عنوان :
تعداد صفحات : ۶۲
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در این مقاله با مفهوم خانواده و خانوار، ویژگی های خانواده، شناخت ترکیب خانواده و قوانین آن، نقش خانواده و اهمیت آن، کارکردهای خانواده، اثر خشونت در خانواده و … آشنا می شویم.
رفتارپرخاشگرانه را خشونت و کلام پرخاشگرانه را پرخاشگری گویند. اِعمال خشونت به دو شیوه جسمانی و کلامی است و علت و هدف هردو، یک موضوع است.یکی از موضوعاتی که آسیبهای بسیار جدی به ارتباط میان زوجین وارد می کند، خشونت است . ممکن است بتوانید با سعی بسیار، همسرتان را برای خشونتی که نسبت به شما داشته ، ببخشید؛ ولی فراموش کردن آن ، به ویژه اگر تکرار شود بسیار مشکل و حتی غیر ممکن است.
خشونت ، رفتاری است که در آن ، یک نفر با عمل یا کلام به فرد دیگری حمله می کند و او را مورد آزار و اذیت جسمانی یا روانی قرار می دهد . آنچه درانجام خشونت بسیارآزار دهنده می باشد ، تحقیری است که نسبت به فرد مقابل صورت می گیرد.افرادی که از خشونت استفاده می کنند، همواره خود را محق می دانند و اعتقاد دارند فرد مقابل با رفتاری که داشته، آنها را وادار به خشونت کرده است . بارها شنیده ایم که گفته اند:« وقتی عصبانی می شوم کنترلی بر رفتارم ندارم ، همسرم باید مراقب باشد تا مرا عصبانی نکند.»
این جمله تکراری هیچ گونه توجیه منطقی ندارد و هرگز قابل قبول نیست . موضوع ناراحت کننده تر اینکه چنین افرادی پس از اِعمال خشونت از همسرشان عذر خواهی می کنند و توقع دارند به سرعت بخشیده شوند و همه چیز به حالت عادی باز گردد که این غیر ممکن است .
ممکن است همسر افراد خشن ، پس از تلاش بسیار و گذر زمان ، آنها راببخشند ، ولی فراموش کردن رفتار پرخاشگرانه آنها ممکن نخواهد بود . افراد پرخاشگر باید به یاد داشته باشند تکرار این گونه رفتارها موجب می شود همسرانشان نتوانند آنها را عمیقاً دوست داشته باشند و این امر قطعاً منجر به دوری قلبها خواهد شد .
به یاد بسپاریم شاید در مواقع بسیاری ، پرخاشگری های کلامی ، آسیب بیشتری به همسر ما بزند . همسران توقع دارند همواره و درهرشرایطی احترام بین ایشان حفظ شود که این یک انتظار منطقی است . همسر ما درهرشرایطی انتظار دارد از او حمایت کنیم و این با پرخاشگری در تضاد مطلق است.پرخاشگر، یاد گرفته است هرزمان که دچار ناکامی یا ناراحتی شد ، از پرخاشگری استفاده کند ؛ همه ما می دانیم رفتار یاد گرفته شده را می توان کنار گذاشت .
عمده ترین مشخصه افراد پرخاشگر پایین بودن اعتماد به نفس و ناتوانی در برقراری یک ارتباط انسانی است. معمولاً افراد پرخاشگر، زمانی چنین رفتاری دارند که در وضعیت قدرت یا برتری باشند ؛ یعنی زمانی که فرد مقابل آنها قوتی تر باشد ، پرخاشگری نخواهند کرد که این نشان می دهد افراد پرخاشگر ، حسابگرانه پرخاشگری می کنند .توجه داشته باشید اگر پرخاشگری از طرف یک شخص غریبه باشد ، شاید آن را فراموش کنید ، ولی این برخورد از سوی عزیزانتان یا افرادی که به شما نزدیک ترند ، به خصوص از طرف همسرتان ، اثرات مخرب بسیار قوی تر و ماندگار تری خواهد داشت . بخش خطر آفرین رفتارها یا کلمات پرخاشگرانه این است که افراد دیگری که شاهد این رفتارها هستند ، پس از آن به خود اجازه می دهند به همسرتان بی احترامی کنند و حتی فرزندان شما نیز این روش را خواهند آموخت و هر زمان که احساس ناراحتی کنند ، به راحتی به دیگران پرخاش خواهند کرد .
واژه های کلیدی: خانواده، خشونت
مفهوم خانواده و خانوار ۴
تعریف خانواده ۶
منشاء خانواده ۸
ویژگی های خانواده ۸
روابط بین هموندهای خانواده ۱۰
شناخت ترکیب خانواده و قوانین آن ۱۰
نقش خانواده و اهمیت آن ۱۱
کارکردهای خانواده ۱۴
سازمان خانواده ۱۵
طبقه بندی خانواده ۱۷
جامعه شناسی و آسیب شناسی خانواده ی نابسامان ۲۱
خانواده ی نابسامان و گونه های آن ۲۵
خانواده ی نابسامان از بعد عاطفی ۲۶
اثر خشونت در خانواده ۳۴
روانشناسی ۳۷
همسرآزاری؛ فراموشی عشق در خانه (قسمت اول) ۳۷
علل روانشناختی اعمال خشونت در خانواده دیدگاه کارشناسان ۴۰
مقاله : خشونت های روانی شایع ترین نوع خشونت علیه زنان ۴۵
تعارض در آمارهای خشونت روانی ۴۶
۷۲ درصد سوءاستفاده جنسی از کودکان در سنین کمتر از ۵ سالگی ۴۷
زنان ۱۶ تا ۲۴ ساله: قربانیان تجاوز ۴۸
همسرکُشی؛ تبلور خشونت پنهان خانگی ۴۸
فهرست منابع تحقیق ۶۲
در آمدی بر جامعه شناسی وآسیب شناسی خانواده ی نابسامان
نویسنده:ایرج ساعی ارسی
دانشگاه آزاد اسلامی-واحد ابهر
۱- اثر خشونت در خانواده:
۲-روانشناسی(همسر آزاری):
نوشته شده توسط محسن عزیزی
۳- علل روانشناسی اعمال خشونت در خانواده از دیدگاه کارشناسان:
،خبرگزاری جمهوری اسلامی ۸۴/۰۶/۰۵
۴-خشونت های روانی شایعترین خشونت علیه زنان :
نویسنده : فرزانه نزاکتی
سه شنبه ۹ تیر ۱۳۸۴ – روزنامه شرق
۵-همسر کشی؛ تبلور خشونت پنهان خانگی:
گفتوگو با شهلا معظمی آزاده بیزارگیتی
اصطلاح خانواده را می توان در معنای مجموع اسلاف ، اخلاف و خویشان جانبی و والدین متعلق به یک دودمان و یا جمع زوجین ، و فرزندان آنان که اولین سلول و یا واحد حیات طبیعی ـ اجتماعی را تشکیل می دهند ، به کار برد .
بعضی به آن هسته ی اساسی که ساخت خانواده را در همه ی زمان ها و مکان ها بر محور رابطه « مادرـ فرزند » شکل می دهد ، می نگرند ، برخی دیگر ،این هسته اساسی را در رابطه زوجین می یابند . (دکتر ایرج ساعی ارسی،۱۳۸۲،ص ۱۷-۲۰)
از نظر مک آیور ( R.M.Mac Iver ) خانواده گروهی است که صفت ویژه آن استقرار روابط جنسی به صورتی چنان مشخص و پایاست که امکان تولید مثل و تربیت فرزندان حاصل آید . خانواده در زمره عمومی ترین سازمانهای اجتماعی است و بر اساس ازدواج بین دست کم دو جنس مخالف شکل می گیرد و در آن مناسبات خونی و واقعی یا اسناد یافته به چشم می خورد . به همراه این مناسبات شاهد پیوندهایی قراردادی مبتنی بر پذیرش فرزند نیز هستیم . خانواده معمولاً دارای نوعی اشتراک مکانی است ، هر چند همواره چنین نیست و همین نیز وجه تمایز مفاهیم خانواده و خانوار است و کارکردهای گوناگون شخصی ،جسمانی ، اقتصادی ،تربیتی و … را به عهده دارد . بدین سان خانواده ، واحدی است اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی ،اقتصادی ،حقوقی ، روانی و جامعه شناختی .
خانواده نمادی اجتماعی است . چون همانند آینه ای عناصر اصلی جامعه را در خود دارد و انعکاسی ا ز نابسامانی های اجتماعی است . گذشته از این ، خانواده از اهم عوامل موثر بر جامعه است . هرگز هیچ جامعه ای نمی تواند به سلامت رسد مگر آن که از خانواده هایی سالم برخوردار باشد .
خانواده از دیدگاه دیگر معیار شناخت و سنجش آسیب های اجتماعی است . به درستی آن گاه که طلاق روبه فزونی می رود . کشمکش های درونی خانواده اوج می یابد و فرزندان در سنین نوجوانی به دور از نظر والدین در ورطه ی آلامی چون اعتیاد ، بزهکاری و … گرفتار می آیند . در جستجوی علل عمیق اجتماعی این آسیب ها و کجروی ها باید به اعماق جامعه رسوخ کرد .
مفهوم دیگری که معمولاً به جای خانواده اشتباه تلقی می شود ، خانوار است . در آمارگیری ها و سرشماری ها به اصطلاح خانوار ( Household ) بر می خوریم . خانوار ممکن است یک نفری ( Person hosehhold ـ One ) یا خانوار دو نفری یا خانوار چند نفری باشد. ملاک تعریف آن برگرد سفره یا میز غذا نشستن است . خانوارهای دو یا چند نفری را خانوارهای ترکیبی ( هم خویشی و یک سفره ای ) یا ( Composite households ) می نامند. خانوار مجازی را ( family household ـ Non ) می گویند .
پس وجه مشخصه ی خانوار ، مشارکت در امرار معاش و زندگی مشترک غیر زناشویی است . به زبان دقیق تر خانوار یک مفهوم اقتصادی است . در صورتی که خانواده یک مفهوم زیستی است . در زمان های گذشته زندگی بر دور یک « اجاق » را خانوار می گفتند . در عصر حاضر ، شاخص های عددی خانوار به ویژه در شهرهای بزرگ صنعتی و کلان شهرها یا متروپل ها و شهرهای دانشگاهی روز افزون است .
در نتیجه خانوار ، واحدی اقتصادی و اجتماعی مرکب از افرادی است که در یک واحد مسکونی زندگی می کنند و گرد یک سفره می نشینند و هزینه های مشترک دارند . برخلاف خانواده که واحدی اجتماعی ـ زیستی است و شامل افرادی می شود که با یکدیگر روابط جنسی یا سببی دارند ، در خانوار روابط جنسی یا سببی ممکن است در برخی اعضای آن وجود نداشته باشد
تنوع و تحول خانواده و شکل آن ، در زمان ها و جامعه های مختلف و نیز به دلیل مشکلات مربوط به آمیختن جنبه ی زیستی خانواده با سایر خصوصیات آن یعنی ویژگی های اجتماعی ، اقتصادی ،اقتصادی و فرهنگی که این نیز همواره متغیر بوده است ، سبب شده است که تاکنون از خانواده تعریف کامل ، شامل و تام ارائه نشود و هر یک از علوم انسانی بنا بر نظرگاه های خاص خود تعریفی ابراز داشته اند .
پس پیوند ویژگی زیستی خانواده با سایر خصوصیات به ویژه فرهنگی آن که متغیر و متحول بوده است ، مشکل اصلی اظهار تعریف برای خانواده بوده است .
خانواده هم نهاد اجتماعی و هم سازمان ، هم گروه و نیز یک جامعه ی کوچک و اولیه است . ژان بودن در تعریف خانواده می نویسد : « خانواده ،جامعه ی کوچکی است مرکب از پدر ، مادر ، اطفال و مستخدمین به انضمام اموال مشترکشان » به نظر او خانواده یک جامعه طبیعی و ریشه ی سایر جامعه هاست و اولین واحد تشکیل دهنده ی کشور و دولت است .
از دیدگاه جامعه شناسی ؛ نهاد خانواده ، کلیت تام به هم بافته و تافته ای است که در آن اجزاء تابعی از یکدیگرند و از کل پدیده ی خانواده است و به عنوان هسته ی اساسی زندگانی اجتماعی تلقی می شود و علاوه بر اعمال تولید مثل و برخوردار کردن از تربیت های گونه گون ، وظیفه ی تأمین وحدت و همبستگی اجتماعی را برعهده داشته است و به بقاء نظامات اجتماعی و تقارن عمومی مدد کرده است و هدف اجتماعی کردن فرد را تعقیب نموده است ، به طوری که هیچ نهاد ، سازمان و گروهی دیگر ، نتوانسته جایگزین آن گردد ، پس خانواده نخستین واحد منسجم اجتماعی است .
برگس و لاک در اثرشان خانواده به سال ۱۹۳۵ می نویسند : « خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی ، هم خونی ، و یا پذیرش به عنوان فرزند ، با یکدیگر به عنوان شوهر ، زن ، مادر ، پدر ، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدیده آورده و در واحد خاصی زندگی می کنند .
مک آیور می نویسد : « خانواده گروهی است دارای روابط جنسی چنان پایا و مشخص که به تولید مثل و تربیت فرزندان منجر گردد .
دیویس می گوید : « خانواده گروهی از افراد است که روابط آنان با یکدیگر بر اساس هم خونی شکل می گیرد و نسبت به یکدیگر خویشاوند محسوب می شوند . »
لوی می نویسد : « خانواده واحدی اجتماعی است که بر اساس ازدواج پدید می آید . » و اضافه می کند « خانواده پیوندی است که با نهاد ازدواج یعنی صورتی از روابط جنسی که مورد تصویب جامعه قرار گرفته است ، مرتبط است . »
در جمع بندی می توان گفت که گروهی از افراد است که با پیوندهای خونی ، ازدواج یا فرزند خواندگی ، با یکدیگر رابطه داشته ، یک واحد اقتصادی را تشکیل می دهند و اعضای بزرگسال آن مسئول پرورش کودکان هستند . همه ی جوامع شناخته شده دارای شکلی از نظام خانوادگی هستند . هر چند که ماهیت روابط خانوادگی بسیار متغیر است . اگر چه در جوامع امروزی شکل اساسی خانواده ، خانواده هسته ای است . انواع روابط خانواده گسترده نیز یافت می شود .
اگر چه خانواده از دوران پیش از تاریخ وجود داشته است ، با این همه درباره ی منشاء خانواده شناخت کمتری وجود دارد .
برخی ها باور دارند که در دوران اولیه ارتباطات جنسی نامحدود بود و این مسئله به تشکیل خانواده تحت کنترل پدر انجامید . چنین خانواده هایی پدر سالار نامیده شد . سایرین باور دارند که مادر رئیس خانواده بود و بنابراین خانواده مادر سالار بود .
بعضی بر این باورند که مردمان قدرتمند با زور زنان را تصاحب می کردند . این مسئله به طور اجتماعی قابل پذیرش بود و اساس خانواده را تشکیل داد .
هیچ کدام از باورداشت های بالا تا دوران تاریخی دوام نیاوردند . اینک باور می شود که عوامل گوناگون زیر در شکل گیری ، رشد و تداوم خانواده دخیل بوده اند :
۱ ـ ارضاء نیازهای جنسی و روان شناختی
۲ ـ داشتن همدم دائمی
۳ ـ داشتن جفتی برای مشارکت در تحمل فشارهای سنگین گوناگون و نیازمندیها .
مک آیور ( MacIver ) و پیج ( Page ) می گویند : « با وجود آرزوها و نیازهای آگاهانه پیچیده ، یافتن احساس ( Expression ) متفاوت در محیط های گوناگون در هر جایی باعث تولد برخی از انواع سامانه های خانواده گردید . »
به زعم مک آیور در هر جامعه ی انسانی ، پنج صفت ویژه اساسی برای خانواده قابل تمیز است :
۱ . رابطه زناشویی
۲ . نوعی قرارداد زوجیت که موجبات استقرار و داوم رابطه زناشویی را فراهم سازد .
۳ . نظامی جهت مشخص ساختن تعلق افراد از نظر اسمی که متضمن وجود دوجهی در شمارش اخلاق نیز هست ( نظیر پدر تباری و مادر تباری )
۴ . منابع مشترک اقتصادی که به طور اخص به تأمین نیازهای غذایی و آموزشی فرزندان اختصاص می یابد .
۵٫ یک محل اقامت ، یک کانون یا اشیایی مشترک ( که همواره انحصاراً در اختیار گروه خانوادگی نیستند . )
ویژگی های خانواده را به شرح زیر جمع بندی می کنیم :
۱ . در یک خانواده روابط جنسی مبتنی بر ازدواج دائمی بین مرد و همسر وجود دارد .
۲ . هموندهای خانواده به طور دائمی زیر یک سقف با هم زندگی می کنند .
۳ . ازدواج بین زن و مرد برای تولید مثل و رشد خانواده یک پیش شرط ضروری است .
۴ . هموندهای خانواده به طور اقتصادی به یکدیگر وابسته اند و رئیس خانواده بایستی نیازهای اقتصادی خانواده را مهیا سازد .
۵ . خانواده معمولاً با نام رئیس خانواده شناخته می شود .
۶ . هموندهای خانواده بایستی روابط عاطفی و عشق نسبت به یکدیگر داشته بانشد .
۷ . خانواده هموندهای خود را اجتماعی می کند و آن ها را با رفتارهای اجتماعی قابل قبول همنوا می کند .
۸ . خانواده واحد اساسی جامعه است .
۹ . خانواده از تعداد محدودی از افرادی که روابط خونی دارند ، تشکیل شده است . هر شخص نمی تواند به اراده ی خود این رابطه را برقرار سازد .
۱۰ . کولی ( Cooley ) خانواده را یک مثال ایده آلی از گروه های اجتماعی اولیه در نظر می گیرد که « از ماهیت بشر حمایت » می کنند و آفرینندگان زیباترین احساسات شناخته شده برای بشر می باشند .
بین هموندهای خانواده روابطی برقرار است ، اگر این روابط از یک نیا یا جد واحد منشاء گیرد آن را خانواده نسبی ( اصلی ) گویند و چنانچه بر اثر ازدواج پدید آید خانواده سببی ( نکاحی ) نامند .
شناخت ترکیب خانواده و قوانین پویای آن ،پژوهشگران را به چگونگی تغییر ، تحول بنیادی و کارکردی آن آشنا می کند . برای شناخت بیشتر خانواده ، لازم است از روش های گوناگون جامعه شناسی سود گرفت . به عنوان مثال روش تطبیقی ، بنیادها و کارکردهای خانواده را در فرهنگ ها و جامعه های مختلف رو می کند و تحول و تطور آن ها را در زمان های متفاوت می شناساند . ساخت گرایان ( Structuralists ) معتقدند که برای شناخت خانواده ، باید ترکیب آن را بررسی کرد . (دکتر ایرج ساعی ارسی،۱۳۸۲،ص ۲۲-۳۰)
کارکردگرایان ( Functionalists ) معتقدند که نابرابری موجود میان زن و مرد امر ذاتی است و برای دوام و بقای خانواده ضرورت حیاتی دارد و به علاوه نظام اجتماعی مبتنی بر نابرابری ، این نابرابری درون خانه را توجیه می کند و بر عکس . آنان معتقد بودند که نباید از این نابرابری کاست ، نباید به جنبش آزادی خواهی زنان پیوست . خانواده با پیش آمدن این قبیل مسایل از هم گسیخته می شود و در نتیجه نظام اجتماعی از هم می پاشد .
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .