگان آن را دو صنف گفته یکی مال زمستان و دیگری مال تابستان مثل بعضی میوهها ولی این خیلی بعید است و با کلیت آیه که فرموده: «من کل الثمرات» جور در نمیآید که همهی آنها صیفی و شتوی ندارند.
بالاتر از همه این آیه است که میگوید: «و من کل شیء خلقنا زوجین لعلکم تذکرون»[۲۳] ـ و از هر چیزی آفریدیم نر و ماده شاید شما پند بگیرید.
روشن میکند که قانون نر و مادگی در تمام موجودات بدون استثناء جاری است امروز بشر پس از فرو رفتن در درون اشیاء و شکافتن ذرات و رسیدن به اتم دانسته است که اتمها از الکترون و پروتون تشکیل یافتهاند. الکترونها بار منفی دارند و پروتونها بار مثبت و نیز نر و مادهاند و موجودات همه از آن ذرات تشکیل یافتهاند «سبحان ربک رب العزه عما یصفون.»
«اهتزت و ربت و انبتت من کل زوج بهیج[۲۴] ـ (ظاهراً مراد از زوج در این آیه و نظائر آن، نوع و صنف است یعنی زمین حرکت کرد، بالا آمد و هر صنف و هر جور روییدنی نشاطآور را رویانید.
نوع و صنف یکی از معانی زوج است چنانکه راغب و اقرب و بیضاوی و ابن اثیر و طبرسی گفته است همچنین است آیات ۷ شعراء، ۱۰ لقمان، ۷ ق و غیره.
«و اذ النفوس زوجت[۲۵]» ظاهراً مراد از آن جفت شدن انسانها با اعمالشان است دربارهی آن گفتهاند: مراد ملکههای اعمال است که شخص با آنها مزدوج میگردد یا هر انسان بهم شکل خود از اهل آتش و بهشت قرین شود یا ارواح باجساد برگردد یا هر فریفته بفریبنده ملحق شود یا مؤمنین با حورالعین و کفار با شیاطین هم قرین گردند.
قول اخیر عبارت اخرای کلام ماست و بنابر تجسم عمل مراد قرین شدن انسان با عمل خویش است. «هذا فلیذوقوه حمیم و غساق و آخر من شکله ازواج[۲۶] ـ «حمیم آب جوشان، غساق چنانکه مجمع گفته چرک بسیار بدبو، شکل، مشابه و نظیر است ازواج چنانکه گفتهاند به معنی انواع و اقسام است یعنی: این آب جوشان و چرک بدبوست آن را و اقسام است یعنی: این آب جوشان و چرک بدبوست آنرا بچشند.
«ادخلوا الجنه انتم و ازواجکم تحبرون[۲۷] ـ گفته شود به ایشان که داخل شوید بهشت را شما با زنهای خود شادمان باشید«میشود گفت مراد از این ازواج زنان دنیوی انسان هستند که اهل بهشت شدهاند بقرینهی آیهای که میگوید: «جنات عدن یدخلونها و من صلح من ابائهم و أزواجهم[۲۸]…» ـ که آن خانه بهشتهای عدن است که داخل می شوند ایشان آن بهشت ۴ را و هر که شایسته باشد از پدران و زنان ایشان. و شاید مراد ازواج بهشتی و حورالعین باشند.
و همچنین آیه «احشروا الذین ظلموا ازواجهم و ما کانوا یعبدون. من دون الله فاهدوهم الی صراط الحجیم[۲۹]» امر شود به ملائکه که جمع کنید آنان را که ظلم کردند برخود به سبب شرک و تکذیب رسولان و جمع کنید اتباع و اشیاع ایشان را از کفار و آنچه را که می پرستیدند از سوی خدا پس راه نمائید ایشان را به سوی راه جهنم.
«ممکن است مراد زنان دنیایی باشد که با شوهران شریک ظلم بودهاند و این وضع به خصوصی است که زن و شوهر در دنیا با هم ظالم باشند و در آخرت نیز از هم جدا نشوند، چنانکه دربارهی ابولهب و زن او آمده: «سیصلی ناراً ذات لهب. و امراته حماله الحطب[۳۰]» ـ به زودی در آید در آتشی زبانه دار وزن او هیزم کش است.
و احتمال دارد ازواجی باشند که از اعمال بد تجسم یافتهاند و یا همشکلانی در عذاب باشند که خدا فرموده: «و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطاناً فهو له قرین. و انهم لیصدونهم عن السبیل و یحسبون انهم مهتدون. حتی اذا جائنا قال یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین فبئس القرین. و لن ینفعکم لیوم إذ ظلمتم انکم فی العذاب مشترکون[۳۱] ـ هر که از یاد خدا رخ بتابد شیطان را برانگیزیم تا یار و همنشین دائم وی باشد و آن شیاطین همیشه آن مردم از خداغافل را از راه خدا باز دارند و به ضلالت افکنند و پندارند که هدایت یافتهاند. تا وقتی که از دنیا به سوی ما باز آید آنگاه با نهایت حسرت گوید ای کاش میان من و آن شیطان فاصلهای به دوری مشرق و مغرب بود که او بسیار همنشین و یار بدی بر من بود و هرگز در آن روز به حال شما سودی ندارد زیرا در دنیا ظلم کردید و امروز البته در عذاب دوزخ شریک هستید.» در این آیات شیطان با گناهکار قرین است و او را پیوسته گمراه میکند و روز قیامت نیز او را قرین خود میبیند و اعتذار سودی نمیدهد و هر دو مشترکاً وارد عذاب میشوند.[۳۲]
تاکنون تعاریف گوناگونی برای خانواده ارائه شده است که عموماً براساس دو نکته بیان گردیده؛ یکی ساختارهای موجود خانواده که تاریخ از آن یاد کرده است و دیگری انتظاراتی که از کارکرد خانواده بوده و هست.[۳۳]
خانواده مؤثرترین عامل انتقال فرهنگ و رکن بنیادی جامعه است که در شرایط مختلف در تأثیر و تأثر متقابل با فرهنگ و عوامل اجتماعی است. انسانها در خانواده به هویت و رشد شخصیتی دست مییابند و در خانوادههای سالم و رشید به تکامل معنوی و اخلاق نائل میشوند. لذا خانواده عامل کمالبخشی، سکونت، آرامش و بالندگی به اعضای خویش است که در تحولات اساسی جوامع نقش عمدهای ایفا میکند. البته خانواده متأثر از عملکرد مذهب، آموزش و حکومت نیز میباشد و این تأثر به صورت متقابل باعث ایجاد تغییرات اساسی میگردد. اگر خانواده محیط سالم و سازندهای داشته باشد و نیازهای جسمی و روحی خویش را برآورده سازد، کمتر به خدمات جانبی و جبرانی برای خانواده نیاز است. در تعریف خانواده، بیان شده: «خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق نسب، سبب و رضاع با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی میکنند.[۳۴]»
خانواده متشکل از افرادی است که از طریق پیوند زناشویی، همخونی یا پذیرش فرزند با یکدیگر به عنوان زن، مادر، پدر، شوهر، برادر، خواهر و فرزند در ارتباط متقابل هستند، فرهنگ مشترک پدید میآورند و در واحد خاص زندگی میکنند.
خانواده چون گروهی از افراد است که از طریق خون، ازدواج یا فرزندخواندگی به هم پیوند خوردهاند و کارکرد اجتماعی اصلی آنها تولید مثل است.» سازمان ملل متحد (۱۹۹۴) نیز در آمار جمعیتی خود، خانواده را چنین تعریف میکند: «خانواده یا خانوار به گروه دو یا چند نفرهای اطلاق میشود که با هم زندگی میکنند، درآمد مشترک برای غذا و دیگر ضروریات زندگی دارند و از طریق خون، فرزندخواندگی یا ازدواج، با هم نسبت دارند. در یک خانواده ممکن است یک یا چند خانواده زندگی کنند، تمام خانوارها، همخانواده نیستند.
اولین مفهوم مشترکی که از مجموعه تعاریف ذکر شده و دهها تعریف ارائه شده دیگر استنباط میشود، این است که خانواده پیوند عمیق و پایدار جسمی و روحی هر چند نفر برای زیستن در فضای واحد است. یعنی بدون تحقق این پیوند، خانواده معنایی ندارد؛ قوام این بنا به میزان پیوند اعضای آن بستگی دارد. بنابراین، جهت تعالی کارایی خانواده، لازم است بر تحکیم پیوند و روابط اعضای خانواده تأکید شود، فلذا، تحکیم روابط در خانواده از جمله مهمترین مسائل در سلامت و رشد فرد، همچنین پویایی و توسعه همه جانبه در جامعه است.
خانواده یک گروه خویشاوندی است که مسئولیت اصلی در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی از نیازهای بنیادی دیگر جامعه را به عهده دارد. خانواده شامل گروهی از افراد است که از راه خونی، زناشویی، یا فرزندپذیری با یکدیگر ارتباط مییابند و طی یک دورهی زمانی نامشخص با هم زندگی میکنند. [۳۵]
خانواده برحسب فرهنگ و تاریخ، شرایط اقتصادی و اجتماعی اقوام و جوامع مختلف، به شکل تک همسری، چند همسری، پدرتبار، مادرتبار، دوسوتبار، پدرسالار، مادرسالار، مادرمکان، پدرمکان، و… بوده است. اما به طور کلی در طول تاریخ، خانواده برحسب رابطه خونی یا سببی، به دو شکل تکوین یافته است:
۱ـ خانواده گسترده که مبتنی بر رابطه خونی است و تعدادی از افراد شامل والدین، فرزندان، پدربزرگها، عمهها، داییها، عموها، خالهها، عموزاده، خالهزادهها، عمهزادهها و داییزاده را در بر میگیرد. این نوع خانواده را «خانواده همخون» نیز مینامند. البته علاوه بر پیوند خونی، نوعی اتحاد خانوادگی نیز در این نوع خانواده وجود داشته که بیشتر در دوران ما قبل صنعتی بوده و با وظایف اعضای خانواده امروزی متفاوت بوده است که در ریشهیابی کلمه خانواده، این نکته محرز میباشد.
۲ـ خانواده هستهای که براساس رابطه سببی و پیوند ازدواج و زناشویی حاصل میشود و به یک واحد خانوادگی بنیادی مرکب از همسر، شوهر و فرزندانشان اطلاق میگردد که گاه آن را «خانواده زن و شوهری» نیز مینامند. (همان) خانوادههایی که برحسب رابطه سببی تشکیل میشوند، براساس شکل و نوع ازدواج دارای اشکال متعددی نظیر تک همسری، چند همسری، چند زنی و گروهی است.[۳۶]
دانشمندان جامعهشناس «خانواده» را این گونه تعریف نمودهاند: «خانواده عبارت است از مجموعهای که رابطه جنسی نیرومندی آن را پدید میآورد، و این رابطه از آنچنان نیرویی برخوردار است که زمینه پیدایش و تربیت کودکان را فراهم میسازد.»
براساس این نظریه، خانواده صرفاً شامل دو همسر است که رابطهی جنسی آنان را گرد هم آورده و نه غیر از اینها. اما «مردوک» مفهوم خانواده را وسعت بخشید، و آن را شامل فرزندان این زوج دانسته. او چنین میگوید: «خانواده یک واحد اجتماعی است که نشانههای آن اقامت مشترک در یک مکان، همکاری اقتصادی، و پذیرش مسئولیت پیدایش فرزندان، که حداقل شامل دو شخص رشد یافته از دو جنس مخالف، و لااقل یک فرزند که نتیجهی رابطهی این پدر و مادر، باشد.»[۳۷]
روانشناسان بسیاری روی این نظریه تأکید فراوان کرده، و چنین اذعان نمودهاند: «خانواده از دو همسر و فرزندان ایشان تشکیل میگردد. بر این اساس بقیه خویشاوندان را شامل نمیشود.»[۳۸]
زمانی که سوسیالیستها از سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۲۰م، بحثهای نظری زیادی در مورد خانواده داشتند که تشکیل آن به صورت موجود محصول شرایط اجتماعی است، خصوصاً مارکسیستها به این معتقد بودند که روابط و شکل همسرگزینی در ادوار مختلف تکاملی، اشکال مختلف داشته است. آنها معتقد بودند که در عصر بردهداری یکی از تحولاتی که به وقوع پیوست، تعدد زوجات بود و در عصر سرمایهداری در خانواده، تکهمسری هستهای به وجود آمد و این فرم خانواده، سازگارترین شکل با این زیربنای اقتصادی و شیوه تولید است. آنها معتقد بودند در عصر سوسیالیستی و کمونیستی، مالکیت خصوصی از بین خواهد رفت. به عقیده اینان، نیاز جنسی، یک نیاز طبیعی است و همانگونه که وقتی انسان تشنه میشود، هر جا آبی دید، مجاز است از آن بنوشد و هیچ کار خلافی نکرده است، نیاز جنسی هم، همینگونه است و هر جا که این نیاز به وجود آمد، حق ارضا آن وجود دارد.
برای همین بعد از ایجاد جامعه سرمایهداری، اولین کاری که انجام دادند این است که رابطه عاطفی مادر و فرزند را حذف نمودند و لازمه آن، این بود که بچه به جای اینکه در خانواده تربیت شود، در مراکز پرورش دستهجمعی رشد کند.
[۱]. راغب اصفهانی ، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن ، ترجمه غلامرضا خسروی حسینی، تهران انتشارات مرتضوی ، ۱۳۷۴، چاپ هشتم، ج ۲، صص ۶۷۴-۶۷۳٫
[۲]. سوره نساء/ آیه ۳٫
[۳]. علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه ، ۱۳۵۴ تیرماه جلد ۵، صص ۷۰-۶۹٫
[۴]. سوره انسان/ آیه ۸٫
[۵]. راغب اصفهانی، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج ۱، صص ۱۷۴-۱۷۳٫
[۶]. محمد بندریگی، فرهنگ بندریگی، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۷۸، چاپ اول، ج ۱، ص ۱۶۶٫
[۷]. همان، ج ۱، ص ۱۰۶۰٫
[۸]. قیامه/ ۳۹٫
[۹]. بقره/ ۳۵٫
[۱۰]. صافات/ ۲۲٫
[۱۱]. حجر/ ۸۸٫
[۱۲]. ذاریات/ ۴۹٫
[۱۳]. نساء/ ۲۰
[۱۴]. بقره/ ۳۵٫
[۱۵]. بقره/ ۲۳۰٫
[۱۶]. مجادله/ ۱٫
[۱۷]. بقره/ ۲۴۰٫
[۱۸]. بقره/ ۲۳۲٫
[۱۹] . حج / ۵
[۲۰]. هود/ ۴۰٫
[۲۱]. یس/ ۳۶
[۲۲]. رعد /۳
[۲۳]. ذاریات / ۴۹
[۲۴]. حج/ ۵٫
[۲۵]. تکویر/ ۷٫
[۲۶]. ص/ ۵۸ و ۵۷٫
[۲۷]. زخرف/ ۷۰٫
[۲۸]. رعد/ ۲۳٫
[۲۹]. صافات/ ۲۳ و ۲۲٫
[۳۰]. لهب/ ۴ و ۳٫
[۳۱]. زخرف/ ۳۹ ـ ۳۶٫
[۳۲]. علی اکبر قرشی، قاموس قرآن ، ج ۳، صص ۱۸۹-۱۸۵٫
[۳۳]. اکرم حسینی، «تحکیم خانواده در آموزههای قرآنی»، کتاب زنان، سال هفتم، زمستان ۸۳، شماره ۲۶، ص ۴۸
[۳۴]. «سیاستهای تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده در نظام اسلامی، مصوب شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان، کتاب زنان، سال ششم، تابستان ۸۳، شماره ۲۴، ص ۳۳۰٫
[۳۵]. اکرم حسینی، تحکیم خانواده در آموزههای قرآنی»، صص ۴۹ ـ ۴۸٫
[۳۶]. حسین محجوبی منش «تغییرات اجتماعی ازدواج»، کتاب زنان، شماره ۲۶، زمستان ۸۳، سال هفتم، صص ۱۷۶ و ۱۷۵٫
[۳۷]. باقر شریف قریشی ، نظام خانواده در اسلام، ترجمه لطیف راشدی، شرکت چاپ رشد سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، تابستان ۷۷، ص ۲۳٫
[۳۸]. همان.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .