1,659 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۵۲
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
مقاله حاضر در دو بخش ، بخش اول کلیات که در ۴ فصل مفاهیم رشد وتوسعه، تعاریف توسعه اقتصادی درغرب، تئوری توسعه اقتصادی از دیدگاه اندیشمندان و معیارهای اندازه گیری توسعه اقتصادی می باشد.
دربخش دوم به مبانی نظری توسعه اقتصادی در چهار پایه مبانی خداشناسی، انسان شناسی، مبانی سیاسی- اجتماعی و مبانی اقتصادی اشاره می شود وذیل هر پایه اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و دیدگاه اسلام، بررسی و با مبانی نظری توسعه اقتصادی در غرب ارزیابی می شود.
در بیان تبیین مفاهیم توسعه اقتصادی بیش از همه چیز باید انسان و ارزشهای والای انسانی محور قرار گیرد. اگر تعیین سیمای انسان و ارزشهای انسانی و هدف سعادتمند نمودن انسان در سرلوحه الگوهای توسعه قرار گیرد، دیگر هر تعریفی از توسعه که صرفاً اقتصادی، فنی، سازمانی یا مدیریتی باشد، کافی نخواهد بود. در این شرایط ما نیاز به حکمتی داریم که با علوم ما سنخیت داشته باشد. حکمتی که دیدگاه وسیعتری را از هدفهای زندگی انسانی و تلاشهای انسانی ارائه کرده و برای فرموله کردن الگوی توسعه رهنمون بدهد.
فرض موجود در این تحقیق این است که علت اساسی توسعه اقتصادی در غرب ، عمل عقلایی و پویایی علم و تکنولوژی که خود ناشی از درک جدید نیست. انسان و ارزشهای انسانی است. در این راستا نگاهی به برخی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تطبیق دیدگاه اسلام با مبانی توسعه اقتصادی در غرب، خطوط کلی توسعه اقتصادی مبتنی بر رشد، عدالت، پایداری و کارایی مطلق را جلوه گر میسازد.
در مقدمه قانون اساسی آمده است که اقتصاد وسیله است نه هدف، لذا از وسیله جز کارایی بهتر در راه وصول به هدف نمی توان دانست.
بنابراین برنامه اقتصادی اسلامی فراهم آوردن زمینه بروز خلاقیت های متفاوت انسانی است و بدین جهت تامین امکانات مساوی و متناسب و ایجاد کار برای همه افراد و رفع نیازهای ضروری جهت استمرار حرکت تکاملی او بر عهده حکومت اسلامی است.
واژه های کلیدی: رشد ، توسعه، توسعه اقتصادی، درآمد ملی، رفاه اجتماعی، شاخصهای اجتماعی، خداشناسی، اومانیسم، سکولاریزم، ناسیونالیسم، مالکیت خصوصی
مقدمه ۱
بخش اول : کلیات ۳
فصل اول : مفاهیم رشد وتوسعه ۳
الف – تعریف رشد ۳
ب – تعریف توسعه ۳
فصل دوم : تعاریف توسعه اقتصادی درغرب ۵
الف- توسعه سرمایه داری ۵
ب – توسعه از دیدگاه اقتصاددانان نئولیبرال ۵
ج – تعریف اومانیستی و اصالت انسان ۶
فصل سوم : تئوری توسعه اقتصادی از دیدگاه اندیشمندان ۸
الف – آدام اسمیت ۸
ب – جان استوارت میل ۱۰
ج – کارل مارکس ۱۱
د- آرتور لوئیس ۱۳
فصل چهارم : معیارهای اندازه گیری توسعه اقتصادی ۱۵
الف- درآمد ملی یا تولید ناخالص ملی ۱۵
ب – درآمد ناخالص سرانه ملی ۱۵
ج – رفاه اجتماعی ۱۶
د – شاخصهای اجتماعی ۱۶
بخش دوم: مبانی نظری توسعه اقتصادی درغرب و تطبیق آن با قانون اساسی ۱۷
فصل اول : مبانی خداشناسی ۱۷
الف – علت پیروزی دنیاگرایی ۱۸
۱- نارسایی مفاهیم کلیسایی در مورد خدا و ماوراء الطبیعه ۱۸
۲- خشونتهای کلیسا ۱۹
ب – راه حل غرب برای نجات دین ۱۹
۱- تفکیک بین قضایای ایمانی و عقلی ۱۹
۲- فلسفه دئیسم یا خداشناسی طبیعی ۲۰
فصل دوم : مبانی انسان شناسی ۲۲
الف – اومانیسم یا مکتب اصالت انسان ۲۲
ب – فرد گرایی فلسفی ۲۳
۱- تجربه گرایی ۲۳
۲- ناکافی بودن ابزار حس و عقل در شناخت ۲۴
ج – مکتب اصالت فایده و لذت ( فرد گرائی اخلاقی) ۲۵
فصل سوم : مبانی سیاسی و اجتماعی ۲۹
الف – سکولاریزم (جدایی دین از سیاست) ۳۰
ب- ناسیونالیسم ۳۱
ج – مساوات گرایی ۳۳
د- آزادی ۳۴
فصل چهارم : مبانی اقتصادی ۳۵
الف- مالکیت خصوصی ۳۵
ب – آزادی اقتصادی ۳۷
ج – عدم دخالت دولت در اقتصاد ۳۹
د – مسئله توزیع ۴۰
نتیجه ۴۳
فهرست منابع ۴۵
۱- جمعی از نویسندگان، توسعه اقتصادی، ج اول، (تهران : انتشارات شبنم، چ اول، ۱۳۸۲).
۲- خاکبان، سلیمان، درآمدی براسلام، توسعه و ایران ( قم: نشر حضور، چ اول، ۱۳۷۵) .
۳- گریفتن، کیت، راهبردهای توسعه اقتصادی، ترجمه محمد حسین هاشمی، (تهران: نشر نی، ۱۳۷۵)
۴- قدیری اصل، باقر، سیر اندیشه اقتصادی، ( تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۴).
۵- دایانا، هانت ، نظریههای اقتصادی توسعه، ترجمه غلامرضا آزاد، (تهران: نشر نی، ۱۳۷۶)
۶- قاضی ، ابوالفضل ، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی، ج اول، ( تهران : انتشارات دانشگاه تهران: ۱۳۷۳)
۷- قره باغیان، مرتضی، اقتصاد رشد و توسعه، جلد اول ، (تهران: نشر نی، چ اول، ۱۳۷۱)
۸- آرتور لوئیس، ویلیام، برنامه ریزی توسعه: اصول سیاست اقتصادی ، ترجمه سید غلامرضا شیرازیان ، (تهران: سازمان برنامه و بودجه ، چ اول ،۱۳۷۰)
۹- خاتمی، سید محمد ، از دنیای شهر تا شهر دنیا ، ( تهران: نشرنی، ۱۳۷۳)
۱۰- مطهری، مرتضی، علل گرایش به مادیگری، مجموعه آثار ، ج۱، ( انتشارات صدرا، ۱۳۶۸)
۱۱- آربلاستر، آنتونی، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، ( تهران : نشر مرکز، ۱۳۶۷)
۱۲- فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، ( تهران: نشر کتاب طه ، چ دوم ، ۱۳۸۳)
۱۳- شومپتر. جوزف، تاریخ تحلیل اقتصادی، ترجمه فریدون فاطمی، ( تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۵)
۱۴- نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی ، ( تهران : انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴)
۱۵- نقوی، علی محمد، جامعه شناسی غربگرایی،( تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۳)
۱۶- کوزنتس ، سیمون، رشد نوین اقتصادی، ترجمه مرتضی فره، باغیان، (تهران : رسا، ۱۳۷۲)
۱۷- جوادی آملی، عبدالله فلسفه حقوق بشر، ( تهران : نشر اسراء ، چ اول ،۱۳۷۵)
۱۸- روستو، والت ویتمن، نظریه پردازان رشد اقتصادی، ترجمه مرتضی قره باغیان، (تهران، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴)
۱۹- گلدمن، لوسیس، فلسفه روشنگری، ترجمه شیوا کاویانی، (تهران: نشر نقره، ۱۳۶۶)
۲۰- لاژوژی، ژوزف، نظامهای اقتصادی، ترجمه شجاع الدین ضیائیان، (تهران:دانشگاه تهران، ۱۳۵۵)
۲۱- عظیمی، حسین، مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، (تهران: نشر نی، چ اول، ۱۳۷۱)
۲۲- گزارش سه دهه «توسعه انسانی» و چشم انداز آن در دهه ۹۰ ، ترجمه محسن اشرفی، اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره ۱۷
۲۳- نمازی ، حسین،«مقایسه تاثیر آموزه خداشناسی در شکل گیری اصول نظام اقتصادی اسلام وسرمایه داری» ، مجله اقتصاد، دانشگاه شهید بهشتی، ش ۲، تابستان ۱۳۷۲
۲۴- حداد عادل، غلامعلی، «سکولاریزم و دینداری»، نشریه طب و تزکیه، شماره ۱۰ و ۱۱، زمستان ۱۳۷۲ و بهار ۱۳۷۳
توسعه اقتصادی همواره متضمن منافع مادی و تکنولوژی و آزادیهای متنوع است و از طرف دیگر بیعدالتی، تخریب فرهنگی، مسائل زیست محیطی و تخریب طبیعت و از همه مهمتر بیمحتوی شدن زندگی و عدم معیاری برای یافتن حقیقت و ارزشهای واقعی را به ارمغان آورده است.
در بیان تبیین مفاهیم توسعه اقتصادی بیش از همه چیز باید انسان و ارزشهای والای انسانی محور قرار گیرد. اگر تعیین سیمای انسان و ارزشهای انسانی و هدف سعادتمند نمودن انسان در سرلوحه الگوهای توسعه قرار گیرد، دیگر هر تعریفی از توسعه که صرفاً اقتصادی، فنی، سازمانی یا مدیریتی باشد، کافی نخواهد بود. در این شرایط ما نیاز به حکمتی داریم که با علوم ما سنخیت داشته باشد. حکمتی که دیدگاه وسیعتری را از هدفهای زندگی انسانی و تلاشهای انسانی ارائه کرده و برای فرموله کردن الگوی توسعه رهنمون بدهد.
عوامل و زمینههای مختلفی در غرب باعث توسعه اقتصادی شد. دستاوردهای علمی و صنعتی غرب، محصول تلاشهای انسان غربی در تلقی جدید از خدا و دین و دنیا است و محصول یک فرایند تاریخی چند قرنی است. از این جهت، شناخت توسعه اقتصادی در غرب مستلزم شناخت مبانی هستی شناسی، انسان شناختی، جامعه شناختی ، سیاسی و اقتصادی است.
فرض موجود در این تحقیق این است که علت اساسی توسعه اقتصادی در غرب ، عمل عقلایی و پویایی علم و تکنولوژی که خود ناشی از درک جدید نیست. انسان و ارزشهای انسانی است. در این راستا نگاهی به برخی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تطبیق دیدگاه اسلام با مبانی توسعه اقتصادی در غرب، خطوط کلی توسعه اقتصادی مبتنی بر رشد، عدالت، پایداری و کارایی مطلق را جلوه گر میسازد.
هدف این تحقیق نیز عبارتند شناخت مبانی نظری توسعه اقتصادی در غرب واستفاده از نکات مثبت آن و لزوم توجه بیشتر به مبانی اقتصادی از دیدگاه اسلام میباشد.
معمولاً در کتابهای مختلف ، اصطلاح رشد و توسعه را همراه هم به کار برده و اغلب این دوعنوان مترادف در نظر میگیرند. در حالی که هر یک از این دو دارای معنی خاص برای خود است. برای وضوح بیشتر مفاهیم رشد و توسعه را به شرح ذیل تعریف میکنیم:
رشد مترادف واژه Growth بوده و در معنی مطلق «تغییر کمی هر متغیر در مدت مشخص» اطلاق میگردد. مثلاً قد یک فرد طی یک سال از ۱۵۰ سانتی متر به ۱۵۵ سانتی متر افزایش یابد، گفته میشود که قد آن شخص ۵ سانتی متر رشد داشته است یا تولید گندم از ۱۰ میلیون تن در سال قبل به ۱۱ میلیون در سال جاری افزایش یافته است، حال اگر این معنی و مفهوم به کل تولیدات کالاها و خدمات نهایی جامعه در یک مدت معین و مشخص تعمیم داده شود، به آن «رشد اقتصادی» گویند. بنابراین «تغییر در میزان تولید کالاها و خدمات نهایی تولید شده در جامعه در یک مدت معین را رشد اقتصادی گویند».[۱]
توسعه مترادف واژه Development بوده و نمود ظاهری آن سطح فرهنگی بالا، رفاه نسبی و استاندارد بالای درآمد برای اکثریت عظیمی از یک جامعه است. از لحاظ مفهوم علمی توسعه، «تحول تدریجی در ساختار فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است که متضمن رشدی خودجوش ، مستمر و فراگیر در تولید است.»[۲]
توسعه ابعاد گوناگونی دارد و قبل از آنکه نمودی بر بهبود تولید و دگرگونی در نهایت اقتصادی و سطح زندگی مادی انسان داشته باشد باید متحول کننده تفکر خود انسان باشد به عبارت دیگر تحول فکری در یک فرایند توسعه اقتصادی به تحول مادی تقدم دارد. یکی از نظریه پردازان اقتصادی در این ارتباط عنوان میدارد: «توسعه اقتصادی نیازمند شکلگیری دو فرایند اساسی زیر است:
۱- یافتن و بهکارگیری مکانیسمی که در آخرین حد ممکن هزینه های مصرفی غیرضروری جامعه در حالی گذر را محدود نموده و مازاد تولید اقتصادی را به سوی انجام سرمایهگذاری های انسانی و فیزیکی لازم، جهت و مدرن شدن مبانی تولیدی سوق دهد.
۲- طراحی وبه کارگیری مجموعهای از استراتژیها و خطمشیهای توسعهای که امکان تبدیل مازاد پسانداز توسط مکانیسم مندرج در بند (۱) را به سرمایه گذاری انسانی و فیزیکی مطابق با نیازهای توسعه اقتصادی فراهم آورد.»[۳]
حال با توجه به تعاریف رشد و توسعه میتوان در تعریف توسعه اقتصادی گفت که : توسعه اقتصادی، رشد اقتصادی همراه با تغییر و تحول کیفی است. به عبارتی دیگر توسعه اقتصادی ابعاد کمی و کیفی تغییر در متغیرهای اقتصادی را نه به صورت مکانیکی، بلکه به صورت ارگانیک در بر میگیرد.
در تعریف توسعه اقتصادی دو عامل نقش حیاتی دارد: ۱- مکاتب فکری ۲- جغرافیای زندگی اقتصاد دان و جامعه شناسی که میخواهد توسعه را تعریف کند، به این معنا که اولویت اول هر کشور در نظر این اقتصادان در چیست؟ اما درباره مکتب فکری و نقش اساسی آن در تعریف توسعه و اختلاف تعاریف آن، تنها به ذکر سه مکتب اکتفا میکنیم.
در این مکتب از دیدگاه جامعه شناسانه، توسعه به معنای گذر از سنت به تجدد و از دیدگاه اقتصادی یعنی رشد اقتصادی و از دیدگاه سیستمی یعنی فرایند تحولی بنیادین در سطح نهادهای اجتماعی.([۴]) اهداف این مکتب براساس فردگرایی اخلاقی، کسب لذت و خوشی بیشتر است و به این ترتیب هدف اصلی این مکتب رشد بیشتر اقتصادی است و گذر از سنت به تجدید و تحول بنیادین در نهادهای اجتماعی نیز در جهت رشد اقتصادی بیشتر است.
همانطور که سرمایه داری صنعتی اروپا در قرن نوزدهم به تدریج به سرمایهداری ارشادی تبدیل شد، مفهوم توسعه نیز بنا به تعریف مایکل تودارو به «جریانی چند بعدی تبدیل شد که مستلزم تغییراتی اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی باورهای عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابریها در ریشه کن کردن فقر مطلق است و به عبارت دیگر توسعه به معنای ارتقاء مستمر کل جامعه و نظم اجتماعی به سوی زندگی بهتر و یا انسانیتر است.»[۵]
این تعریف برخلاف تعریف اول که فقط رشد اقتصادی را هدف گرفته بود. کاهش نابرابریها و ریشه کن کردن فقر مطلق و به عبارت دیگر توزیع نسبتاً عادلانه درآمدها را نیز مدنظر قرار داده و پرورش انسانهای آگاه در عالم و متخصص برای اعتماد به نفس داشتن و به خود متکی بودن از جنبههای مادی زندگی را یکی از اهداف خود قرار داده است.
[۱] – چمعی از نویسندگان، توسعه اقتصادی، ج اول، (تهران : انتشارات شبنم، ج اول، ۱۳۸۲)، ص ۳
[۲] – همان،ص ۴
[۳] – عظیمی ، حسین، مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، ( تهران، نشرنی، چ اول، ۱۳۷۱)، ص ۴۰
[۴] – خاکبان، سلیمان، درآمدی براسلام، توسعه و ایران ( قم: نشر حضور، چ اول، ۱۳۷۵) ،ص ۱۰
[۵] – گریفتن، کیت، راهبردهای توسعه اقتصادی، ترجمه محمد حسین هاشمی، (تهران: نشرنی، ۱۳۷۵)، ص ۱۳۵
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .