تحقیق بررسی شیوه های فرزندپروری و سلامت روان

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

تحقیق بررسی شیوه های فرزندپروری و سلامت روان

تعداد صفحات :۱۱۹

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

خانواده اولین بذر تکوین و رشد فردی و بنای شخصیت را در انسان فراهم می سازد کودک در خانواده به عنوان فیلتری برای عقاید و ارزش های اخلاقی را کسب می کند ، روابط اجتماعی با دیگران را می آموزد واصول و قواعد اخلاقی را یاد می گیرد خانواده به عنوان فیلتری برای عقاید ، ارزش ها و نگرش های مربوط به فرهنگ یک جامعه محسوب می گردد و آنها را به یک شیوه های بسیار اختصاصی و انتخابی به کودک ارائه می دهد بی تردید باید گفت که شخصیت ، نگرش ها ، طبقه اجتماعی ، اقتصادی و مذهبی خصوصیات و وابستگی های نسبی خانوادگی تحصیل و جنس والدین خانواده به نحو ارائه ارزش ها و میزان هایا اخلاقی به فرزندان تاثیر خواهد گذاشت. والدین در این میان با مهر و محبت این حمایت  و امنیت را درنوجوان ایجاد کرده و منجر به ارتقای سلامت روانی کودک و نوجون خود می گردد.با توجه به این مهم در این پژوهش برانیم که بررسی نماییم کدامین روش رابطه مثبت بیشتری با سلامت روانی نوجوان ما دارد علی رغم این که تحقیق در مورد رابطه بین سلامت روان و شیوه های فرزند پروری نشانگر یک رابطه علت و معلولی نیست با این حال تحقیق زمینه را برای تحقیقات علی آینده فراهم کند.
این پژوهش به بررسی شیوه های فرزندپروری و سلامت روان می پردازد و فرضیه های مربوط به آن عبارتند از :
– بین سبک دیکتاتوری و سلامت روانی رابطه معنی دار وجود دارد.
– بین سبک سهل انگاری و سلامت روانی ابطه ی معنی دار وجود دارد.
– بین سبک دموکراتیک و سلامت روانی رابطه ی معنی دار وجود دارد.
همچنین از تست های شیوه های فرزندپروری دیانابامرنید و تست سلامت روانی GHQ28 بر روی ۷۰ نفر از دانش آموزان فرهنگسرای خانواده جمع آوری گردید با توجه به فرضیه های فوق و نتایج با استفاده از آمار توصیفی T استودنت نتایج زیر بدست آمده .
– بین سبک دیکتاتوری و سلامت روانی رابطه ی معنی داری وجود نداشت و فرضیه صفر قبول شد.
– بین ۲ سبک دیگر یعنی سبک های سهل انگار و سبک دموکراتیک رابطه ی معنی داری وجود دارد و فرض صفر رد می شود.
واژه های کلیدی: شیوه های فرزند پروری، سبک های مستبدانه ، سهل گیرانه ، پذیرنده. سلامت روانی

فهرست مطالب

چکیده     ۶
۱- مقدمه    ۹
بیان مسئله    ۱۲
اهداف پژوهشی    ۱۳
اهمیت و ضرورت پژوهش    ۱۴
سوال    ۱۶
فرضیه    ۱۷
تعاریف نظری شیوه های فرزند پروری    ۱۸
تعریف نظری سلامت روانی    ۱۹
تعریف عملیاتی    ۲۰
الف- خانواده و نقش های آن    ۲۲
اهمیت خانواده    ۲۲
۱- خانواده به عنوان سیستم    ۲۳
۲- خانواده به عنوان معلم و الگو    ۲۴
۳- خانواده به عنوان کانون محبت و امنیت    ۲۵
تربیت و نقش آن در خانواده    ۲۹
نقش پدر و اهمیت حضور او در خانواده    ۳۰
نقش مادر و اهمیت حضور او در خانواده    ۳۲
عوامل موثر بر روابط والد و فرزندی    ۳۳
انواع خانواده ها    ۳۵
نقش خانواده و تاثیر آن بر شخصیت کودک و نوجوان    ۳۸
رابطه بین والدین و فرزندان و نقش آن در بهداشت روانی خانواده    ۴۱
نظریه های سبک های فرزند پروری    ۴۴
۱- نظریه گوردن    ۴۴
۲- نظریه درایکورز    ۴۵
۳- الگوی زیگلمن    ۴۶
۲- والدین سهل گیر : (همتای ربع دوم درالگوی شیفر)    ۴۷
۳- والدین مستبد : (همتای ربع سوم در الگوی شیفر)    ۴۸
۴- الگوی وینتر باتوم    ۴۹
ب) خانواده و سلامت روانی فرزندان    ۵۰
مفاهیم و تعاریف روابط انسانی    ۵۰
موضوعات مهم در تربیت فرزندان    ۵۳
مفاهیم و تعاریف سلامت روانی    ۵۷
راهبردهای ایجاد بهداشت روانی    ۵۷
سلامت روانی    ۶۰
الگوی وینتر باتوم    ۶۱
تعریف بهداشت و سلامت روانی در مکاتب مختلف    ۶۴
دیدگاه صاحبنظران درباره بهداشت  سلامت روانی    ۶۵
نقش خانواده در سلامت روانی    ۶۷
بهداشت روانی و بلوغ    ۶۸
فرزندان خانواده های پذیرنده    ۶۹
نحوه رفتار با فرزند سالم از نظر روانی    ۷۰
ویژگی های فرزندان    ۷۰
نحوه رفتار با فرزند ناسازگار    ۷۱
فرزند آسیب پذیر    ۷۱
نحوه رفتار با فرزندان آسیب پذیر    ۷۱
ویژگیهای فرزندان برون گرا    ۷۲
نحوه رفتار فرزندان برون گرای    ۷۳
نوجوانان بی قرار    ۷۳
نحوه رفتار با فرزندان بی قرار    ۷۴
فرزندان خانواده های دموکراتیک و مستبد    ۷۴
فرزند (نوجوانان) خجالتی     ۷۵
فرزندان تنبل    ۷۶
نحوه رفتار با فرزند تنبل    ۷۷
عوامل موثر بر سلامت روانی    ۷۷
سایر عوامل اثر گذار بر روی سلامت روانی خانواده    ۸۱
نظام اجتماعی و اقتصادی والدین    ۸۱
آیا درآمد خانواده تاثیری بر سلامت روانی فرزندان دارد؟    ۸۳
نقش اقتصاد در خانواده    ۸۳
ب- برخی عوامل موثر بر سلامت روان    ۸۴
وضعیت اجتماعی و اقتصادی والدین    ۸۴
ب- معنویت در خانواده امروز    ۸۵
معنویت چیست     ۸۶
چالش های فراروی خانواده    ۸۶
برخی از این چالش ها     ۸۷
راه کارهای تقویت معنویت درخانواده ها    ۸۸
۱- تقویت پیوند والدین با معنویت    ۸۸
۲- تبین آثار معنویت در زندگی    ۹۰
۳- معرفی الگوها و اسطورهای معنوی و اخلاقی    ۹۱
تحقیقات صورت گرفته داخل از کشور    ۹۳
ب) پژوهش های انجام شده در خارج از کشور    ۹۸
روش تحقیق    ۱۰۲
جامعه آماری    ۱۰۲
نمونه آماری و روش نمونه گیری    ۱۰۲
تجزیه و تحلیل داده ها    ۱۰۷
محدودیت های پژوهش    ۱۱۴
نتیجه گیری    ۱۱۴
پیشنهادات    ۱۱۶
منابع    ۱۱۸

منابع

۱-    دنیک میر، ران، مگی گاری دی(۱۳۷۳)، والدین موثر، فرزند مسئول، ترجمه رئیس دانا، مجید ، تهران، انتشارات رشد، چاپ دوم.
۲-    نوروزی، علی(۱۳۷۵)، چگونه تربیت کنیم، انتشارات قیام، چاپ اول.
۳-    دکتری احدی، حسن و جمهری، فرهاد (۱۳۸۰)، روان شناسی رشد ۲ ، (نوجوانی، میانسالی، پیری)، چاپ شرکت پردیس، چاپ دوم.
۴-    اسماعیلی، احمد، بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با سازگاری اجتماعی و افسردگی در دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان گیلان غرب، کارشناسی ارشد، دانشکده روان شناسی ، سال ۸۱-۸۰٫
۵-    شرفی، محمدرضا، ماهنامه آموزشی تربیتی پیوند، شماره ۳۲۴٫
۶-    خورشیدی، عباس، رفتار والدین و تربیت فرزندان نشر یطوون چاپ اول.
۷-    شهیدی و حمدیه ، شهریار مصطفی، اصول بهداشت روانی ، چاپ اول، ۱۳۸۱٫
۱-    Banmrind (1961) , current patteunt of parenting authority Development psychology monographs , 1 ,1 – ۱۰۳٫
۲-    Berk , L.D (1994) ,child pevelopment . Allyn Bacon , Boston (3 rdEd)
۳-    Jonson, J.V, (1986) Extending the boundaries of occupational health psychology Journal of occupational ltealth psychology T(2) , 115 – ۱۱۶٫
۴-    Kaplan & sadock (1995) comprehensive fentbook of psychiatry 6 th ed , willams and wilkins.

۱- مقدمه

اگر به تاثیر خانواده در شکل گیری شیوه های فرزند پروری نظری بیاندازیم متوجه می شویم که بچه ها از طریق روابط تاثیر گذاری و تاثیر پذیری می شوند و در واقع این کانون گرم خانواده است که انسانها و افراد را می سازد و این ساختن ها در کودکی بیشتر است و در دوران حساس زندگی خود زیر سلطه پدر و مادر است (هیلگارد ، ۱۳۶۹)[۱].

در سده های اول میلادی شیوه های فرزند پروری تا حدودی تند و خشن بود و بیشتر به والدین توصیه می شد به جای لوس کردن کودک و در آغوش کشیدن کودک با او به جدیت رفتار کنند این روش خشن تا حدودی زیر نفوذ مکتب رفتار گرای بود و هدف این مکتب ایجاد عادت (خوب) و خاموش کردن عادت (بد) بود این دیدگاه را عینی ، کنترل کننده و غیر عاطفی می دانستند نقل قولی است از واتسون بنیان گذار مکتب رفتارگرایی که می گوید : با بچه ها طوری رفتار کنید که گویی یک بزرگسال است کم سن و سال با او به شیوه های عینی و با استواری ملاطفت آمیز رفتار کنید هرگز او را به آغوش نکشید و روی زانوی خود ننشانید (واتسون ، ۱۹۲۸ به نقل از رئیس دانا ۱۳۷۰).[۲]

در دهه ۱۹۴۰ این روند به سمت جمعیت سهل گیر و انعطاف پذیر بیشتری پیدا و به طور کل دگرگون گردید از جمله طرفداران این دیدگاه می توان به بنیامین اسپاک اشاره نمود او به والدین توصیه می نمود از شم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامه های انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آنها هم با نیازهای کودک سازگاری داشته استفاده نمایند (هیلگارد و همکاران ، ۱۹۸۳، ترجمه براهنی و همکاران ۱۳۷۳) و به نظر من والدین عصر جدید زیاد این شیوه را مناسب نمی دانند و حال آنکه مهم ترین کانون رشد و تربیت کودک خانواده است پس چه باید کرد؟قدری تامل برانگیز است.طفل با امکانات بالقوه ارثی پا به محیط خانواده می گذارد و بعد این محیط است که با قدرتهای رفتاری از بدو تولد و حتی قبل از آن او را احاطه کرده و فرایند اجتماعی شدن به برکت تعامل با تک تک اعضای خانواده می باشد و از طرف دیگر والدین باید با ایجاد روابط عاطفی سالم و سازنده ابراز محبت و پذیرش کودک و با تعیین ملاک های با ثبات از رفتارهای مطلوب بهترین و موثرترین شیوه های اجتماعی شدن و بنای یک تربیت صحیح را فراهم کنند (مامن و همکاران مترجم یاسایی ۱۳۷۵).[۳]

یکی از عوامل اساسی در تربیت فرزندان ، ایجاد سلامت روانی در آنهاست.اگر زمینه سلامت روانی را در خانواده ایجاد کنید ، دارای فرزندانی با شخصیت ، متعادل ، سازگار ، با عاطفه ، اجتماعی ، با اعتماد به نفس ، مسئولیت پذیر ، منطقی ، عادل و… خواهید داشت.به بیان دیگر اگر فرزندانی با سلامت فکر قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران می خواهید که قادر با تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی یا عادلانه مناسب شوند و سه فضای اساسی زندگی ، عشق ، کار و تفریح در آنها به وجود آید باید والدین زمینه بهداشت روانی را در خانواده مهیا کنند.و سلامت روانی به سالم و متعادل بار آوردن شخصیت فرزندان از طریق فراهم آوردن محیط مناسب  برای تامین نیازها و شکوفایی استعدادها مربوط می شود (میرکمالی ، ۱۳۷۸).


بیان مسئله

والدین اولین کسانی هستند که زیر بنای شخصیت سالم یک نوجوان را گذراند دوره نوجوانی همواره نمی توان دوره خاص باشد نوجوان خام است بسیار از مشکلات آنان را به بی تجربه نسبت می دهند اگر چه ممکن است نوجوان مهارتی کسب نکرده باشد ولی این بدان معنی که نتوانسته کاری انجام دهد و در بعضی خانواده ها در بین والدین و نوجوانان درگیری وجود دارد همین امر موجب مشکلات چندی در دوران بلوغ یعنی همین نوجوانی می گردد مثال (درون گرایی و گوشه گیری) می شود در خانواده هایی که هر دو والد تندخو و مستبد هستند نه پسر و به دختر الگو مناسب برای برای رفتار مناسبی را فرا بگیرد این خانواده ها زیر بنای مشکلات نوجوان را خود می گذارند چه بسا باعث مشکلات بعدی آنان می شوند.همچنین خانواده هایی هستند که والدین ایده آل دارند و هر دو با احترام و توام با تفاهم و صمیمیت موجب رشد عقلانی عاطفی در همه زمینه ها را فراهم می آورند (احدی و بنی جمالی ۱۳۷۴ شعاری نژاد ۱۳۴۹ به نقل از شمس نجفی ۱۳۸۵).

– آیا بین شیوه های فرزند پروری و سلامت روانی رابطه معنی داری وجود دارد؟

اهداف پژوهشی

پدر و مادرها برای به دست آوردن ابتکار عمل و انجام وظیفه تربیتی فرزندان الزاماً باید اطلاعات خود را هر روز غنی تر کنند تا بتوانند بر کودکان خود موثر واقع شوند والدین باید بدانند که کودکان در هر شرایطی توانایی انجام دادن چه کارهایی را دارد و متناسب با توانایی های آنان از آنها انتظار داشته باشند نوجوان به خاطر پشت سر نهادن دوران کودکی با تغییراتی در بدن خویش مواجه می گردد حال آنکه این تغییرات در روان و برخورد او در جامعه گسترش می یابد اینکه کیست و در کجا قرار دارد و چه نقشی باید داشته باشد اگر او بتواند این تغییرات را یکپارچه کند خویشتن پنداری پیدا خواهد کرد اما اگر نتواند خود را بشناسد که البته این مقوله به کمک والدین میسر می شود با سردرگمی بر هم خوردن سلامت روانی او رو به رو خواهد شد و پیامد آن تزلزل در اعمال و رفتار کودک و نوجوان خواهد بود بزرگ کردن  فرزندان یکی از دشوارترین مسئولیت هاست که بزرگسالان در زندگی خود بر عهده دارند با وجود این غالب مردم برای پدر و مادر شدن آمادگی ندارند بعضی از مردم دچار مشکلات عاطفی یا فشارهایی در زندگی که مانع از آن می شود که والدین خوبی باشند (برگس و کانجر ۱۹۸۷).

 به طور کلی هر ویژگی رفتاری و عاطفی می تواند بر روی سلامت روانی نوجوان ما اثر گذار باشد.این تحقیق درصدد است.

 ارتباط بین شیوه های فرزند پروری و سلامت روان را بررسی کند:

۱- آیا بین سبک دیکتاتوری و سلامت روانی رابطه ی معنی وجود دارد ؟

۲- آیا بین سبک سهل انکاری و سلامت روان رابطه معنی داری وجود دارد؟

۳- آیا بین سبک دموکراتیک و سلامت روان رابطه معنی داری وجود دارد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

رفتار والدین و مربیان بطور کلی بزرگترها با نوجوانان و کودکان خود از اهمیت خاصی برخوردار است و آنها هستند که با کنش های بهنجار و نابهنجار خویش گاهی سرنوشت نوجوان را تغییر می دهند و او را به بیراهه می کشاند یا راه درست زندگی را به او نشان می دهند دانستن این موضوع که فرزندان ما در سنین نوجوانی دستخوش چنین تغییراتی می شوند و او باید خود را با تمام این تغییرات هماهنگ کند و به جای ایجاد نگرانی در نوجوان احساس امید را در او پرورش دهیم.پدر و مادر آگاه و فهمیده محیطی سرشار از محبت و تفاهم را به وجود می آورند و به فرزندان خود فرصت می دهند مشکلات و مسائل دوران نوجوانی را به آسانی در محیط خانواده حل نمایند.

والدین در این میان با مهر و محبت این حمایت  و امنیت را درنوجوان ایجاد کرده و منجر به ارتقای سلامت روانی کودک و نوجون خود می گردد.با توجه به این مهم در این پژوهش برانیم که بررسی نماییم کدامین روش رابطه مثبت بیشتری با سلامت روانی نوجوان ما دارد علی رغم این که تحقیق در مورد رابطه بین سلامت روان و شیوه های فرزند پروری نشانگر یک رابطه علت و معلولی نیست با این حال تحقیق زمینه را برای تحقیقات علی آینده فراهم کند.


سوال

۱-  آیا بین شیوه های فرزند پروری والدین سخت گیر (مستبدانه) با سلامت روانی فرزندان رابطه ی معنی داری وجود دارد؟

۲-  آیا بین شیوه های فرزند پروری والدین سهل گیر با سلامت روانی فرزندان رابطه ی معنی داری وجود دارد؟

۳-     آیا بین شیوه های فرزند پروری والدین قاطع و منطقی (دموکراتیک) رابطه معنی داری وجود دارد؟


فرضیه

۱-  بین شیوه های فرزند پروری والدین سخت گیر (مستبدانه) با سلامت روانی فرزندان رابطه معنی داری وجود دارد.

۲-     بین شیوه های فرزند پروری والدین سهل گیر با سلامت روانی فرزندان رابطه ی معنی داری وجود دارد.

۳-     بین شیوه های فرزند پروری والدین قاطع و منطقی (دموکراتیک) رابطه معنی داری وجود دارد.

تعاریف نظری شیوه های فرزند پروری

شیوه های فرزند پروری به روش هایی که والدین برای فرزندان خود اعمال می کنند که در شکل گیری و رشد آنان در دوران کودکی و نوجوانی و پس از آن اثر گذار می باشد این سبک های تربیتی خود شامل : سبک های مستبدانه ، سهل گیرانه ، پذیرنده.

شیوه های مستبدانه : والدین قوانین خود را به صورت انعطاف ناپذیری به فرزندان تحمیل می کنند از نظر تربیتی خشن و تنبیه گرند کودک خود را تنبیه می کنند.محبت آن ها نسبت به کودکان در سطح پایین است آنها عقاید و امیال کودکان را در نظر نمی گیرند و اغلب دارای فرزندان گوشه گیر خجالتی و بی اعتمادی هستند.(ماسن و همکاران ، ۱۹۷۳)[۱].

شیوه های سهل گیرانه : والدین در آموزش رفتارهای اجتماعی سهل انگار هستند.نظم و ترتیب کمی در این خانواده ها حاکم و اعضای خانواده نسبت به قوانین و آداب و رسوم اجتماعی بسیار کم اهمیت هستند.

فرزندان در چنین خانواده هایی دارای استقلال فکری و عملی هستند و این باعث بی بند و باری کودکان آنان شده و در فرزندان رشد یافته این قبیل خانواده ها در مقابل بزرگسالان مقاوم و لجوج و دارای روحیه اعتماد به نفس پایینی هستند زود خشمگین و زود خوشحال می گردند (همان منبع).

شیوه های پذیرنده : والدین که فرزندان خود را تحت هر شرایطی با توجه به ویژگی هایی که هریک ممکن است دارا باشند پذیرا بوده و نسبت به رفتارهای بد آنها به صورت کاملاً منطقی و عاقلانه و در این حال با محبت رفتار می کنند.آنها دارای فرزندانی باهوش و با اعتماد به نفسی خواهند بود.

تعریف عملیاتی شیوه های فرزند پروری

عبارت است از سبکی که با توجه به پرسشنامه حاصل سبک فرزند پروری دیانا بامریند ۳ سبک مستبدانه ، سهل گیرانه ، پذیرنده (دموکراتیک) را بررسی می کند.

تعریف نظری سلامت روانی

در اساسنامه سازمان جهانی بهداشت آمده (سلامت روانی عبارت است از رفاه کامل جسمی ، روانی ، اجتماعی و نه فقط نبود بیماری یا ناتوانی) (به نقل از کاپلان سادوک ۱۳۷۰ ج ۱ ص ۲۹۳).[۲]

این سه بعد سلامتی لازم و ملزم یکدیگرند و هیچ دلیلی موجه و توجیه علمی و اخلاقی اجتماعی وجود ندارد که یکی از ابعاد را نادیده گرفته باشد چرا که بهداشت روانی بخشی جدایی ناپذیر از بهداشت عمومی است که فرد را از عناصر شناختی عاطفی و همچنین از توانایی خود در ایجاد رابطه با دیگران آگاه می سازد انسان با داشتن تعادل روانی بهتر می تواند فشار زندگی فائق آید کارهای روزانه را پر بارتر و سودمند تر گرداند فرد مفیدی برای جامعه باشد (به نقل از سازمان جهانی بهداشت ، ۲۰۰۱ ، مترجم شاه محمدی ۱۳۸۰).

تعریف عملیاتی

سلامت روانی به نمره اشاره دارد که فرد در پرسشنامه سلامت روانی GHQ28 حاوی ۲۸ سوال است که گزینه به دست آمده به عنوان سلامت روانی در نظر گرفته می شود.

الف- خانواده و نقش های آن

– اهمیت خانواده

خانواده اولین بذر تکوین و رشد فردی و بنای شخصیت را در انسان فراهم می سازد کودک در خانواده به عنوان فیلتری برای عقاید و ارزش های اخلاقی را کسب می کند ، روابط اجتماعی با دیگران را می آموزد واصول و قواعد اخلاقی را یاد می گیرد خانواده به عنوان فیلتری برای عقاید ، ارزش ها و نگرش های مربوط به فرهنگ یک جامعه محسوب می گردد و آنها را به یک شیوه های بسیار اختصاصی و انتخابی به کودک ارائه می دهد بی تردید باید گفت که شخصیت ، نگرش ها ، طبقه اجتماعی ، اقتصادی و مذهبی خصوصیات و وابستگی های نسبی خانوادگی تحصیل و جنس والدین خانواده به نحو ارائه ارزش ها و میزان هایا اخلاقی به فرزندان تاثیر خواهد گذاشت (کرمی نوریو مرادی ، ۱۳۷۲).

خانواده در تربیت فرزندان وظایف و نقش های متعددی را بر عهده دارد که اهم آنها عبارتند از :

۱- خانواده به عنوان سیستم ، ۲- خانواده به عنوان معلم الگو ، ۳- خانواده به عنوان کانون محبت و امنیت.

۱- خانواده به عنوان سیستم

خانواده را می توان به عنوان یک سیستم اجتماعی یا به عنوان بخشی از یک اجتماعی بزرگتر در نظر گرفت ، خانواده از یک سو با سازمان ها ، موسسات اجتماعی مانند مدرسه و بازار و… ارتباط دارد و از سوی دیگر اعضای خانواده را در بر می گیرد بنابراین اجتماع فرد و خانواده به صورت یک سیستم با هم در ارتباطند.اگر خانواده به طور کامل وظایف اساسی خود را به انجام رساند جامعه حیات خود را با استحکام بیشتری ادامه خواهد داد سیستم خانوادگی فرد را برای ادامه زندگی آماده می سازد یکی از روان شناسان به نام هارلوک ، خانواده را به صورت یک سیستم متعادل و پیچیده ای که با ورود هر کودک این سیستم پیچیده تر می شود.اعضای خانواده سه نفر هستند (پدر و مادر و یک فرزند) در اینجا ۳ تعامل وجود دارد با اضافه شدن یک فرزند دیگر شش تعامل خواهد آمد و اگر فرزند سوم به خانواده اضاه شود رقم بالاتر می رود و با ورود هر فرزند جدید تعداد تعامل ها به همین نحو اضافه می گردد.بنابراین این خانواده یک نهاد انسان رو به رشد است که حجم و پیچیدگی آن مرتب در حال دگرگونی است و اعضای خانواده هم به عنوان فرد و همه به عنوان بخشی از واحد خانوادگی عمل می کنند.

۲- خانواده به عنوان معلم و الگو

بی تردید باید گفت که خانواده نقش ویژه ای در الگو شدن و آموزش دادن رفتارها و میزان های اخلاقی و اجتماعی دارا می باشد ، هر گونه ارتباط و وابستگی والدین به فرزند یا فرزند به والدین و یا والدین با یکدیگر به عنوان پایه ای برای ارتباط اجتماعی بعدی فرد می توانند مورد الگو و سرمشق قرار گیرد.کودک سخن گفتن ، راه رفتن ، آداب معاشرت ، آداب غذا خوردن ، طرز لباس پوشیدن ، نحوه برخوردها مسئولیت پذیری مهر و صفا پرخاشگری ، رفتار کنار جویانه محبت و… را از پدر و مادر خود فرا می گیرد.اصولاَ در روان شناسی کودک خصوصاًَ در سال های قبل از دبستان رفتار کودک به عنوان آینه ای از رفتار والدین به حساب می آید.آلبرت بندورا و ریچادر والترز دو محقق روانشناسی که به یادگیری کودک از طریق مشاهده و تقلید او والدین اهمیت زیادی می دهند در ی تحقیق رفتار والدین و رفتار فرزندان آنها را مورد مقایسه قرار دادند آنها چنین نتیجه گرفتند که کودکان پرخاشگر دارای والدین پرخاشگر هستند و کودکان گوشه گیر دارای والدین گوشه گیر و منزوی می باشند (کرمی نوری مرادی ، ۱۳۷۲).

۳- خانواده به عنوان کانون محبت و امنیت

محبت و امنیت یکی از اساسی ترین ملزومات برای تربیت و رشد کودک می باشد.کودکی که خصوصاً در سال های اولیه زندگی از محبت خانوادگی پدر و مادر محروم گردد ممکن است در آینده سازگاری شخصی و اجتماعی او با خطر جدی روبرو شود و از اعتماد به نفس کافی و با برخوردهای اجتماعی متناسب بهره مند نگردد.کودک نیاز به تامین امنیت را از رحم مادر آموخته است.او بعد از تولد همچنان می خواهد که درمحیط امن و آرام باشد و اساسی ترین وظیفه خانواده خصوصاً در دوران قبل از تولد همچنان می خواهد که در محیط امن و آرام باشد و اساسی ترین وظیفه خانواده در دوران قبل از دبستان برآوردن همین نیاز کودک می باشد خانواده حتی این نقش مهم را در دوره های دیگر زندگی همچنان حفظ می کند دوستان و معلمان و همبازیهای کودک در طول زندگی ممکن است تغییر کنند ولی والدین ، تماس نزدیک خود را با کودک در طول زندگی حفظ می کند و نقش یک نهاد ثابت و پا بر جا را برای کودک ایفا می کنند (کرمی نوری مرادی ، ۱۳۷۲).

یکی از روانشناسان به نام هورنای که امنیت را شرط اساسی برای زندگی می داند معتقد است که والدین از طریق عدم ابراز محبت و دوستی نسبت به کودک ،کتک زدن متناوب ، از شیر گرفتن زودرس ، تبعیض قائل شدن بین فرزندان تنبیه بیجا ، رفتار غیر معقول ، استهزا کردن ، تحقیر حتی محبت و ابراز دوستی مصنوعی نیز نمی تواند موجبات ایجاد امینت برای او فراهم آورد (کرمی نوری مرادی ، ۱۳۷۲).

انسان محصول تربیت است به این سه مهم توجه کنید.

الف -آلبرت انیشتن بزرگ ترین دانشمند علوم دقیقه در وصیت نامه خود می نویسد : ای کاش من لوله پاک کن بخاری بودم تا حداقل دودها را از خانه مردم بیرون می کردم.این محصول تربیت غرب است در پایان عصر زندگی خود احساس ندامت دارد.

ب- اسکندر مقدونی مقتدرترین پادشاه عالم فانی در وصیت نامه خود می نویسد : وقتی مردم دستهای مرا از تابوت بیرون بگذارید و مشتهای مرا باز کنید تا همه مردم بدانند دست خالی از جهان رفته ام.ایشان هم محصول تربیت شرق است؟ پایان عمر را نابودی و تهی دستی می داند.

ج- امام خمینی (ره) بزرگترین دانشمند اسلام و رهبر مردمی بعد از ائمه اطهار در وصیت نامه خویش می نویسد : با قلبی آرام و ضمیری مطمئن از خدمت شما خواهران و برادران مرخص و به دیار حق و حقیقت می روم و شما را به خدای بزرگ می سپارم.ایشان محصول تربیت اسلامی هستند؟ خشت اول تربیت این انسان بزرگ در خانواده ایشان بنا نهاده شد.

پژوهش ها حاکی از آن است ک بین رفتار خانواده و رفتار فرزندان آنها رابطه معنی داری وجود دارد (نقل از خورشیدی ، ۱۳۷۹).

اگر با کودکی با انتقاد رفتار کنید می آموزد که محکوم باشد.

اگر با کودکی با عناد و دشمنی رفتار کنید می آموزد که ستیزه جو باشد.

و اگرهایی از این قبیل؟ هر گونه والدین عمل کنند همچون آینه ای باز خورد رفتار والدین می شود.

به طور کلی رسالت خانواده (تبدیل منابع انسانی) به سرمایه های انسانی است؟ نظام تربیتی جهان رسالت والدین را پروراندن فرزندانی پرش جو می دانند که می خواهند از قید و بندهای بی شمار وجودی شان رها گردد و تکامل همه جانبه هموار سازد به رموز فردی و اجتماعی دنیای متغیری که در آن زندگی می کند چگونه زیستن با دیگران/ عشق دانش را شکوفا سازد.

گرچه انسان سازی بر عهده نهادهای مختلف مانند مدرسه جامعه نیز می باشد اما خانواده بیشترین و مهمترین نقش را ایفا می کند خانواده کارخانه آدم سازی است همان گونه که سازمان ها به سوی استاندارد برود خانواده هم زمانی که استاندارد شد باید به سمت بچه داری و بچه دار شدن برود.فرزندان به دو صورت رفتار والدین را یاد می گیرند.

۱- تقلید آگاهانه ، ۲- همانند سازی ناآگاهانه.

بذر تربیت در خانواده پاشیده.در مدرسه رشد و جامعه درو می شود و خانواده نهادی است؟ باز خورش به کل جامعه می رسد اگر فرزندانی خود را خوب تربیت کنیم دارای آینده خوب و روشن هستیم.فرزندان راستگویی/ مسئولیت پذیری/ دروغ گویی و پرخاشگری را از خانواده یاد می گیرند.

تربیت ضرورت حیات انسانی است هرچه بیشتر تربیت و پرورده شود به همان نسبت سود دهی به جامعه خود و جامعه جهانی فزونی می یابد (خورشیدی ، عتدالی ، ۱۳۸۰).


تربیت و نقش آن در خانواده

 

120,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله مقایسه سلامت روانی خانواده در بین افراد دارای شغل های دولتی و آزاد مردان
  • تحقیق آموزش سالمندان در سلامت روانی
  • مقاله مقایسه سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی با دانشجویان دانشکده علوم پایه دانشگاه شهید بهشتی
  • مقاله بررسی رابطه شوخ طبعی با سلامت روانی در دانشجویان ‏
  • مقاله سلامت روانی مهاجرین
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.