مقاله اجاره، سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در حقوق موضوعه ایران و فقه اسلامی

تحقیق و پروژه و پایان نامه و مقاله دانشجویی

عنوان :

مقاله اجاره، سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت در حقوق موضوعه ایران و فقه اسلامی

تعداد صفحات : ۲۹۴

نوع فایل : ورد و قابل ویرایش

چکیده

مقاله حاضر در ۱۶ فصل که به کلیات مقاله، معانی و تعاریف اجاره، عقود / معانی و اقسام، مشروعیت اجاره، اقسام اجاره، فرق اجاره با عاریه و بیع، ارکان اجاره، اجیر، موارد استخدام اجیر و عدم استخدام آن، اجاره چه چیز‌هایی جایز است، موارد اختلافی بین موجر و مستأجر، در چه مواردی اجاره صحیح است و چه مواردی بطلان بر آن مترتب می‌شود، اجاره به شرط تملیک، خیارات عقد اجاره و سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت را مورد بررسی قرار می دهد.

اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر برای مدت معینی در برابر پرداخت اجاره و اجرت معین مالک منافع مشخص عین متساجره و اجیر می‌شوند و موجر و اجیر مالک اجاره بها و اجرت مشخص شده می شوند (نوع عمل و میزان اجرت اجیر) با توجه به اینکه مالکیت عین در اجاره در مالکیت باقی است.

ارکان اصلی اجاره عبارتند از ۱- صیغه،۲- متعاقدین (موجر و مستاجر)،۳- عین مستاجره، ۴-منفعت، ۵- اجرت

دید جدید اجاره به شرط تملیک که عقد مختلط از اجاره و بیع است مورد قبول اکثر علمای ما قرار گرفته است و هرچند که دارای اشکالاتی بس جزئی می‌باشد واینکه اجاره به شرط تملیک دارای اقسام است به اعتبارشرط موجود در آن ۱- اینکه مستاجر هیچگونه تعدی به خرید مورد اجاره به موجر نمی‌دهد و فقط موجر متعهد به بیع مورد اجاره است و ۲-اینکه هر دو موجر و مستاجر متعهد هستند، موجر متعهد به بیع ومستاجر متعهد به خرید .

از پدیده های دهه‌سی ، سر قفلی و حق و کسب پیشه و تجارت است.همان گونه که گفته شد مبلغ اولیه ‌ای است که به موجر داده می‌شود برای تقدم دراجاره و رشد آن محل و اینکه سرقفلی‌ همان طور که فقهاء و حقوقدانان شورای نگهبانان گفتند همان حق کسب و پیشه وتجارت است و هیچ فرقی با یکدیگر ندارد و اینها الفاظی هستند که یک معنا از آن استنباط می‌شود.واین که سرقفلی از زمان پیدایش عقد، می‌توانسته باشد، ولی این مسئله در دهه سی تبلور پیدا کرد ورونق گرفت و همان طور که علماء وفقهای ما گفتند با شرایط ویژه هیچ اشکالی نداشته و ندارد.

واژه های کلیدی : اجاره، عقد ، مشروعیت اجاره، بیع، ارکان اجاره، اجیر، اجاره به شرط تملیک، خیارات عقد اجاره ، سرقفلی ، حق کسب و پیشه و تجارت

فهرست مطالب

چکیده    ۱
مقدمه    ۲
فصل اول    ۴
کلیات    ۴
هدف    ۵
پیشینه تحقیق    ۵
روش کار و تحقیق    ۶
فصل دوم    ۷
معانی و تعاریف    ۷
۲-۱ تعریف لغوی اجاره    ۸
۲-۲- تعریف اصطلاحی    ۹
۲-۳- تعریف جامع و مانع که می‌توان از اجاره داشته باشیم این است که بگوئیم    ۱۲
۲-۴- جمع بندی از کلیه تعاریف و اطلاعات اجاره    ۱۴
۲-۵- کلیتی از ماهیت اجاره    ۱۴
۲-۶- اجاره در بیان قانون موضوعه    ۱۸
فصل سوم    ۱۹
عقود / معانی و اقسام    ۱۹
۳-۱ عقد و معانی آن    ۲۰
۳-۲- اقسام عقد    ۲۱
فصل چهارم    ۲۷
مشروعیت اجاره    ۲۷
۴-۱- مشروعیت اجاره از نظر قرآن و آیات    ۲۸
۴-۲- مشروعیت اجاره از نظر سنت و روایات    ۳۰
فصل پنجم    ۳۲
اقسام اجاره    ۳۲
۵-۱- اقسام اجاره به اعتبار مشخص و کلی بودن مورد اجاره    ۳۳
۵-۱-۱- اجاره عین مشخص    ۳۳
۵-۱-۲- اجاره عین کلی    ۳۳
۵-۲- فقهای مذاهب اسلامی همگی می گویند اجاره از لحاظ کلی دو نوع می‌باشد .    ۳۵
فصل ششم    ۳۷
فرق اجاره با عاریه و بیع    ۳۷
۶-۱- فرق بین عاریه و اجاره    ۳۸
۶-۲- فرق عقد اجاره با عقد بیع    ۳۸
فصل هفتم    ۳۹
ارکان اجاره    ۳۹
ارکان اجاره    ۴۰
۷-۱- صیغه    ۴۰
۷-۲- شرایط متعاقدین (موجر و مستاجر)    ۵۶
شرایط موجر و مستاجر در نظر فقهای حنیفه    ۵۶
شرایط متعاقدین از نظر علمای مالکی و حنبلی    ۵۷
شرایط متعاقدین از نظر فقه امامیه    ۵۷
۷-۳- حین مستاجره    ۶۲
۷-۴- منفعت    ۸۴
۷-۵- اجرت    ۸۹
۷-۵-۱- انواع و اقسام اجرت    ۹۰
۷-۵-۲- شرایط تعجیل و تأجیل در برابر پرداخت اجرت    ۹۱
۷-۵-۳- شرایط اجرت از نظر فقهای امامیه    ۹۴
فصل هشتم    ۱۰۲
اجیر    ۱۰۲
۸-۱- اجیر    ۱۰۳
اجیر خاص    ۱۰۴
۸-۲- ضمان اجیر    ۱۰۵
۸-۳ ضمان اجیر به صورت تطبیقی در چند مذهب زنده جهان اسلام    ۱۱۵
۸-۳-۱- فقه امامیه و ضمان اجیر    ۱۱۷
۸-۳-۲- فقه حنفی و صفان اجیر    ۱۲۴
۸-۳-۳- فقه مالکی و ضمان اجیر    ۱۳۱
۸-۳-۴- فقه شافعی و ضمان اجیر    ۱۳۵
۸-۳-۵- فقه حنبلی و ضمان اجیر    ۱۳۹
ضمان اجیر در فقه حنبلی    ۱۴۰
۸-۳-۶- فقه زیدیه و ضمان اجیر    ۱۴۲
۸-۳-۷- فقه ظاهری و ضمان اجیر    ۱۴۵
۸-۳-۸- فقه اباضی رضمان اجیر    ۱۴۵
۸-۴- بررسی موجبات ضمان اجاره در قانون مدنی :    ۱۴۷
فصل نهم    ۱۴۹
موارد استخدام اجیر و عدم استخدام آن    ۱۴۹
فصل دهم    ۱۶۰
اجاره چه چیز‌هایی جایز است    ۱۶۰
فصل یازدهم    ۱۶۵
موارد اختلافی بین موجر و مستأجر    ۱۶۵
فصل دوازدهم    ۱۶۹
در چه مواردی اجاره صحیح است و چه مواردی بطلان بر آن مترتب می‌شود    ۱۶۹
فصل سیزدهم    ۱۸۰
اجاره به شرط تملیک    ۱۸۰
۱۳-۱- تعریف و تاریخچه مختصری از قرارداد اجاره به شرط تملیک    ۱۸۱
۱۳-۲- قرار داد اجاره به شرط تملیک از نظر فقهای امامیه    ۱۸۷
۱۳-۲-۱- قرار داد اجاره به شرط تملیک شرعی نیست.    ۱۸۸
۱۳-۲-۱-۱- تلقی ثمن از مال الاجاره    ۱۸۸
۱۳-۲-۱-۲ محدود بودن اسباب تملک    ۱۸۹
۱۳-۲-۲- قرار داد اجاره به شرط تملیک عقدی صحیح و شرعی است    ۱۹۰
۱۳-۳- پاسخ به شبهات    ۱۹۴
۱۳-۳-۱- پاسخ به اشکال عدم صحت تلقی ثمن از مال الاجاره    ۱۹۴
۱۳-۳-۲- پاسخ به اشکال محدود بودن اسباب تملیک    ۱۹۶
۱۳-۴ انواع عقد اجاره به شرط تملیک    ۱۹۸
۱۳-۵- ماهیت عقد اجاره به شرط تملیک    ۲۰۲
۱۳-۶ لزوم و عقد اجاره به شرط تملیک    ۲۰۹
فصل چهاردهم    ۲۱۰
خیارات عقد اجاره    ۲۱۰
۱۴- ۱ آیا خیارات در عقد اجاره نافذند    ۲۱۱
۱۴-۱-۱- خیار رویت    ۲۱۱
۱۴-۱-۱-۲ خیار تبعض صفقه    ۲۱۲
۱۴-۱-۳- خیار شرط    ۲۱۲
۱۴-۱-۴ خیار تدلیس    ۲۱۳
۱۴-۱-۵ خیار غبن    ۲۱۳
۱۴-۱-۶- خیار عیب    ۲۱۴
فصل پانزدهم    ۲۱۵
سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت    ۲۱۵
۱۵-۱- معنی لغوی:    ۲۱۶
۱۵-۲ معنای لغوی حق کسب و پیشه و تجارت    ۲۲۰
۱۵-۳ آیا سرقفلی با حق کسب و پیشه تجارت فرق دارد یا چند لفظ هستند در یک معنای واحد ؟    ۲۲۲
۱۵-۴ – آیا سرقفلی عبارت است از اقامت دائم در محل یا خریدن آن محل است ویا آیا دست کشیدن مالک منفعت از ملکیت است؟    ۲۲۹
۱۵-۵ قدمت مبحث سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت    ۲۳۳
۱۵-۶ نظر جهان اسلام درمورد سرقفلی وحق کسب وپیشه و تجارت    ۲۳۷
۱۵-۷ نظرات عملاء وفقهای برجسته    ۲۴۲
۱۵- ۷-۱ نظریات امام خمینی (ره ) در خصوص این پدیده    ۲۴۲
۱۵-۷-۲ نظریات حضرت آیت الله خویی(ره)    ۲۴۴
۱۵-۷-۳- نظرات آیت الله شیخ حسین حلی    ۲۴۵
۱۵-۷- ۴ به نظر آقای سید محمد صادق روحانی    ۲۴۸
۱۵-۸ – ادله قائلان به عدم جو از سرقفلی    ۲۵۰
۱۵-۹ جایگاه عرف درمسئله سرقفلی وحق کسب و پیشه و تجارت    ۲۵۴
فصل شانزدهم    ۲۶۰
نتیجه‌گیری و پیشنهادات    ۲۶۰
۱۶-۱ نتیجه گیری    ۲۶۱
۱۶-۲ پیشنهادات    ۲۶۴
فهرست منابع و مآخذ    ۲۷۸

فهرست منابع و مآخذ

قرآن مجید

آئین نامه فصل سوم ، قانون عملیات بانکی بدون ربا بخش اجاره به شرط تملیک .

الاشقر ،محمد سلیمان ،بدل الخلو (کنگره فقه اسلامی جده )

الاصبی ،ابوعبدالله،مالک ابن انس (۱۷۹ ق )المدرنه الکبری ،بغداد ،مکتبه المنی ،۱۴۱۳ ق .

الافریقی المصری ،ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم ابن منظور ،لسان العرب ،چاپ الدارالمصریه ،للتالیف والترجمه ۱۴۲۰ ق .

ابن ادریس حلی ، محمد (۵۹۸ ق) السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی ،قم ،موسسه نشر اسلامی ،۱۴۱۰ ق.

ابن ابی شیبه،عبدالله ،(۲۳۵ )،الکتاب المصنف فی الاحادیث والآثار ،به کوشش مختار احمد ندوی ،بمبئی ،۱۴۰۰ق .

ابن بابویه ،محمد ،(۳۸۱ ق )،المقنع ،قم ،موسسه امام هادی ،۱۴۱۵ ق .

ابن براج، عبدالعزیز (۴۸۱ ق )،المهذب ،قم ،موسسه نشر اسلامی ،۱۴۰۶ ق.

ابن برکه ، عبدالله ،الجامع ، به کوشش عیسی یحیی بارونی ،عمان وزاره القوت القوامی و الثقافه .

ابن تیمه ،احمد ،(۷۴۱ ق )،القوانین فی الشرع الاسلامی ،قاهر ،۱۳۸۵ ق .

ابن جزی ،محمد ،(۷۴۱ ق ) ،القوانین الفقهیه ،مطبعه النهضه بفارس بیروت، ۱۴۰۹ ق .

ابن جلاّب ،عبید الله ، (۳۷۸ ق ) التفریع ،به کوشش حسین بن سالم دهمانی ، بیروت، ۱۴۰۸ ق .

ابن حزم ،علی(۴۵۶ ق ) ،الاحکام فی اصول الاحکام،بیروت ،۱۴۰۵ ق .

همو،المحلی ،بیروت ،دارالآفاق الجدیده.

ابن حمزه ،محمد ،(۶ ق )،الوسیله الی نیل الفضیله ،به کوشش محمد خشون ،قم ، کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی،۱۴۵۸ ق .

آخوند قزوینی ،ملاعلی ،صیغ العقود ، تهران،۱۲۸۹ ش.

ابن رشد محمد ،(۵۲۰ ق )،البیان والتحصیل ،به کوشش سعید احمد اعراب ، بیورت ،۱۴۰۸ ق .

همو،المقدمات الممهدات ،به کوشش سعید احمد اعراب ،بیروت ،۱۴۰۸ ق.

همو، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد ،بیروت ۱۴۰۶ ق .

ابن رجب ، عبدالرحمان ،(۷۹۵ ق) ،القواعد فی الفقه الاسلامی ،بیروت ،دارالمعرفه .

ابن رحال ،حسن ،(۱۱۴۰ )کشف القناع عن تضمین الصناع ،به کوشش محمد ابو الاجفان ، تونس ،۱۹۸۶ م.

ابن زکریا، احمد بن فارس ،(۳۹۵ ق )،معجم المقاییس اللغه به کوشش عبد السلام هارون،بیروت دارالفکر.

ابن زهره ،حمزه (۵۸۵ ق )، غنیه الفروغ ،چاپ شده ضمن سلسله الینا بیع الفقهیه ، ج ۱۳ ،بیروت ،۱۴۲۰ ق .

این عابدین ،محمد امین،رد المختار (حاشیه ابن عابدین) ،بیروت ، دارالکتب العلمیه .

ابن عبدالبر ، یوسف ،(۴۶۳ ق )التمهید لمافی الموطّا من المعانی والاساتید ،به کوشش محمد فلاح ودیگران ،۱۴۰۵ ق .

ابن عربی ،محمد ،(۵۴۳ ق )، احکام القرآن ،به کوشش علی محمد بجاوی ،بیروت ،۱۴۰۸ ق .

همو، عارضه الاحوذی بشرح صحیح الترمذی ، به کوشش هشام سمیر بخاری،بیروت ،۱۴۱۵ ق .

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله رب العالمین سلام و درود خداوند بر ارواح پاک رسول خدا و ائمه اطهار.

با نگاهی به تاریخ وتمدن انسان واجتماعات پس از او در خواهیم یافت که انسان با توجه به تشکیل وفراهم آوری امکانات زندگی که در این شناخت خود، بدست آورده، باز احساس تنهایی وکسری می‌کرده، چرا که انسان ها با اجتماعات و تشکلها ست که زندگی می‌کنند، هر چند این انسان تنها اولیه خود ز ندگی را به راحتی یا سختی می‌گذرانده، ولی می بینم امروزه زندگی فردی و دور از اجتماع بسیار سخت و طاقت فرساست. چرا که انسان‌ها به یکدیگر نیاز دارند واین نیاز روز به روز بیشتر و پیچیده تر می‌شود .

و بدو ن شک این نیازها با ید در قالب یک چهار چوب وقوانین لازم الاجرایی در بیاید تا مبادا کسی به حقوق دیگری تعرض کند ومی‌توان گفت از زمانی که بشر زندگی اجتماعی خود را آغاز کرده ،همواره سعی داشته است که زندگی خود را براساس برنامه و قوانین تنظیم کند و دشواریهای آن را برطرف سازد آثاری که از گذشته‌تهای دور از زندگی انسان برجای مانده حاکی از آن است که انسان همیشه به انتظام و قانونی کردن امور اجتماعی و زندگی خود توجه داشته و برای بهبود شرایط زندگی خود از لحاظ اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و قضایی به وضع قوانین پرداخته است.

در طول تاریخ، معلمان و متفکران اجتماعی که در اداره امور و سازمانها اجتماعی جامعه مسئولیت و نقش برعهده داشته‌اند یا نسبت به امور و مسائل اجتماعی احساس علاقه می‌کرده‌اند و با اقتضای زمان ومکان به مطالعه اوضاع واحوال اجتماعی پرداخته‌اند وبه منظور بهبود شرایط زندگی و بهتر شدن روند امور جامعه نظراتی ابراز داشته و قوانین و مقرارتی وضع کرده‌اند.

و از جمله این مقررات نوشته‌های یونانی‌ها ، حموربی، داریوش ، افلاطون، ارسطو را می‌توان نام بر د.

ولی یکی از مقرراتی که در جامعه بشری جایگاهی برای خود ترسیم کرده قوانین و مبانی فقهی اسلام است، که با نگاهی عمیق به این قوانین در خواهیم یافت حتی کوچکترین مباحث زندگی جا نیافتاده است. اسلام به نوعی به جامعه بشری تمدنی دوباره بخشید و جامعه را منظم‌تر کرد ویکی از این قوانین که در جامعه اسلامی و غیر اسلامی از واجبات روزمره مردم شده بحث اجاره است البته این اجاره دنباله‌هایی دارد مثل سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت که در این پایان نامه سعی می‌کنم تا اندازه یافته‌های خود، به آن بپردازم امید است که مورد توجه استادان و داوران محترم قرار گیرد و این رساله قدمی باشد برای پیشرفت و پویایی فقه امامیه که همگی به نوعی مدیون آن هستیم .

فصل اول:کلیات

هدف

هدف از نگارش این پایان نامه بررسی تطبیقی و پژوهشی عقد اجاره ا زنظر فقهی و حقوقی می باشد که نظرات مختلف فقهای اسلام جمع آوری شده و با یکدیگر در مقارنه گذاشته می‌شود تا بهترین نظرات و پیشنهادات آنان در کنار یکدیگر منقش شود، تا بتوان بهتر و مفیدتر از آن استفاده کرد با نگاهی سطحی به قانون که منظور هما ن قوانین جاری مملکتی است در خواهیم یافت که قوانین در چهارچوب بسته شده گیر افتاده اند ،مثلا قانون مدنی از سالها پیش به همین منوال باقی مانده و تعجب است که چرا با اینکه ،منبع پررونق وبه روز فقه امامیه را در اختیار داریم ولی هنوز دست به تغییر و تحول نسبت به آن نشده‌ایم وبنده بزرگترین هدفم از نگارش این رساله تاثیر گذاردن بر قوانین جامعه اسلامی است تا شاید همسان با فقه‌مان، پویا و پررونق شود.

پیشینه تحقیق

از زمان ورود به دانشگاه علوم انسانی وطی دوره کارشناسی و آشنایی با قوانین جاری کشور، شروع به مطالعه تطبیقی موارد قانونی وفقهی کردم تا اینکه در سال ۱۳۸۰یعنی یک سال بعد از ورود به دانشگاه به موضوع اجاره بر خوردم، بامطالعه کتابهای مختلف فقهی بیشتربه سوی تحقیق در مورد این بحث کشیده شدم، چرا که این موضوع ، موضوع خاک خرده‌ای در کتابهای فقهی نبود بلکه از مباحث روز جامعه محسوب می‌شد همچنین با برخورد با مستاجران وموجران این عقد که به مشکل برخورده بودند، بیشتر به مطالعه این موضوع ترغیب می‌شوم تا اینکه در کارشناسی ارشد قبول می‌شدم و چون می‌دانستم باید برای پایان دوره کارشناسی ارشد رساله‌ای ارائه دهم شروع به تحقیق گسترده‌تری کردم تمام وقت خود را دردوره کارشناسی ارشد به مطالعه این عقد گذراندم تا اینکه درترم دوم یعنی ۱۲/۸۴ ملزم به ارائه موضوع پایان نامه شدم و چون با این موضوع بسیار آشنا بودم، این موضوع را ارئه کردم و درهر دو گزینه انتخاب موضوع بحث اجاره را به طوری که کلیت از آن باشد برای گروه برگزیدم وگروه محترم با این موضوع پیشنهادی که اولین گزینه بنده بود موافقت کردند.

روش کار و تحقیق

روش کار بنده به صور ت کتابخانه‌ای بود ولی صرف کتابخانه تحقیق خودرا محدود نکردم و با نامه‌هایی که ا زدانشگاه یادگار امام ره دریافت کردم به درون وبطن دادگاهها راه یافتم، و از رای های صادر شده از شعبه‌های موجود استفاده کردم همچنین از دوستانی که از وکلای دادگستری بودند کمک گرفته و در دفاتر ایشان با خواندن پرونده‌های موجود مطالب بسیاری جمع آوری کردم امید است که مفید واقع شود.

درکتابخانه با فیش برداری ازمطالب مهم و مفید کتاب و جمع آوری فیش‌های موجود به دسته بندی موضوع پرداختم ولی چون بعضی از کتابخانه مثل کتابخانه‌ موسسه امام خمینی ره و انقلاب اسلامی، کتابهای خود را به بیرون امانت نمی‌دادند با کپی بر داری‌ از صفحات مورد نیاز به فیش برداری درمنزل اکتفاء کردم .نهاآنها

آنها     آآآآآآآآآآآآآآآآممنن

فصل دوم:معانی و تعاریف

 ۲-۱ تعریف لغوی اجاره

معنی لغوی اجاره :«بین اَجر، یَاَ جِرُ و هوما اعطیت من اجر فی عمل از اَجَر یَأ جِرُ به معنای اجر و پاداش که در برابر عمل به انسان داده می شود.[۱]

همچنین اجاره (به کسر حمزه و فتح و) در لغت به معنای رهانیدن بفریاد رسیدن زینهار دادن زنهادادن بجنبانیدن از راه [۲]

همچنین اجاره با کسر حمزه مشهور تر است هر چند با کسره ، ضمه و فتحه حمزه به کار رفته است[۳]

از نظر برخی از اهل سنت لغت اجاره مصدر سماعی فعل اجر بروزن ضَرَبَ و قَتَلَ می‌باشد که مضارع آن با کسره و ضم جیم است یاجِر یا جُر. [۴]

ابن حاجب این لفظ را مصدر مره (آجر بر وزن فاعل) یعنی از باب مفاعله دانسته لیکن این نظر چنانچه به شرح شافیه می نویسد مردود است زیرا اگر واژه اجاره برای مره از باب مفاعله باشد باید استعمال آن بدون تاء برای غیر مره جایز و شایع باشد در حالی که آن هرگز بدون تاء استعمال نشده است [۵] امر به معنای پاداش به عمل است و در صحاح اجر به معنای ثواب لیکن اصحاب لغت بین اجر و ثواب تفاوت قائلند چنانچه عین به شرح بخاری می نویسد ثواب مرتب برانجام اعمال عبادی و شرعی است .

ثواب در لغت بدل عین است و اجر بدون منفعت که تابع عین است ولی اجر بر ثواب نیز اطلاق می‌شود.[۶] در هر حال معروف است که اجر ثوابی است که خداوند در قبال عملی صالح منظور می دارد و اجاره و جزا و پاداش عمل اجرایست .

۲-۲- تعریف اصطلاحی

اجاره در تعریف اصلاحی یا شرعی با عبارتهای مختلف در نزد فقهای شیعه و سنی تعریف شده است که از نظر مفهوم و اعتبار تقرباً یکسان هستند که به صورت اختصار اشاره می شود و هی العقد علی تملیک المنفعه بعوضی المعلوم

اجاره عقدی است که توسط آن منفعت معلوم و مشخص در برابر و مقابل عوض معلوم و مشخص به دیگری تملیک می شود.

این تعریف شهید اول در کتاب لمعه دمشقیه بیان فرموده که از مشهور ترین تعاریف در فقه امامیه است .[۷]

و هی تملیک منفعه بعوض معلوم

اجاره عبارت از تملیک نمودن (مستاجر) به منفعت (عین مستاجره) در برار عوض (مال الاجاره) معلوم.[۸] اجاره عقدی است که به موجب آن منفعت شخص به دیگری تملیک می گردد و در مقابل آن عوض مشخص گرفته می شود .البته منفعت مزبور گاهی منفعت اشیاء و حیوان است مثل اینکه کسی خانه یا حیوان خود را به دیگری اجاره دهد در برابر اجرت و منفعت آن سکونت در آن می باشد و گاهی منفعت اشخاص است یعنی کسی خود را به دیگری اجاره می دهد به اینکه متعهد می‌شود که برای او کاری انجام دهد نظیر دوختن و بنایی و در مقابل آن مزدی دریافت کند پس اجاره تملیک منفعت در برابر عوض معین[۹] اختلافی نیست با این تعاریف اجاره از هبه، بیع، عاریه، جعاله تفکیک می‌شود و جعاله دو طرف عقد نمی خواهد اراده جاعل در بیع وهبه خریدار و موهب له مالک عین هستند .

فقهای ۵ گانه در برخی تفصیلات تعریف اصطلاحی اجاره اختلاف دارند .

شیعه (اجاره عقدی است که براساس آن موجر منفعت عین مستاجره یا عمل اجر را در اختیار مستاجر قرار می‌دهد). در مقابل آن اجرت معینی دریافت می کند ولی این انتقال به معنای بیع نیست.[۱۰]

شیعه این توجیه را صحیح نمی‌داند که اجاره بیع خاصی و به نوع خاص اعیان اختصاص می یابد بنابر این اگر موجر در عقد اجاره بگوید بعتک هذا الدار و منظورش از بیع اجاره باشد .

صاحب عروه الوثقی و بعضی از فقهای شیعه اجاره را با صیغه بعتک منفعه هذالدار بعید نمیدانند.[۱۱]

و اگر بگوید منفعه هذا الدار شهراً، یعنی منفعت این خانه را به مدت یک ماه به توفر و ختم از نظر شیعه عقد اجاره باطل است . [۱۲]

البته لازم به تذکر است که بعضی از شافیعه همانند شیعه، لفظ بیع را در مورد تملک منفعت استناد نمی کنند و آن را موضوع انتقال اعیان می دانند نه انتقال منفعت[۱۳]

فقهای ۵ گانه کرایه و اجاره را به یک معنا به کار می برند ولی مالکیه عقد اجاره اجیر مفقولات اثاث لباس ظرف را با اجاره می گویند و برخی منقولات دیگر را از جمله کشتی و بخصوص عقد منفعت حیوان را با کرایه می گویند و عقد را می بندند .

در شرح کبیر کرایه را به عقدی که بر منفعت اموال غیر قابل انتقال مثل اراضی خانه منعقد می شود استعمال می شود.[۱۴]

حنیفیه می گوید اجاره بیع منفعت می باشد که همان معنای شرعی ایجاد می‌باشم [۱۵]

همان طور که تعلیق بیع صحیح نسبت تعیین اجاره هم صحیح نمی باشد بجز اینکه صحیح می باشد اضافه کردن قید آینده به آن نزد جمهور فقهاء (اهل تسنن) برعکس بیع و لیکن شافعیه اضافه کردن اجاره عین برای آینده را نمی پذیرد ولی در ذمه را اجازه داده اند انجام این فصل از اول این ماه تا فلان ماه[۱۶]به خاطر اینکه این قبول اجل دارد و شافعی عقد اجاره را این طور تعریف می کند هوعقد علی منفعه مقصوده معلومه مباح قایع جلندل والا باحه بعوض معلوم

اجاره عقدی است که بر منفعت مقصوده معلوم و سیاح که قابل بخشیدن باشد در مقابل عوض معلوم صورت می گیرد و اجاره را یکی از صنوف بیع می داند یعنی یکی از موارد بیع است[۱۷]

قال المالکیه الایجار تملیک منافع شی مباح هذه معلومه بعوض.

مالکیه می گویند که اجاره تملیک منفعت یک شی بمدت معین در مقابل عوض است[۱۸]

حنابله نیز تعریف اجاره را همانند مالکیه هامیان می‌کنند.[۱۹]

با توجه به اینکه اجاره فروش منافع می باشد پس در نزد اکثر فقهاء اهل تسنن اجاره درخت به خاطر میوه اش جایز نمی باشد بخاطر اینکه اجاره بیع منفعت می باشد نه بیع عین و نیز اجاره گوسفند برای شیر، پشم و پوست جایز نمی باشد بخاطر اینکه هر کدام از اینها عین است و تحقق عقد اجاره نمی کنند و همچنین اجاره آب نهر چاه قنات و چشمه جایز نیست به خاطر اینکه آب عین می باشد و اجاره دادن چراگاهها صحیح نمی باشد به خاطر اینکه کلاً عین می باشد.[۲۰]

در نزد جمهور فقهاء اهل تسنن اجاره دادن فحل برای فحل جایز نمی باشد به خاطر اینکه مقصود از آن انزال آب می باشد و آن عین می باشد و اجاره دادن در هم و دینار، مسکیلات، موزونات جایز نمی باشد به خاطر اینکه امکان ندارد بعد از آنکه استفاده شدند عین آنها باقی بماند و آنچه بر آن عقد اجاره بسته می شود منفعت است نه عین ولی اجاره زن پرستار بچه را به خاطر ضرورت استثناء کرده اند مالکیه اجاره محل را برای محل حیوانات ماده جایز می دانند[۲۱]

صاحب جواهر الکلام می گوید .

عقد اجاره و هوالافظ الانشائی الدال علیها و شرته التی شرع لها تملیک المنفعه المعلومه بمقابله تملیک عوض معلوم علی وجه اللزوم[۲۲]

عقد اجاره عبارت از لفظ انشایی که به اجاره دلالت دارد و ثمره آن عقد که شارع مقدس برای آن متر تب کرده عبارت از تملیک بر منفعت معلوم در برابر تملک بر عوض معلوم بر اساس لازم الاجراء بودن این عقد مرحوم علامه حلی می گوید:

و هی عقد ثمرته نقل المنافع بعوض معلوم مع بقاء الهلک علی اصله[۲۳]

ماهیت اجاره عبارت از عقدی که موجب انتقال منافع در برابر عوض معلوم که مستاجر می پردازد صورت می پذیرد در حالی که مالکیت عین برای مالک (موجر) باقی بماند.

نقد تعریف صاحب جواهر اکرام و علامه حلی

بنظر می رسد این دو تعریف کامل نباشد. زیرا در تعریف صاحب جواهر به موقت بودن تملیک بر منافع عین مستاجره اشاره نشده و در تعریف علامه حلی به معلوم بودن منفعت اشاره نشده.

مرحوم سیدکاظم یزدی می گوید:

وهی تملیک عمل اومنفعه بعوض ویمکن ان یقال حقیقها التسلیط علی عین للانتفاع بها بعوض[۲۴]

یعنی اجاره عبارتست از تملیک عمل یا منفعت در برابر عوض و ممکن است گفته شود حقیقت اجاره عبارتست از اینکه موجر مستاجر را در برابر عوض جهت انتفاع از عین مستاجره بر آن عین مسلط و چیره کند.

نقد تعریف مرحوم یزدی

این تعریف نیز مانع و جامع نیست زیرا به موقت بودن انتفاع و معین بودن عین مستاجره و اجرت اشاره نکرد.

تعریف جامع و مانع

۲-۳- تعریف جامع و مانع که می‌توان از اجاره داشته باشیم این است که بگوئیم

اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر برای مدت معینی در برابر پرداخت اجاره و اجرت معین مالک منافع مشخص عین متساجره و اجیر می‌شوند و موجر و اجیر مالک اجاره بها و اجرت مشخص شده می شوند (نوع عمل و میزان اجرت اجیر) با توجه به اینکه مالکیت عین در اجاره در مالکیت باقی است .[۲۵]

۲-۴- جمع بندی از کلیه تعاریف و اطلاعات اجاره

می توان از تعاریفی که ارائه شد جمع بندی کرد که

عقد اجاره یکی از عقود است، عقودی که تملیکی [۲۶]معاوفه ای [۲۷]و موقت [۲۸]است

پس با عقد اجاره مستاجر در برابر مالی که به موجر می‌پردازد به طور موقت و تا مدت معلوم و معین مالک منافع است و تملک می کند منافع عین مستاجره محقق کرکی در شرح تعریف علامه حلی که در قواعد ایشان آمده است می فرماید:

اگر بگوئیم در تعریف اصطلاع اجاره عبارتست از تملیک منفعت معین در مدت معین در برابر عوض معلوم با بقاء مالکیت عین در مالکیت مالک بهتر خواهد بود [۲۹]

کرکی با عبارت مده معینه به موقت بودن عقد اجاره بر این مطلب اشعار دارد .

۲-۵- کلیتی از ماهیت اجاره

در کتب فقهی از اجاره به عنوان عقد تملیکی یا عقد معاوضی تعریف شده است که بر دورکن اساسی تملیک منفعت و تملیک عوض استوار است. از آنجا که در عقد اجاره منفعت می تواند یک عین یا نیروی کار انسان باشد اجاره در تقسیم نخست به اجاره اعیان و اجاره اعمال یا اجاره خدمات بخش می گردد علاوه بر آن در اجاره عمل ممکن است بازمان یا صفت تعیین گردد که در حالت دوم اجاره دامقاطعه می نامند.[۳۰]

بنابراین در اجاره اعمال ممکن است زمان معلوم و عمل مجهول و یا زمان مجهول و عمل معلوم باشد و اگر زمان و عمل هر دو معلوم باشد اجاره باطل است .

ممکن است در اجاره اعیان منفعت عین محسوس یا منفعت عین در ذمه متعلق اجاره قرار گرفته باشد.[۳۱]

ابوالصلاح حلبی انواع اجاره را تقسیم کرده به این صورت

اجاره رباع و زمین

اجاره حیوان و کشتی

اجاره اشخاص برای انجام عمل از قبل محل کالا خرید و فروش

مزارعه یا ساعات زمین

به طور کلی فقیهان اسلامی با توجه به محدود بودن نصوص دینی برای بسط فروع مربوط به عقد اجاره سعی بر تطبیق آن با بیع داشتند مالک اجاره را بیعی از بیوع دانسته که از نظر فساد و جواز در فروعی چون تسلیف و نقد تابع بیع است.[۳۲]

شافعی با تأکید بر این که اجاره بیعی از انواع بیوع است [۳۳] دیدگاه کسانی که با استناد به تفاوت اسمی، ماهیت اجاره را متفاوت از بیع دانسته اند مورد نقد قرار می دهند در نگرش وی بیوع اسماء مختلفی دارند که همگی آنها در معنای تملیک مشترکند و اختلاف در عموم احکام موجب نمی شود که از تحت اسم بیع خارج گردند.[۳۴]

این دیدگاه از سوی برخی از فقهاء پذیرفته شده شیخ طوسی با استناد به اینکه اجاره گونه ای از بیع است اجاره را فرعی به بیع ملحق کرده است.[۳۵]

در مقابل پاره ای از فقیهان ماهیت اجاره را متفاوت از بیع دانسته اند به عنوان نمونه ابن برکه فقیه اباضی بارد دیدگاه شافعی، اجاره را اصلی مستقل دانسته که شباهتهایی با مضاربه و بیع داشته است.[۳۶]

همچنین ابن خرم فقیه ظاهری با استناد به تفاوت بیع و اجاره در پاره‌ای از فروع همانند عدم جواز بیع سگ و جواز اجاره آن ماهیت اجاره را به عنوان بیع نفی می کند در نگرش او از آنجا که اجاره در دیدگاه فقیهان انتفاع از منافع معدوم است و بیع معدوم جایز نیست لذا نمی توان اجاره رابیع داشت.[۳۷]

فقیهان در تأیید مشروعیت اجاره به کتابت نسبت اجماع استناد کرده اند،[۳۸]آیات قرآنی[۳۹]که به عنوان ریشه قرآنی مشروعیت اجاره در کتب آیات الاحکام مطرح شده است.[۴۰]

گفتنی است که امام علی(ع) وجه اجاره در قرآن را آیه زخرف دانسته ۴۳ ۳۲

آیه ۳۲ «نحن قسمنا بهینم معیشهم فی الحیوه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درحب یتخد بعضهم بعضاً سخرّیا و رحمت ربّک خیر مما یجمعون»

آیا آنها باید فضل و رحمت خدای تو را تقسیم (ومقام نبوت را تعیین) کنند ؟ (هرگز نباید) در صورتی که ماخود معاش وروزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کرده ایم و بعضی را بر بعضی (به مال و جاه دنیوی) برتری داده ایم تا بعضی از مردم (به ثروت) بعضی دیگر را مسخره کنند و (غافلند که بهشت دار) رحمت خدا از آنچه (از مال دنیا) جمع می کنند بهتر است برپایه یکی از تفاسیر این آیه خداوند اجاره را یکی از معایش خلق قرار داده بدین نحو که فرد برای انجام اموری چون صنعت تصرفات کسی را اجیر کند اگر تمام کارها را خود شخص انجام می داد امر دنیا تقسیم نمی گردید.[۴۱]

علاوه بر آن دوایاتی از ابن سنان از حضرت ابوالحسن (امام کاظم) در مشروعیت اجاره به داستان حضرت موسی اشاره فرمودند.[۴۲]

در سنت نبوی در پاره ای از احادیث بر تعیین مزد اجیر به هنگام عقد اجاره و نیز پرداخت آن به طور کامل تأکید شده است.[۴۳]

همچنین برخی از احادیث به اجاره زمینهای کشاورزی اختصاص دارد.[۴۴]

شایان ذکر است مشروعیت اجاره در سده های نخستین از سوی عده ای مورد تردید قرار گرفت بنابر گزارش رسیده از شافعی در نگرش برخی کراء خانه، زمین یا حیوان تملیک است تملیک بیع و بیع تنها بر اعیان حاضر یا اعیان غایب موصوف مضمون واقع می گردد از آنجا که کراء نه عین حاضر و نه عین غایب است، جایز نخواهد بود علاوه بر آن که منفعت نیز مجهول است.[۴۵] این شبهه در باب مشروعیت اجاره در منابع فقه تطبیقی به عبدالرحمان اصم و ابراهیم ابن علیه منتسب است.[۴۶]

در دیدگاه آنها از آنجا که هنگام عقد اجاره منافع معدوم است لذا عقد یاد شده غرری، مصداقی از بیع معدوم خواهد بود.[۴۷]

[۱] لغت نامه دهخدا- ذیل لغت اجاره

[۲] همان ص ۸۷۵

[۳] لسان العرب ج ۵-۶ ص ۶۵

[۴] جزیری عبدالرحمان الفقه علی المذاهب الاربعه ج۳ و ۱۲۵

[۵] جابری اصطلاحات فقهی ذیل لغت اجاره

[۶] زبیدی تاج العروس ج ۳ص۷- لسان العرب ج۶-۵ ص ۶۵

[۷] محمدبن مکلی العاملی (شهید اول) اللمعه الدمشقیه ص ۱۶۲

[۸] حلی (محقق) ابوالقاسم نجم الدین جعفربن الحسن مختصر النافع ص ۱۵۴

[۹] محمد کاظم طباطبائی عروه الوثقی ص ۵۲۴ محقق حلی شرایع الاسلام ۳-۴ ابن قدامه المغنی ج ۵ ص ۳۹۸

[۱۰] علاحه حلی تذکره الفقهاء شهید ثانی مالک اندمهام ج۱ص۳۰۲ امام خمینی تحریرالوسیله ج۱، ۴۹۳ محقق حلی شرایع ج۴-۳ص۴۱۲ محمد کاظم طباطبائی عروه الوثقی ص ۵۲۴/ عاملی محمد جواد مفتاح الکلرام ج۷ص۷۱

[۱۱] محمد کاظم طباطبائی عروه الوثقی ص ۵۲۴

[۱۲] علامه حلی تذکره الفقها نجفی محمد حسن جواهر اکدم ج ۱ص۳۲۰ شهید ثانی شرح لمع ج۴ص۳۲۸

[۱۳] تذکره الفقهاء عاملی محمد جواد مفتاج الکرامه ج ۷ص۷۴ جزیری عبدالرحمن و الفقه علی المذاهب الاربعه ج ۳ ص ۱۴۷

[۱۴] جزیری عبدالرحمن الفقه علی المذاهب الاربعه ج ۳ص۱۳۲

[۱۵] الکمال ابن الهمام فتح القدیر ج۷ص۱۴۵

[۱۶] الزحیلی و هب الفقه الاسلامی و ادله ج ۵ ص ۱۳۱۸

[۱۷] الوسط ص ۳۵۸

[۱۸] الفرق للمواحی ج۴ ص۴ مطبعه الجلی

[۱۹] المقدس ابن قدامه المغنی ج۵ص۳۹۸ مکتبه الریاحسن الحریمه اشیخ مرعی ابن یوسف غایه المنتهی ج ۲ ص ۱۹۰

[۲۰] الحصکفی علاء الدین الدرا المختار ج۴ ص۱۱۰

[۲۱] زحیلی وهب الفقه الاسلامی و دالادله ج۵ص۱۳۲

[۲۲] نجفی شیخ محمد حسن جواهر اکرام ج ۲۷ص۲۰۴

[۲۳] حلی (علامه) حسن بن یوسف بن مطهر قواعد الاحکام ص ۲۲۴

[۲۴] یزدی سید محمد کاظم عروه الوثقی ص ۵۲۴

[۲۵] شهید ثانی شرح لعمه ج ۲ص۳۳۸

[۲۶] تملیکی بودن یعنی همان طور که از تعریف صاحب جواهر بر می آید استنباط می شود و هو … غلیک (محمد حسن نجفی جواهر اکرم ج ۲۷ ص ۲۰۷

[۲۷] معاوضه‌ای بودن در عبارت ابن ادریس که کتاب سرائر ج ۲ص۴۵۶ آمده است اجاره عقد معاوضه و هی من عقود المعاوضات الازم کالبیع

[۲۸] در کتاب النهایه شیخ طائقه صفحه ۴۴۳ از موقت بودن عقد اجاره صحبت شده

الاجاره لاتنعقد الائاجل معلوم و تهی لم یذکر الاحل و الالمان کانت الاجاره باطله وان ذکر الاجل و لم یذکر مال الاجاره لهم تنعقد الاجاره و متی ذکرها کانت الاجاره صحیحه

[۲۹] کرکی محقق نورالدین علی بن حسین جامع المقاصد ج ۷ ص ۸۰

[۳۰] ابن عربی محمد احکام القرآن ج ۳ص۵۰۹

[۳۱] قرطبی ابن رشد بدایه المجتهد ج۲ص۲۲۸

[۳۲] ابن قاسم عبدالرحمان مدوفه کبری ج ۴ص۶۷

[۳۳] شافعی محمدبن ادریس الام ج ۳ص۷۱ ج۴ص۲۳

[۳۴] همان ج۴ص۲۵ ، ۲۶ ، ۲۷

[۳۵] حلی مختلف ج۵ص۳۰۶ برای نقد این نظریه نک شهید ثانی مالک الافهام ج ۳ص۲۹۴

[۳۶] ابن برکه عبدالله الجامع ج ۲ص۳۹۴٫

[۳۷] ابن خرم علی المحلی ج۸ ص ۱۱۸۳

[۳۸] شافعی محمد ابن ادریس الام ج۴ص۲۵ ابن منذر محمد الاشراف ج ۱ص۲۰۹ بیهقی احمد السنن الکبری ج۶ص۱۱۶

[۳۹] آیات قصص ۲۸/۳۵ ۲۷ اعراف ۷/۱۱۳ …. ۱۸/۷۷ شعراء۲۶/۴۱

[۴۰] ابن عربی محمد احکام القرآن ج۳ص ۵۰۴-۵۰۳-۴۹۴ سیوری فاضل مقداد کنزالعرفان ج ۲ص۷۳

[۴۱] نعمانی رسالم المحکم و المتشابه ص ۴۸

[۴۲] کلینی الکمافی ج۵ص۹۰ طوسی الستبصار ج ۳ص۵۵

[۴۳] صنعافی عبدالرزاق المضف ج۸ص۲۳۵ بیهقی احمد السنن اکبری ج۶ص۱۲۱-۱۲۰ ابن حجر احمد بلوغ المراء ص ۲۶۴

[۴۴] ابویوسف یعقوب الآثار ص ۱۹۰

[۴۵] شافعلی محمد بن ادریس الام ج۴ص۲۵

[۴۶] ابن خرم علی المحلی ج۸ص۱۸۲ طوسی الخلاف ج ۳ص۴۸۵ قرطبی ابن رشد بدایه المتجهد ج ۲ص۲۲۰

[۴۷] ابن رشد همان

120,000 ریال – خرید

جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار  لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله سرقفلی یا ( حق کسب پیشه و تجارت)
  • مقاله ماهیت فقهی و حقوقی اجاره به شرط تملیک
  • مقاله تشخیص سهم متعارفی تغییرات اجباری حسابداری (موردی از مندرهای ناشی از مقدار نقصان سرقفلی انتقالی)
  • مقاله اجاره در حقوق ایران
  • پایان نامه عقد و اجاره
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    پیوندها

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghaleh.irمحفوظ می باشد.