تحقیق شورای حل اختلاف و جایگاه آن در قانون اساسی

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

تحقیق شورای حل اختلاف و جایگاه آن در قانون اساسی

تعداد صفحات : ۸۲

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

شورای حل اختلاف پدیده ی جدید در عرصه قضایی کشور به شمار می رود . با اجرای این طرح در سالهای اخیر بسیاری از مشکلات مردم در شورای حل اختلاف محله حل و از اتلاف وقت و هزینه توسط دادگاه های قضایی جلوگیری به عمل آمده است . شاید یکی از مهمترین نقاط قوت این شوراها، محلی بودن آن است . اعضای این شوراها با توجه به وضعیت و شرایط فرهنگی ، اجتماعی منطقه به فعالیت در آن می پردازند. سابقه فعالیت این گونه شوراها در کشورمان طولانی است .

بی شک فلسفه وجود شوراهای حل اختلاف، استفاده محلی آن است، تقسیم بندی شوراها نیز بر اساس تقسیم بندی مناطق شهرداری است.

در شورای حل اختلاف مهم ترین کارکرد ، تلاش برای ایجاد سازش بین طرفین دعوی است. البته کلیه مراحل رسیدگی به این دعاوی به صورت اختیاری و مجانی است . یکی از بزرگترین گله های موجود از شروع کار شورای حل اختلاف ، نداشتن تشکیلات مصوب و مستقل از جمله تشکیلات اداری، قضایی، و مالی مناسب برای این شوراها است .

در شورای حل اختلاف رسیدگی بدین صورت است که پس از وصول درخواست یا شکایت یا تکمیل آن شورای حل اختلاف به منظور رسیدگی ، تشکیل جلسه می دهد و نظر به اینکه قانونگذار با وضع ماده ۱۸۹ قانون برنامه سوم توسعه در صدد کاهش مراجعات محاکم قضایی و تسریع در امر رسیدگی به دعاوی و شکایات بوده است و به صراحت ماده ۱۰ آیین نامه موصوف ، رسیدگی این نوع دعاوی توسط شوراهای حل اختلاف تابع قانون آیین دادرسی مدنی نمی باشد، لذا شورای حل اختلاف هر محل پس از وصول درخواست و یا شکایت و تکمیل آن از لحاظ جمع آوری دلایل و مدارک در اولین زمان ممکن با دعوت طرفین بدون رعایت تشریفات خاص و به نحو مقتضی و بنا به تشخیص اکثریت اعضاء شورا به هر تعداد که ضروری باشد تشکیل جلسه می دهد.

بنابراین رعایت حداقل فاصله بین ابلاغ احضاریه تا زمان تشکیل جلسه که در محاکم عمومی حداقل سه روز می باشد، ضروری نیست ، مضافاً بر اینکه عدم حضور متهم ویا شاکی مانع رسیدگی نخواهد بود ، لیکن آنچه ضروری به نظر می رسد و شورا مکلف به رعایت آن است ابلاغ وقت رسیدگی به طرفین به منظور ارائه دلایل شاکی و یا استماع دفاعیات طرف دعوی در جلسه رسیدگی می باشد.

در صورتی که علیرغم دعوت از متهم و اطلاع وی از جلسه رسیدگی ، در محل شورا حاضر نشود و یا لایحه ای نفرستاده باشد، شورا به شکایت شاکی خصوصی رسیدگی کرده و حکم مقتضی صادر می نماید. این حکم شورا غیابی محسوب می گردد. حکم غیابی که توسط شورا صادر شده باشد ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی از سوی محکوم علیه در همان شورا می باشد.

 واخواهی یعنی رسیدگی مجدد توسط شورایی که قبلاً حکم غیابی را صادر کرده است .

به هر نوشته ای که متهم در مقام دفاع از اتهام انتسابی خود به شورا تقدیم کند، لایحه گفته می شود . بنابراین سایر نوشتجات و مکاتباتی که در بر گیرنده دفاعیات متهم نباشد، لایحه دفاعی گفته نمی شود، مانند اینکه متهم وقت رسیدگی دیگری را از شورا کتباً درخواست کرده باشد. لازم به ذکر است شورا زمانی می تواند وارد رسیدگی به موضوعی شود که از سوی شخص یا اشخاصی معین و با هویت معلوم  ( کتبی و یا شفاهی ) درخواست و یا شکایت مطرح شده باشد. بنابراین شورا نمی تواند به گزارش ها و نامه هایی که هویت نگارنده آنها مشخص نیست رسیدگی نموده و یا اقدامات قضایی به عمل آورد. احراز هویت افراد به هر طریق که شورای حل اختلاف مصلحت بدانند انجام می پذیرد.

واژه های کلیدی: شورای حل اختلاف، رسیدگی، قانون اساسی، امور حقوقی، امور کیفری، آیین دادرسی

فهرست مطالب

مقدمه    ۱
الف- موانع رسیدگی سریع به دعاوی در دادگاه ها:    ۴
ب جایگاه شورای حل اختلاف در رفع این موانع :    ۶
وکالت در شورای حل اختلاف    ۱۵
اظهار نظر مشاور شورا    ۱۵
نحوه صدور رای توسط شورای حل اختلاف    ۱۵
اعتراض به رای شورا    ۱۶
اجرای آراء صادره شورای حل اختلاف    ۱۶
رای مبتنی بر محکومیت متهم    ۱۸
۶- نحوه رسیدگی عملی به امور کیفری :    ۱۸
شورا موظف است جهات تخفیف مجازات را در حکم خود صریحاً قید نماید.    ۱۹
تعلیق اجرای مجازات    ۱۹
دستورات ضمن تعلیق مجازات    ۲۰
وظایف مقدماتی شورای حل اختلاف    ۲۰
طرح شکایت و نحوه انجام تحقیقات    ۲۱
۷- بررسی لایحه شورای حل اختلاف و نهاد قاضی تحکیم :    ۲۲
یکم – تخلف از آئین نامه داخلی مجلس    ۲۵
دوم – زیر پا گذاردن اصول قانون اساسی    ۲۹
الف- تخلف از اصل ۱۵۸    ۲۹
ب- تخلف از اصل ۶۱    ۳۰
پ- تخلف از اصل ۱۵۹    ۳۰
ت- تخلف از اصل ۳۴    ۳۱
ث- تخلف از اصل ۱۶۳    ۳۱
سوم – صلاحیت های شورای حل اختلاف    ۳۴
۱- صلح و سازش    ۳۴
۲- رسیدگی و صدور رای    ۳۹
– امور حقوقی    ۳۹
– امور کیفری    ۴۱
– سایر موارد    ۴۱
– صلاحیت محلی    ۴۲
– آئین دادرسی    ۴۳
چهارم – قاضی تحکیم    ۴۷
پنجم – شورای تخصصی دیوان عدالت اداری    ۵۰
ششم – اعطای پروانه مشاره و وکالت    ۵۱
هفتم – الزام ضابطان دادگستری به تبعیت از شوراها    ۵۳
صلاحیت شورا    ۶۱
اول – امور حقوقی    ۶۲
۹ – نتیجه گیری :    ۷۲
۱۰ منابع :    ۷۷

منابع :

۱- پرویز محمد نژاد ، آشنایی با شورای حل اختلاف ، نشریه : اصلاح و تربیت – ۱۰۶

۲- دکتر جواد خالقیان ، نقدی بر لایحه ی شورای حل اختلاف ، نشریه : دادگستر – ۲۱

۳- محمود کاشانی ، بررسی حقوقی لایحه ی شورای حل اختلاف و نهاد قاضی تحکیم ، نشریه : اعتماد ملی ۱۶

۴- رقیه بیات ، شورای حل اختلاف و نحوی رسیدگی عملی به امور کیفری ،نشریه : زن روز ۱۹۳۰ و ۱۹۳۱

۵- محمد فلاح صفری ، محمود ترابی ، بررسی جایگاه و اهداف ستاد دیه و شورای حل اختلاف در تحقق زندان زدایی نشریه : دادگستر – ۱۸

۶- روزنامه ی همشهری ، جایگاه شورای حل اختلاف در محاکم قضایی

۷- ناصر طاهری ، قانون و حقوق شهروندی ، : شورای حل اختلاف نشریه : فردوسی

مقدمه

 برای رهایی از دیوان سالاری اداری و سرعت بخشیدن به امور حقوقی و کارایی بهتر و بیشتر دستگاه قضایی چاره ای نیست مگر اینکه با تحولات اجتماعی قرن حاضر دمساز شویم و در مسیر تحولات آن قرار گیریم. قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران گام نخست را در این راستا برداشته است . ماده ۱۸۹ این قانون بر آن است که با تشکیل شورای حل اختلاف تا جایی که ممکن است مشکلات موجود به حداقل کاهش  یابد .

شورای حل اختلاف پدیده ی جدید در عرصه قضایی کشور به شمار می رود . با اجرای این طرح در سالهای اخیر بسیاری از مشکلات مردم در شورای حل اختلاف محله حل و از اتلاف وقت و هزینه توسط دادگاه های قضایی جلوگیری به عمل آمده است . شاید یکی از مهمترین نقاط قوت این شوراها، محلی بودن آن است . اعضای این شوراها با توجه به وضعیت و شرایط فرهنگی ، اجتماعی منطقه به فعالیت در آن می پردازند. سابقه فعالیت این گونه شوراها در کشورمان طولانی است . قبل از انقلاب قانون شوراهای داوری یا خانه های انصاف در روستاهای مختلف وجود داشته است و با قدری تغییر می توان آنها را مشابه شوراهای کنونی ارزیابی کرد. تجربه قضایی در کشورهای

پیشرفته دنیا نیز ثابت کرده که برای حرکت در جهت جرم زدایی، نباید هر مطلبی در دادگاه بررسی شود، بلکه وجود نهادهای شبه قضایی که دارای اختیارات دادگاه است، بسیار ضروری به نظر می رسد. در ایران سالانه ۵ میلیون پرونده وارد دستگاه قضایی می شود که از نظر حجم با پرونده های قضایی کشورهایی چون چین یا هند برابری می کند. این سیل وحشتناک پرونده ها قطعا برای دستگاه قضایی مسئله ساز خواهد بود، این که آیا دادگاه ها و قضات موجود توانایی حل و فصل این تعداد پرونده را دارند؟ البته این تعداد علاوه بر پرونده های قدیمی است. در بعضی از شعب با پرونده های ۲۰ ساله مواجه هستیم که این مساله منجر به اطاله دادرسی از بین رفتن وقت مردم و عدم رضایت آنها خواهد شد که یکی از مسئولان قضایی دلایل بروز این اتفاق را کم توجهی به نهادهای شبه قضایی که شوراهای حل اختلاف مصداق مهم آن است، بر شمرد.

بی شک فلسفه وجود شوراهای حل اختلاف، استفاده محلی آن است، تقسیم بندی شوراها نیز بر اساس تقسیم بندی مناطق شهرداری است. به تجربه نشان داده شده است که حوزه های موفق حل اختلاف، منطقه هایی بوده اند که مردمش به خاطر فضای سنتی و قدیم محله، رابطه راحت تری با مفهومی به نام شورا دارند. بر اساس آیین نامه کاری شورای حل اختلاف، این مراکز به اموری مانند: ایجاد سازش در کلیه امور مدنی، حل و فصل دعوی و شکایات راجع به اموال منقول، دیون، منافع و زیان ناشی از جرم تا سقف ۱ میلیون تومان، دعاوی خلع ید از اموال غیر منقول، تخلیه اماکن مسکونی، مزاحمت ، ممانعت از تصرف عدوانی، الزام به انجام تعهدات قراردادها در دعاوی مالی ، در دعاوی جزایی تا سقف ۵۰۰ هزار تومان و در دعاوی مالی بالاتر از ۱ میلیون تومان ، به شرط تراضی طرفین در شورای حل اختلاف رسیدگی و حل می شود .

در شورای حل اختلاف مهم ترین کارکرد ، تلاش برای ایجاد سازش بین طرفین دعوی است. البته کلیه مراحل رسیدگی به این دعاوی به صورت اختیاری و مجانی است . یکی از بزرگترین گله های موجود از شروع کار شورای حل اختلاف ، نداشتن تشکیلات مصوب و مستقل از جمله تشکیلات اداری، قضایی، و مالی مناسب برای این شوراها است .

شوراها نیازمند تشکیلات قضایی و اداری منسجم هستند ، اگر چه از نظر کیفی توجه به آموزش و ارائه خدمات آموزشی به اعضای شوراها در دست اجراست . بر اساس آمار موجود بیشترین موارد مراجعه به شوراها مطالبات مالی افراد از یکدیگر است و اختلافات خانوادگی زناشویی ، ترک انفاق و طلاق در درجه دوم قرار دارد و جرایم راهنمایی  و رانندگی در جایگاه بعدی قرار دارد. به عقیده یک عضو شورای عالی سیاست گذاری شورای حل اختلاف کشور ، از جمله اهداف راه اندازی این مراکز ، عدم اطلاع مردم از مسائل حقوقی است . این افراد با مراجعه به نهادهای قضایی و مراجعه به یک مشاور حقوقی می توانند از بروز این گونه مشکلات جلوگیری کند، این آشنایی باعث کاهش آمار پرونده ها  و افزایش کارایی دستگاه قضایی خواهد شد . هنگام حضور در محافل قضایی و شبه قضایی چون شورای حل اختلاف اشراف مردم به قوانین سبب تسریع در روند رسیدگی وبررسی پرونده ها شده و در بعضی از مواقع درخواست مراجعه کنندگان به شورای حل اختلاف اساساً در محدوده حق و حقوق آنها نیست یا با منافع عمومی جامعه در تضاد است . از طرفی سرانه هزینه رسیدگی به هر پرونده در دستگاه قضایی بالاتر از ۱ میلیون ریال بوده است ، در حالی که این رقم در شوراهای حل اختلاف تنها ۳۶هزار ریال است که نشان دهنده کارآمدی این سیستم است.

در هر صورت ماده ۱۸۹قانون برنامه سوم توسعه در خصوص تصویب اجرای طرح شورای حل اختلاف در سال ۱۳۸۱ به تایید رئیس قوه قضاییه رسید . این ماده قانونی ، که به صلاحیت شورا در امور کیفری و صلاحیت ذاتی شورای حل اختلاف در ایجاد سازش و صلاحیت محلی شورای حل اختلاف کمک می کند تا دربسیاری از موارد ، پرونده ها برای رسیدگی در اختیار دادگستری قرار نگیرد و پس از طرح دعوی بین طرفین به حل و فصل آن بپردازد. در بسیاری از این پرونده ها حکم از سوی سه فرد صالح صادر می شود که این احکام شوراها قابل تجدید نظر در دادگاه های عمومی خواهد بود. این در حالی است که از مطالب طرح شده ، نتیجه می گیریم که امروزه شوراهای حل اختلاف می توانند، در برخی موارد راهگشای نهادهای قضایی کشورها در تعیین سیاست های جنایی باشد. اهمیت و ارزش و مقام انسانی ، کاهش شدت مجازات ها ، محدود نمودن دخالت دولت و نظام عدالت کیفری و جایگزین کردن اقدامات تامینی و تربیتی به جای مجازات ، از اهداف این مکتب است . در کشور ما نیز تورم کیفری ، بیش از پیش مسئولان قضایی کشور را به فکر چاره انداخته تا با در پیش گرفتن سیاست جنایی صحیح، در پربار کردن هر چه بیشتر نهاد عدالت کیفری از جهت کیفری و رسیدن به اهداف والای مجازات که همان اصلاح فرد و دفاع از جامعه است ، قدم بردارد. حال قضازدایی یا خصوصی سازی قضاوت از جمله تدابیری است که قانون گذار ایران به آن توسل جسته است . آیین نامه اجرایی ماده ۱۸۹ قانون برنامه سوم موضوع شورای حل اختلاف  ، در حال حاضر در اکثر نقاط کشور تشکیل شده است .

حال سوال این است که دخالت مراجع غیر قضایی در امور کیفری تا چه اندازه می تواند مجاز باشد و اصولاً اعطای چنین صلاحیتی به افراد غیر متخصص چه آثاری به بار خواهد آورد ؟

فلسفه ی وجودی شورای حل اختلاف :

مشکل اصلی یا حداقل یکی از مشکلات بزرگ پیش روی متداعیین و یا اصحاب دعوی در محاکم قضایی ، طولانی شدن جریان دادرسی است و چه بسا در پرونده هایی که حکم به نفع خواهان و یا شاکی صادر می شود و قطعی می گردد محکوم له پرونده نیز آن شدت و حدت علاقه اولیه را که برای احقاق حق خود داشته است، به علت گذشت زمان و مرارت های فراوانی که وی برای رسیدن به حق خودش به جان خریده است را از دست داده باشد و این داستانی است که همچنان ادامه دارد ایراد کار کجاست ؟

الف- موانع رسیدگی سریع به دعاوی در دادگاه ها:

۱-    حجم فراوان دعاوی و آمار پرونده هایی که همچنان سیر صعودی دارند . در فرآیند سیر تحول جوامع کشاورزی و سنتی به جوامع صنعتی، تضاد منافع بین افراد تحول کیفی و کمی دعاوی تنوع جرایم و رشد آن ها به تناسب با پیچیدگی روابط اجتماعی افراد و بالاخره رشد کمی و کیفی ارتباطات میان اشخاص حقیقی یا حقوقی خواه ناخواه باعث درگیری های گوناگون بین آنان شده و النهایه بهانه ای برای تشکیل پرونده هایی شده است که به وفور در هر یک از محاکم قضایی مشاهده می کنیم که روی هم تلنبار شده اند.

۲-    کمبود کادر قاضی مجرب . به آمار آرای نقض شده در محاکم تجدید نظر و دیوانعالی کشور نگاهی بیندازیم ، به نظر می رسد که قوه قضاییه از کمبود قضات با تجربه و صاحب نظر و دارای بینش کافی حقوقی کماکان رنج می برد، اغلب قضات صاحب تجربه و مسلط به مسایل حقوقی یا بازنشسته شدند و یا رفته رفته به دلایل مختلف میدان قضاوت را رها کرده و به کسوت وکالت درآمده اند در نتیجه بسیاری از آرای صادره از سوی قضات جوان در پرونده های حقوقی فاقد استدلال قضایی منسجم و منطقی بوده و در مرحله تجدید نظر نقض می گردد و یا نقض گرفته می شود . میان رشد دعاوی و جذب قضات آموزش دیده تناسبی وجود ندارد .

۳-    تقدیم دادخواست و طرح شکایت اغلب پرونده ها بدون اخذ نظریه مشورتی حقوقدانان . به تجربه ثابت شده است که علت اصلی طولانی شدن پرونده های پیچیده حقوقی طرح غلط خواسته از سوی خواهان و گم شدن وی در کلاف سر درگمی است که ناشی از عدم آگاهی وی به قوانین و عدم اطلاع  از مسیر اصلی رسیدن به حق خود بوده است ، چه بسا اگر خواسته وی در قالب ساده حقوقی ، اما منطبق با موازین صحیح شکلی و ماهوی مطرح می گردید، رسیدن به خواسته سریع تر و آسان تر انجام می گرفت .

۴-    نادیده گرفتن اهمیت امر قضاوت شده .انتظار طبیعی هر متظلمی از دستگاه قضایی این است که دعوی مربوطه به حال روزی قطعی شده واعتبار امر مختومه را پیدا کند، دادنامه ای از مرجع بدوی صادر می شود ، در مرحله دوم تجدید نظر تایید و قطعی می گردد، محکوم له به دنبال اخذ محکوم به است که مطلع می شود محکوم علیه از طرق و مجاری پیش بینی شده در قانون پرونده را به دیوانعالی کشور کشانده و مجددا پس از نقش دادنامه پرونده در محکمه بدوی مطرح و مورد رسیدگی قرار می گیرد دوباره روز از نو روزی از نو ، نگاه محکوم له به واژه ی « قطعیت» در احکام همراه با دودلی است حتی وقتی آرای قطعی شده باشند ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ می توان در شعبات تشخیص دیوانعالی کشور نسبت به آن تجدید نظر خواهی کرد . تبصره ۲ ماده ۱۸ اصلاحی سال ۸۱ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب در این زمینه می گوید : « در صورتی که شعبه تشخیص وجود خلاف بین را احراز نماید، رای را نقض و رای مقتضی صادر می نماید، چنانچه وجود خلاف بین را احراز نکند قرار رد درخواست تجدید نظر خواهی را صادر خواهد نمود، تصمیمات یاد شده شعبه تشخیص در هر صورت قطعی  و غیر قابل اعتراض می باشد مگر آن که …» ملاحظه می فرماییدکه در هر حال مفری برای محکوم علیه باقی است و چه بسا در پرونده هایی این دور و تسلسل سال ها ادامه یابد .

۵-    تغییرات پی در پی در سیستم دادرسی (قوانین شکلی).در زمینه قوانین شکلی و آیین رسیدگی در محاکم و هم در زمینه مسایل حقوقی وهم در زمینه مسایل کیفری در سالهای اخیر شاهد تغییرات بنیادین و اساسی بوده ایم قانون آیین دادرسی مدنی که در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۸۱به تصویب رسید، در طول سالیان متمادی دچار تغییرات و اصلاحات و الحاقات فراوانی شد و بعد از سپری شدن فریب به ۶۰ سال از زمان تصویب این قانون ، قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در سال ۱۳۷۹ در ۵۲۹ ماده و  هفتاد و دو تبصره به تصویب مجلس شورای اسلامی و نیز به تایید شورای نگهبان رسید مطابق ماده ۵۲۹ این قانون ، قانون قبلی  و پاره ای از مواد قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب سال ۷۲ ملغی گردید.

ب- جایگاه شورای حل اختلاف در رفع این موانع :

اصلاح ذات البین و سازش بین افراد سابقه تاریخی دارد و در آیات قرآن کریم و روایات و احادیث اسلامی نیز از آن سخن به میان آمده است ، آنجا که پیامبر گرامی اسلام فرمودند : « اصلاح ذات البین افضل من عامه الصلاه و الصیام » اصلاح زد و خوردی که موجب جدایی بین شما گردد، از کلیه نماز و روزه ها بهتر است .

در بسیاری از نظام ها و سیستم های حقوقی از طریق نهادهای شبه قضایی بخش بزرگی از تخلفات، منازعات و اختلافاتی را که قضایی نیست و یا از یپچیدگی کمتری برخوردار است رسیدگی و حل اختلاف می نمایند.

در کشور ما ایران ، نهادهای صلح و سازش از پیشینه ای سه هزار ساله برخوردارند و موضوع حکمیت و داوری، مستقل از محاکم قضایی، در مراحل مختلف قانونگذاری مد نظر قرار گرفته است .

مجموعه مقررات موجود در آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸، قانون تشکیل خانه های انصاف ۱۳۴۲، قانون شوراهای داوری ۱۳۴۵ و اصلاحیه مصوب ۱۳۵۶ در قبل از انقلاب اسلامی در این جهت قرار داشته است. قوانین یاد شده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مسکوت بود تا اینکه باشروع دوره ریاست آیت الله هاشمی شاهرودی در دستگاه قضایی موضوع احیا و ایجاد نهادهای شبه قضایی و مردمی با توجه به تحولات بنابراین می توان کار ویژه آشکار و پنهان شوراهای حل اختلاف را به شرح ذیل بر شمرد :

۱-    مشارکت دادن مردم به منظور توسعه اهداف قضایی.

۲-    کاهش پرونده های وارده به دستگاه قضایی و فراهم نمودن فرصت کافی برای دادگاهها جهت رسیدگی با صبر و حوصله و وقت کافی به پرونده های واصله و ارتقای کیفیت آرای صادره .

۳-    جلوگیری از اطاله دادرسی .

۴-    نهادینه کردن مشارکت مردمی در امور قضایی.

۵-    افزایش  اعتماد سازی عمومی در بین مردم و تبدیل آن به فرهنگ.

۶-     ایجاد انس و الفت بین طرفین دعوی .

۷-    گسترش فرهنگ صلح و سازش.

۸-    افزایش انضباط و وفاق اجتماعی.

۹-    ایجاد فضای دسترسی عموم به قضاوت و محکمه با کاهش هزینه ها و دادرسی رایگان جهت رفع و حل و فصل اختلافات موجود.

۱۰-      گسترش مردم سالاری در بستر توسعه قضایی.

۱۱-      بهره گیری از افراد معتمد و با نفوذ محلی جهت رفع مشکلات و اختلافات بین طرفین دعوی.

۱۲-      شناخت و طبقه بندی موضوعی اختلافات بر حسب مناطق جغرافیای و ارایه راهکارهای اساسی برای زدودن بستر ایجاد دعاوی ذی ربط.

۱۳-      سعی در صلح و سازش بین طرفین دعوا در مرحله از جریان رسیدی به پرونده به عنوان اهداف نهایی شورای حل اختلاف.

 تشکیلات و ترکیب  شورای حل اختلاف :

شورای حل اختلاف از سه عضو تشکیل می شود که به شرح ذیل است :

الف) یک نفر به انتخاب قوه قضاییه که ریاست شورا را نیز بر عهده دارد.

ب) یک نفر به انتخاب شورای اسلامی شهر یا بخش یا روستا حسب مورد.

ج) یک نفر معتمد محل که توسط هیاتی با ترکیب رئیس حوزه قضایی، فرماندار، فرمانده نیروی انتظامی و امام جمعه یا روحانی برجسته محل در صورت نداشتن امام جمعه انتخاب می شود.

مدت ماموریت این اعضا سه سال خواهد بود.

شرایط افرادی که می توانند عضویت شورا را احراز نمایند عبارتند از :

الف: تابعیت جمعوری اسلامی ایران

ب: التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ج: داشتن حداقل ۲۵ سال سن

د : دارا بودن اهلیت قانونی

ه: نداشتن سابقه محکومیت کیفری موثر

و: نداشتن اعتیاد به مواد مخدر

ز: حسن شهرت و عدالت لازم

ح: دارا بودن سواد کافی و آشنایی نسبی به موازین فقهی و مقررات قانونی

ضمناً فارغ التحصیلان رشته حقوق قضایی، فقه و معارف اسلامی و سایر رشته های علوم انسانی با گرایش علوم اجتماعی و یا معادل آنها با داشتن سایر شرایط از اولویت برخوردار می باشند.

80,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق پیشینه تاریخی شوراهای حل اختلاف
  • تحقیق ارزیابی کارکرد کیفری نهاد شورای حل اختلاف در نظام حقوقی ایران
  • مقاله نقش شوراهای حل اختلاف در امور کیفری
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.