پایان نامه خلاقیت در کودکان

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

 عنوان :

پایان نامه خلاقیت در کودکان

تعداد صفحات :۷۳

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

اگر بزرگسالانی خلاق و با قوه تخیل می‌خواهیم باید از سال‌‌های اولیه زندگی آن‌ها برای این کار برنامه‌ریزی کنیم. ما کودکان را برای زندگی تربیت می‌کنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان می‌ماند. اگر خلاقیت و قوه تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمی‌شوند.

کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصت‌هایی بمنظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی دارد.

در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات دار اتاق کودک به دلیل استفاده طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخوردار است. کودکان به نقاشی و حجم‌سازی بسیار علاقه مندند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان. گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانواده‌ها می‌شود: اما باید دقت کرد که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم.

تحقیقات نمایانگر آن است که هوش و استعداد، خلق و خو و شخصیت، قدرت‌ها و مهارت‌ها در سال‌های اول زندگی شکل می‌گیرد. در مرحله بعدی، رشد انسان بیشتر در جهت  کمی است تا کیفی. لذا هر قدر محیط زندگانی کودک غنی‌تر، سالم‌تر و آگاهانه‌تر باشد، هوش کودک بیشتر و رفتار او متعادل‌تر خواهد بود و در اینجا ضرورت استفاده از فضای کار و فعالیت مناسب که کودک را به سمت و سویی مناسب سوق دهد، ضروری به نظر می‌رسد.

واژه های کلیدی: خلاقیت، کودکان، بازی، تفریح کودک

 فهرست مطالب

مقدمه   ۴
شناسایی مشکل   ۵
انگیزه درونی   ۵
قلمرو مهارتها   ۵
محل تقاطع خلاقیت   ۵
تعیین هدف   ۶
شرح مسئله   ۷
محدودیت‌ها   ۷
تحلیل نیاز   ۸
بررسی مقدار نیاز به محصول   ۸
هدف ایجاد نیاز در محصول   ۹
نمودار رشد ذهنی کودکان   ۱۱
پرورش حواس کودکان   ۱۱
خلاقیت و سازندگی در سنین پیش دبستانی   ۱۲
پرورش خلاقیت از طریق هنر   ۲۰
فعالیت هنری   ۲۳
رشد بازنمایی دو بعدی   ۲۴
رشد طراحی   ۲۶
رشد نقاشی   ۲۹
مشخصات نقاشی خوب برای کودکان   ۳۲
نقش نقاشی در پرورش خلاقیت کودکان   ۳۳
چرا کودکان نقاشی می کنند   ۳۴
تفریح کودکان   ۳۵
اهمیت خلاقیت و تخیلی برای کودکان   ۳۶
سرگرمی کودکان   ۳۶
بازی   ۳۶
اهمیت بازنمایی   ۳۸
تعاریف خلاقیت و تخیل   ۴۰
ارتباط بین خلاقیت و تخیل   ۴۵
ویژگی های خلاقیت در کودکان   ۴۶
ارتباط خلاقیت و بازی   ۴۷
بازی و اهمیت آن   ۴۸
اهمیت محیط مناسب   ۵۰
سازماندهی دسترسی به فضا و منابع   ۵۱
آنالیز اجتماعی   ۵۵
شناخت استفاده کنندگان (User Analysis)   ۵۵
شناخت گروه استفاده گر اول (کودک)   ۵۶
وندالیزم (Vandalism)   ۵۹
نقش تربیت در شخصیت کودک   ۶۱
نشانه های خلاقیت در کودک   ۶۲
شناخت گروه استفاده گر دوم (والدین)   ۶۴
نقش مادران   ۶۷
نقش پدران   ۶۷
روابط اجتماعی   ۶۸
شناخت گروه استفاده گر سوم   ۷۰

مقدمه:

اگر بزرگسالانی خلاق و با قوه تخیل می‌خواهیم باید از سال‌‌های اولیه زندگی آن‌ها برای این کار برنامه‌ریزی کنیم. ما کودکان را برای زندگی تربیت می‌کنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان می‌ماند. اگر خلاقیت و قوه تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمی‌شوند.

کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصت‌هایی بمنظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی دارد.

در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات دار اتاق کودک به دلیل استفاده طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخوردار است. کودکان به نقاشی و حجم‌سازی بسیار علاقه مندند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان. گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانواده‌ها می‌شود: اما باید دقت کرد که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم.

تحقیقات نمایانگر آن است که هوش و استعداد، خلق و خو و شخصیت، قدرت‌ها و مهارت‌ها در سال‌های اول زندگی شکل می‌گیرد. در مرحله بعدی، رشد انسان بیشتر در جهت  کمی است تا کیفی. لذا هر قدر محیط زندگانی کودک غنی‌تر، سالم‌تر و آگاهانه‌تر باشد، هوش کودک بیشتر و رفتار او متعادل‌تر خواهد بود و در اینجا ضرورت استفاده از فضای کار و فعالیت مناسب که کودک را به سمت و سویی مناسب سوق دهد، ضروری به نظر می‌رسد.

شناسایی مشکل:

کودکان ظروف خالی نیستند. آن‌ها عقاید و افکار و آرزوهای خود را برای آفریدن دارند. مسئولیت ما این است که مهارتهای فعلی کودکان و درک آن‌ها را رشد دهیم و با ایجاد فرصت‌های تازه این مهارت‌ها را گسترده‌تر کنیم تا نگرش‌ها، مهارت‌ها و دانش ‌آن‌ها در زمینه تجارب گسترده و وسیع‌تر رشد کند.

برای کمک به کودکان در جهت نیل به خلاق‌ترین مرحله ممکن برای آنها کافی نیست مهارتها را به آنها آموزش دهیم یا فرصت‌هایی برایشان به وجود آوریم تا استعدادهایشان را گسترش دهند. همچنین کافی نیست عادات خوب کارکردن را به آنها بیاموزیم. باید به آن‌ها کمک کنیم تا نقاطی را که علایق و مهارتهایشان منطبق می‌گردند یعنی محل تقاطع خلاقیت خود را تشخیص دهند.

در این محل قلمرو مهارتهای کودک و مهارتهای تفکر خلاق وی بر روی علایق درونی وی منطبق می‌شوند. این ترکیب پرقدرتی است زیرا جایی است که کودک به احتمال بسیار زیاد خلاق خواهد بود.

کودکان به فضای کافی برای کار کردن و منابع در دسترس نیاز دارند تا بتوانند از تجاربی که به آنان ارائه می‌شود بیشترین بهره را ببرند. فضای خانه به دلیل مأنوس بودن محیط آن برای کودک، در او احساس امنیت ایجاد می‌کند. از این رو در نظر گرفتن فضایی جهت انجام کارهای هنری، امکان رشد و پرورش خلاقیت و در عین حال ایجاد انگیزه و اشتیاق در کودک را فراهم می‌آورد.

کودکانی که دارای فضاها و وسایل شخصی هستند، کودکان تواناتر و با اعتماد به نفس بیشتری خواهند شد. آنها یاد می‌گیرند که وسیله مربوط به خودشان است و آنها هستند که از آن استفاده می‌کنند، پس می‌آموزند چطور  با آن برخورد کنند و حتی چطور  در حفظ و نگهداری آن بکوشند.

مبلمان کارهنری فضایی مناسب در اختیار کودک قرار می‌دهد که به راحتی به انجام فعالیت‌های خویش بپردازد. در اختیار قرار گرفتن این فضا شخصی برای کودک حس استقلال طلبی را در او پرورش داده و باعث  ایجاد نظم و ترتیب در امور شخصی او می‌شود.

در نتیجه طراحی مبلمان کار هنری باید به گونه‌ای باشد که در عین رعایت اصول ارگونیکی، میل و رغبت به انجام فعالیت‌های هنری را نیز در کودک افزایش می‌دهد.

تعیین هدف:

جمله هدف: طراحی مبلمان کار هنری (نقاشی، حجم‌سازی و کاردستی) اتاق کودکان پیش دبستانی.

شرح مسئله:

بررسی نیازها و خصوصیات کودکان ۴ تا ۶ ساله و طراحی مبلمان کار هنری برای آنان

احتیاجات:

– استفاده شخصی کودک

– تشویق به رعایت نظم و ترتیب در امور

– ایجاد حس رضایت و راحتی

– پرورش خلاقیت

محدودیت‌ها:

– محدودیت فضای قرارگیری: یکی از محدودیت‌ها، محدودیت فضایی است. این محدودیت به علت شکل خانه‌های امروزی به وجود آمده است؛ خانه‌های کوچک با اتاق‌های کوچک.

– اقتصادی بودن: بیشتر خانواده‌ها تمایل دارند محصولی را که برای فرزند خود خریداری می‌کنند بتوانند به مدت طولانی‌تری استفاده کنند و این به دلیل هزینه اولیه‌ای است که متقبل می‌شوند.

ویژگی‌های مورد نیاز:

– تطبیق با ابعاد بدنی کودک

– امکان دسترسی کودک به قسمتهای مختلف مجموعه

– جلب توجه به سبب زیبایی و قابل قبول بودن طرح

– انصای حس مالکیت کودک

– تعدیل حس استقلال طلبی

تحلیل نیاز:

تسهیلات عامل بسیار مهم در پیشبرد برنامه کیفی کودکان است. باید محل کافی برای نگهداری کارهای هنری، ابزار و وسایل، کارهای ناتمام و ارائه نمونه موجود باشد.

قطعاً برای بهبود نقاشی کودکان به ابزارهای انگیزش، کمک و تجزیه‌زا نیازمندیم و مسئولیت فعال نمودن این تجربه‌ها در قسمتی به عهده فضا و ابزار مناسب است.

امتیاز مکاشفه در محصول:

مبلمان کارهنری امکان مکاشفه و لذت در نقاشی و همچنین افزایش امکان تخیل را به کودکان می‌دهد. در عین حال مسئولیت فعال نمودن جنبه هنری کودک را تا حدودی بعه عهده می‌گیرد. چنان چه این فضا هدفمند طراحی شود کودک را به اندازه کافی درگیر می‌نماید و فرصتهای گوناگونی را برای کشف، آزمایش، انتخاب، سازماندهی و احساس در کودک ایجاد می‌کند.

بررسی مقدار نیاز به محصول:

انسان هیچ ‌گونه عملی را بدون احساس  نیاز به آن انجام نخواهد داد ولی در بعضی موارد برخی از نیازها باید در شخصی ایجاد شده و یا به صورت یک امتیاز ویژه به شخص اهداء گردد. باید گفت که کودک با یک تکه کاغذ پاره یا دیوار خانه و یک مداد ساده نیاز نقاشی کردن خود را به هر نحو ممکن بیان می‌دارد و این نکته به نظر غیر قابل کتمان می‌آید ولی محصول می‌تواند با توجه به هدفی خلاقه – آموزشی نوعی نیاز در شخص  ایجاد کنند. کودک با این محصول ارتباط رفاهی و حسی برقرار می‌کند و محصول از جنبه تزئینی خود خارج شده و یکی از وسایل ضروری وی می‌گردد.

هدف ایجاد نیاز در محصول:

برای پرورش استعدادهای گوناگون کودک باید موقعیتهای فراهم آورد تا امکان خلق تفکرات و تمایلات عینی میسر گردد.

وقتی کودک امکان نقاشی کردن در حالت‌های مختلف و دسترسی به انواع ابزارهای مورد نیاز خود را دارد می‌تواند بیش از هر چیز از نقاشی و دیگر فعالیت‌های هنری خود لذت ببرد.

محصول می‌تواند ارزشی و احترام به کودک را تداعی نماید و لذت استفاده از محصول را در او ایجاد کند.

سلسله مراتب نیازهای کودک عبارتست از:

۱- نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیک:

نیازهای جسمانی کودک عبارت از غذا و خواب است.

۲- نیازهای ایمنی:

حفظ کودک از عوامل محیطی مضر مانند بیماری، سرما و… جزء این نیاز محسوب می‌شود.

۳- نیازهای محب و احساس تعلق:

ایجاد ریشه در کودک چه به وسیله رفتار و چه به وسیله محیط، مثلاً طراحی یک اتاق آرامش بخش می‌تواند جزء این نیاز محسوب شود که باید حتماً برآورده شود.

۴- نیاز به احترام

ما می‌توانیم با طراحی محصولی مناسب، نیاز کودک را به احترام مورد نیاز خود برآورده سازیم.

۵- نیاز خود شکوفایی:

این نیاز در زبان هنری کودک خود را نشان می‌دهد. نیاز به دانستن و تجربه کردن کودک نیز در این مرتبه است. نیاز به فضای کار هنری بیشتر در نیازهای چهارم و پنجم کودکان می‌گنجد و نقش بسیار مهمی در این میان دارد.

رشد ذهنی کودکان:

رشد ذهنی کودک مراحل چندی را به شرح ذیل طی می‌کند:

۱- دوره نمایشی که چند ماه پس از تولد آغاز می‌شود و تا ۴ سالگی ادامه پیدا می‌کند. در این دوره کودک منظور خود را از طریق نمادهایی مانند بازی و نقاشی بیان می‌کند.

۲- دوره تفکر مشهودی: ۴ تا ۷ سالگی، که در این دوره خود کودک از طریق حواس با محیط ارتباط برقرار می‌کند و به سرگرمی‌های ملموس می‌پردازد.

۳- مرحله آمادگی: ۷ تا ۱۲ سالگی، این مرحله به نام دوره ملموس نیز خوانده می‌شود؛ یعنی دانسته‌های کودک در این سن بیشتر از طریق کاربرد و استفاده از وسایل کمک آموزشی صورت می‌گیرد.

۴- دوره تفکر منطقی: ۱۱ سالگی به بعد، در این مرحله کودک از لحاظ رشد ذهنی به مرحله‌ای رسیده است که می‌تواند رویدادها را بدون استفاده از وسایل آموزشی تجزیه و تحلیل کند.

نمودار رشد ذهنی کودکان

پرورش حواس کودکان:

کودکان زمانی می‌توانند مطالبی درباره محیط فیزیکی و اجتماعی خود فرا بگیرند که قادر باشند تجربه کنند، جست و جو کنند و نیز به کاوش مستمر در اطراف خود عادت کنند.

استفاده از حواس، اساس روند دانستن و شناختن است. کودک از طریق حواس پنجگانه یاد می‌گیرد. هر چه تجارب حسی کودک متنوع‌‌تر  وسیع‌تر باشد، پایه شکل‌گیری عقاید کودک درباره دنیای پیرامونش نیز گسترده‌تر خواهد شد. هر نوع محرومیت یا محدودیت حسی به تخریب یا کامل نشدن مفاهیم می‌انجامد.

یافته‌های تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که کودک هر چه پیش از ورود به دبستان، در سال‌های حساس رشدش، بیشتر بشنود، ببند، بچشد، ببوید، لمس کند و حس کند، درک بهتری خواهد داشت و اگر احساس و ادارک قوی باشد، به رشد شناختی می‌انجامد.

خلاقیت و سازندگی در سنین پیش دبستانی:

امروز شواهدی در دست است که بهترین زمان آموختن انواع دانستنیها و تحریک توانایی‌های اساسی در کودک، دوران اولین شش ساله زندگی ، قبل از رفتن به دبستان است.

برخلاف نظریه‌های سابق، هوش کودک و میزان رشد آن ثابت نیست. سطح هوش او برحسب محیطی که در آن زندگی می‌کند به خصوص در ۶ سال اول زندگی می‌تواند رشد کند و یا پایین برود و افزایش یا تقلیل هوش در نتیجه وجود یا عدم وجود محرک و محیط است. یکی از بهترین راه‌های ارتقای سطح هوش و استعداد، پی بردن به بهترین وجه تحریک پذیری حواس کودکان است.

هر چه طفل کوچکتر باشد، محیط اطراف در او اثر بیشتری دارد و می‌تواند خصوصیات روحی از جمله سطح هوش و استعداد وی را بیشتر تغییر دهد.

تمام کودکان قبل از دبستان، دارای استعداد سازندگی به عالیترین حد خود می‌باشند. طبق تحقیقات به عمل آمده به احتمال زیاد این استعدادها با تنبیه و دلسردی روبه‌رو می‌گردد. اطفال پس از رسیدن به دوره عالی، تازه پاسخ قسمت کوچکی از استعدادهای خود را به دست می‌آورند.

سازندگی را مربوط به قسمتهای متعدد هوش، همچنین قسمت معینی از اجزای ترکیب دهنده هوش می‌دانند.

در سالهای اخیر متخصصان به خصوص به استعداد سازندگی کودکان بیشتر علاقه‌مند شده و این استعداد را هسته اصلی نبوغ می‌دانند و افراد دارای این خصوصیات سهم بیشتری در سازندگی دنیا دارند. سازندگی شامل همه نوع افکار ماجراجویانه و حادثه آ‌فرینی در تمام رشته‌ها، اکتشافات عملی، اختراعات، تصورات، کنجکاوی و تحقیقات و … می‌باشد. سازندگی عبارت است از قدرت به عمل در آوردن تفکر، دیدن ارتباطات تازه و غیر منتظره بین اجسام و پیدا کردن جوابهای تازه برای مسائل و سئوالات جدیدی که افراد را به تعمق و جست و جوی جوابهای آنها وا دارد.

یک کودک سازنده و خلاق و با استعداد، لازم نیست که حتماً دارای هوش بهتر خیلی بالا باشد. اکثر محققان در مورد سازندگی به نکات زیر توجه و اشاره می‌نمایند:

۱) تقریباً تمام کودکان مقدار قابل ملاحظه‌ای از این توانایی را در خود دارند.

۲) سازندگی ممکن است در نتیجه تشویق، دست دادن موقعیت‌های مناسب و آموزش افزایش یابد.

۳) ممکن است انواع نامناسب آموزش موجب کند شدن یا محو این توانایی در کودک گردد.

بسیار مهم است که والدین درک کنند چگونه سازندگی و خلاقیت را در کودکان کوچک خود به وجود آورند. زیرا جوانه‌های ظریف سازندگی اطفال تقریباً از بدو تولد نیاز به تشویق و هدایت دارند. کودک باید از طریق احساس، مشکلات و مسائل تکامی یافته، حدس بزند، مشکلات را آزموده و اصلاح کند و به طریق ناقصی که خود می‌داند آنها را به هم مربوط نماید. فعالیت سازندگی کودک در ۳ سالگی افزایش می‌یابد، در ۴ سالگی به حداکثر خود می‌رسد، در ۵ سالگی و همزمان ورود به کودکستان احساس می‌شود که ناگهان سقوط می‌کند که شاید بر اثر فشار مربی و آموزگار و همکلاسی‌ها پیش می‌آید و مجدداً به آهستگی در کلاسهای اول و دوم و سوم بالا می‌رود تا آنکه در سال چهارم دبستان شدیداً سقوط می‌کند.

یک کودک سازنده با جواب سطحی قانع نمی‌شود، به خصوص او به جوابهایی که نمی‌تواند با دانسته‌های وی در مورد سئوال طرح شده ارتباط پیدا کند، حساسیت  دارد (برون سازی). در مورد آنچه که می‌بیند، می‌شنود، لمس و تجربه می‌کند حساس است. او از دانستن دقیق کلمه صحیح برای یک شیء یا احساس یا رنگ لذت می‌برد و از شرکت با افراد بالغ در این مشاهدات شاد می‌شود.

از آنجا که حساسیت در بخش مؤنث شدت بیشتری دارد، پسری که از قدرت سازندگی و خلاقیت بالا برخوردار است کمتر از دوستان دیگرش طبع مردانگی دارد. افکار مختلف مانند جرقه از مغز کودک تراوش می‌کند که بعضی از آنها به نظر احمقانه و بعضی دیگر به نسبت سن وی جالب است. یک کودک خلاق غالباً جوابهای غیرعادی به سئوالات می‌دهد و راه‌حل‌های غیر معمول برای مسائل پیشنهاد می‌کند. او موارد استعمال غیر منتظره، برای اشیا به دست می‌آورد.

 یک کودک سازنده و خلاق سعی در انجام کارهای مشکل دارد و به عوض اینکه به فکر شکست خود بیفتد، مبارزه را می‌پذیرد. دقت و تأمل او در کارها زیادتر از مقتضیات سنی اوست. نرمش و انعطاف غیرعادی علامت دیگر یک کودک خلاق است و در مقایسه با دیگران و دیگر همسن‌های خودش با تدبیرتر، تودارتر، از خود راضی‌تر، سرسخت‌تر و ساعی و محکم‌تر است. به دلیل استقلال فکری، کودک خلاق اغلب با معلمان کودکستان، مهد و والدین خود در بحث، گفت و گو و حتی مشاجره است. و باز به دلیل همین استقلال، او قوانین غیرلازم و کنترل کننده را رد می‌کند و ترجیح می‌دهد شخصاً روی طرح و پروژه‌ای که در نظر دارد کار کند.

با تحریک کودک به دیدن، شنیدن، لمس کردن، دستکاری کردن، کشف نمودن و انجام آزمایش می‌توان خلاقیت را در او افزایش داد. والدین می‌باید با شادی و خرمی با کودک صحبت کنند و خیلی جدی به حرفهای او گوش دهند.

شعف خو را از موفقیت کودک نشان دهند و کنجکاوی ذاتی وی را تحسین کنند.

به هیچ وجه نباید به نظر کودکان با دیده تحقیر نگریست. بلکه باید به آنها بها داد و کمک نمود تا وجه بالنده و صحیح آن را خود کودک درک کند. فرصت انتخاب و تصمیم گیری به آنها داد و کودکان را در امور مربوط به خود و حتی خانه طرف مشورت قرار داد. باید کودک را تشویق نمود تا به محیط خود وجه بیشتری معطوف نماید. در مورد آن سئوال کند و آن را بیازماید. فعالیت های علمی موقعیت های مناسبی است تا کودک مطلع شود که تمام تجربیات و آزمایشها منجر به موفقیت نمی شود و عدم موفقیت در یک تجربه نیز به معنی شکست نیست. برای خیلی از والدین مشکل است قبول کنند که فرزند، خودش چیزی را بیاموزد و یا حتی خودش به تنهایی و مستقلاً کارهایش را انجام دهد و برای حفظ او از تجربه شکست به او کمک می کنند که استقلال بعدی او را به مخاطره می اندازد.

البته مهم است که در صورت  لزوم به خصوص در موارد جسمی از شکست فرزند جلوگیری شود، ولی تاکید زیاد در موارد اجتناب پذیر شکست به فرزند آسیب بیشتری وارد می کند.

نباید منتظر بود تا پس از مشاهده علایم آمادگی در کودک، کاری را به او بسپاریم. زیرا خلاقیت او آسیب می بیند. آمادگی به مفهوم سنتی اغلب موجب عقب نگاه داشتن کودک است. منع نمودن فرزند از انجام کاری از بیم شکست، بزرگترین مانع رشد خلاقیت در اوان طفولیت می باشد. توانایی مقابله با شکست و بی نتیجه ماندن کاری که شروع می شود از خصوصیات تمام افراد فوق العاده می باشد.

تجربه کردن را باید در کودک افزایش داد. آیا کودک مکان خلوتی در اختیار دارد که هر وقت بخواهد از گروه خانواده جدا شده و به کارهای مربوط به خود بپردازد؟ مهد کودک و کودکستان اغلب چنین مکانی ندارند. فکر و ایده خوب همیشه در مغز شخص منفرد و تنها به وجود می آید. هنگامی که کودک به تنهایی کار می کند باید او را تشویق کرد، او را تحریک کرد تا نظر خود را دنبال کند. اغلب اختراعات خوب از آن جایی که مخترع آن ها به خودش اعتماد ندارد و یا این که نمی تواند خودش را کنترل کند از دست می روند.

اگر کودک حکایت هایی را از خود ساخت یا بازی های فوق العاده خیالی با تقلیدی را ترتیب داد جای نگرانی ندارد، که این خود قسمتی از مراحل رشد کودک است.

برای اینکه کودک فرد سازنده و خلاقی باشد، نیاز به وسایل مختلف از قبیلی مداد، کاغذ، چوب، اره، قیچی، سطل شنی، رنگ، سنگ، خاک و … دارد. باید مقرراتی وضع نمود که پی از پایان کار، کودک نظافت کند و با مرتب کردن وسایل، محل بازی خود را به صورت اولیه درآورد. نباید از کثیف شدن محل کار یا دست و صورت بچه ناراحت شد. همان طور که تعجب و شادی از فعالیت کودک تشویق کننده و سازنده است بی تفاوتی نسبت به اعمال و رفتار و گفته های کودک خوب و ضد خلاقیت است. تحریک کودک به کار کردن با مواد هنری و صنعتی. موجب رشد حساسیت، ابتکار، انعطاف و قدرت تخیل وی در تمام رشته ها می گردد.

بسیار مهم است قبل از آنکه کودک کلاس او را شروع کند و به مدرسه برود، قدرت سازندگی در وی به وجود آید. چه در صورت وجود معلمی آشنا با این مسائل، تعداد زیاد شاگردان مانع رسیدگی جدی به آنان در این زمینه می باشد و فشار آموزگار و همکلاسی ها و مقررات محیط آموزشی این فرصت را از کودک می گیرد و به هر شکل مقررات آموزگار در این زمینه هیچ گاه مانند والدین نخواهد بود. سالهای بین ۳ و ۶ سالگی زمانی است که مغز در حال رشد کودک بیش از همیشه می تواند به آسانی و شادمانی مطالب را جذب کند.

اغلب تصور می شود که هنر یک موضوع جنبی برای کودکان است،  در صورتی که هنر اهمیت بسیار زیادی در یادگیری کودک برای فرآیندهای خواندن و نوشتن و انجام ریاضیات دارد، به طوری که شخص ممکن است در محیط اجتماعی وظایفی را به عنوان یک فرد بزرگسال یاد بگیرید. البته بحث بر سر این است که هنر نه تنها جهت رشد کودکان اهمیت دارد بلکه ضروری و اساسی نیز هست.

وقتی یک طرح هنری به کودکان نمایش داده می شود نخستین عکس العمل بعضی از آنها همیشه این است که “من نمی توانم آن را انجام دهم”. آنان حس نمی کنند که قادر به یافتن و داشتن چیزهای با ارزش باشند. برخی از آنها در زندگیشان کاری نکرده اند و بسیاری از مواقع شکست خورده اند. وقوف بر چنین موضوعی از جهت تقویت اعتماد به نفس در این بچه ها برای تغییر احساس من نمی توانم به می توانم خیلی مهم است.

دلیل آنکه این بچه ها می گویند من نمی توانم این کار را انجام دهم معمولاً به خاطر ضعف در بکارگیری از مهارتهای دست سازشان است. مهارتهای دست ساز در هنر، عامل خلق محصولات هنری است و بنابراین محرک بزرگی در پیشرفت می باشد. به علاوه موجب شادمانی کودک گشته، وی را به پیش می راند. اگر چه فرو بردن یک قلم مو در قوطی رنگ، نیاز به تطابق و هماهنگی دارد، با این حال نقاشی نوعی سرگرمی است که می تواند باعث خلق آثار زیبا شود.

در فراگیری هنر، یک کودک می برد، جدا می کند، می چسباند، رسم می کند، می سازد، موازنه می کند، رنگ می زند و قلم، مداد شمعی، قلم مو و غیره را در دست نگه می دارد و در تمام مدت، این مهارتها پرورش می یابند. بچه ها در خلال فعالیت هنری، مدام در حال یادگیری هستند.

هر گونه پیشرفتی در زمینه مهارتهای زیانی منبع بسیار با ارزش برای آنان محسوب می شود. آنها در این روند مفاهیمی نظیر بزرگ و کوچک، بالا و پایین، رو و زیر و درست و واژگون را می آموزند، تطابق و هماهنگی ماهیچه های دست برای نوشتن شرط لازم است و همه فعالیت های هنری به توسعه آن کمک می کنند. علاوه بر آن، آنها در اجرای خیلی از طرحهای هنری مطالب زیادی درباره بدن خود یاد می گیرند، که این اطلاعات مربوط به بدن، زمینه پیشرفت زیادی را برای کودکان فراهم می کند.

اهداف آموزش هنر به کودکان بدین قرار است:

۱- تقویت اعتماد به نفس

۲- پیشرفت دادن مهارتهای دسته ساز

۳- افزایش معلومات

۴- لذت بخش بودن برای کودک

پرورش خلاقیت از طریق هنر

70,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق رابطه بین خلاقیت با جنسیت
  • مقاله رابطه خلاقیت با جو سازمانی
  • مقاله تاثیر محیط بر خلاقیت کودکان
  • تحقیق بررسی رابطه خلاقیت و هوش هیجانی کارکنان
  • تحقیق بررسی خلاقیت در افراد درون گرا و برون گرا
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      شنبه, ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.