عنوان :
تعداد صفحات :۲۰
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
مقاله حاضر به معرفی ویژگی های یک خانواده خوب می پردازد.
نگرش اسلام به خانواده، نگرشی درست، نگرشی اصیل و یک نگاه همراه با اهتمام است که خانواده اصل قرار داده شده و به هم زدن بنیان خانواده یا آشفته نمودن آن جزء بدترین کارهاست.
خانواده در اسلام یعنی محل سکونت دو انسان، محل آرامش روانی دو انسان، محل انس دو انسان با یکدیگر، محل تکامل یک نفر به وسیلهی یک نفر دیگر، آنجایی که انسان در آن صفا مییابد، راحتی روانی مییابد، این محیط خانواده است. کانون خانواده در اسلام اینقدر اهمیت دارد. اسلام در بیان قرآن، در چند جا، این آفرینش زن و مرد و همزیستی اینها و در نهایت زوجیّت آنها را برای آرامش و سکن برای زن و مرد شناخته است.
واژه های کلیدی: خانواده، تقسیم کار، تربیت فرزند، سازگاری
ویژگیهای خانواده نمونه ۱
کانون گرم خانواده
مختصّات خانوادهی خوب ۳
خانوادهی سالم، آرامش افراد ۴
همسفر تا بهشت
همدیگر را بهشتی کنید! ۵
همدیگر را خوشبخت کنید! ۶
هنر تقسیم کار
بچهداری هنر بزرگ ۶
به حضرت زهراعلیهاالسلام بنگرید ۷
سازش و سازگاری
امام-ره- فرمودند: بروید با هم بسازید ۷
سازگاری دوطرفه ۸
کودک
نکات اساسی در تربیت دینی ۸
رهنمودهایی در زمینه اوقات فراغت فرزندان ۹
رهنمودهایی در زمینه وضعیت تحصیلی فرزندان ۱۱
تأثیر شیر مادر در رشد جسمی و روحی کودک ۱۳
وظایف والدین در دوران خردسالی کودک: ۱۵
۱- حاکمیت اهداف ارزشمند و متعالی: در خانواده نمونه هدفهای ارزشمند و معنوی حاکمیت دارند. توجه به دستورات خداوند و توصیههای بزرگان دینی در مورد حقوق متقابل اعضای خانواده در شکلبندی منظومه های ارتباطی((منظومه ارتباطی زوجین با یکدیگر))،((منظومه ارتباطی والدین با فرزندان))((و منظومه ارتباطی فرزندان با یکدیگر)) تأثیر اساسی دارند. لذا در اجرای کارکردها و وظایف گوناگون، افراد خانواده با دیدی والا و معنوی با موضوعات برخورد میکنند و ارزش کار خود را پایین نمیآورند.
۲- اجرای صحیح نقشها: منظور از نقش ، وظایف و مسئولیتهایی است که زن و شوهر در زندگی خانوادگی برعهده دارند. جایگاه عبارت است از((مقام و شأنی که هر یک از دو همسر در زندگی مشترک دارا میباشند.)) نقش و جایگاه لازم و ملزوم یکدیگرند و هر یک در ارتباط با دیگری است. افراد برای دستیابی به موقعیت مناسب در خانواده باید وظایف و مسئولیتهای خود را بشناسند. به قول مولانا:
هر که نقش خویش را دید و شناخت اندر استکمال خود دو اسبه تاخت
لازمهی اجرای فرایند تعلیم و تربیت صحیح، آشنایی افراد خانواده به نقشها و مسئولیتهای خود میباشد. بدیهی است زمانی که پدر و مادر در کنار نقشهای شغلی و حرفهای و اجتماعی خود به نقشها و مسئولیتهای مربوط به محیط خانواده توجه دقیق دارند و به جای حضور انفعالی، حضور کاملاً فعال نسبت به یکدیگر و نسبت به فرزندان خویش دارند در چنین حالتی زمینه برای ایجاد محیط تربیتی کاملاً سالم و متعادل فراهم میشود.
۳- مشارکت همه جانبه: در خانوده نمونه،((تکروی، استبداد، خودکامگی)) وجود ندارد. نظر و عقیده تمام افراد محترم شمرده میشود. در زمان تصمیمگیری همه افراد خانواده مشارکت دارند و در صورت ارائه دیدگاه و نظر نامناسب با دلیل و مدرک متقاعد میشوند، در چنین محیط به دلیل احترام گذاردن به عقاید یکدیگر و ابراز دیدگاهها زمینه برای رشد احساس اعتماد به نفس و حس مسئولیت کاملاً مساعد است.
۴- واقع بینی: در کانون خانوادهی نمونه به جای داشتن نگرشهای منفی و بدبینانه و یا نگرشهای افراطی خوشبینانه، نگرش صحیح و واقعبینانهای نسبت به مسائل و اتفاقات مختلف وجود دارد. لذا در برخورد با ضعفها و شکستها به هیچوجه بزرگنمایی یا کوچک نمایی صورت نمیگیرد و زمینه برای برخوردهای منطقی و قضاوتهای صحیحی در برابر شکستها و پیشرفتها و پستی و بلندیهای زندگی همواره مساعد است.
۵- ابراز صحیح عواطف: در خانوادهی نمونه ابراز عواطف هرگز در قالب افراط ویا تفریط دیده نمیشود، بلکه همواره حالت تعادل برقرار است.والدین در برخورد با فرزندان از ابراز محبتهای افراطی و بیرویه خودداری میکنند از طرفی از بهکار بردن شیوههای خشونتآمیز و سختگیریهای بی جا نیز جداً پرهیز دارند، در ابراز عواطف به سن فرزندان، ظرفیت آنها، نوع کار انجام شده توسط آنها کاملاً عنایت دارند.
۶- داشتن توقعات به موقع: در کانون خانوادهی نمونه به جای داشتن توقعات قبل از موقع و یا توقعات بعد از موقع که هر کدام پیامدهای بسیار نامطلوبی را در زندگی فرزندان به وجود میآورند، توقعات به موقع حاکمیت دارد. منظور آن است که انتظارات و درخواستهای والدین کاملاً با سطح توانمندیها و استعدادهای فرزندان و دیگر ویژگیهای فردی آنان سنخیت دارد.
۷- بزرگمنشی و گذشت: از فضایل والای اخلاقی داشتن صفت بزرگمنشی و گذشت و تغافل نسبت به همسر و اطرافیان است. در برابر این خصوصیت، شتابزدگی در انتقام، مقابله به مثل و کودکمنشی دیده میشود. البته در خانوادهی نمونه علاوه بر بزرگمنشی نسبت به دیگران، بزرگمنشی در زمینهی برخورد با خویشتن نیز دیده میشود. در این حالت افراد به جای بزرگنمایی جنبههای مثبت خود و یا ندیدن جنبههای منفی خود، همچنین به جای بزرگنمایی جنبههای منفی دیگران و یا اجتناب از مشاهدهی جنبههای مثبت آنها و نهایتاً به جای مقایسهی خصوصیات مثبت خود با جنبههای منفی دیگران سعی دارند تا واقعبینانه با عیوب خویشتن برخورد کنند و به اصلاح و بازسازی خود بپردازند.
به دنبال داشتن فضیلت بزرگمنشی در خانوادهی نمونه فضای بسیار مساعدی جهت انتقادات سازنده ایجاد میشود. در جریان کاربرد انتقادت سازنده به جای انتقادات مخرّب، افراد خانواده به صفات مطلوب یکدیگر عنایت دارند. در زمان بیان انتقادات با لحن مناسب و دوستانه و در قالب جملات غیرمستقیم وارد میشوند و کاملاً به شرایط و مقتضیات محیطی که در آن به طرح انتقادات خود میپردازند توجه دارند، لذا در خلوت و بدون ضربه زدن به شخصیت فرد در برابر چشمان دیگران عمل میکنند. حضرت امام صادق علیهالسلام در این مورد میفرماید:((اگر انتقاد از دوست را در حضور دیگران انجام دادی او را خوار و ذلیل کردهای و اگر انتقاد را در تنهایی به عمل آوردی او را عزت بخشیدهای)).[۱]
خانوادهی خوب یعنی، زن و شوهری که با هم مهربان باشند، با وفا و صمیمی باشند و به یکدیگر محبّت و عشق بورزند، رعایت همدیگر را بکنند، مصالح همدیگر را گرامی و مهم بدارند، این در درجه اول.
بعد، اولادی که در آن خانواده بهوجود میآید، نسبت به او احساس مسئولیت کنند، بخواهند او را از لحاظ مادی و معنوی سالم بزرگ کنند. بخواهند از لحاظ مادی و معنوی او را به سلامت برسانند، چیزهایی به او یاد بدهند؛ به چیزهایی او را وادار کنند، از چیزهایی او را بازدارند و صفات خوبی را در او تزریق کنند. یک چنین خانوادهای اساس همه اصلاحات واقعی در یک کشور است. چون انسانها در چنین خانوادهای خوب تربیت میشوند، با صفات خوب بزرگ میشوند. با شجاعت، با استقلال عقل، با فکر، با احساس مسئولیت، با احساس محبّت، با جرئت، جرئت تصمیمگیری، با خیرخواهی- نه بدخواهی- با نجابت، خب وقتی مردم جامعهای این خصوصیات را داشته باشند، یعنی خیرخواه و نجیب و شجاع و عاقل و متفکر باشند و قدرت اقدام داشته باشند، این جامعه دیگر روی بدبختی را نخواهد دید.
نگرش اسلام به خانواده، نگرشی درست، نگرشی اصیل و یک نگاه همراه با اهتمام است که خانواده اصل قرار داده شده و به هم زدن بنیان خانواده یا آشفته نمودن آن جزء بدترین کارهاست.
خانواده در اسلام یعنی محل سکونت دو انسان، محل آرامش روانی دو انسان، محل انس دو انسان با یکدیگر، محل تکامل یک نفر به وسیلهی یک نفر دیگر، آنجایی که انسان در آن صفا مییابد، راحتی روانی مییابد، این محیط خانواده است. کانون خانواده در اسلام اینقدر اهمیت دارد. اسلام در بیان قرآن، در چند جا، این آفرینش زن و مرد و همزیستی اینها و در نهایت زوجیّت آنها را برای آرامش و سکن برای زن و مرد شناخته است.
در قرآن، آیه((وجعل منها روجها لیسکن الیها))[۲] آمده است. دو جا در قرآن، تعبیر سکن- تا آنجایی که من یادم هست- وجود دارد.[۳] خدای متعال، زوج آدمی را از جنس او قرار داد، زوج زن را، زوج مرد را از جنس خود او قرار داده،((لیسکن الیها)) تا اینکه آدمی بتواند- چه مرد و چه زن- در کنار شوهر یا همسر، احساس آرامش کند.
این آرامش، سکونت و نجات از تلاطمهای روحی و اضطرابهای زندگی است. میدان زندگی، میدان مبارزه است و انسان در او دائماً در معرض نوعی اضطراب است، این بسیار چیز مهمی است. اگر این آرامش و سکونت به نحو صحیحی تحقق پیدا کند، زندگی سعادتمندانه میشود، زن خوشبخت میشود، مرد خوشبخت میشود، بچههایی که در این خانه متولد میشوند و پرورش مییابند، بدون عقده رشد خواهند یافت و خوشبخت خواهند شد. یعنی از این جهت، زمینه برای خوشختی همه اینها فراهم است.
ازدواج و اختیار همسر، گاهی در سرنوشت انسان مؤثّر است. خیلی اززنها هستند که شوهرانشان را بهشتی میکنند. خیلی از مردها هم هستند که زنهایشان را بهشتی میکنند. عکس آن هم هست. اگر زن و شوهر این کانون خانوادگی را قدر بدانند و برای آن اهمیّت قائل باشند، زندگی، امن و آسوده خواهد شد و کمال بشری برای زن و شوهر در سایهی ازدواج خوب ممکن خواهد شد.
گاهی هست که مرد در فعالیتهای زندگی سر دو راهی میرسد. انتخاب باید بکند یا دنیا را و یا راه صحیح و امنت و صداقت را، یکی از این دو تا را باید انتخاب کند؛ این جاست که زن میتواند او را به راه اول یا به راه دوم بکشاند. متقابلاً، طرف عکس آن هم هست. شوهرها هم در مورد همسرانشان میتوانند اینطور تأثیرات را داشته باشند. سعی کنید با هم اینطور باشید. هردو کوشش کنید که یکدیگر را متدیّن، در راه خدا، در راه اسلام، در راه حقیقت، در راه امانت و صداقت، نگهدارید و مانع از انحراف و لغزش شوید. در دوران بسیار دشوار سالهای مبارزات و همچنین سالهای انقلاب، خیلی از زنها شوهران خود را با صبر و همکاریشان بهشتی کردند. مردها رفتند در جبهههای گوناگون و خطرات را متحمِّل شدند. این زنها در خانهها لرزیدند و دچار تنهایی و غربت گشتند. امّا زبان به شِکوه باز نکردند، شوهران خود را تشویق هم کردند. اینها شوهران خود را بهشتی کردند و الّا میتوانستند طوری عمل کنند که شوهرهایشان از رفتن به جبهه و از ورود در میدان مبارزه، از ادامه مبارزه پشیمان شوند. میتوانستند اینطوری عمل کنند ولی نکردند. بیصبری نشان ندادند. شوهرانی هم بودند که همسرانشان را بهشتی کردند، هدایت آنها، همکاری آنها، دستگیری و کمک آنها موجب شد که این زنها بتوانند در راه خدا حرکت کنند. عکس آن را هم داشتهایم. زنهایی بودهاند که شوهران خود را اهل جهنّم کردهاند و مردهایی هم بودهاند که زنهای خود را جهنّمی کردهاند. میتوانید با هم همکاری کنید، همدیگر را اهل بهشت کنید، همدیگر را سعادتمند کنید، همدیگر را در راه تحصیل علم، تحصیل کمال، پرهیزگاری، تقوی و سادهزیستی کمک کنید.
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر