641 views
عنوان :
تعداد صفحات : ۳۲
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
در دنیای امروز و جهان رو به رشد . که اطلاعات در آن به حد انفجار رسیده است تکیه کردن به اطلاعات و دانش عینی نمی تواند سازمان را در چرخه ی حیات ، به سلامتی به مقصد برساند ، بلکه فقط در صورتی می تواند به رقابت در این بازار جهانی ادامه دهد که در کنار استفاده از اطلاعات و دانش عینی، دانش ضمنی را با تشریک مساعی، برقراری روابط عاطفی و استفاده از نظام های خبره با غلبه بر تمام مشکلات موجود در جهت دانشورزی و خردورزی به کار گرفت، چرا که امروزه کشوری در جهان قدرتمند خواهد بود که بتواند اطلاعات موجود را به دانش تبدیل کند و از دانش تولید شده به خرد جمعی برسد . مقاله حاضر ضمن توضیح و تبیین دانش، مدیریت دانش و فرآیندهای مورد نظر، در تبدیل آن به عنوان یک تجارت و سرمایه استراتژیک، همچنین نقش و اهمیت آن در فعالیتهای مهم یک سازمان تجاری به منظور رسیدن به هدف مطلوب مورد نظر می باشد.
واژه های کلیدی: مدیریت دانش، تجارت، سرمایه استراتژیک، تکنولوژی اطلاعات ، دانش سازمانی
چکیده ۴
مقدمه ۵
تعریف دانش ۷
نقش سازمانها در ایجاد دانش سازمانی ۱۱
مدیریت دانش ۱۲
استراتژی کدگذاری یا استراتژی شخصی سازی ۱۵
نقش تکنولوژی اطلاعات در مدیریت دانش ۱۷
استراتژی مدیریت در مدیریت دانش ۱۹
مدیریت دانش به عنوان یک تجارت استراتژیک ۲۳
نتیجه گیری ۲۹
منابع ۳۰
آذری، مهرداد. (۱۳۸۰) مدیریت دانش ؛ عملکردها و چالشهای. تدبیر، شماره ۱۱۴٫
امانتی، فلورا. (۱۳۸۱)مدریت دانش؛ پیام ارتباطات، شماره ۲۵٫
محمدی، محمد. (۱۳۷۹)؛ استراتژی شما برای مدیریت دانش چیست؟ تدبیر، شماره ۱۰۷٫
Bater , B.(1999) “knowledge management : a model approach” , Managing information , vol, 6 No, 8 ,
pp, 38-41.
Bhatt, G.(2002) “management strategies for individual knowledge and organizational knowledge” journal of knowledge management. vol , 5.pp, 31-39.
Bollinger , A-S.Smith , R-D.(2001) “managing organizational knowledge as a strategic as set”. Journal of knowledge management. vol,5.
campos, E–B , sanchez , R-S (2003) “Knowledge management in the emerging strategic business process: in formation , complexity and imayinution”. Journal of knowledge management. vol,7.
Cole – commdski. B ( 1997 ) ” usere loathe to share their know – how “. computer world,vol ,31 No, 46. P,6 .
Grayson , C-j. and o Dell , C-S (1998) “mining your hidden resources” Across the board , April. pp, 8-82.
Harari, O, (1997). “flood your organization with know ledge”. management review, November. pp,7-33.
kim, y-G, yu, S-H , and lee, J-H (2003) ” Knowle dege strategy planning : methodology and case “, Expert systems with applications. vol, 24 . pp, 295-307.
Kolseth , K (1999) ” Knowledye management from a business strafegy perspective journal of fid review . vol,1.pp, 37-41.
دانش یک فاکتورحیاتی است که بر توانایی یک سازمان برای حفظ حالت رقابتی در بازار جهانی تأثیر گذار است . بنابراین سازمانها نیاز دارند تا آن را به عنوان یک منبع ارزشمند ، بشناسند و مکانیسمی را برای بهره برداری از آن بدست آورند . کانونهای توجه کنونی در مدیریت استراتژیک و تئوری تجارتها ، که اساساً بر مبنای فرضیه منابع و قابلیتها است ( ورنر فیت، ۱۹۸۴ )، بیان میکند که شرکت مدرن می بایست برمبنای نظامی مبتنی بر دانش توضیح داده شود(کیم و همکاران ،۲۰۰۳). بدرستی بیان میکنند که دانش حرکت دهندهی استراتژی است و استراتژی حرکت دهنده مدیریت دانش میباشد. متخصصان فنی (مدیران تجارت استراتژیک و مدیران دانش ) بنابراین باید به تأثیر اصل دانش بر شکلگیری استراتژی شرکت و موفقیت سازمانی توجه داشته باشد، بعلاوه سرمایه گذاری نیازمند این اطمینان است که استراتژی دانش با توجه به جاهطلبی شرکت، تکنیک و مهارت باید تدوین شود. براین اساس هیچ طرح کلی در مداخله شکل گیری استراتژی دانش در مرحلهی شکل گیری تجارت استراتژیک وجود ندارد، متأسفانه این امر منجر به این شده که مدیران تجاری همواره تصور نمیکنند که مدیریت دانش جدای از شکل گیری استراتژی تجاری است که منجر به ناتوانی اهداف مدیریت دانش با اهداف شرکت می باشد. ناتوانی مراحل شکلگیری استراتژی می تواند تا حد زیادی در ناتوانی تشخیص دانش به عنوان یک منبع استراتژیک برای تجارت و اختلاف در نقطه نظرها، با توجه به مراحل شکلگیری استراتژی تجاری و همچنین اختلاف در ایدهها با توجه به مدیریت دانش استراتژیک اشاره میکند. مدیریت دانش میتواند بر توانمندی، بهرهبرداری دانش و توزیع آن متمرکز باشد و همچنین میتواند بر فراگیری دانش، ایجاد فرصتهای یادگیری علمی و تواناییها برای بدست آوردن کارایی و موفقیت علمی دانش، متمرکز باشد . از این رو باید در جهت تجارت استراتژیک سازمان گام بردارد . مدیریت دانش نیازمند یک فرهنگ سازمانی و قوانینی است که از کارایی دانش حمایت میکند و به پیشرفت خود ادامه می دهد (باتر ، ۱۹۹۹ ). تاکید می کند که استراتژی مدیریت دانش نیازمند است که برنامه های آن همراه با مزیت رقابتی است ، که تکنیک ها ، تکنولوژی ها ،منابع ، نقشها ، مهارتها و فرهنگها با یک هدف تجاری منظم شده طرح و در یک ماهیت نشان می دهد که چگونه مدیریت دانش در بازگشت، توسط تکنولوژی اطلاعات[۱] حمایت می شود . در نهایت توسعه، مداوم در صنعت و تجارت مشکلاتی قابل توجه و فزاینده در همهی سازمانها محسوب می شود که از مدیریت کردن دانش سازمانی بعنوان یک استراتژی کاری و شغلی بطور همزمان برروی مرزهای چند گانه عمل می کند و نیز ابزاری جهت پیشرفت کلی برنامهی یک سازمان محسوب می گردد و از داخل سازمان قدرت ایجاد می کند تا چالشهای خارجی را برطرف نماید و این امر با بهرهبرداری از منابع دانش موجود در کارمندان، منابع اطلاع رسانی، تکنولوژی اطلاعات و کاربردهای آن و همچنین ارتباط آنها با خریداران و دست اندرکاران بازار میباشد. و در آخر در این مقاله سعی بر این است بطور تفضیلی در مورد دانش، مدیریت کردن آن، و همچنین مدیریت دانش به عنوان یک سرمایه استراتژیک بحث شود .
به خاطر ماهیت ملموس و گنگ دانش، تعریف دقیق از آن مشکل است. انسانها به طور ذاتی دارای دانش می باشند (مالهوترا، ۱۹۹۸). ما دانش را بعنوان درک، آگاهی، آشنایی اکتسابی از طریق مطالعه، بررسی، مشاهده یا تجربه در طی مسیر زمان تعریف میکنیم. دانش بعنوان، آن چیزی تعریف می شود که مردم در مورد مشتریها، محصولات، روندها، اشتباهات و موفقیتها میدانند (گریسون و همکاران، ۱۹۹۸). آنچه برای یک شخص دانش[۲] است ممکن است برای دیگری اطلاعات[۳] باشد. بنا براین ارزیابی دانش ریسک پذیر است. زیرا تولیدی که از دانش آزمایش نشده[۴] بدست میآید، نمیتواند تضمین شود. دانش می تواند مشکل ساز شود اگر که نتایج مورد نظر فراهم نشود، برای مثال تکنیکهای مدیریت که به وسیلهی چندین شرکت استفاده می شود، وقتی که رقابت طلبی شرکتها را افزایش میدهند در تضاد با اصول مدیریت سنتی است. در محیط کنونی، استفاده از این روش سنتی به عنوان یک چالش اساسی برای مدیران عالی محسوب میشود. این روشها امتیازات، رقابت طلبی برای شرکت ها را ارائه نمی دهد، بلکه موافق هستند که دانش ترکیب سازماندهی شده از ایده ها، قوانین، پروسه ها و اطلاعات است. به عبارتی تنها در راستای «سازماندهی» اطلاعات به مسیر خود ادامه میدهند و به دانش تبدیل میشوند. از سوی دیگر دانش بعنوان باور تأیید شده تعریف می شود، باورهایی که برای اداره کردن دانش به صورت کار آمد، یک شرکت به ساختار سازمانی انعطاف پذیر و سازگار نیاز دارد برای مثال پراهالد[۵] و هامل[۶] پیشنهاد میدهند، که در محیط حاضر سازمانها باید بر پایهی « قابلیتهای هستهای»[۷] ساخته شود، زیرا این نوع ساختارها دینامیک و انعطافپذیر هستند و آنها سطح بالایی از غیر قطعیت محیطی و آشفتگی را تحمل میکنند. دو پیش نیاز برای ارتباطات دانش، وجود دارد که به عنوان توانایی اشخاص برای انتقال دانش محسوب میشود که شامل : ۱- حضور ارتباطات یا در خصوص یک ماهیت رسمی به گونهای که در ساختار یک سازمان، معین، تعریف میشود و یا در خصوص یک ماهیت غیر رسمی، این ارتباط، تسهیل کنندهی ارتباطات میان اشخاص هستند و از این رو میتوانند توسعهی دانش سازمانی را پرورش دهند .۲-وجود یک توصیف از خویش که (لوهمان،۱۹۹۰) آن را هویت مینامد. هویت می تواند در عقاید و ایدههای استراتژیکی، مأموریتها، اصول استراتژیکی، ارزشهای راهنمایی کننده و غیره شامل شود. هویت، متمایز کنندهی دانش است که به چنین صورتی بایستی از آنچه، صرفاً زبان است، ارتباط داده شود. و جلو، غرق شدن سازمان در پیچیدگی اطلاعات را بگیرد، بنابراین بدون زبان و هویت این نظام می میرد. از اینرو در محیط هایی که پویا، متغییر و پیچیده هستند.
[۱] – IT
[۲] – Knowledge
[۳] – Information
[۴] – Untried
[۵] – Prahalad
[۶] – Hamel
[۷] – Core competencies
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .