عنوان :
تعداد صفحات : ۵۹
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
«نظام حقوق زن و خانواده» یکی از موضوعاتی است که در جامعه ما باید همواره مورد تحقیق قرار گیرد. آمار نشان میدهد که راه افراطی که غرب در برابر زن و مرد پیگرفته، جز آنکه خانواده را متزلزل ساخته، ارمغان دیگری نداشته و تنها اسلام است که قرنها پیش از این عدالت و آزادی همراه با حفظ کرامت و عزت زن به ارمغان آورده است بدون آنکه واقعیتهای وجودی و نیازهای فطری زن را قربانی کند.
با وجود برتری قوانین اسلامی، برای رفع مشکلات و احیای تعالیم اسلامی درباره احقاق حقوق زنان عملاً راهی دراز در پیش است و با آنکه مصلحان و نیکاندیشانی با تکیه به مبانی اسلامی در جهت احیای شخصیت زنان و ارزشهای والای اسلامی گامهایی برداشتهاند و با تکیه بر جامعیت و تمامیت فقه شیعه، براساس مبانی مسلم مذهب در صدد حل مشکلات – با استفاده از تجربه دیگران و توجه به شرایط خاص زمان و مکان و نیازهای جامعه امروزین – برآمدهاند برای اجرای کامل قوانین اسلامی و تعالیم ارزشمند آن درباره زنان همتی بیشازپیش لازم است.
از جمله موضوعات بایسته تحقیق، جایگاه زن در حقوق خانواده است و ما مسأله میراث زن، طلاق و حضانت را به بررسی میگذاریم.
واژه های کلیدی: حقوق زنان، ارث زن، طلاق و حضانت
زن در حقوق خانواده ۱
تاریخچه ۷
اسلام و میراث زن ۸
زنان در نظام اسلامی با عناوین مختلفی از ارث بهرهمند میگردند: ۹
تفاوت حکم ارث ۱۲
مفهوم طلاق ۱۹
تاریخچه ۲۰
نظام طلاق در اسلام ۲۲
مرحله اول: (پند و اندرز) ۲۴
مرحله دوم: (ترک بستر و روابط جنسی) ۲۴
مرحله سوم: تأدیب ۲۵
مرحله چهارم: (حکمیت) ۲۶
نتیجه ۳۱
-۱ واژهشناسی «حق» ۳۲
-۲ تبعیض ۳۵
-۳ حضانت ۳۶
حضانت در اصطلاح فقهی ۳۶
ماهیت حقوقی “حضانت” ۴۰
نقش والدین در حضانت ۴۳
منابع و پینوشتها: ۵۰
۱- آنتونی گیونز، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، ص ۱۹۸٫
۲- سوره اعراف، آیه: ۱۸۹
۳- قرآن کریم ۲۴ مورد به برابری زن و مرد در عقیده و ایمان اشاره دارد از جمله سوره بروج، آیه: ۱۰ و سوره احزاب، آیه: ۳۶ و ۵۸ و سوره متحنه، آیه: ۱۰
۴- سوره نسأ، آیه: ۱۲۴ و نمونههای دیگر از سوره نحل، آیه: ۹۷ و آلعمران، آیه: ۱۹۵
۵- سوره نسأ، آیه: ۳۲
۶- وسائلالشیعه مکتبه اسلامیه ج۱۸ ص(۱۳-۱۴) سنن ابن ماجه، دارالفکر، ج۱ ، ص۸۱
۷- وسائلالشیعه، ج ۱۴ ، ص ۱۹۵ و ج ۱۵ ، ص ۴ – صحیح مسلم بشرح نووی، داراحیأالتراث، بیروت، ج ۹ ، ص ۲۱۱
۸- وسائلالشیعه، ج ۱۴ ، ص ۲۰۳ – فتحالباری، دارالفکر، بیروت، ج ۹ ، ص ۱۶۴
۹- سوره نسأ، آیه: ۷
۱۰- ماذا عنالمرآه، نورالذین عتر، دارالفکر، ۱۹۹۸ ، ص -۱۳۵ ۱۱۸
۱۱- ۱۹۸۰Conf (49/CW/CRP.l) Ada.l. 42 joly /A
۱۲- طلاق، ساروخانی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ ، ص ۲۰
۱۳- حقوق زن در اسلام و اروپا، حسن صدر، ص ۱۵
۱۴- مبادیالقانونالرومانی، محمد عبدالمنعم بدر عبدالمنعمالبدراوی.
۱۵- المدخل للعلومالقانونیه، سلیمان مرقس، ص ۲۳۸
۱۶- المیزان فی تفسیرالقرآن، علامه طباطبائی، ج ۴ ، ص ۳۳۴
۱۷- گوستاولن، حضارهالعرب، ترجمه عربی: عادل زعیتر، ص ۴۷۴
۱۸- سوره نسأ، آیه: ۱۸
۱۹- نظام الاسره، رافعی، ص ۲۲۷
۲۰- سوره نسأ، آیه: ۱۲
۲۱- سوره نسأ، آیه: ۱۱
۲۲- سوره نسأ، آیه: ۱۱
۲۳- مادر به فرض ارث میبرد و پدر به قرابت، بنابراین هرگاه مادر حاجب نداشته باشد و برای میت جز پدر و مادر و شوهر وارثی دیگر نباشد سهم مادر از پدر بیشتر است زیرا نصف مال از آن شوهر است و ثلث مال، مادر به فرض میبرد و مابقی به پدر میرسد.
۲۴- المیزان فی تفسیرالقرآن، علامه طباطبایی، ج ۴ ، ص ۲۱۸
۲۵- سوره نسأ، آیه: ۱۲
۲۶- المرأهالعربیه، والمجتمعالتقلیدیالمتخلف، سلوی مخاش، ص ۳۱
۳۵Papogation ahd socitey in arab East, Baerg cabriel p.
,P.76 (on the modestg of women in arab muslim vellages Richard.t.Antoun).7American Ahthropologist V.
۲۷- بحارالانوار، مجلسی، کتابالاجتماع، ج ۱۰ ، ص ۲۱۲ – وسائلالشیعه، ج ۱۷ ، ص ۴۳۷ و ۴۳۶
۲۸- نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری و المیزان فی تفسیرالقرآن، ج ۴ ، ص ۲۱۸ – ۱۹۹
۲۹- المیزان فی تفسیرالقرآن، ج ۴ ، ص ۲۱۸ – ۱۹۹
۳۰- تجدید تفکر دینی در اسلام، محمد اقبال، ص ۱۸۶
۳۱- نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری.
۳۲- تجدید تفکر دینی، محمد اقبال، ص ۱۹۶
۳۳- ارث، کاتوزیان، ص ۵۶ و ۵۵ ، نشر دادگستر.
۳۴- المرأه فیالفکرالاسلامی، باجوری، ج ۲ ، ص ۱۴۰ – ارث، کاتوزیان، ص ۲۰۶ – «قواعد مربوط به ارث زن صریح است و رویه قضایی و اندیشههای حقوقی توان تحول در این زمینه را ندارد».
۳۵- جامعالبیان فی تفسیرالقرآن، طبری ج ۴ ص ۱۸۵ المیزان فی تفسیرالقرآن طباطبایی ج ۴ ص ۲۱۸٫
۳۶- اسلام والمرأهالمعاصره، محمدالبهیانحولی، ص (۲۰۱-۲۰۵) – ارث، کاتوزیان، ص ۲۰۶ و ۲۰۵٫
۳۷- ارث، کاتوزیان، ص ۲۰۵ و ۵۶
۳۸- سوره بقره، آیه: ۱۸۷
۳۹- سوره بقره، آیه: ۲۲۸
۴۰- الاسلام عقیده و شریعه، ص ۱۵۴
۴۱- فرهنگ جامع فارسی (انندراج)، لغتنامه دهخدا، واژه طلاق.
۴۲- ابن منظور، لسانالعرب، ماده طلق.
۴۳- شیخ طوسی، خلاف، ج ۲ ، ص ۹۸
۴۴- نظام الاسره عندالمسلمین والمسیحیین، مصطفی رافعی، دارالکتاب، بیروت، ص ۱۲۲ – حقوق مدنی (خانواده)، کاتوزیان، شرکت انتشار، تهران، ص ۲۷۹ و ۲۷۷
۴۵- حقوق امرأه بینالاسلام والدیاناتالاخری، محمود عبدالحمید، مکتبه مدبولی، قاهره، ص ۲۰۷
۴۶- قانونالعراقیالقدیم، صبیح مسکونی، ص ۳۲۰
۴۷- حقوق المرأه بینالاسلام والدیاناتالاخری، ص ۲۰۷
۴۸- فلسفه نظامالاسره، احمد کبیسی، ص ۱۹۳
۴۹- الطلاق، زلمی، مطبعه عانی، بغداد، ص ۴۹
۵۰- حقوقالمرأه بینالاسلام والدیاناتالاخری، محمود عبداحمید، المدخل للعلومالقانونیه، سلیمان مرقس، ص ۲۳۸
۵۱- نظامالاسره عندالمسلمین والمسیحیین، مصطفی رافعی.
۵۲- نظامالطلاق فیالاسلام، جعفر سبحانی، ص ۸
۵۳- وسائلالشیعه، ج ۱۴ ، باب اول.
۵۴- حدیث شریف: «النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی».
۵۵- وسائلالشیعه، ج ۱۴ ، باب دهم.
۵۶- سوره طلاق، آیه: ۱
۵۷- سوره نسأ، آیه: ۱۹
۵۸- سوره نسأ، آیه: ۳۴
۵۹- وسایلالشیعه، ج ۱۵ ، ص ۴۳۵ و ۴۳۴
۶۰- وسایلالشیعه، ج ۱۵ ، ص ۴۳۷
۶۱- الطلاق، زلمی، ص ۱۰۴ و ۱۴ – ماذا عن المرأه، نورالدین عتر، ص ۱۶۴ و ۱۶۰
۶۲- حقوق مدنی خانواده، کاتوزیان، ج ۱ ، ص ۴۵۶ و ۴۵۰ (درباره ماهیت طلاق خلع و مبارات و عقد یا ایقاع بودن آن مراجعه شود).
۶۳- فذلکم ا ربکمالحق، سوره یونس، آیه: ۳۲
۶۴- انا ارسلناک بالحق، سوره بقره، آیه: ۱۱۹
۶۵- نزل الکتاب بالحق، سوره بقره، آیه: ۱۷۶
۶۶- هوالذی خلق السموات والارض بالحق، سوره انعام، آیه: ۷۳
۶۷- ان وعدا حق، سوره یونس، آیه: ۵۵
۶۸- له دعوه الحق، سوره رعد، آیه: ۱۴
۶۹- وا یقول الحق، سوره احزاب، آیه: ۴
۷۰- والوزن یومئذ الحق، سوره اعراف، آیه: ۷
۷۱- محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ماده حق.
۷۲- سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، حاشیه بر مکاسب، قسمت خیارات، ص ۱ ، چاپ سنگی.
۷۳- سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، حاشیه بر مکاسب، قسمت خیارات، ص ۱ ، چاپ سنگی.
۷۴- سیدابوالقاسم خویی، مصباحالفقاهه.
۷۵- امام خمینی۱، کتاب البیع.
۷۶- سیدمحمدکاظم یزدی، حاشیه بر مکاسب، قسمت بیع، ص ۵۶
۷۷-black’s law Dictionary
۷۸- همان.
۷۹- ۱۹۷۹Conventionon the Elimination of all forms of Discrimination against wowen
۸۰- جواهرالکلام، ج ۳۱ ، ص ۳۸۲
۸۱- ناصر کاتوزیان، حقوق خانواده، ج ۲ ، ص ۱۲۷ ، نقل از کابونیه، ج ۱، ش ۲۱۴
۸۲- همان، ص ۱۲۹
۸۳- جواهرالکلام، ج ۳۱ ، ص ۲۸۵
۸۴- همان.
۸۵- وسایلالشیعه، احکام اولاد.
۸۶- جواهرالکلام، ج ۳۱ ، ص ۲۸۹
۸۷- جواهرالکلام، ج ۳۱ ، ص ۲۸۸
۸۸- همان.
۸۹- جواهرالکلام، ج ۳۱ ، ص ۲۸۴
۹۰- جواهرالکلام، ج ۲۳ ، ص ۳۰ والفقه علی مذاهبالخمسه، محمدجواد مغنیه، ص ۳۸۲
۹۱- قانون مدنی، ماده ۱۱۴۶
۹۲- محمدجعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ماده حق.
۹۳- همان.
۹۴- دکترناصر کاتوزیان، حقوق خانواده، ج ۲ ، ص ۱۲۹
۹۵- جامعه سالم، شماره ۳۰ ، ص ۶۲ ، سعید محسنزاده.
۹۶- عبدالرحمنالجزیری، الفقه علی مذاهبالاربعه، ج ۴ ، ص ۵۹۶ و ۲۹۳
۹۷- جواهرالکلام، ج ۳۱ ، ص ۲۹۳
۹۸- الفقه علی مذاهبالاربعه، ج ۴ ، ص ۵۹۹
۹۹- حدائقالناظره، ج ۲۵ ، ص ۸۸
از آنجا که حقوق زنان در مواردی، چنانکه شایسته است پاس داشته نمیشود «نظام حقوق زن و خانواده» یکی از موضوعاتی است که در جامعه ما باید همواره مورد تحقیق قرار گیرد و همانگونه که رهبر نظام فرمودهاند، حرکتی اساسی در جهت احقاق حقوق زنان در جامعه اسلامی صورت گیرد ولی این حرکت باید بر مبنای اسلامی بنا شده و هدف اسلامی داشته باشد و نباید از نظر دور داشت که پارهای به آنچه تعالیم اسلامی دربردارد، تجاهل میکنند و خواهان تقلید و تطبیق با غرب هستند و هر آن چه را از دین، درباره حقوق خانواده و زن وارد شده، کهنه و ناشی از شرایط خاص مکه و مدینه بیش از هزار سال پیش میانگارند غافل از محرومیتی که جامعه غربی دچار آن بوده و برای رهایی از آن، تلاشهایی در غرب کردهاند که به نتیجهای جز تفریط از سوی دیگر نرسیدند که بهنوبه خود، محرومیتهای ویژه و جدیدی را به دنبال داشته است:
«در سال ۱۸۶۶ میلادی زنان انگلیس با ارسال طوماری با بیش از ۱۵۰۰ امضأ به پارلمان بریتانیا خواستار حق رأی گردیدند – در حالی که زنان مسلمان در عصر پیامبر(ص) در پیمانهای سیاسی شرکت میجستند – این داد خواستِ زنان مورد اعتنای پارلمان قرار نگرفت ولی سازماندهندگان آن سال بعد «جامعه ملی حق رأی زنان» را تأسیس کردند و اعضای آن به «هواخواهان حق رأی زنان» معروف گشتند آنان تا پایان قرن نوزدهم همه ساله به مجلس دادخواست میدادند.»(۱)
این جریان آواخر قرن هیجدهم توسعه بیشتری یافت و به شکل طرفداری از حقوق زنان در برابر مردان در تمام عرصههای زندگی تبدیل شد تا اینکه در سال ۱۹۷۹ میلادی منجر به تدوین «کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» توسط مجمع عمومی سازمانمللمتحد گردید و روح اصلی حاکم بر این کنوانسیون، تساوی مطلق و از جمیع جهات بین زن و مرد، تشابه و همانندسازی همه جانبه احکام بدون توجه به جنسیت است.
جوامع غربی از افراط به تفریط میگرایند و بعد از قرنها محرومیت اجتماعی بسیار زیاد زنان بدون در نظر داشتن تفاوتها و توانائیهای روحی و جسمی زن و مرد، شعار آزادی و برابری سر میدهند و هر گونه اختلاف حقوقی را امتیازی برای مرد و تضعیف حقوق زن میپندارند اما اسلام از قرنها پیش، ارزش انسانی زن را برابر مرد دانسته و میفرماید:
هُوَ الذی خَلَقکُم من نَفسٍ واحِدَه(۲) خداست که همه شما – زن و مرد – را از یک جان و روح آفرید.
در همه مواردی که ارزش و شخصیت انسانی ملاک قانونگذاری بوده است اسلام، برای زن و مرد، حقوق یکسانی قرار داده است همانند:
۱-عقیده و ایمان
قرآن کریم بارها تصریح کرده است که زن و مرد در عقیده و ایمان، مساوی هستند و هیچگونه برتری یا تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد بلکه ملاک، برتری از حیث ایمان است.(۳)
۲-ثواب و عقاب
زن و مرد در انجام کارهای نیک، آزاد و از پاداش کار خویش، به یکسان، بهره میجویند همانگونه که برای سرپیچی از فرامین الهی، یکسان کیفر میگردند. خداوند کریم میفرماید:
و من یعمل من الصالحات من ذکرٍ او انثی و هو مؤمن فاولئکَ یَدخلون الجَنه و لا یظلمون نقیراً(۴) هر کس درست رفتار کند، چه زن مؤمن و چه مرد مؤمن، اهل بهشت خواهند بود و از هیچیک کمترین حقکشی نخواهد شد.
بنابراین زن و مرد در تکالیف و حقوق معنوی و ارزشی، یکسانند و یکسان پاداش و کیفر میبینند.
۳-مالکیت و تصرفات مالی
از نظر اسلام، زن و مرد از نظر مالکیت و تصرفات مالی، از برابری کامل برخوردارند و همانگونه که مرد میتواند به معاملاتی نظیر خرید، فروش، صلح و رهن و … دست زند زن نیز میتواند مستقلاً هرگونه تصرفی که بخواهد در اموال خود بنماید یا تجارت و معامله، تولید و توزیع و مصرف کند و هیچکس نمیتواند بدون اجازه زن، در اموالش تصرف کند بنابراین در اسلام، زن از استقلال کامل اقتصادی برخوردار است. خداوند میفرماید:
لِلرِجال نصیبٌ مما اکتَسَبُوا وَ للنِسأِ نَصیبٌ مِما اَکتَسبن.(۵) مردان از آنچه کسب میکنند. بهره میبرند. زنان نیز عیناً از آنچه کسب کنند، بهره میبرند.
۴- تعلیم و تربیت
اسلام حق تعلیم و لزوم آموزش را برای مرد و زن، هر دو فرض و واجب میشمارد. پیامبر گرامی در اینباره میفرماید: «طلب العلم فریضه علی کل مسلمٍ و مسلمهٍ».(۶)
در احادیث بسیاری بر ضروت تعلیم و یادگیری علم و دانش برای زنان مسلمان تأکید شده است و تا آنجا که پیامبر گرامی، تعلیم زن را مهریه او قرار داده است.(۷)
بنابراین فراگیری علم و دانش در نظر اسلام حقی است که زن و مرد از آن بطور یکسان برخوردارند.
۵- ازدواج
اسلام آنچه برای زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی زن لازم است به او ارائهکرده و در امر ازدواج نیز به او آزادی کامل بخشیده بگونهای که بدون جلب رضایت و اذن او پیوند زناشویی، اعتباری ندارد.
امام صادق (ع) میفرمایند: «تستأمروا البکر و غَیرِها و لا تُنکَح اِلا بِاَمرِها».(۸) «با زنان چه باکره و چه غیرباکره در امر زناشویی مشورت کنید و با آنان پیوند زناشویی نبندید مگر به خواست خودشان».
۶- اشتغال
اسلام عزیز با اشتغال زنان به اعمال و وظایفی که با کرامت و شرافت زنان، منافات نداشته باشد و آن را به ابتذال نکشاند، مخالفتی ندارد بلکه آنان نیز همانند مردان در انتخاب شغل از آزادی کامل برخوردارند.(۹)
علی رغم برابری کامل ارزش انسانی زن و مرد، تفاوتهائی نیز وجود دارد که عدم ملاحظه آنها در قانونگذاری، خود باعث ستم به آنهاست و عدالت اقتضا میکند هریک به تناسب تواناییها و ناتوانیهای خود، از حقوق متناسب و متعادل برخوردار شوند اضافه بر آن که تساوی کامل حقوق زن و مرد بدون توجه به تفاوتهای آندو، خلاف عدالت و حکمت آفرینش دوگانه آنان است. به همین سبب هرگونه تلاشی که برای تساوی کامل زن و مرد صورت گرفته است به شکست انجامیده و در پارهای از کشورهای غربی که پافشاری بیشتری در این زمینه انجام شده موجبات نارضایتی خود زنان را فراهم آورده است.(۱۰)
از سوی دیگر با آنکه زنان در غرب بر روی کاغذ، به حقوق نسبتاً برابری دست یافتهاند ولی عملاً هیچگاه تعداد زنان بعنوان مثال در مسؤولیتهای دولتی و مراکز اقتصادی با مردان برابر نیست و اصلاً نسبت به جمعیتشان در شئون مختلف اقتصادی و فرهنگی و … شرکت داده نشدهاند.(۱۱)
آمار(۱۲) نشان میدهد که راه افراطی که غرب در برابر زن و مرد پیگرفته، جز آنکه خانواده را متزلزل ساخته، ارمغان دیگری نداشته و تنها اسلام است که قرنها پیش از این عدالت و آزادی همراه با حفظ کرامت و عزت زن به ارمغان آورده است بدون آنکه واقعیتهای وجودی و نیازهای فطری زن را قربانی کند.
با وجود برتری قوانین اسلامی، برای رفع مشکلات و احیای تعالیم اسلامی درباره احقاق حقوق زنان عملاً راهی دراز در پیش است و با آنکه مصلحان و نیکاندیشانی با تکیه به مبانی اسلامی در جهت احیای شخصیت زنان و ارزشهای والای اسلامی گامهایی برداشتهاند و با تکیه بر جامعیت و تمامیت فقه شیعه، براساس مبانی مسلم مذهب در صدد حل مشکلات – با استفاده از تجربه دیگران و توجه به شرایط خاص زمان و مکان و نیازهای جامعه امروزین – برآمدهاند برای اجرای کامل قوانین اسلامی و تعالیم ارزشمند آن درباره زنان همتی بیشازپیش لازم است.
از جمله موضوعات بایسته تحقیق، جایگاه زن در حقوق خانواده است و ما مسأله میراث زن، طلاق و حضانت را به بوته بررسی میگذاریم.
مسأله ارث در اسلام در راستای دیگر تأسیسات فقهی نظیر مهریه، نفقه، دیه عاقله و … شکل گرفته و با توجه به نظام کلی اسلام که سخت پایبند به حفظ خانواده و تداوم آن است وضع شده است.
قانون ارث در اسلام بر پایه عدالت اجتماعی، قانونگذاری شده و در آن مسؤولیتهای اجتماعی و خانوادگی هر یک از زن و مرد رعایت شده و اگر از درون نظام حقوقی اسلام به ارث نگاه شود، سهم زنان که هیچ مسؤلیت مالی بر دوش ندارند، کاملاً منصفانه و ضامن کرامت و عزت زن مسلمان است.
میراث در تازی بر وزن مفعال یکی از وزنهای اسم آلت است همانند واژههای میزان و میعاد. گاه میراث به معنای مصدری به کار گرفته میشود و گاه نیز به معنای اسم مفعول.
الف – هرگاهمصدربکار رود مصدر فعل (ورث، یرث، وراثه و میراثا) است و دارای دو معنا است: -۱ بقأ و دوام -۲ انتقال
میراث در اصطلاح شریعت به دو معنا اطلاق میگردد:
-۱ مال یا حقی که پس از مرگ شخص به بازماندگانش میرسد.
-۲ استحقاق بازماندگان بر دارایی متوفی.
به جهت سازگاری معنای اسمی واژه میراث با فهم عرفی، بهتر است به مال یا حقی که به بازماندگان شخص متوفی میرسد، معنا شود.
از زمانی که بشر، مالکیت را درک نمود و زندگی جمعی پاگرفت هر کس از جهان رخت برمیبست، اموال و دارائی او به تصاحب دیگران در میآمد.
در تمدنهای اولیه، این مصادره، تابع زور و زورمداری بوده و هرکس نیرومندتر بود اموال شخص مرده را به تصرف خود درمیآورد و افراد ضعیف و ناتوان از جمله زنان و کودکان را محروم میساخت. یونانیان تمدن شکوفایی داشتند، ارسطو و افلاطون که از مشاهیر آن تمدن هستند، زنان را آفریدهای میپنداشتند که تنها برای خدمت به مرد و دوام نسل بوجود آمده و شخصیتی بین انسان و حیوان دارد.(۱۳)
بعداز یونانیان، رومیان نیز که تمدن درخشانی داشتهاند، زنان را همانند دیگر اموال، ملک مرد بهحساب میآوردند و موجوداتی ناقص و ضعیفالاراده میانگاشتند.(۱۴) یهودیان تنها زمانی به زنان، ارث میدادند که متوفی، بازماندهای جز او نداشته باشد. مسیحیان نیز معمولاً تابع قوانین موجود بوده و خود در این زمینه قانونی نداشتهاند.(۱۵)
اعراب جاهلی، دنبالهرو مناسبات پیشین خود بودند و برپایه آداب و رسوم خود به زنان، کودکان و افراد ناتوان، ارث نمیدادند زیرا زنان به خانوادههای شوهران خود تعلق داشتند و ارثبری آنان موجب ضعف خانواده و تقویت مالی خانواده دیگری میشد اضافه بر آن که توان حمل سلاح و دفاع از عشیره و قبیله را نداشتند و همانند کودکان و افراد ناتوان میبایست تحت حمایت و مراقبت قبیله باشند.(۱۶)
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .