مقاله مشروعیت ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی (ره)

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

مقاله مشروعیت ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی (ره)

تعداد صفحات :۴۹

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

 

چکیده

ولایت فقیه رکن و پایه اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌باشد که توسط معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی تئوریزه و بنیانگذاری شده است آنچنانکه در ۲۷ سال اخیر مقالات، کتب، نشریات مختلف در رد یا تأیید آن بخاطر حساسیت و اهمیت این موضوع در ماندگاری حکومت دینی از دو سمت و سو یکطرف موافقان آن و از طرف دیگر از سوی دشمنان خارجی و مغرضان داخلی مطرح گردیده است . از این رو این مجموعه به تبیین مشروعیت ولایت فقیه از دیدگان امام خمینی (ره) می‌پردازد .

حاکمیت بر جهان و انسان الاصاله از آن خداوند است و هر حکومتی که بدون افاضه، اذن، یا امضاء و تنفیذ او تشکیل شود؛ حکومت نامشروع است.

صاحبان علم غیب و ملکه عصمت یعنی حضرات معصومان (ع) در صورت حضور در جامعه افضل افراد برای تصدی مدیریت سیاسی و رهبری اجتماعی هستند. حکومت باید نسبت به تعالیم دینی خاصع و خاشع باشد و قوانین نباید منافی با احکام شرع باشند؛ بلکه باید محیطی ایجاد کرد که امکان رشد مسلمین به سوی اهداف متعالی دین فراهم شود.

اسلام و ایمان، وثاقت و عدالت و تدبیر و کاردانی سه شرط اصلی زمامدار جامعه اسلامی است.

کلیه اختیارات پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین در عصر غیبت قابل انتقال به ولایت فقیه می‌باشد مگر اینکه ثابت شود اختیاراتی مختص پیامبر (ص) و ائمه معصومین می‌باشد و به دیگری قابل انتقال نیست.

ولایت فقیه آنچنان که در نوشته هایی عنوان می شود؛ اختراع حضرت امام خمینی (س) نیست بلکه ادوار مختلف تاریخ شیعه؛ توسط فقهای معظم به انحاء مختلف، بیان گردیده است. این گفتمان در تجلی همکاری و تعارض با حکومتهای وقت به منصه ظهور رسیده است به طوریکه شیخ مفید در همکاری با آل بویه؛ برآیند نظریه خود را به اختیارات فقیه؛ اختصاص داده است و در عصر صفویه شیخ محمد حسین کرکی و علامه مجلسی در همکاری با سلاطین صفوی؛ دوباره مبحث ولایت فقیه را به صورت کلی در ابواب فقهی خود بیان کرده اند.

فقیه اصولی علامه احمد نراقی و شیخ شهید فضل الله نوری در همکاری و تعارض با سلاطین قاجاریه؛ به صورت مبسوط ثبت به گذشته؛ اقدام به ارائه نظر در باب ولایت فقیه کرده اند. حضرت امام خمینی در تعارض با سلطنت محمدرضا شاه پهلوی؛ گفتمان ولایت فقیه را طرح و تکمیل نمود و به دنبال ایجاد جمهوری اسلامی ایران؛ در قانون اساسی به صورت یک پارادایم مسلط مورد تأکید و حمایت حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت.

واژه های کلیدی: ولایت فقیه، امام خمینی (ره)، متفکران غرب، اسلام، خلافت، مشروعیت

فهرست مطالب

ماهیت جهان‌بینی توحیدی در دیدگاه متفکران مسیحی و امام‌خمینی   ۳
دستگاه رهبری در دیدگاه متفکران غرب و امام‌‌خمینی   ۵
گفتمان رهبری در اسلام، خلافت، سلطنت، امامت   ۱۰
طبقه‌بندی نظریات مختلف در مورد ولایت فقیه   ۱۶
سیری در تکوین اندیشه‌های امام خمینی   ۲۰
مشروعیت و مقبولیت و گستره اختیارات و لایت از دیدگاه امام خمینی   ۲۲
نتیجه‌گیری   ۴۲
منابع   ۴۶

منابع:

امام خمینی روح‌ا… ولایت فقیه (حکومت اسلامی) ناشر مؤسسه تنظیم و نشر و نثر آثار امام‌خمینی چ ۱۱ بهار ۱۳۸۱

کواکبیان، مصطفی مبانی مشروعیت در نظام ولایت فقیه انتشارات مؤسسه چاپ و نشر عروج بهار ۱۳۸۱

لمبتون، آن.کی.اس دولت و حکومت در اسلام ترجمه سیدعباس صالحی، محمدمهدی فقیهی انتشارات عروج پائیز ۱۳۷۴

کدیور، محسن، نظرهای دولت در فقه شیعه، اندیشه مبانی سیاسی در اسلام نشر ی سال ۱۳۷۶

اکبری معلم علی مشروعیت و مقبولیت ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی مؤسسه آموزش عالی باقرالعلوم اردیبهشت ۱۳۸۳

خمینی روح‌ا… شؤون و اختیارات ولایت فقیه ترجمه مبحث ولایت فقیه از کتاب «البیع» چ ۲ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ ۱۳۷۹

دهشیری محمدرضا درآمدی بر نظریه‌های سیاسی امام‌خمینی چ۲ مرکز اسناد انقلاب اسلامی ۱۳۸۰

گونه‌شناسی بحرانها و راهبردهای مقابله با آنها معاونت سیاسی نمایندگی ولایت فقیه در نیروی بسیج، سال ۱۳۸۲

توحدی علی‌اصغر قرائت امام‌خمینی از سیاست؛ ویراستار لیلا مرادی، پژوهشکده امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بهار ۱۳۸۱

عالم‌ عبدالرحمن بنیادهای علم سیاست، نشر نی چ ۱۰ ۱۳۸۲

مورتامس، آرمانشهر- مترجم نادر افشار نادری، داریوش آشوری انتشارات خوارزمی چ ۲ ۱۳۷۲

عنایت حمید، بنیادهای سیاسی در غرب، تهران انتشار زمستان، بهار ۱۳۸۱

طاهری، ابوالقاسم. تاریخ اندیشه‌های سیاسی در غرب چ۵؛ نشر قومس ۱۳۸۲

۱- ماهیت جهان‌بینی توحیدی اسلام:

در ابتدا قبل از اینکه به موضع مشروعیت ولایت فقیه از دیدگاه امام خیمنی (س) بپردازیم باید ماهیت جهان‌بینی توحیدی را در مکتب اسلام و ضرورت وجود حکومت و دستگاه رهبری را از منظر و دیدگاه امام خیمنی در مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم:

در جهان‌بینی توحیدی اسلام برخلاف جهان‌بینی توحیدی مسیحیت آنچنانکه متفکران و روحانیون مسیحی عصر روشنگری درابتدا به آن تصریح کرده‌اند خدایی که قائم به ذات نیست و استقلال و هویت مستقل از خود ندارد و بصورت موجودی مختار و صاحب اراده‌ی بالاتر و مستقل از موجودات دیگر مورد پرستش قرار نمی‌گیرد بلکه در کنار موجودات و اسطوره‌های دیگر مورد پرستش قرار می‌گیرد و بصورت مستقل و زاویه‌دار نمی‌تواند در تغییر جهان هستی مؤثر باشد چنانکه توماس مور[۱] در آرمانشر خود می‌گوید:

اهل یوتوپیا به ادیان مختلف معتقدند برخی از مردم اجرام سماوی را می‌پرستند اما از تحمیل دین خود، بر دیگران ابا دارند. اما برخلاف این دیدگاه، دیدگاه‌ متفکران و روحانیان اسلامی، خدا قائم بذات و موجودی مستقل و صاحب اراده و ذی‌شعور و مؤثر در تغییر جهان هستی می‌باشد، موجودی که مافوق موجودات دیگر و خالق و آفریننده آنان است تنها اوست قابل پرستش است و پرستش غیر او، باطل و شرک است لذا حضرت امام خمینی می‌فرمایند[۲]: اعتقادات ما… اصل توحید است، مطابق این اصل ما معتقدیم که خالق در آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان تنها ذات مقدس خدای تعالی است که از همه حقایق مطلع است و قادر بر همه چیز است.

و در جایی دیگر می‌فرمایند:

در تمام جهان هستی و دار تحقق، فاعل مستقلی بجز خدای تعالی نیست، و دیگر موجودات همان‌گونه در اصل وجود مستقل نیستند، بلکه ربط محض‌اند و وجودشان عین فقر و تعلق است، و ربط و احتیاج صرف‌اند، صفات و آثار و افعالشان نیز مستقل نیست.

حضرت امام خمینی برخلاف نظریه‌ی توماس مور فیلسوفان را به تنهایی از درک حقیقت ناتوان می‌داند[۳] و اعتقاد دارد فیلسوف نمی‌تواند اثرگذار باشد مگر آنکه با خلق و خوی حکومتگران فلسفه درآمیزد و برخلاف افلاطون که اعتقاد داشت که فیلسوفان تنها قادر به درک حقایق ازلی[۴] کائنات می‌باشند. حضرت امام خمینی، انبیاء را تها قادر به شناخت و درک عوالم هستی می‌داند، چنانکه می‌فرمایند: تمام مشکلاتی که ما داریم برای این است که ما محجوبیم از اینکه واقعیت را آنطور که تنظیم شده است مشاهده کنیم آنچه که انبیا برای آن، مبعوث شده بودند وتمام کارهای دیگر مقدمه اوست، بسط توحید و شناخت مردم از عالم است، که چه طوراست، ارائه عالم به آن طوری که ما ادراک می‌کنیم لذا در پارادیم اندیشه سیاسی امام خمینی همه مفاهیم و نشانه‌ها و علوم در همنشینی و هماهنگی با توحید هویت و معنا می‌یابد و مقصد انبیا نیز، «توحید کلمه» و «توحید عقیده» در اندیشه و گفتمان سیاسی امام خمینی کار ویژه مهم خود را می‌یابد.

از اینرو ولایت و حاکمیت خدا در گفتمان سیاسی شیعه بعنوان مقصد و راهبرد دین محسوب می‌شود و در حرکت‌های امام‌خمینی کار ویژه خود را در تئوریزه کردن دستگاه رهبری اسلام تحت عنوان «تئوری ولایت فقیه» برای اجرای مقررات و احکام دینی در پارادیم نظام سیاسی حکومت اسلامی شکل می‌دهد و نهادینه می‌کند.

۲- دستگاه رهبری در دیدگاه متفکران غرب و امام‌خمینی

شاید یکی از سوالات مهمی که در طی تاریخ حیات بشر، با آن برخورده است، این بوده است حکومت مطلوب برای پاسخگویی به نیازهای فراوان بشری در طول حیات خود چیست؟ و چه کسی یا چه کسانی و یا به عبارت بهتر چه کسی و یا چه گروهی می‌توانند آرزوی دیرین بشر را برای رساندن او به سعادت و خوشبختی و آزادی و عدالت و صلح برآروده نمایند؟

برای پاسخگویی به این سوالات، فرزانگان و حکیمان و مصلحان اجتماعی بشر، پاسخهای متناقض و مقابل هم داده‌اند. سقراط از اولین اندیشمندان مغرب زمین بود که خواست با پاسخهای ابتدایی ولی در خور توجه به این سوالات پاسخ گوید. از نظر او بدترین نوع حکومت دمکراسی می‌باشد که عوام بر آن که تابع هوی و هوس اشخاص می‌باشند بر آن تسلط دارند[۵] و به نوعی به حکومت قانون که در آن قانون حاکم و محور می‌باشد اعتقاد داشت وی همچنین بر این باور بود که، همانطوریکه: برای تعمیر کفش کهنه به کفاشی مراجعه می‌کنیم برای اداره حکومت و مملکتداری باید آنرا به دقیقترین و با هوشترین افراد که در فن مملکتداری سررشته داشته باشد؛ بسپاریم تا جامعه به سعادت و نیکبختی ناقل گردد. افلاطون شاگر سقراط، حکومت آرمانی خود را استقرار «مدینه فاضله» می‌نامد که در آن مالکیت خصوصی که نشانه‌ای از ظلم و جور می‌باشد؛ ملغی و به جای آن یک «جامعه اشتراکی» استقرار می‌یابد و برای تحقق آن فیلسوفان باید در چنین جامعه‌ای شهریار شوند:

ارسطو شاگرد افلاطون بر این باور بود که بهترین نوع حکومت؛ حکومت طبقه متوسط می‌باشد از نظر[۶]ارسطو قانون، حاکم و شرط وجود کشور و دولت به شمار می‌آید و زمامدار سیاسی باید از قانون اطاعت نماید و رضایت و آزادی افراد جامعه را رعایت نماید. در حقیقت از نظر ارسطو رهبری و حکومت به دو قسم کلی تقسیم می‌شود، یکی رهبریهای که معطوف به مصالح عمومی‌اند و دیگری رهبریهای که بروای خبر و صلاح عموم را دارند.

آگوستین قدیس نظریه دو شهر را مطرح می‌کند که حکومت آرمانی از نظر او در آسمان تشکیل می‌شود که کلیسا، مظهر و نماینده‌ی جامعه آسمانی در زمین هست که آدمیزادگان را برای پاک شدن و پذیرفته‌شدگان در آن که مکان مؤمنان و پاکان هست، آماده نماید[۷]. از سوی دیگر دولت نماینده‌ی جامعه زمینی، که مکان و محل گناهکاران می‌باشد؛ در بر می‌گیرد. بعبارت دیگر ازنظر اوگوشین دولت در کلیسا مستهلک می‌شود و قدرت مدنی سلاح کلیسا می‌شود و قانونگذار و فرمانروا، فرزندان کلیسا می‌شوند. تا بوسیله آنان و با تخت نظر کلیسا، حکومت آرمانی در جامعه آسمانی بوجود آید.

از نظر توماس مور، حکومت آرمانی زمانی است که جامعه اشتراکی که در آن از مالکیت خصوصی خبری نباشد، بوجدو آید و شهریار عادل حاکمیت چنین جامعه‌ای را در اختیار بگیرد. از نظر بدن بهترین نوع حکومت، حکومت سلطنتی است که با طبع و فطرت بشر سازگار است که فرمانروای آن یک تن، می‌باشد چنانکه آسمان بیش از یک خورشید نیست و بر جهان جز یک خدا فرمان نمی‌راند. از نظر توماس هابز، که به ذات انسان بدبین می‌باشد و از نظر او انسانها غالباً خودخواه و درنده‌خو می‌باشند برای کنترل آنها و رساندن انسان به مقصد خوشبختی و رفاه تئوری حکومت مطلقه یا حکومت اسبتدادی را تئوریزه و طرح می‌نماید.

جان لاک پدر جامعه مدنی نظریه‌ی حکومت مدنی مبتنی برقرار داد اجتماعی که در آن حاکمان بر حسب رضایت مردم، به مقام حکمرانی میرسند، بیان می‌نماید.

کارل مارکس، گذار از مراحل مختلف حیات بشری را به ادوار مختلف تقسیم می‌نماید. از نظر کارل مارکس ادوار مختلف حیات بشری عبارتند از مراحل برده‌برداری، فئودالیزم، سرمایه‌داری، کمونیسم، سوسیالیسم که بشر در طی حیات خود، مجبور به گذران این مراحل است. گذار از مرحله کمونیسم به سوسیالیسم آرمان کارل مارکس می‌باشد که در آن جامعه بی‌حکومت که در آن زور و اجبار نیست، ایجاد می‌شود.

اما در گفتمان ادیان الهی و از پایانه پارادایم توحید[۸]، پروردگار هستی‌بخش نظام هستی را هدفمند آفرید برای آنکه انسان به اهداف متعالی الهی نائل شود افزون بر قوه عاقله و نبی باطنی، راهنمایان را نیز برای هدایت انسانها برگزیده است تا آنان را کم‌کم به حقایق آفرینش هستی راهنمایی کنند دراین مسیر سعی و تلاش انبیاء، بدنبال ایجاد تغییر در نظامهای سیاسی غیرتوحیدی، که رقیت و اسارت بندگان خدا را در پرستش خرافات و موهومات و سنگ و چوب را به جای پرستش خدا، غایت و هدف نهایی خود می‌پنداشتند، به یک نظام سیاسی مطلوب الهی، سپری شد و در این راه مرارتها و سختیهای زیادی را از سوی رهبران غیرالهی و پیروان و یاران آنان متحمل شدند تا نظام سیاسی و اجتماعی توحیدی مورد نظر مبدأ و هستی را بر روی زمین ایجاد کنند. کتب ادیان آسمانی بخصوص کتاب بی‌نظیر و دست نخورده و آخرین معجزه خاتم پیامبران قرآن کریم، در آیات متعدد قصص انبیای الهی را که با طاغوتیان زمان، علاوه بر انذار و تبشیر، برای پراکندن پیروان و یاران آنان، صورت می‌دادند، به مبارزه و پیکار سیاسی با مظاهر و نمادین و سمبلهایی که موجب اقتدار و نفوذ آنان در اجتماعات بشری می‌شد، اقدام می‌کردند؛ سخن می‌راند در این میان مبارزات سیاسی انبیاء اوالعزم و صاحب شریعت نوح (ع)، ابراهیم (ع)، موسی (ع)، عیسی (ع) و محمد (ص) بر ضد نمرودها، فرعونها، هیرودها، ابوسفیانها و ابوجهلها، از برجستیگیهای ویژه برخوردار است. اگر چه ۴ نفر از انبیاء عظام نیز، همانند انبیای الهی دیگر، در ایجاد و تأسس نظام سیاسی مطلوب توحید، ناکام ماندند. ولی در این میان، حضرت محمد (ص) به ایجاد نظام سیاسی مطلوب توحیدی در مدینه در قالب حکومت اسلامی به دستور خداوند تبارک و تعالی موفق شد، اقدام نماید که در مدت ۱۰ سال از ورود پیامبر رحمت (ص) به مدینه تا رحلتش، به فرمان الهی اقدام به فرمانروایی در محدوده‌ی مدینه نمود. در این مدت ده سال پیامبر اسلام (ص) در ۸۰ غزوه جنگی مستقیماً شرکت کرد و به تنظیم قواعد جنگی، مانند آرایش سپاهیان و تشکیل تیم‌های اطلاعاتی برای آگاه شدن از وضعیت دشمن، دستوراتی برای چگونگی رفتار با اسرای جنگی‌، کودکان و زنان دشمن، اقدام می‌کند و همچنین به پیمان بستن با اقلیت‌های دینی اطراف مدینه، در سال اول هجرت اقدام می‌کند و از همان مرکز حکومت خود، به فرستادن سفیر و قاصد به دربار روم و ایران اقدام می‌کند و به گرفتن جزیه، حراج و خمس و زکات و تادیب گروه‌های متجاسر و ناقض فرامین الهی اقدام نمود. در حقیقت پیامبر در این مدت در محدوده‌ی مدینه یک دوره از عمل سیاسی و طرز حکومت داری را با سیره و روش خود، متمایز از حکومت‌های دیگر برای جانشینان خود، و نسلهای بعدی مسلمین به ودیعه و امانت نهاد. بعد از رحلت پیامبر (ص)، اصلی‌ترین چالش میان مسلمین در دو بخش تئوری و عملی رهبری سیاسی و مسأله جانشینی ایشان برای اداره حکومت اسلامی بوجود آمد و همین این امر موجب ظهور و شکل‌گیری گفتمانهای متمایز مانند گفتمان خلافت، گفتمان امامت، گفتمان سلطنت را فراهم ساخت است که به آنها می‌پردازیم:


۱- گفتمان خلافت

[۱] – توماس مور آرمانشهر مترجم نادر افشار نادری- داریوش آشوری انتشارات خوارزمی ج۲- ۱۳۷۲٫

[۲] – علی اصغر توحیدی قرائت امام خمینی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی بهار ۱۳۸۱ صفحه ۵۴

[۳] – تامس مور منبع پیشین صفحه ۵۷

[۴] – حمید عنایت، بنیادهای فلسفه سیاسی در غرب- تهران، انتشارات زمستان- بهار ۱۳۸۱ صفحه ۴۹

[۵] – ابوالقاسم طاهری تاریخ اندیشه‌های در غرب ویراستار صفحات ۱۷ و ۱۶ مهدی عباسی، تهران، انتشارات فوس: ۱۳۸۳

[۶] -منبع پیشین کتاب اندیشه‌های سیاسی در غرب صفحات ۸۷ و ۸۸

[۷] – منبع پیشین، بنیادهای سیاسی در غرب صفحات ۱۳۵

[۸] – منبع پیشین، قرائت امام خمینی از سیاست صفحات ۹۷ الی ۹۹

 

45,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله رابطه دموکراسی و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی (ره)
  • مقاله مبانی مشروعیت مطلقه فقیه
  • مقاله ولایت فقیه از دیدگاه شیعه و سنی
  • مقاله مباحثی پیرامون ولایت فقیه
  • برچسب ها : , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.