6,484 views
عنوان :
تعداد صفحات :۱۳۴
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
موضوع پژوهش پیرامون عوامل مؤثر در تربیت کودک از دیدگاه اسلام است.
تربیت در لغت به معنی پروریدن، پروراندن، پرورش دادن میباشد و در اصطلاح ایجاد تغییرات مطلوب در کسی یا چیزی و پرورانیدن رفتار شایسته برابر با نظام ارزشی یک جامعه یا محیط پیرامون آن محسوب میشود.
از نظر اسلام میتوان گفت تربیت عبارت است از هدایت و ادارهی جریان ارتقایی و تکاملی بشر یا ایجاد هیئت تازه در فرد به منظور فراهم آوردن زمینهی رشد و تکامل همه جانبه. منظور از تربیت دینی هرگز ایجاد روحیه و میل مذهبی در کودک نیست چرا که این میل مانند دیگر غرایز خود به خود و به طور تکوینی در وجود کودک نهادینه شده است و نیازی به ایجاد ندارد. آنچه از نظر تربیت مهم است زمینهسازی برای شکوفایی این بعد فطری است و سپس از طریق خانواده، مدرسه، و وسایل ارتباط جمعی و … تقویت گردد.
در جهان امروز موضوع تربیت اطفال یکی از اساسیترین مسائل اجتماعی و از ارکان مهم سعادت بشر است. دانشمندان دربارهی کودک از نظر تربیتی مطالعات عمیقی کرده و کتابهای بسیاری در این موضوع نوشتهاند. کشورهای بزرگ به منظور پرورش صحیح جسم و روح کودک سازمانهای عظیمی به وجود آوردهاند و اطفال را از هر جهت تحت مراقبت علمی و عملی قرار دادهاند.
این پژوهش شامل ۳ فصل است. در ابتدا با فصل کلیات آغاز میشود و سپس در ادامه به مفهومشناسی تربیت پرداخته و در فصل بعدی با عنوان نقش خانواده در تربیت مذهبی کودک مطالبی بیان شده است و در پایان پژوهش، فصل سوم با عنوان نقش اجتماع در تربیت مذهبی کودک مطالبی آورده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی و برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و فیشبرداری استفاده شده است.
واژههای کلیدی: تربیت، کودک، تربیت مذهبی.
کلیات تحقیق
مقدمه ۲
تعریف و تبیین موضوع ۴
اهمیت وضرورت ۶
اهداف و فواید ۷
پیشینه تحقیق ۸
سؤالات ۱۰
فرضیه ۱۱
روش تحقیق ۱۲
ساختار و محدوده تحقیق ۱۳
کلید واژه ۱۴
محدودیت و مشکلات ۱۵
فصل اول
تربیت در دعاهای ائمه (علیه السلام)
نظام تربیتی ۱۷
اهداف تربیت ۱۷
درطول هم قرار داشتن هدفهای تربیتی اسلام ۱۸
مبانی تربیت ۱۸
عنوان صفحه
متناسب بودن اصول تربیتی با رشد افراد ۱۹
اصول تربیت ۲۰
روشهای تربیت ۲۰
اهداف تربیت در دعاهای ائمه(علیهم السلام) ۲۱
هدف غایی ۲۱
اهداف واسطهای ۲۲
تربیت عقلانی ۲۳
شناخت خدا ۲۴
مبانی تربیت در دعاهای ائمه(علیهم السلام) ۲۵
خداجویی ۲۵
غفلت ۲۵
خود دوستی ۲۶
اصول تربیت در دعاهای ائمه(علیهم السلام) ۲۷
اصل بازگشت یا تغییر رفتار ۲۷
اصل تذکر ۲۷
فصل دوم
مفهوم دعا و اهمیت آن از دیدگاه قرآن وروایات
مفهوم دعا ۳۰
دعا آرامش دلها ۳۴
انواع دعا ۳۵
موارد استعمال دعا در قرآن ۳۷
خواندن و ندا کردن ۳۷
پرسش کردن ۳۸
فریادرس خواستن ۳۸
عنوان صفحه
تشویق و ترغیب کردن به چیزی ۳۹
کمک خواستن ۳۹
دعا در قرآن ۴۰
عبادت بودن دعا ۴۰
پذیرفتن دعا از جانب خدا ۴۰
راهنمایی در قالب دعا ۴۱
اهمیت دعا از دیدگاه قرآن ۴۲
دعا در کلام معصومین ۴۴
برتر از تلاوت قرآن ۴۴
کلید خزائن الهی ۴۴
برترین عبادت ۴۴
کلید رستگاری ۴۶
اسلحه انبیا و مؤمنان ۴۶
وسیله دفع بلا ۴۶
برگردانندهی قضای حتمی ۴۷
محبوبترین عمل بر روی زمین ۴۷
وسیله دفع اندوه و مسکنت ۴۷
زمان و اوقات دعا ۴۸
بعد از نمازهای واجب بین دو نماز ۴۸
هنگام نزول باران ۴۹
هنگام سحر ۴۹
شب و روز جمعه ۵۰
مکانهای دعا ۵۱
حرم وکعبه ۵۱
عنوان صفحه
عرفات و مشعرالحرام ۵۲
حرم امام حسین (علیه السلام) ۵۲
مساجد ۵۳
فصل سوم
آداب و شرایط دعا
شرایط دعا ۵۵
لزوم ایمان به خدا ۵۵
شناخت و معرفت نسبت به خدا ۵۶
لزوم اعتقاد به امکان برقراری رابطه با خدا ۵۷
ایمان به استجابت دعا ۵۷
اخلاص و پاکی دل ۵۸
دعا از دهان پاک ۵۹
احساس نیاز و طلب ۶۰
حضور و رقت قلب ۶۱
عمل به احکام و دستورات خدا، قرآن و سنت رسول ۶۳
کسب حلال و پاکیزه ۶۵
اقرار به نبوت و امامت ۶۶
عدم جانشینی دعا با اسباب طبیعی و وسایل مادی ۶۷
نظر مرحوم علامه طباطبایی راجع به شرایط دعا ۶۹
آداب دعا در نیایشهای انبیاء ۷۰
ربوبیت الهی در دعای پیامبران ۷۰
اوصاف الهی در آغاز دعا ۷۳
اقرار به گناه ۷۴
یاد کردن نعمتها ۷۶
عنوان صفحه
یاد کردن خواستها ۷۸
گستردگی خواستها ۸۰
فرجام خواستها ۸۲
فصل چهارم
آثار تربیتی دعا
آثار و فواید دعا ۸۵
آثار اصلی دعا ۸۶
عبادت خدا ۸۶
شناخت خدا ۸۷
امید و اطمینان قلب ۸۸
خوف از خدا ۹۰
اجتناب از معصیت ۹۱
آثار فرعی دعا ۹۳
آثار فردی ۹۴
حفظ و پرورش سجایای اخلاقی ۹۴
نجات از نفاق ۹۶
طرد شیطان بهوسیله دعا ۹۶
نورانی شدن دل ۹۷
حیات و شفای دل ۹۸
کلید دوستی و انس با خدا ۹۹
بهترین غذای روح ۹۹
آرامش روانی ۹۹
ایجاد عرفان و معنویت ۱۰۰
پرورش عواطف ۱۰۰
عنوان صفحه
کسب اخلاق خدایی ۱۰۰
پاکی و پاکیزگی ۱۰۱
خودسازی و دعا ۱۰۳
تلقین به نفس ۱۰۴
طغیان نفس ۱۰۵
موفق به توبه و استغفار ۱۰۵
انتقطاع از غیر حق ۱۰۶
آثار اجتماعی ۱۰۶
از بین بردن خودخواهی ۱۰۶
تشویق به فعالیت ۱۰۶
دفع بلا ۱۰۷
تقویت روحیهی احساس مسئولیت نسبت به جامعه ۱۰۷
تحکیم نبوت و امامت در جامعه ۱۰۷
آثار اخروی ۱۰۷
نجات از دوزخ ۱۰۸
محبوبیت نزد خدا ۱۰۸
بهدست آوردن منزلت نزد خدا ۱۰۸
آثار دنیوی ۱۰۸
اثر دعا در حل مشکلات ۱۰۹
شفای دردها ۱۰۹
جلب روزی ۱۱۰
نتایج ۱۱۱
پیشنهادات ۱۱۲
مقاله ۱۱۳
وجود انسان از نظر بعد مادی محدود است. قدرت و توان جسمی انسان حد و مرزی دارد ولی مرزهای فکی و روحی انسان نامحدود است از همین روی در تعالی و تکامل انسانها حد و مرزی نمیتوان قائل شد. بدون تردید این تعالی و تکامل در پرتو ساختن و پرداخت انجام میگیرد زیرا انسان همانند قطعه زمینی باید پروده و ساخته شود تلاش و کوشش انسان آن را آباده کرده آماده میسازد تا هر نوع محصولی را که تشخیص میدهد از آن قطعه برداشت کند.
امروزه در دنیا همانطور که اعماق اقیانوسها را شکافته از قعر آن معادن را استخراج مینمایند و از زمین و کره خاکی اوج گرفته به کرات دیگر قدم میگذارند به موازات این پیشرفتها سعی میکنند عالیترین و ارزشمندترین ذخایر جامعه یعنی کودکان را بهتر و کاملتر شناسایی کرده با عالیترین اصول تربیتی آنان را بهتر و کاملتر پرورش دهند زیرا آنان به خوبی دریافتهاند که تکامل و پیشرفت جامعه مدیون انسانهای ارزشمند و برومند است آنها دریافتهاند که ارزشمندترین ذخایر و معادن، وجود کودکان و امانتهای الهی است. بر همین اساس بهترین و زبدهترین افراد را برای تعلیم و تربیت کودکان انتخاب مینمایند. با کمال تأسف جامعه ما نه کودک را به خوبی شناخته و نه به مقام والای معلم پی برده است لذا در محیطهای خانواده و مدرسه چیزی که کمتر از آن نام و رسمی وجود دارد شامل تربیت و پرورش است و مدارس به طور نوعی اگر ابتکاری داشته باشند تنها در انحصار امور آموزشی میباشد تنها ابتکار مدارس راندمان قبولی و قبول در دانشگاهها میباشد.
باید اعتراف کرد که مسألهی پرورش و تربیت در بسیاری از خانوادههای جامعهی ما جای خود را باز نکرده است، بیشترین ابتکارات پدران و مادران صرف تغذیه و پوشاک و امور آموزشی است.
حال آن که مهمتر از همه مسألهی تربیت و پرورش کودکان است جامعه متعالی آن است که از انسانهای با فرهنگ و ساخته شده برخوردار باشد. لذا سرمایهگذاری پدران و مادران در امر تربیت بسیار کم و ناچیز است.
در دنیای کنونی انواع نباتات و حیوانات را براساس اصول پرورش تربیت مینمایند. امروزه میوههای گوناگون و گلهای بسیار زیبا همه محصول پرورش و تربیت است بدون تردید تساهل و تسامح در امر تربیت فرزندان و کودکان معصوم گناهی غیر بخشودنی خواهد بود.
پدران و مادران باید توجه داشته باشند که انسان از نظر تجهیزات بدنی از همه حیوانات ناتوانتر است ولی بزرگترین سلاحی که انسان از آن برخوردار است و باید پدران و مادران آن را پرورده سازند نیروی تعقل و تفکر است روی این اصل وظیفه اساسی پدران و مادران و معلمان آشنا ساختن کودکان و دانشآموزان با تفکر صحیح است.
نحوهی ارتباط داشتن با کودکان و تأثیر گذاشتن بر آنان از موضوعاتی است که همگان از دیرباز با آن رویاروی بودهاند. افراد همواره به این نکته واقف بودهاند که تربیت صحیح کودکان، مهمترین عامل تأمینکنندهی سعادت آتی خانواده و جامعه است لذا افراد در پی آموزههایی بودهاند که بتواند پیشترین تأثیر مثبت را در کودکان پدید آورد. در جریان جستو جوی روشهای تعلیم و تربیت در طول تاریخ دو دیدگاه عمده به وجود آمده است. براساس یکی از این دیدگاهها، لازمهی اثربخشی تربیت در کودکان (و نیز بزرگسالان) آمادگی سرشت و طبع آنان است.
دوران کودکی یکی از مراحل مهم از مراحل زندگی بشر محسوب میشود و این مرحله نقش بسیار مهمی در سرنوشت انسان دارد چرا که رفتار آدمی در دوران بزرگسالی نشأت گرفته از چگونگی تربیت در دوران کودکی است مطالبی که پیرامون عوامل مؤثر در تربیت کودک نوشته شده به صورت پراکنده و بیشتر تخصصی جمعآوری شده است. بنابراین مقالهای با این عنوان تهیه گردید تا در حد امکان بدون حاشیهپردازی یا نگاه تخصصی، مطالب منسجم و مفیدی در فهم عموم، پیرامون موضوع مربوطه گردآوری نماید و در خلال فصول به آنها بپردازد.
تربیت در لغت به معنی پروریدن، پروراندن، پرورش دادن میباشد و در اصطلاح ایجاد تغییرات مطلوب در کسی یا چیزی و پرورانیدن رفتار شایسته برابر با نظام ارزشی یک جامعه یا محیط پیرامون آن محسوب میشود.
از نظر اسلام میتوان گفت تربیت عبارت است از هدایت و ادارهی جریان ارتقایی و تکاملی بشر یا ایجاد هیئت تازه در فرد به منظور فراهم آوردن زمینهی رشد و تکامل همه جانبه. منظور از تربیت دینی هرگز ایجاد روحیه و میل مذهبی در کودک نیست چرا که این میل مانند دیگر غرایز خود به خود و به طور تکوینی در وجود کودک نهادینه شده است و نیازی به ایجاد ندارد. آنچه از نظر تربیت مهم است زمینهسازی برای شکوفایی این بعد فطری است و سپس از طریق خانواده، مدرسه، و وسایل ارتباط جمعی و … تقویت گردد.
در جهان امروز موضوع تربیت اطفال یکی از اساسیترین مسائل اجتماعی و از ارکان مهم سعادت بشر است. دانشمندان دربارهی کودک از نظر تربیتی مطالعات عمیقی کرده و کتابهای بسیاری در این موضوع نوشتهاند. کشورهای بزرگ به منظور پرورش صحیح جسم و روح کودک سازمانهای عظیمی به وجود آوردهاند و اطفال را از هر جهت تحت مراقبت علمی و عملی قرار دادهاند.
تربیت براساس دین در سرنوشت کودک بسیار مؤثر است این نوع تربیت بیشتر با بعد معنوی کودک سروکار دارد. در واقع در سایهی تربیت دینی، فرد موفق به ایجاد رابطهی صحیح بین خود، خدا و جهان میگردد. تربیت مبتنی بر دستورات دین اسلام در جهت ساختن ابعاد انسانی است به خصوص در بعد فردی میل وصول به ارزشهای عالی و قدرت ابتکار و تصمیمگیری در او پدید میآید به همین جهت تربیت دینی بسیار مورد اهمیت است.
نسل امروز همچون نسلهای گذشته میراثدار فرهنگ اسلامی است. انسان در اسلام موجودی مادی – معنوی است، بعد معنوی انسان بر بعد مادی او برتری دارد. مبنای تربیت اسلامی به همین خاطر از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که انسان توانایی آموختن دارد و نیز آموختن علم عین عبادت است شاید از همین رو به راحتی بتوان دریافت که ضرورت تربیت این چنینی تقرب به خداست. برخی فیلسوفها معتقدند تربیت یعنی همان بیدار کردن محبت و ستایش خدا در انسان است. امروزه متأسفانه برخی خانوادهها به علاقهمند کردن فرزندان به مسائل دینی آن هم از دوران کودک توجه ندارند و از اهمیت این مسأله غافل هستند در حالی که دانشمندان جهان به این موضوع توجه دارند و درباره آن کتابهایی نوشتهاند.
ضرورت تربیت دینی کودکان لااقل از دو دید فردی و اجتماعی قابل رسیدگی است از لحاظ فردی باید گفته شود که مذهب پایه و مایه همهی جوانب و ابعاد زندگی فرد و سبب بسیاری از رشدها و انحطاطهاست چه بسیارند امانتهای الهی که در سایهی بیتوجهی اولیای کودک جنبههای عقیدتی و مذهبی او لکهدار میشوند و یا کودکانی را که میتوانند در آیندهای نزدیک اعضای مفید به حال خود و اجتماع باشند ولی افرادی میشوند خائن، عقدهای، هرزه، فحاش و بیبند و بار که لطمه آن پیش از هر کس متوجه خودشان میشود.
اگر تربیت مذهبی براساس اندیشهی درست استوار شود موجب رشد و پیشرفت میشود، فرد را از سقوط میرهاند. برای زحمات کودک پاداشی از درون تهیه میشود، آلودگیها در او روی به کاهش میگذارد، اضطراب و وسوسهها که به خصوص در سنین نوجوانی و جوانی عارض فرد میشود از میان میرود و آرامشی نسبی برای او حاصل میآید.
هدف از موضوع مورد تحقیق آشنایی با تربیت دینی، آن هم دین اسلام آنگونه که ائمه و بزرگان دین مطرح کردهاند میباشد و در کل آشنایی با چگونگی تربیت دینی کودک برای پیشگیری از انحرافاتی که هم اکنون بسیاری از نوجوانان و جوانان گریبانگیر آن هستند چرا که کودک امروز همان نوجوان و جوان فردا و آیندهسازان مملکت هستند. در پیش گرفتن تربیت دینی نه فقط در خانواده که به عنوان رکن اساسی جامعه است بلکه در مدارس، رسانهها، وسایل ارتباط جمعی و … با رعایت و حفظ شئونات اسلامی سبب واکسینه شدن شخص در برابر مفاسد و زمینههای لغزش و خطا و در کل نوعی مصونیت را موجب میشود و همچنین آگاهی دادن به دیگران چرا که خیلی از والدین در تربیت کودک به بنبست رسیدهاند که این امر عواقب شومی برای خانواده و در نهایت جامعه به همراه دارد.
هدف تربیت، سازندگی و آفرینندگی مداوم و تلاش برای تعدیل و تعادل بین نیازها و تمایلات است و در کل میتوان گفت فایده تربیت دینی این است که والدین و مربیان تربیت دست فرد را در زمینهی مذهبی گرفته و زمینهی رشد مذهبی او را از هر سو بدان گونه فراهم کند که به نقطه تعالی برسد.
برای تدوین پیشینهی موضوع مورد تحقیق به سه دسته از منابع قرآن و تفسیر، کتابهای روایی، کتابهایی که در مورد تربیت بحث شده است مراجعه شده است.
با بررسیهای انجام شده پیرامون منابع این موضوع ابتدا قرآن و آیات مرتبط با موضوع تربیت مورد بررسی قرار گرفت و آیات موجود در زمینهی آن استخراج گردید. خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم از جمله سوره بقره آیه ۲۳۳، سوره انعام آیه ۱۵۱ و سورههای دیگر اشاراتی به اهمیت تربیت دارد.
در مرحلهی دوم به کتابهای روایی نیز مراجعه شده است از جمله نهجالبلاغه، نهجالفصاحه و کتابهای حدیثی دیگر.
در مرحلهی سوم به کتب مختلف تربیتی، روانشناسی و .. مراجعه شده است از جمله کتاب تربیت و بازسازی کودکان از آقای دکتر علی قائمی امیری که در این کتاب اشارهای مختصر به بعضی از عوامل مؤثر در تربیت کودک شده است. در اینجا با استفاده از مطالب کتب دیگر بحث تربیت از دیدگاه اسلام را کاملتر کرده و به بحث در مورد آن پرداختیم. کتاب تربیت فرزند بانشاط و سالم از آقای محسن غرویان نیز پیرامون تربیت مذهبی در فصلی اشارهای مختصر شده است.
۱- تربیت از دیدگاه اسلام به چه معناست؟
۲- تربیت دینی از منظر آیات و روایات چگونه است؟
۳- آیا خانواده در تربیت دینی کودک مؤثر است؟ چگونه؟
۴- وظایف والدین در تربیت کودک چیست؟
۵- نقش معلم و مسئولان مدارس در تربیت کودک چگونه است؟
۶- آیا وسایل ارتباط جمعی در تربیت دینی کودک مؤثر است؟
۷- آیا دوستان و معاشران کودک در تربیت دینی او مؤثر هستند؟
تربیت مذهبی در رشد و تعالی انسان مؤثر است و عامل مهمی در سرنوشت فرد به حساب میآید.
این تحقیق به اعتبار موضوع تجربی و دینی و به اعتبار ماهیت و روش توصیفی، کتابخانهای است و چون به قصد رسیدن به وضعیت بهتر انجام شده توسعهای و موردی است.
این تحقیق با عنوان عوامل مؤثر در تربیت کودک از دیدگاه اسلام تهیه شده است، که شامل کلیات و سه فصل متعدد است.
فصل اول با عنوان مفهومشناسی تربیت میباشد که در آن به معنی و مفهوم تربیت مذهبی، ضرورت تربیت اشاره شده است.
فصل دوم با عنوان نقش خانواده در تربیت مذهبی کودک که در مورد اهمیت تعلیم و تربیت مذهبی، اهداف کلی تربیت مذهبی، مباحثی گردآوری شده است.
فصل سوم با عنوان نقش اجتماع در تربیت مذهبی کودک مباحثی گردآوری شده است.
و در انتها با نتیجهگیری از کل تحقیق و بیان راهکارهای مناسب و مقاله تحقیق و ذکر منابع این مجموعه تدوین گردیده است.
تربیت: عبارت است از ایجاد تغییرات مطلوب بر انسان و به عبارت دیگر و بهتر ایجاد تحولات ثمربخش در محیط زندگی انسان به منظور ساختن و شکفتن استعدادهای ادمی و یا تربیت عبارت است از پروراندن قوای جسمی و روحی انسان برای وصول به کمال مطلوب و انتقال طرز تفکر و احساس و عمل یک جامعه به آیندگان.
تربیت دینی: عبارت است از مجموعه اعمال عمدی و هدفدار، به منظور آموزش گذارههای معتبر یک دین به افراد دیگر، به نحوی که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزهها متعهد و پایبند گردند.
۱- محدود بودن کتابخانههای محل زندگی.
۲- عدم همکاری مسئولین برخی از کتابخانهها.
۳- محدود بودن کتابهای تربیتی و منابع مرجع در برخی کتابخانهها.
۴- ثقیل بودن هزینههای پرداختی جهت ثبت نام در کتابخانهها.
۵- در دسترس نبودن کتابخانههای مرکزی و معتبر.
دانشمندان فرزانه و علمای اسلام تربیت را این گونه معنا نمودهاند:
تربیت تلاشی است در جهت به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای بالقوه انسان. یا اینکه:
تربیت؛ کشف، پرورش و هدایت استعدادها و تواناییهای انسان و ایجاد هماهنگی لازم برای وصول به سر حد کمال مقدر است.[۱]
پرورش مذهبی به حقیقت مجموعهی دگرگونیهایی است که در فکر و عقیدهی فرد به منظور ایجاد نوعی خاص از عمل و رفتار که متکی به ضوابط مذهب باشد انجام میشود به عبارت دیگر،آداب و رفتار، روابط فردی و اجتماعی شخص صورت مذهبی و شرعی میگیرند و مذهب به عنوان عامل مسلط بر زندگی فرد و جنبههای آن خودنمایی میکند.[۲]
از جمله غرایز بسیار مهمی که از اوان کودکی، بلکه طفولیت، باید بدان توجه شود غریزهی «مذهب گرائی» است. امروزه، برای همه مسلّم شده است که انسان غریزهای به نام «مذهب گرایی دارد که فطری است و قرآن شریف به فطری بودن آن تصریح فرموده است.[۳]
بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند که یکی از ابعاد مهم و اساسی در فطرت انسان بعد مذهبی و دینی است بدین معنا که در ذات و نهاد هر انسانی، یک گرایش و میل معنوی و روحانی وجود داشته و دارد.[۴]
همان طور که انسان به طور طبیعی محتاج تغذیه جسمانی و پوشاک است، از نظر روحی و روانی نیز کششی به سوی امور مذهبی و ماوراء طبیعی دارد، این میل به مذهب مانند دیگر کششها از قبیل شهوت جسمانی، از ابتدای طفولیت در نهاد انسانها وجود دارد، اما در این مرحله آن قدر ضعیف و غیر فعال است که تصور میشود چنین بعدی وجود ندارد، در حالی که به تدریج این میل و گرایش از قوه به فعل در میآید و کم کم فعالانه به اعمال و رفتار انسان رنگ خاصی میدهد.[۵]
با توجه به آن چه گفته شد روشن است که منظور از تربیت دینی هرگز ایجاد روحیه و میل مذهبی در کودک نیست، چرا که این میل مانند دیگر غرائز خود به خود و به صورت تکوینی در وجود کودک نهاده شده است و نیازی به ایجاد ندارد، آن چه از نظر تربیت مهم است، زمینهسازی برای شکوفایی این بعد فطری و سپس تقویت آن است.[۶]
تربیت دینی هرگز«ایجاد» نمیکند، بلکه آن چه به نام بعد مذهبی در کودک وجود دارد، تقویت و هدایت مینماید.
خداوند در قرآن کریم به این بعد فطری مذهبی در وجود انسان اشاره فرمود:
«… فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ …[۷]
فطرت الهی که خداوند مردم را بر اساس آن آفریده است. هرگز قابل تبدیل و تغییر نیست (و) همانا این فطرت همان دین راستین و استوار (اسلام) است.
نیاز به مذهب میتواند به مراتب شدیدتر از نیاز غذا برای کودکان، به ویژه نوجوانان باشد. از آن بابت که او نیاز به عاملی دارد که او را حراست کند و جلوی نا به سامانیهای او را بگیرد. مذهب برای طفل این فایده را دارد که جلوی بیادبیها، خیانتها و حرف نشونیهای او را میگیردطبع سرکش او را رام کرده و او را تحت ضابطه قرار میدهد.[۸]
والدین باید کودک را از همان آغاز زندگی به تعالیم دین آشنا کنند و موازین مذهبی را به آنان بیاموزند و هم به آنها تفهیم کنند که سعادت در پذیرش راه قانون، شرع و ایمان به آنهاست و این شیوه در تربیت اسلامی مطرح و مورد نظر است در ضمن آموزش این گونه مسائل، باید آنان به تمرین اراده بپردازند. والدین باید کاری کنند که ارادهشان نیرومند و قوی باشد. با هر دعوتی تسلیم نشوند و به هر امر و دستوری خود را نبازند. ضعف اراده، به ویژه هنگامی که با ضعف ایمان آمیخته شود رسوائی پدید میآورد. [۹]
چه بسیار افرادی که تن به بزهکاری میدهند و یا مرتکب جنایتهایی می شوند و اگر مذهب در آنان قوی باشد میتواند این بزهکاری را تحت کنترل درآورد و در مسیر درست این انرژی مصرف شود.
مذهب میتواند محرکات نامشروع را مهار کند. موفقیت کودک و نوجوان برای زندگی روحانی بیشتر با اعتقاد به مذهب صورت میپذیرد. آموزشهای مذهبی برای امروز شاید کمتر ولی برای طفل بسیار ضروری است و از آن جهت که سبب رشد اندیشه، ایجاد نظم، ارتقاء منطق است. او را در حل مسائل حیات و دادن آگاهی لازم برای زندگی کمک میکند.
فرزندان نیاز به ایمان دارند تا در سایهی آن بتوانند زندگی خویش را اداره نمایند، با اعتماد به نفس آرامش روان پیدا میکنند. خود را با تعلیم حیات بخشی مأنوس نمایند و بالاخره به صلاح و رستگاری برسند، به هر میزان که به سن کودک اضافه شود، این احساس نیاز بیشتر خواهد شد، به خصوص در سنین نوجوانی که او در وضعی اضطرابآمیز ناشی از احساس بی عدالتی در جامعه است..[۱۰]
در کودکان علاقهای است که در سایهی آن میخواهند دریابند جهان را چهکسی آفریده و او چگونه کسی است؟ دوست دارند به او نزدیک شوند او را بیابند ، منابع عقاید و ایدههای خود را در جنبهی حقیقت و اخلاق از او به دست آورند که قدرت بالاتری است و بر این اساس از پدر و مادر بی نیاز شوند و این حلقه تا مدتهای دراز آنان را به خود مشغول میدارد.[۱۱]
از حدود سنین ۸ به بعد شوقی در کودک پدید میآید که برای تکامل روانی خود تلاش کنند و جنبههایی از ابعاد وجودی خویش را که مخفی است آشکار سازند. تلاششان متوجه ایجاد در روابط استوار و جاودان با خداست و این تلاش در سنین ۱۲ سالگی به صورت عالی خود متجلی میشود و عشق و نیرومندی را در رابطه با خدا پیدا میکند و حتی عبادات خوبی انجام میدهند. این تلاشها اغلب در این رابطه است که هویت خود را به دست آورند و برای جاودانگی خود فکر میکنند.
زمینه برای مذهب در کودک فراهم است از آن بابت که فطرتش او را بدین میخواند این زمینه فطری به قدری در کودک قوی است که حتی میتوان گفت کودک خردسال مفهومی از مذهب ندارد جز همانهایی که در فطرت او به ودیعه نهاده شدهاند و او را به سوی رشد و تعالی سوق میدهند.
اگر چه غریزهی مذهب را باید از دوران طفولیت در کودک پروراند، امّا این امر نباید به شیوههای پرورش زمینه مذهبی غیر اسلامی انجام شود. به طور مثال کودک ده سالهی ضعیف را نباید بازور، وادار کردکه در هوای داغ تابستان ۳۰ روز روزه بگیرد این راه تربیت و رشد غریزه مذهب نیست. بلکه باید کودک را با تشویق، ترغیب و تلطّف تربیت کرد و غرایز او بر این اساس رشد کند و هدایت شود. برای این امر به کارگیری روزهای چند ساعتی، که میان کودکان مرسوم است، مفید و مناسب است. با همین نوع روزه میتوان کودکان را به این عادت بزرگ تشویق کرده و غریزهی مذهبی آنان را رشد داد.[۱۲]
جنبههای فطری، کودک را وا میدارد که مسائل را دریابد، حقایق مذهبی را دوست بدارد و به نیک و بد امور آن چنان که باید باشد پای بند گردد. سنین ۴ سالگی با چرا جوئیهای کودکان که ناشی از کنجکاوی او و میل به سر در آوردن از اسرار طبیعت و راهیابی به سوی خداست همراه میشود.[۱۳]
در حدود سنین ۵ سالگی علاقه به خدا در او شدید میشود و سؤالات او اغلب در این باره است که خدا چه شکلی است؟ کجاست؟ چرا او را نمیبینیم و …از حدود ۶ سالگی در پی کشف منابع قدرت است و در رابطه با پدر که منبع قدرتی عظیم که در خانه است تصور میکند که برای آسمانها هم قدرتی و عظمتی باید مطرح باشد که خداست در اصل کودکان ۴-۵-۶ ساله مجذوب خدا هستند و در شگفتند که خدا چهها کرده و میکند.[۱۴]
تربیت برای انسان از دیدگاه فردی، اجتماعی، سیاسی، معنوی، فرهنگی ضرورت دارد. در جنبهی فردی برای رشد و نمو تن، پرورش مغز، رشد پرورش شخصیت، آشنایی آدمی به وظایف شخصی، یافتن اعتماد به نفس، شناخت خود، یافتن یک فلسفه صحیح حیاتی برای زندگی بهتر و …تربیت لازم است. در جنبهی اجتماعی تربیت جهت پرورش فرد به عنوان عضو مؤثر و مفید برای جامعهی خود و جامعهی انسانی، روح سازش، و خیرخواهی برای جمع، آشنایی به وضع جامعه، داشتن روح همدردی و تفاهم برای آدمی ضروری است.
از نظر اقتصاد پرورش فردی که به معنای اعم کلمه مولد باشد، قادر به رفع نیازمندی اقتصادی، دارای سازگاری و تطابق شغلی باشد نهایت ضرورت را دارد. از نظر سیاسی تربیت انسانی که آگاه به مسائل روز، جریانات و نظامات سیاسی، تابع نظامات اندیشیده، در تلاش برای ایجاد و تقویت روح دموکراسی اندیشیده، نحوهی ایجاد رابطه با حکومت، شناخت حدود وظایف حاکم، اجرای صحیح قوانین چه به هنگام رهبری و چه در دوران رهروی سیاسی لزوم عقلی دارد. در جنبهی فرهنگی تربیت لازم است تا میراث فرهنگی، دائم در حال رشد و توسعه باشد و از کاربردهای آن استفاده شود.
و بالاخره در جنبهی معنوی تربیت ضروری است چرا که در سایهی آن رابطهی انسان با آفریدگار و با پدیدههای مادی و ماوراء مادی بر اساس ضوابطی قرار گیرد و در کشاکش زندگی آدمی با تکیه بر آن ضوابط به ساحل آرام رسد.[۱۵]
اگر والدین در تربیت شایسته کودک همت گمارند، به قوانین تربیتی اسلام آشنا باشند و از آنها مددگیرند، بسیاری از نارسائیهای ناشی از وراثت و غذای شبههناک و … جبران پذیر است. به سخنی دیگر، چنان چه به هر وسیلهای زمینهی شقاوت در کودک به وجود آمده باشد، تربیت صحیح اسلامی عاملی است برای از بین بردن آن زمینه به طوری که حتّی محیط فاسد، رفیق بد، معلّم بیدین و … در انحراف انسان کارگر نیفتد. بنابراین، تربیت عامل اساسی است و باید بدان توجه بسیاری شود.[۱۶]
نخست از معنی و مفهوم تربیت سخن به میان میآید. دربارهی این که تربیت چیست؟ صاحبان مکاتب و ادیان و متخصصان شاخههای مختلف علوم انسانی پاسخهای گوناگون دارند: برخی از جامعهشناسان گفتهاند: تربیت عبارت است از پرورش عضوی مفید برای جامعه. بعضی از روانشناسان آن را مراقبتی دائم از حیات در حال رشد و ایجاد تغییر در فرد به منظور یافتن قدرت درک مسائل و ایجاد زمینه جهت استقلال فکری دانستهاند. برخی هم تربیت را به طور خلاصه عبارت از ایجاد تغییرات مطلوب دانستهاند.
از نظر اسلام میتوان گفت تربیت عبارت است از هدایت و اداره جریان ارتقایی و تکاملی بشر یا ایجاد وهیئتی تازه در فرد به منظور فراهم آوردن زمینه جهت رشد و تکامل همه جانبه او.[۱۷]
با ملاحظه مجموعه تعاریف دربارهی تربیت میتوان به این نتایج دست یافت که تربیت:
۱-عملی آگاهانه است.
۲-از سوی عاملی بر فردی یا افرادی اعمال میشود.
۳-دارای هدف، منتها و غایت است.
۴-ایدهی آن اصلاح فرد و رشد و تکامل همه جانبهی اوست.
۵-عملی است مداوم که استعداد و دوام از مختصات آن است.
وقتی افراد یک جامعه- از نظر جسم و روح و عقل- سالم باشند، آن جامعه مترقی، و از انحراف مصون خواهد بود. وظیفهی تربیت این است که سلامت روانی افراد را حفظ نموده و وجدان آنها را برای آن که دارای احساس و شعور دقیق و رقیق گردند، تغذیه کند. و میان فرد و محیط هماهنگی و تناسب ایجاد نماید و پدیدههای مختلف طبیعت را تفسیر نموده و بشر را بر مکنونات آنها واقف گرداند، تا این که بتواند از آن چه در طبیعت است از آب و خاک و گیاه و حیوان و پدیدههای مختلف دیگر، بهرهبرداری کردو همهی آنها را به نفع و مصلحت خود و اجتماع تفسیر نماید.
هم چنین تربیت میخواهد فرد را طوری پرورش دهد که بتواند خود را در اجتماع منسجم ساخته و در میان افراد جامعه کامیاب گردد تا در پیشرفت جامعه سهیم بوده و نیرویی باشد که به ضمیمهی نیروهای دیگر، جامعه را به منتهای ترقی و کمال برساند. ضرورت تربیت برای فرد کمتر از ضرورت غذا برای جسم نیست، همان طوری که حفظ و بقاء حیات انسان به غذا و خوراک بستگی دارد، همین گونه تربیت نیز، ضامن نوعی از حیات و زندگی است، و زندگی بارور و سالمی را برای انسان فراهم میسازد.
دورهی کودکی که میتوان گفت طولانیترین و بهترین دورهی زندگانی بشر است. عالیترین فرصت برای بهرهور ساختن حیات و زندگی میباشد. کودک در این دوره به پدر و مادر خود متکی است و دوران اتکاء کودک به پدر و مادر طولانی است و لذا فرصت تربیت نیز طولانی خواهد بود. و اگر از این فرصت به طور شایسته بهرهبرداری شود بهترین نتایج و ثمرات تربیتی به دست خواهد آمد.[۱۸]
در تربیت اسلامی نوع پرورش دختر و پسر متفاوت است و این تفاوت به مناسبت وجود تفاوتهای طبیعی و تفاوتهای وظیفهای است.
در جنبهی تفاوتهای طبیعی مذهب نیز مانند علم قائل است که پسر و دختر از نظر جسم و مغز و روان با هم تفاوتهایی آشکار دارند.رشد آنها در مراحل مختلف سنی، احساس و عاطفه آنها و از همه مهمتر بلوغ جنسی و عقلی آنها با هم فرق دارد و عالیترین نظام تربیتی آن نظامی است که این تفاوتها و این نکات را در نظر داشته باشد.
در جنبهی تفاوتهای وظیفهایی هم از نظر علم و هم از نظر مذهب پسران و دختران با هم تفاوت دارند. دختران برای مادر شدن و بچهدار شدن آماده میشوند و پسران برای انجام وظایف سنگین اجتماعی آمادگی مییابند.[۱۹]
اساس وجودی همه موجودات عالم به جز خداوند بر تحول و تغییر نهاده شده است. انسان نیز در تمام دوران زندگی خود، دست خوش تغییرات مداوم است. هر تغییری مقدمه دگرگونی بعدی و محصول و نتیجه ی تحول قبلی است. این تغییرات را در مراحل چندی به وضوح میتوان مشاهده کرد: نطفه، جنین ، نوزاد، کودک، نوجوان ، جوان ، بزرگسال و پیر. هر یک از این مراحل چنان که گفته شد متأثر از مرحلهی قبل و مؤثر در مرحلهی بعدی است و بنابراین میتوان گفت:
«ارکان و پایههای اصلی شخصیت انسان بالغ و رشید، به چگونگی دوران کودکی او بستگی دارد.»[۲۰]
در این دوره است که بر اثر حضور والدین و اطرافیان رفتار کودک و به ویژه رفتار عاطفی و اجتماعی او تکوین مییابد. انسان بیشتر عادات زندگی خود را در دوران طفولیت کسب میکند و تقریباً در این مرحله است که کیفیت سازگاری با محیط را فرا میگیرد. از این رو میتوان در خردسالی، حتی کیفیت رفتار شخص در دوران سالمندی را پیشبینی کرد ، همان گونه که حالات کودکی یک سالمند را میتوان از رفتار او تشخیص داد.[۲۱]
چرا که انسان در مقایسه با سایر جانوران یک دورهی طولانی وابستگی را طی میکند و بسیاری از اعمال مانند راه رفتن که در جانوران به طور خود به خودی انجام میگیرد در انسان باید به تدریج به وجود آید. لذا مکاتب فکری روانشناسی در این مورد توافق دارند که دوران شیرخوارگی و کودکی، در تعیین و شکلدادن رفتار و رشد منش آینده دارای اهمیت بیشتری است.[۲۲]
[۱] سید مصطفی حسینی، اخلاق و تربیت اسلامی،۱۳۸۸، ناشر زعیم، ص ۳۶٫
[۲] علی قائمی امیری، پرورش مذهبی و اخلاق کودکان،شهریور ۷۰، ص۸۲ و ۸۳٫
[۳] استاد حسین مظاهری، خانواده در اسلام، ۱۳۷۱، قم، ص۱۷۷
[۴] محسن غرویان، تربیت فرزند با نشاط و سالم، خرداد ۱۳۷۰،ص ۱۳۳٫
[۵] همان.
[۶] محسن غرویان، تربیت فرزند با نشاط و سالم،خرداد ۱۳۸۵ ص ۱۳۳٫
[۷] سوره روم، آیه ۳۰٫
[۸] دکتر علی قائمی امیری، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان ،شهریور ۱۳۷۰، ص ۵۴٫
[۹] دکتر علی قائمی امیری، خانواده و مسائل جنسی کودکان ،۱۳۶۶، تهران، ص۲۳۵
[۱۰] دکتر علی قائمی امیریف پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، شهریور ۱۳۷۰، ص ۵۴٫
[۱۱] همان، ص ۵۵٫
[۱۲] استاد حسین مظاهری، خانواده در اسلام، ۱۳۷۱، قم، ص۱۷۸٫
[۱۳] دکتر علی قائمی ، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان ، شهریور ۱۳۷۰، ص ۵۴٫
[۱۴] همان.
[۱۵] دکتر علی قائمی امیری، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان ، شهریور ۱۳۷۰، ص ۸۲ و ۸۳٫
[۱۶] استاد حسین مظاهری، خانواده در اسلام، ۱۳۷۱، قم، ص۱۷۵٫
[۱۷] دکتر علی قائمی امیری، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان ، شهریور ۱۳۷۰، ص ۸۲٫
[۱۸] دکتر سید محمدباقر حجتی، اسلام و تعلیم و تربیت، بهار ۱۳۶۴، ص ۳۶ و ۳۷٫
[۱۹] دکتر علی قائمی امیری، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، شهریور ۱۳۷۰، ص ۱۰۰٫
[۲۰] محمد عطاران، آثار مربیان بزرگ مسلمان درباره تربیت کودک،زمستان ۱۳۶۶، تهران، ص ۱۱٫
[۲۱] همان، ص ۱۲٫
[۲۲] مختصر روان پزشکی، به نقل از همان، ص ۳۲٫
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر