884 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۲۸
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در این مقاله ابتدا به تعریف مدیریت بحران سیاسی می پردازد و سپس به نقش رسانه ها در مدیریت بحرانهای سیاسی داخلی، فراملی و تروریستی مورد بررسی قرا می دهد.
مدیریت بحران در برگیرنده هر تمهیدی برای پرهیز از بحران، جستجوی اندیشمندانه بحران و خاتمه و مهار بحران در راستای تأمین منافع ملی و .. است. مدیریت بحران به نوعی تدبیر استراتژیک دلالت میدهد که در فرایند آن محیطهای داخلی و خارجی یک بحران مورد تحلیل واقع شده، شناخت لازم کسب، مسیر استراتژیک پایهگذاری و استراتژیهایی خلق میشوند که نخبگان را برای رسیدن به اهداف تعیین شده و تدبیر شایسته بحران یاری رساند.
نقش رسانهها در بحرانهای سیاسی مشکلتر و غامضتر از برخورد با بحرانهای دیگر است. زیرا رسانهها در ایجاد برخی بحرانهای سیاسی نقش اصلی و اساسی را ایفا میکنند. به این معنا که رسانهها آگاهی شهروندان در خصوص مسائل سیاسی و وجود نظامهای سیاسی بهتر و کارامدتر را بالا میبرند و در عین حال نقاط ضعف نظامهای سیاسی موجود را در معرض نمایش قرار میدهند. این امر و مقایسه آن در ذهن شهروندان عامل اصلی ایجاد بحرانهای سیاسی محسوب میشود. به این ترتیب انتظارات و توقعات شهروندان از حاکمیت روز افزون شده ولی دولتها و نظامهای سیاسی توان انطباق با این توقعات را ندارند و این فاصله بین شهروندان و نظامهای سیاسی، بحران سیاسی محسوب میشود.
واژه های کلیدی: مدیریت بحران، مدیریت بحران سیاسی، رسانه ها، بحران های داخلی، بحران های فراملی، بحران های تروریستی
مقدمه ۱
بخش اول: تعاریف ۲
۱-۱ بحران ۲
۱-۲ بحران سیاسی ۴
بخش دوم: رسانهها و مدیریت بحران ۹
۱-۲ رسانهها و مدیریت بحرانهای سیاسی داخلی ۹
۲-۲ رسانهها و مدیریت بحرانهای فراملی ۱۶
۳-۲ رسانهها و مدیریت بحرانهای تروریستی ۱۹
نتیجه گیری ۲۲
فهرست منابع ۲۴
– استاواک شرایو (۱۳۸۰) مشکلات رسانههای گروهی هندوستان در ارتباط با تروریسم، برگرفته از کتاب ارتباطات سیاسی در عمل، نوشته دیوید.ال.پالتز، ترجمه مهدی شفقتی، انتشارات سروش
ـ بلیغ، ناصر (۱۳۷۹) دستورالعمل برنامهسازی در رادیو تلویزیون هنگکنگ؛ انتشارات اداره کل تحقیق و توسعه صدا سازمان صدا و سیما
ـ بلیغ، ناصر(۱۳۸۰) دستورالعمل برنامهسازی در رادیو تلویزیون انگلستان(BBC)، انتشارات اداره کل تحقیق و توسعه صدا سازمان صدا و سیما
-بیرو آلن (۱۳۷۰) فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، انتشارات کیهان، چ دوم
– پای لوسین (۱۳۸۰)بحران مشروعیت، از کتاب «بحرانها و توالی در توسعه سیاسی»، ترجمه غلامرضا خواجه سروی، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی
– تاجیک محمد رضا (۱۳۷۹) مدیریت بحران، انتشارات فرهنگ گفتمان
– دهشیری محمدرضا (۱۳۷۹) کالبدشکافی تروریسم، انتشارات اداره کل پژوهش معاونت سیاسی سازمان صداوسیما
– رابوی مارک و داژنه برنارد (۱۳۷۷) رسانهها، بحران و دموکراسی، ترجمه داود حیدری، انتشارات اداره کل پژوهش معاونت سیاسی سازمان صداوسیما
– سبیلان اردستانی حسن (۱۳۸۶) رادیو و مدیریت بحران، انتشارات دفتر پژوهشهای رادیو و انتشارات طرح آینده
– ستاری سجاد (۱۳۸۰) کالبدشکافی تاریخی – تئوریک هندسه تروریسم (بخش نخست) اداره کل پژوهش معاونت سیاسی سازمان صداوسیما.
– سورت رای (۱۳۸۰) ساخت اجتماعی جرم و خشونت به مثابه یک علت، ترجمه مهرداد فیروزبخت، فصلنامه پژوهش و سنجش، سال هشتم شماره ۲۶ تابستان
سیف زاده سید حسن (۱۳۶۸) نوسازی و دگرگونی جامعه، انتشارات سفیر
– صادقی حسین (۱۳۸۰) تروریسم رسانهای، روزنامه اطلاعات (۱۵/۷/۱۳۸۰)
– لاپالومبارا جوزف (۱۳۸۰) نفوذ بحران و ظرفیت حکومت، از کتاب «بحرانها و توالی در توسعه سیاسی»، ترجمه غلامرضا خواجه سروی، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی
– موسی خانی مرتضی (۱۳۶۹) مدیریت بحران، نشریه دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی، شماره یازدهم
ـ نقش رادیو تلویزیون در ایجاد امنیت و مقابله با اغتشاشات(۱۳۷۵)؛ انتشارات اداره کل پژوهش معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما
– یحیایی علی فرید (بی تا) بحران مشارکت و عوامل موثر بر آن، مجله فرهنگ مشارکت، شماره ۱۲
مهمترین ابزار مدیریت بحران در عصر کنون، وسایل ارتباط جمعی است. امروزه کمتر بحران سیاسی وجود دارد که رسانهها در ایجاد یا کنترل آن نقش نداشته باشند.
مدیریت بحران شامل سه مرحله زمانی است: ۱- قبل از بحران ۲- در حین بحران ۳- پس از بحران. در توضیح باید گفت: بحرانهای سیاسی ارتجالاً و دفعتاً رخ نمیدهند بلکه طی فرایند خاصی از حد کم و نامرئی شروع می شوند و روز به روز بر حجم آن افزوده میشود سپس در مقطع زمانی در شکل بحران مرئی، تجلی پیدا میکند. در این مرحله است که غیر متخصصین نیز میتوانند شرایط بحرانی را درک نمایند، اما رسانههای همگانی بعلت نوع تخصص خود، میباید فرایند و روند شکلگیری بحران را پیشتر از دیگران تشخیص دهند. در این مرحله است که رسانهها میتوانند با گوشزد نمودن وضعیت منتج به بحران، تا حدود زیادی جلوی بروز بحران را گرفته و اجازه ندهند شرایط غیر عادی و غیر نرمال بوجود آید.
مرحله دوم نقش و کارکرد رسانهها در زمان وقوع بحرانها است. رسانهها در این مقطع رسانهها چند تأثیر بر بحرانهای سیاسی دارند. اول اینکه با رفتاری علمی و عقلایی، بحران را به حداقل رسانند. دوم میتوانند میانجی عوامل بحران و گروههای ذینفع در بحران شده و برخوردها را به حداقل برسانند. سوم رسانهها شرایط را برای جذب مخاطب و درآمد بیشتر مناسب دیده و به بحران و انعکاس آن دامن زنند و چهارم میتوانند به عنوان یکی از منازعین بحران، وارد معرکه شده و خواهان امتیاز و سهم از بحران گردند.
مرحله سوم، پس از بحران میباشد. تجربه نشان داده است بیشتر بحرانها پس از محو شدن مشخصات ظاهری، پیامدهای دیگری به همراه دارند که این پیامدها به دو دسته تقسیم میشوند.
اولین پیامد، عوارض بلند مدت بحران است که اکثر این پیامدها از نوع غیر ملموس، غیرآشکار، باواسطه است، لذا رسانهها با تشخیص اینگونه پیامدهای نامطلوب و ناخواسته میتوانند عوارض بحرانهای بعدی را بکاهند.
دومین پیامد، احتمال بازگشت به وضعیت قبلی یا همان وضعیت بحران است. رسانهها در صورت آگاهی از ارتجاعی بودن وضعیت پس از بحران، میتوانند این وضعیت را تعدیل نموده و آثار بازگشتی پس از بحران را به صفر نزدیک سازند. در ادامه به برخی تعاریف و سپس نقش رسانهها در کنتل بحران پرداخته میشود.
بحران Crisis از ریشه یونانی در معنای جورکردن، قضاوت، لحظه حساس و مشاجره گرفته شده است. بحران به معنای تغییر ناگهانی است که در جریان یک بیماری پدید میآید و صفت ویژه آن معمولاً بروز حوادث و وخامت است. در معنای مجازی، شرایط و اوضاع یا دورانی خطرناک و فاقد اطمینان را میرساند. بحران، حالت و فرایندی است که با آن تعادل ناپدید میشود و از انتقالی نسبتاً اجتناب ناپذیر به سوی شرایط و اوضاعی دیگر خبر میدهد. (بیرو ۱۳۷۰ ص۷۳)
مینزبرگ و همکارانش معتقدند که بحران در اثر وقوع فوری، ناگهانی و غیر منتظره حوادث و یا اتفاق بوجود میآید که توجه فوری و فوتی به آن برای اخذ تصمیمی فوری ضروری است. در تعریف دیگر، بحران چنین بیان شده است؛ هرگاه در مسیر تحقق اهداف از پیش طراحی شده، حالت پیش بینی نشدهای رخ دهد که انتظارات و مطلوبهای دیگر ما را متأثر سازد یک بحران روی نموده است. (موسی خانی ۱۳۶۹ ص۱۴)
برای بحران تعاریف زیاد دیگری نیز آورده شده است که وجه مشترک همه آنها، تهدید وضعیت موجود بوده و تفارق آنها در شرایط فرعی هر وضعیت است. محمد رضا تاجیک در کتاب «مدیریت بحران» به این مقوله از دید سیستمی نگریسته و میگوید: از منظر سیستمی بحران به وضعیتی اطلاق میگردد که نظم سیستم اصلی یا قسمتهایی از آن [سیستم فرعی] را مختل کرده و پایداری آن را برهم زند. (تاجیک ۱۳۷۹ ص۶۱)
البته بحران یک امر نسبی است، پیتر بروک در این خصوص میگوید: بحرانها در جهان زیست نمیکنند، آنها در گفتمان زیست میکنند. بحرانها رویدادهای واقعی نیستند بلکه ارزیابیهای اهمیت آن چیزها هستند که دارد اتفاق میافتد. بحرانها شناخت و آگاهی ویژهاند که به برداشتها از اختلال در وضعیتهای موجود وابستهاند که به دگرگونیهای ناگهانی و غیره منتظره که پرداختن به آنها دشوار است، میانجامد. بحرانها را نمیتوان دید چون آنها ساختارهای نظامهای ارزشی هستند. بحرانها، رویدادهایی هستند که با نظامهای الزامات کنشها که تصور میشود پیامدهای ناخوشایند رویدادها را از میان میبرند ارتباط دارند.
به بیان دیگر میتوان گفت بحرانها شکلهای خاصی از گفتمان هستند که بر پایه و اساس رمزهای مشخص شکل میگیرند. این رمزها گاهی از رویدادهای گذشته را با پیش بینیهای مشخصی از پیامدهای قریب الوقوع یا آتی ترکیب میکنند و به این ترتیب بحرانها را از رویدادهای فاجعه آمیز تمیز میدهند و آنها را در مقایسه با حوادث صرفاً فاجعه آمیز به مشکلات جامعه شناختی پیچیدهتری تبدیل میکنند. (رابوی ۱۳۷۷ ص۲۱۰)
بحران سیاسی، بحران مشروعیت نظام حاکم است آنگاه که نخبگان سیاسی یک جامعه استعداد و قابلیت تولید و بازتولید ارتباطات و مناسبات مبتنی بر اعتماد و مقبولیت خود را از دست میدهند و سیستم دچار ناکارآمدی می شود، بحران حادث میشود. (تاجیک ۱۳۷۹ ص۲۸)
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .