2,259 views
عنوان :
تعداد صفحات :۱۳۴
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
میزان کودکآزاری در هر جامعه بستگی به شرایط فرهنگی و اجتماعی آن جامعه دارد. هر اندازه یک جامعه از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی مراحل رشد و توسعه را پیموده باشد، سطح آگاهی و شعور اجتماعی مردم بیشتر می شود، و در نتیجه کمتر به آزار و اذیت کودکان می پردازند. در جامعه ما با اینکه تحولات فرهنگی عمدهای صورت گرفته که نگرشها و دیدگاههای عمومی مردم را تحت تأثیر قرار داده است، ولی با کودکآزاری به عنوان یک مسئله اجتماعی در برخی نهادهای اجتماعی از جمله خانواده به چشم می خورد. کودکان نه تنها در محیط خانواده توسط والدین مورد اذیت و آزار قرار می گیرند، بلکه در خارج از خانواده در مکانهای مختلف هم ممکن است مورد آزار واقع شوند، به خصوص در زندگی روزمره که ضرورت ارتباط کودکان به دنیا خارج از خانواده بیشتر است. براساس تحقیقی که انجام شده فرزندان دختر به علت خصوصیات جسمانی و روحی، بیشتر مورد کودکآزاری قرار می گیرند و معمولاً والدینی که از سطح تحصیلات پایین برخوردارند دائماً سرگرم برطرف کردن احتیاجات مالی خود هستند، توانایی درست اندیشیدن و برخورد صحیح با فرزندان را ندارد و در نتیجه از شیوه های غلط تربیتی استفاده می کنند.
والدین که خود با روشهای نادرست پرورش یافته اند معمولاً همان شیوه ها را در تربیت فرزندان خود نیز بکار می برند. اگر رفتار والدین از همان ابتدای طفولیت فرزند، به شکلی صحیح صورت گیرد، احتمال بروز چنین پدیده ای خیلی کم خواهد بود، زیرا فرزندان در فرآیند صحیح اجتماعی شدن قرار خواهند گرفت و از آنجا که برخی از والدین با شیوه های صحیح تربیتی و رفتاری آشنایی ندارند آموزش این نوع روشها به صور گوناگون مثمر ثمر خواهد بود.
پژوهش حاضر به بررسی علل اجتماعی و روانی کودک آزاری (مورد مطالعه اورژانس اجتماعی هاجر) میپردازد و تلاش شده است که با مطالعه بر روی والدین این موضوع بررسی گردد. تعداد ۱۰۰ نفر از والدین به طور تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
واژه های کلیدی: کودک آزاری، تنبیه، علل اجتماعی، شیوه تربیتی،
فصل اول: چارچوب تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
موضوع تحقیق
اهمیت تحقیق
پرسشهای تحقیق
فرضیه تحقیق
ادبیات تحقیق
فصل دوم: پیشینه تحقیق
تاریخچه کودک آزاری
نظریههای مربوط به کودک آزاری
تعاریف کودک آزاری از دیدگاههای مختلف
علائم کودکآزاری
نمونهای از کودکان آزاردیده
نمونهای از کودک آزاران
علل کودک آزاری
اسلام و تنبیه کودک
انواع تنبیه در نظام اسلام
خصوصیات خانواده ها و والدین کودک آزار
شخصیت والدین کودک آزار
کودکآزاری از بعد روانی ـ فرهنگی
جنگ و کودکآزاری
کودکآزاری در عصر جدید
کودکآزاری در جهان
موقعیت کودک ایرانی
ویژگیهای کودکآزاری در ایران
گستردگی کودکآزاری در ایران
قوانین ایران
قوانین کودکآزاری در سایر کشورها
پیمان حقوق کودک
فصل سوم: روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه مورد مطالعه
ابزار سنجش و اعتبار و روایی آن
روش گردآوری داده ها
فصل چهارم: یافته های تحقیق
توصیف داده ها
تحلیل داده ها
پردازش و تحلیل داده ها
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
نتیجهگیری
محدودیتهای پژوهش
پیشنهادها
منابع
ضمائم
– بازرگانی، محمد حسین(۱۳۸۴)، آسیب شناسی کودکآزاری (تهرن، انتشارات همشهری، اول).
– دژکام، محمود (۱۳۷۲)، کودکان امیدهای آینده (تهران، انتشارات فکر روز، اول).
– ستوده، هدایت آوبهاری، سیف آ (۱۳۸۶) ، آسیب شناسی خانواده (تهران، انتشارات ندای آریانا، اول)
– ستوده، هدایت آ (۱۳۸۴)، آسیب شناسی اجتماعی (تهران، انتشارات آوای نور، پانزدهم).
– عبادی، شیرین (۱۳۷۵)، حقوق کودک (تهران، انتشارات کانون، اول)
– فتحی، مرتضی (۱۳۷۷) ، کودکآزاری از دیدگاه حقوق جزایی (تهران، انتشارات کانون، اول).
– کاهانی، علیرضا(۱۳۷۸)، مرگ خاموش (تهران، انتشارات همشهری، اول).
– مجوزی، عبداله (۱۳۷۳)، چرا تنبـیه ؟ (تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، اول)
– مسکنی، زهره(۱۳۸۴)، از کودکآزاری تا فرزندکشی (تهران، انتشارات تابان، اول)
– معروف، فهیمه (۱۳۸۴)، تنبیه متعارف یا کودکآزاری (تهران، انتشارات قدس، اول)
– ولف ، مولا (۱۳۶۹)، کودک و فشارهای روانی (تهران، انتشارات رشد، اول)
– باغبان، سمیرا (۱۳۸۶) ، بررسی علل کودک آزاری ، دانشگاه علامه طباطبایی.
– امامی،حسام الدین . روزنامه نشاط مورخ ۹/۶/۱۳۷۸، شماره ۱۴۶، ص ۴ (جنگ و کودکآزاری)
– منصور، جهانگیر (۱۳۷۸) ، قانون مدنی (انتشارات دیدار، چاپ چهل و چهارم)
انسان از لحظه انعقاد نطفه تا زمان تولد و نیز در دوران زندگی تا زمان مرگ تحت تأثیر عوامل متعددی است که هر کدام به نحوی در خصایص زیستی، شخصیتی و هم اخلاق و رفتارش مؤثرند. اینکه کودکی دچار اختلال باشد و یا آنچنان که باید از سلامت جسمی یا روانی مناسبی برخوردار نباشد بنا به دلایل متعددی است که برخی از آنها قابل پیش بینی و پیشگیری هستند. سنگ زیربنای هر جامعهای خانواده است در صورتی که در یک جامعه، خانواده از محبت و سلامت برخوردار باشد و بتواند انسانهای شایسته و صالحی تحویل جامعه دهد، آن جامعه از سلامت کافی برخوردار خواهد بود و به نحو صحیح می تواند در راستای توسعه گام بردارد. کانون اصلی زندگی و پرورش هر فردی خانواده است. اگر انسان در خانواده ای با اخلاق والای انسانی و اجتماعی تربیت شود، قطعاً بیشتر به حال خود و اجتماع مفید خواهد بود و به تعبیری می توان گفت که جامعه سالم در گرو داشتن خانوادههای سالم است.
سلامت خانواده در این است که بتواند انسانهایی سالم از نظر جسمی، فکری و اجتماعی تحویل جامعه دهد. سلامت جسمی در گرو تغذیه و حفاظت صحیح از پیش از تولد تا بزرگسالی است. سلامت فکری مستلزم نظارت، همدلی و همفکری والدین نسبت به عملکرد و خواستههای فرزندانشان است و سلامت اجتماعی نیز مربوط به نظارت والدین بر حضور فرزندان در صحنههای اجتماعی و چگونگی توانمند کردن آنها نسبت به مسائل و پدیده های اجتماعی است. مطالعات نشان داده است که در اکثر بی بندوباریها، سرکشیها و انحرافات اجتماعی به تربیت اولیه و کودکی شخص برمیگردد. اگر انسان در زمان کودکی مورد پرخاشگری، بیاعتنایی، توهین و سایر تنگناها قرار گیرد، در جامعه فردی پرخاشگر و قانون شکن خواهد شد. بسیاری از خانواده ها و والدین نمی دانند پرخاشگری چیست وقتی تنبیه بدنی کودک را کودکآزاری نمی دانند و آن را برای تربیت صحیح فرزندان لازم هم می دانند، و نمی دانند که تا چه حد در امر سعادت یا بدبختی فرزندان خود سهیماند و مشکلات فرزندان، تا چه حد مربوط به آنان است.
برخی معتقدند که بدون تنبیه هیچگونه تربیتی نمیتواند امکانپذیر باشد. امروزه دیگر به کمتر کسی این امر پوشیده مانده است که اعمال قدرت از طریق تنبیه کردن، مخصوصاً اگر تکرار و تداوم یابد به ضرب و جرح منجر می شود و خواه ناخواه کودک را دچار عارضههای روحی ـ روانی می کند و یا در مواردی او را به موجودی رنجور و ناتوان مبدل می سازد و به سراشیبی خودآزاری و یا دیگرآزاری و بیبندوباری و بسیاری از مشکلات روانپریشی دیگر سوق می دهد.
کودکآزاری به سه دسته تقسیم می شود:
۱- کودکآزاری جسمانی
۲- کودکآزاری جنسی
۳- بیتوجهی نسبت به کودک
مخفیترین نوع استفاده از کودکان،سوءاستفاده جنسی است که بخاطر طبیعت پنهانی این عمل کمتر آشکار می شود که ممکن است توسط هر فردی انجام پذیرد. مانند افراد فامیل و محرم تحت عنوان زنا با محارم یا توسط منحرفین جنسی (بچهباز) یا اشخاص دیگر. در اینجا منظور ما از کودکآزاری جسمانی این است که کودک یک بار یا به دفعات متعدد مورد ضرب و شتم و آزار و شکنجه عمدی افراد بالغی که مسئولیت آنها را بر عهده دارند، قرار گیرد. در این دسته علاوه بر آزار جسمانی،محرومیت از خوراک و پوشاک نبود توجه و مراقبت، نبود سرپناه و محرومیت از محبت و عاطفه به طور عمد نیز مطرح است.
این دسته در تمام گروههای سنی و نژادی و سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی و در هر دو جنس دختر و پسر دیده می شود. که البته به نظر می رسد براساس تحقیقات انجام شده دختران بیش از پسران مورد کودکآزاری قرار می گیرند (باغبان، ۱۳۸۶ : ۱۰).
خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی قدمتی به اندازه نوع بشر دارد و در طول تاریخ دارای تحولات و فراز و نشیبهایی بوده است. هر چه به عصر جدید نزدیک می شویم، تکامل خانواده را بیشتر شاهد هستیم. قبل از دوره صنعتی چند نسل از افراد با یکدیگر زندگی می کردند و تنوع اقتصادی آنقدر وجود نداشت. افراد در میان خانواده پرورش مییافتند.
روش آموزش و پرورش نه تنها در جوامع مختلف دنیا کاملاً متفاوت است بلکه در یک کشور و یا در جامعه شهری و روستایی نیز تفاوت دارد. پس می توان گفت هر فرد مخلوطی است از محیط اجتماعی و پرورش خود، و اختلاف افراد ناشیاز تفاوت کاربرد روشهای تربیتی است. پس می توان نتیجه گرفت که اختلاف زیادی در چگونگی آموزش و پرورش افراد دیده می شود، که ناشی از نوع طبقه، نوع فرهنگ رایج و عامی ، جمعیت و همچنین خصوصیات شخصیتی افراد است. والدین نقش اساسی در تربیت کودکان دارند. والدینی که از لحاظ شخصیتی مشکل دارند، در تربیت فرزندان خود نیز دچار مشکل میشوند و ناچار از شیوههای تربیتی استفاده می کنند که در انتها به ضرب و جرح و کودکآزاری منجر می شود و مقصر اصلی در این پدیده فرزندان میدانند. (خانی، ۱۳۷۸: ۵۱).
کارشناسان علوم تربیتی و اجتماعی به منظور اجتماعی ساختن کودکان و تطابق رفتارهای آنان با هنجارهای اجتماعی قائل به دو نوع مکانیسم هستند. یکی از آنها جامعه پذیری و دیگری کنترل اجتماعی است. اگر فرآیند سازگاری کودکان و نوجوانان از طریق مکانیسم جامعه پذیری میسر نباشد استفاده از کنترل اجتماعی توجیه می شود. باید توجه داشت که کنترل اجتماعی کودک به معنای کودکآزاری و یا تهدید و ارعاب کودکان نیست، بلکه استفاده از شیوه ها و روشهای تربیتی صحیح و اصولی است. (معروف، ۱۳۸۴ :۴)
بررسی علل اجتماعی و روانی کودکآزاری (مورد مطالعه اورژانس اجتماعی هاجر).
شاید برای برخی از والدین، آزار و اذیتی که از سوی آنها یا سایر اعضای خانواده کودکان اعمال میشود، مسئله زیاد مهمی نباشد. آنان عادت کردهاند که ارزش و اهمیت زیادی برای شخصیت فرزندان قائل نشوند. برخی بر این باورند که رو دادن به کودکان آنها را گستاخ بار میآورد. کودکان تا زمانی که بزرگ نشده و به سن بلوغ نرسیدهاند، نباید زیاد مورد عنایت و توجه قرار گیرند.
اینگونه افکار و نگرشها باعث پایمال شدن حقوق کودکان در جامعه می شود علاوه بر این مسئله، داشتن این نوع نگرش دارای اثرات نادرست تربیتی در سطوح فردی و اجتماعی است.(مسکنی، ۱۳۸۴ :۷)
از لحاظ فردی، عدم توجه به کودکان و احیاناً تنبیه و اذیت آنان به شیوههای مختلف در خانواده، مدرسه و سایر نهادها باعث بوجود آمدن شخصیتهای متزلزل، تحقیر شده، عقدهای و پرخاشگر در نوجوانان و جوانان آینده جامعه می شود. اگر افراد بوجود آورنده یک جامعه، از شخصیت سالم بهرهمند نباشند امکان توسعه اجتماعی و فرهنگی در آن جامعه میسر نخواهد بود از لحاظ اجتماعی اثرات نامطلوب این پدیده در سطحی گسترده، چشمگیر می باشد. کودکآزاری باعث می شود تا نهاد خانواده که اصلی ترین نهاد اجتماعی است، در معرض تزلزل قرار گیرد، زیرا با وجود این پدیده، روابط عاطفی مستحکم بین والدین و فرزندان بوجود نمیآید و به این ترتیب روابط خانوادگی دچار آسیب و انحراف میشود. اگر چه کودکان در مراحل اولیه زندگی خود مجبور به تحمل چنین وضعی در درون خانواده هستند، ولی به محض رسیدن به سن بلوغ و پیدا کردن اختیار و توانایی، راه و شیوه مستقلی در پیش می گیرند. و مسلماً راه و شیوههایی را که در پیش می گیرند جدایی از آنچه که در این سالها در خانواده به او آموخته اند نیست، و این فرد در زندگی شخصی و خانوادگی خود وقتی که او نیز یک پدر یا مادر می شود همان شیوههای تربیتی غلط را در مورد فرزندان خود به کار میبرد. بنابراین اگر خانواده، که هسته اصلی سایر نهادهای اجتماعی به شمار می رود چنین وضعیتی را پیدا نماید، بدیهی است که سایر نهادهای موجود در جامعه دچار کژکارکردی خواهند شد. و به این ترتیب مشکلات ساختاری بیشتری بر سر راه توسعه اجتماعی و فرهنگی جامعه بوجود می آید. گذشته از موارد ذکر شده اهمیت کودکآزاری در گرفته شدن حقی است که از عدهای انسان گرفته می شود مانند حق خوب زندگی کردن، از امکانات بهرهمند شدن و از محبت پدر و مادر بهرهمند شدن. متأسفانه کودکانی که مورد اذیت و آزار قرار می گیرند، از کلیه امکانات یک زندگی خوب و از محبت پدر و مادر به دور هستند.(معروف، ۱۳۸۴ :۱۶)
کودکآزاری از نظر علوم اجتماعی یک پدیده است. ما در جامعهشناسی کودکآزاری را به عنوان یک آسیب اجتماعی تلقی می کنیم. کودکآزاری آسیبی نیست که تنها به یک فرد وارد می شود بلکه آثار این در اجتماع خود را هویدا می کند. افرادی سرخورده، آسیب پذیر، خشن و غیرقابل انعطاف تحویل جامعه داده می شود. ما در مسئله کودکآزاری به دنبال این هستیم که بدانیم چرا والدین کودکان خود را مورد ضرب و شتم قرار می دهند، و تحت چه شرایطی مرتکب کودکآزاری میشوند، و یا اصلاً این عملی را که در مورد فرزندان خود انجام می دهند، کودکآزاری تلقی می کنند و یا به بهانههای مختلف مانند تربیت، حساب بردن کودک کار خود را توجیه می کنند.
ما می خواهیم بدانیم معمولاً والدینی که مرتکب کودکآزاری میشوند از پایگاه اجتماعی خاص برخوردار هستند یعنی از سطح سواد، وضعیت اقتصادی و وضعیت فرهنگی پایینی برخوردار هستند.
۱- آیا بین کودکآزاری با وضعیت اقتصادی رابطه وجود دارد؟
۲- آیا بین کودکآزاری با سطح سواد(تحصیلات) رابطه وجود دارد؟
۳- آیا بین کودکآزاری با وضعیت فرهنگی رابطه وجود دارد؟
۴- آیا بین کودکآزاری و والدینی که خود در زمان کودکی مورد تنبیه بدنی قرار گرفته اند رابطه وجود دارد؟
۵- آیا بین کودک آزاری و جنسیت کودک رابطه وجود دارد؟
بین کودکآزاری با وضعیت اقتصادی رابطه معنادار وجود دارد.
بین کودکآزاری با سطح سواد(تحصیلات) رابطه معنادار وجود دارد.
بین کودکآزاری با وضعیت فرهنگی رابطه معنا دار وجود دارد.
بین کودکآزاری و والدینی که خود در زمان کودکی مورد تنبیه بدنی قرار گرفته اند رابطه معنادار وجود دارد.
بین کودک آزاری و جنسیت کودک رابطه معنادار وجود دارد.
۱- کودک
در ایران کودک به فردی اطلاق می شود که به سن رشد نرسیده باشد و این سن درخصوص دختران ۹ سال و در مورد پسران ۱۵ سال تمام است. طبق قانون مدنی پایان کودکی در این دوره است. (باغبان، ۱۳۸۶ :۳)
۲- کودکآزاری
کودک آزاری[۱] به صدمه جسمانی یا ذهنی، آزار جنسی، بیتوجهی، یا بدرفتاری به فرزندان زیر ۱۸ سال توسط فردی که مسئول سرپرستی و رفاه آنان است، تعریف می شود (ستوده و بهاری، ۱۳۸۶: ۹۸).
۳- وضعیت اقتصادی
وضعیت عبارت است از احراز، استقرار، موقع و موقعیت.
اقتصاد یکی از رشتههای علوم اجتماعی است که در باب کیفیت فعالیت مربوط به دخل و خرج و چگونگی روابط مالی افراد جامعه با یکدیگر و اصول و قوانین که بر امور مذکور حکومت می کند و وسایل که باید در عمل با توجه به مقتضیات زمان و مکان اتخاذ شود تا موجبات سعادت و ترقی جامعه و رفاه و آسایش افراد آن تأمین گردد، بحث می کند.
منظور از وضعیت اقتصادی در این تحقیق داشتن شغل، درآمد، مسکن و کلاً برخورداری از وضعیت مالی که تأمین کننده افراد خانواده باشد.(مسکنی، ۱۳۸۴: ۱۹).
۴- سطح سواد
باسواد کسی است که بتواند مطلب ساده و کوتاهی را که مربوط به زندگی روزمره است با فهم موضوع بخواند و بنویسد و یا کیفیت یا حالت توانایی خواندن و نوشتن پیامهای روزمره در زبان مادری.
منظور از سطح سواد درجاتی است که یک فرد در سطح تواناییهای خواندن و نوشتن خود کسب می کند (معروف، ۱۳۸۴ :۲۳).
در این تحقیق منظور از سطح سواد (چهار سطح)زیر می باشد :
۱- بیسواد
۲- ابتدایی و راهنمایی (سیکل)
۳- دیپلم و دیپلم ردی
۴- تحصیلات دانشگاهی.
که البته در انتها رسیدن به این هدف که هر چه سطح تحصیلات پایینتر میزان کودکآزاری هم بیشتر است.
۵- تنبیه بدنی
در لغت نامه دهخدا تنبیه به معنیهای مختلفی آمده است از جمله بیدار کردن، واقف کردن برچیزی، آگاهانیدن، بیداری از خواب، آگاهی پس از غفلت، آگاه گردانگی و غیره است، و تنبیه کردن به معنی پوب زدن و کتک زدن و سیاست کردن نیز آمده است.
تنبیه عبارت است از استفاده از روشهای هوشیارکننده یا هشداردهنده، توأم با ترس و دلهره، یا بدون ترس و دلهره که در بعضی موارد منتهی به ضرب را گویند که سبب ترک یا تضعیف یا تعدیل عمل شود و فرد را از حالت انحراف منفی خارج سازد. (خانی، ۱۳۷۸: ۳۳).
در اینجا منظور از تنبیه بدنی، استفاده از روشهایی است که منجر به ضرب و جرح و آزار جسمانی شود.
۶- وضعیت فرهنگی
فرهنگ: مجموعه آداب و رسوم و سنن و قواعدی است که حاکم بر اجتماع است(باغبان، ۱۳۸۶: ۸).
در این تحقیق منظور از وضعیت فرهنگی، ارزش قائل نشدن برای کودکان و نبود آموزش و استفاده از روشهای غلط تربیتی و همچنین ضعف قانون و نبودن نظام حمایتی برای کودکان می باشد.
اداره دادستانی ایالت کالیفرنیا[۲] آزار جسمی را به هر عملی که متضمن آزار بدنی غیرتصادفی به کودک باشد تعریف می کند که این اغلب اوقات نتیجه تنبیه بدون دلیل یا تنبیه غیر قابل توجیه می باشد. همچنین تعریف شامل حمله عمدی و بدون تأمل به کودک مثل سوزاندن، گازگرفتن، بریدن، هل دادن، پیچاندن دست و انواع دیگر شکنجه کودک می شود.
انواع دیگر صدمههای بدنی بدین قرار میباشند:
آسیب به پوست و بافت های سطح بدن، کوفتگیها، سوختگیها، نشانه گاز گرفتهشدنها، خراشیدگی و پارگی، آسیب به سایر اعضا و اندامهای داخلی، ضربه به سینه، ضربه به شکم.
آسیب به سر، خونمردگیهای پوست سر، صدمات مغزی، نشانه های کودک کتک خورده.
آسیب به سایر اعضاء و اندامهای داخلی،ضربه به سینه، ضربه به شکم، پارگیها، گاز گرفتنها.
آسیب به اسکلت و استخوانهای بدن ـ شکستگی (خانی، ۱۳۷۸: ۲۲).
در پیشگیری از کودکآزاری و فعالیت درمانی،آزار جنسی تحت عناوینی که در زیر معرفی شدهاند تعریف می شود:
به کارگرفتن، استفاده، ترغیب، وسیله قرار دادن، فریب و اجبار کودک به درگیر شدن در عمل جنسی.
تجاوز، تماس با دست، فاحشهگری یا سایر اشکال بهرهبرداری از کودک یا تماس جنسی با وی.
آزار جنسی کودک ممکن است شامل رفتارهایی در طی یک دوره و با حادثهای تک موردی باشد. که البته کودک قادر به درک آن نیست و نمیتواند عدم رضایت خود را اعلام دارد یا تابوهای اجتماعی را برهم می زند(باغبان، ۱۳۸۶: ۲۷).
کودکان همچنین ممکن است به وسیله مورد غفلت و بیتوجهی واقع شدن از نظر جسمی، عاطفی، تربیتی، ضروریات تعلیم و تربیت مورد آسیب قرار گیرند. که این آسیب برای بهزیستی آنها مخاطرات اساسی را به همراه میآورد. این نوع آزار شایعترین نوع آزار است و عبارتند از:
بیتوجهی جسمی: شامل غفلت از سلامت کودک، رها کردن وی، مراقبتهای منقطع و نظارت ناکافی و بی ملاحظهگری درخصوص بهزیستی و سلامت کودک می شود.
بیتوجهی یا غفلت عاطفی: به پرورش و تغذیه ناکافی یا نامؤثر، آزار شدید و همیشگی همسر در حضور کودک، تربیت آزاردهنده یا تنبیه کننده و استثمارگر به جز مواردی که نام برده شد اطلاق می شود.
بیتوجهی تحصیلی: اجازه دادن به فرار همیشگی کودک از مدرسه، شکست در فرستادن کودک به مدرسه و سایر موارد فرار کودک به علت عدم مراقبت و مواظبت از کودک از انواع بیتوجهی در زمینه تحصیلی کودک است. تعیین مرز بین آسیبهای ارادی و رفتار حاکی از بیتوجهی والدین به نیازهای جسمانی کودکان گاهی دشوار است. ولی مواردی مانند خوراندن داروهای خوابآور به نوزادان و داروهای توهمزا به کودکان خردسال به قدری خطرناک است که آنها را می توان آزار آشکار محسوب کرد. بیتوجهی یا غفلت از کودک را میتوان شکل بسیار پنهان بدرفتاری تلقی نمود. بیتوجهی شامل غافل بودن از وضعیت غذایی، مراقبتهای پزشکی، محافظت از کودک در مقابل خطرات اجتماعی و جسمی می شود. غفلت عاطفی غالباً با آزار جسمی کودک همراه است و یا فقط رفتاری را شامل می شود که بر رشد شخصیت کودک تأثیر مخرب برجای می گذارد (مثلاً حبس کردن کودک شکل ظریف آزار عاطفی کودک است که طی آن کودک همواره ترسان است و مورد سرزنش و طرد قرار دارد). غفلت همچنین شامل اعمالی مثل حذف کردن کودک می شود، برای مثال حذف کودک در مواردی مثل تغذیه، امنیت،محبت به کودک، عدم بروز عشق، حمایت، تربیت و توجه به کودک را دربرمیگیرد(خانی، ۱۳۷۸: ۲۳).
اشکال دیگری از کودکآزاری وجود دارند که متضمن خطر برای سلامت آتی کودک میباشند. آزار عاطفی شایعترین نوع آنها میباشد و شامل یک مجموعه از رفتارهایی است که می تواند یک طبقه تشخیصی مختص خود را داشته باشد. اداره دادستانی کالیفرنیا گزارش داده است، همانگونه که صدمات جسمی میتوانند دارای تأثیر بر روی کودک باشند، آزار عاطفی هم دارای تأثیر سوء عاطفی، رفتاری و عقلانی بر روی کودک است. اختلالات شدید روانی آثار این نوع از آزار محسوب می شوند.
تهدید زبانی، کوچک و حقیر شمردن کودک، فریاد زدن، تهدید، اعتراض و طعنه زدن به کودک
پاسخهای غیرقابل پیش بینی
ادامه حالات منفی
خلق دائم منفی خانواده
ارتباط دو پیامی
محرومیت عاطفی، آزار غیر ارادی و فقدان رفتارهایی در والدین است که احساس مورد قبول بودن، عشق و امنیت و خود ارزشمند پنداری را در کودک به ارمغان می آورد (باغبان، ۱۳۸۶: ۱۷).
[۱] – Child Abuse
[۲] – Attorne Generaps Office of State of California
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر